ارتحالی دی: بالایی ها و پائینی ها

گفتاری از تلوزیون راه کارگر

ارتحالی دی  در هفته گذشته، در یک نگاه از بیرون، تجسم شکافی آشکار بود. روزنامه ها، رسانه ها، مراکز رسمی و خیابان ها به مناسبت سالمرگ خمینی سیاه پوش شدند. کل ظرفیت های سپاه، بسیج و نیروی انتظامی، و دهها وصدها سازمان وتشکیلات حکومتی و دولتی بسیج شد تا از سراسر کشور گروههایی را تحت عنوان زائران برای پر کردن محل سخنرانی به تهران آورند. در تهران خط یک مترو را رایگان کردند و چهار هزار اتوبوس از ساعت شش صبح تا دو بعد از ظهر در ميادین شهر تهران مستقر کردند. برای کشاندن مردم به مراسم در شرایطی که فقر و تهیدستی بیداد می کند؛ شهرداری ایستگاههای صلواتی راه انداخته بود. حتی برای تبلیغ بیشتر، خدمات درمانی و بهداشتی ارائه می دادند و جا برای پارک ماشین ها هم تدارک دیده شده بود. برای برگزاری این مراسم  ده کمیته تخصصی تشکیل داده بودند و چهارصد میهمان خارجی دعوت کرده  و حداقل پخش هشت هزار بسته تبلیغاتی میان زائران را تدارک دیده بودند. همه اینها با دو هدف: اول این که ادعا کنند که مردم هنوز شدیدا به خمینی علاقه دارند و عاشق انقلاب اسلامی هستند و از سراسر کشور به زیارت قبرش می آیند و دوم این که مراسم ارتحالی دی مراسم بیعت با رهبر جمهوری اسلامی و فراتر از آن با نظام جمهوری اسلامی است .

خامنه ای امسال سر قبر خمینی ، در قالب ویژگی های باصطلاح پنجگانه انقلابی به دروغ پردازی در باره شخصیت خمینی دست زد. علی خمینی قتل عام زندانیان سیاسی به دست جد جنایتکارتش را تایید کرد. سید حسن خمینی که ائتلاف اعتدالیون و اصطلاح طلبان ماههاست مشغول چهره سازی از او هستند و غالبا با آرایش فتوشاپی جملات قصارش را در رسانه های شان منتشر می کنند، با اختلال در میان  سخنرانی اش روبرو شد. واکنش تند و پرخاش جویانه خامنه ای به گزارش بی بی سی در باره تماس خمینی با آمریکا  بخش دیگری  از جریان واکنش های بالایی ها در چهارچوب سالروز مرگ خمینی بود. گزارشی از هزینه های مالی ارتحالی دی در دست نیست، ولی همه دستگاههای تبلیغاتی رژیم به سختی تلاش کردند نشان دهند، که خمینی واقعا هنوز مورد علاقه مردم  می باشد  و نقش مهمی در انقلاب داشته و خامنه ای هم  ادامه دهنده راه خمینی است . تمام ماشین تبلیغاتی رژیم با صرف هزینه های سنگین تلاش کردند، نشان دهند که مردم عزادار مرگ خمینی هستند و همه خوشحال اند که خامنه ای جانشین برحق خمینی است .  ولی واکنش مردم به این تبلیغات پرحجم و طرح های پی در پی کشاندنشان به سر قبر خمینی از طریق امکانات رایگان سنگ روی یخ شد. مردم به این تبلیغات ، با برگزاری جشن ها و سفرهای تفریحی گسترده واکنش نشان دادند. ابعاد سفرهای تفریحی مردم به مناسبت ارتحالی دی به حدی بود که شاید در تاریخ مرگ هیچ چهره سیاسی این حد از جشن و سرور نظیر نداشته باشد. سفر به شمال کشور و ترافیک سنگین در جاده تهران به شمال به حدی گسترده بود که نمی شد به هیچ وجه آن را پنهان کرد. پلیس راه مجبور شد دائم از ترافیک سنگین جاده ها خبر بدهد. مردم گویی  منتظر بودند که سالمرگ خمینی از راه برسد و  در تعطیلات نیمه خرداد هر چه وسیع تر شادی کنند. حتی کسانی که نتوانستند به سفر بروند و در تهران ماندند، سعی کردند هر چه بیشتر بهشان خوش بگذرد و با توجه به مشغول بودن نیروهای انتظامی در رابطه با تامین امنیت مراسم رسمی ارتحال، فرصت را برای برگزاری جشن های گروهی از دست ندادند. ابعاد جشن و سرور در حدی بوده که خبرگزاری فارس از دستگیری هفتاد نفر در شمال تهران به خاطر برپایی "مست پارتی" خبر داد. کلیپ های ویدئویی هم چنین  در شبکه های اجتماعی منتشر شده که شادی مسافران شمال را نشان می دهد. تعطیلات نیمه خرداد به مقطع سوگواری بالایی ها به خاطر مرگ خمینی وشادی پائینی ها تبدیل شد. تناقض میان سوگواری بالایی ها برای جنایتکاری که از طریق کشتار وسیع جوانان آزادیخواه، حکومت شلاق و شکنجه و اعدام را در کشور ما برقرار کرد و شادی مردم به مناسبت مرگش آنقدر بزرگ و عیان بود که به هیچ وجه نمی توان  پنهانش کرد و به هیچ صورت قابل توجیه نیست. سالروز مرگ بنیان گذار این نظام به روز جشن و شادی و سفر تفریحی مردم تبدیل شده. و این به بهترین شکلی مرگ آرمان های سیاه و ارتجاعی خمینی را در میان مردم نشان می دهد. جشن و سفرهای تفریحی نیمه خرداد ، واکنش آگاهانه مردم به تبلیغات پردامنه حکومتی است . واکنشی که به روشنی نشان می دهد  که حاکمیت در میان مردم منزوی شده، پایه هاش لرزان تر از همیشه است و بدون شلاق و داغ و درفش و اعدام و قصاص و اسید پاشی نمی تواند به حیاتش ادامه دهد. حکومت اگر مراسم بیست و هفتمین سال مرگ خمینی را مراسم بیعت با رهبر درمانده و منفورش می خواست، مردم با رفتار و عمل شان مهر تازه ای بر عدم مشروطیت نظام حاکم زدند. معنای رفتار مردم  این بود که حتی با وجود داغ و درفش و شلاق و اعدام هر جا سازوکارهای کنش کم هزینه، سرکوب نشدنی و هماهنگ با منطق زندگی روزمره شان فراهم باشد،  در نشان دادن بیزاری و بی اعتنایی شان  به تبلیغات حکومتی،  ذره ای تردید نمی کنند. تبلیغات حکومتی در سالروز مرگ خمینی و واکنش مردم به این تبلیغات دو دنیای متفاوت است . دنیای مردگان و دنیای زنده گان. پیام ارتحالی دی امسال این است : نظام جمهوری اسلامی جسد گندیده ای شده که صرفا  تاریخ دفنش عقب افتاده است .