اعلامیه
هیئت اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
به
مناسبت هشت
مارس، روز
جهانی زن
به
حمایت از
«دختران
خیابان
انقلاب»
این
پرچمداران
شجاع برابری
انسان ها
بپاخیزیم
یک سده
پیش در
۸ مارس ۱۹۱۷،
زنان کارگر
کارخانههای
نساجی
پتروگراد- پایتخت
آن زمان روسیه
- در روز جهانی
زن، رهبری یک
بسیج تاریخی
را بر عهده
گرفتند که به
انقلاب فوریه منجر
شد و تزار
نیکولای دوم
را سرنگون کرد
و به سلسله رومانف
و امپراتوری
روسیه پایان
داد و یک دولت
موقت را سر
کار آورد. و
همچنین برای ما
ایرانیان
لازم
است به
یاد داشته باشیم
که یک صد و شصت
و پنج سال پیش،
زرین تاج ملقب
به طاهره قره
العین، اولین
زن ایرانی بود
که حجاب از سر
برداشت و جانش
را نیز بر سر
این اقدام
جسورانه
گذاشت. طنز شگفت
تاریخ است که
یک صد سال پس
از انقلاب
روسیه
و یک صد شصت و
پنج سال پس از
شهادت قره
العین، وقتی
ویدا موحد در
خیابان
انقلاب،
روسری اجباریش
را پرچم کرد،
در پی آن شاهد
ده روزی بودیم
که ایران را
تکان داد و
خیزش سراسری
مردم، بنیان
های استبداد
دینی را به
لرزه انداخت. و
اکنون شاهد
تداوم حرکتی هستیم
که زنان دلاور
کشور ما،
«دختران
خیابان
انقلاب» در
سراسر ایران
به راه
انداخته اند و
پیوند
مبارزاتی جنبش
مستقل زنان
برای برابری،
رهائی و زندگی
شایسته
انسانی برای
همگان را بر
پرچم خود حک
کرده اند.
امروز
جنبش مستقل و
سراسری زنان
ایران، پرچم مبارزه
ای را بر دوش می
کشد که علیه
انواع تبعیض
های جنسیتی،
فرهنگی، دینی
، قومی و اجتماعی
اعتراض اش را
فریاد می کند
و حلقه اتصال
همه جنبش های
مبارزاتی شده
است که بیداد
سازمانیافته و
استبداد تاریک
اندیشانه را
به چالش می
گیرد. جنبش
مستقل زنان،
این آتشفشان
فعال زیر پای جمهوری
اسلامی،
اکنون حضور
فعال خود را
در کنار جنبش
های کارگران،
معلمان،
پرستاران،
دانشجویان،
بازنشستگان و
ملیت های تحت
ستم به اثبات
رسانده و
فریاد مددخواهی
و اتحاد آنها
را به
چهارگوشه
کشور می رساند.
زنان قهرمان
این مرز وبوم،
گرچه جزو
تحصیل کرده
ترین ها هستند
اما بالاترین
رقم بیکاری
خاورمیانه از
آن آنهاست.
آنها که خواهان
آزادی پوشش،
حق تصمیم گیری
انسان
بر بدن خود،
دستمزد برابر
برای کار
برابر، حق ارث
برابر، حق
طلاق ، حق
حضانت و حق
آزادانه مسافرت،
حق انتخاب
رشته تحصیلی و
شهر محل تحصیل
و حقوق برابر
برای زنان با
مردان هستند،
برای جامعه ای
می جنگند که
همگان در آن
بتوانند از امکانات
برابر
برخوردار
باشند. در
جامعه ای که
به برابر
حقوقی زنان و مردان تمکین
کند، به
دشواری می
توان شهروندان
بهائی، سنی و
دراویش یا
اقلیت های ملی
ترک، کرد،
بلوچ، عرب و
ترکمن را به شهروندان
درجه دوم تبدیل
کرد. پس
مبارزه عمومی
جنبش مستقل
زنان، برای برابر
حقوقی، مبارزه
ای است برای
جامعه ای
آزاد، برابر و
انسانی که در
آن همه از حق
شهروندی
برابر
برخوردار
باشند.
بنابراین
مبارزه ستایش
برانگیز زنان،
که نیمی از
جمعیت کشور را
تشکیل می
دهند، مبارزه
ای عمومی است
که همه
مدافعان
آزادی و
برابری
موظفند با
تمام قوا از
آن حمایت
کنند. روشن
است که
استبداد دینی
و زن ستیز که
بر پایه آموزه
های منسوخ شریعت
به کهتری زن
اعتقاد دارد و
آن ها را به
مبنای همه
قوانین کشور
تبدیل کرده، تلاش
گسترده ای را
سازمان می دهد
تا امتیازات مردسالارانه
و سنت های
منسوخ زن
ستیزانه را تقویت
کرده و بخشی
از مردان
جامعه را با
خود همراه
سازد. این
شیوه رذیلانه
ایجاد شکاف
فرهنگی باعث
شده که مبارزه
درخشان زنان
برای برابری و
رهائی،
همواره با
حمایت گسترده
و همه جانبه
مردان همراه
نباشد و قدرت
سرکوبگرانه
رژیم علیه مبارزات
زنان را تقویت
کند. اگر
مردان آگاه،
در
قراردادهای
ازدواج شان،
حق طلاق برابر
را منظور می
کردند، اگر حق
حضانت برابر
را می
پذیرفتند،
اگر بر حق ارث
برابر تکیه می
کردند، اگر
ورزشگاه ها را
بدون حضور
زنان تحریم می
کردند، اگر به
بیکارسازی و
دورکاری زنان
اعتراض می
کردند، اگر
برای داشتن
مهدکودک و
ساعات فراغت
برای شیر دادن
کودکان شان با
آنها همراه می
شدند، اگر در
سندیکاها و
تشکل های
مستقل شان،
برای زنان جا
باز می کردند،
و ده ها اگر
دیگر،
استبداد دینی
و کارفرمایان بهره
کش جرئت نمی
کردند که زنان
را این چنین
از عرصه های
گوناگون کار و
زندگی محروم
سازند.
در
سال روز
هشت مارس،
روز جهانی زن
را به تمامی
زنان ایران و
جهان تبریک می
گوئیم و
باز همچون گذشته
تاکید می کنیم :
«تمدن
سوسیالیستی
بی شک تمدنی
زنانه تر
خواهد بود و
حرکت به سمت
سوسیالیسم
بدون زنانه تر
شدن نظام
ارزشی و حوزه
های مختلف
فرهنگ جامعه
راه به جایی
نمی برد. به
همین دلیل ،
مبارزه برای
رهایی زنان از
زنجیرهای
مردسالاری،
همیشه و همه
جا یکی از
عناصر حیاتی و
ثابت جنبش
سوسیالیستی
بوده است؛ اما
در کشوری که
دفاع از کهتری
زنان در رأس
اصول
ایدئولوژیک
استبداد حاکم
قرار دارد،
این مبارزه
اهمیت ویژه ای
پیدا می کند.
بنابراین
مبارزه برای
برابری زن و
مرد در کشور
ما ضرورتاً یک
مبارزه سیاسی
است که بدون
سرنگونی
جمهوری
اسلامی نمی
تواند به پیروزی
برسد. شرکت
فعال و
غرورآفرین
زنان ایران در
همه جنبش های
پیشرو نشان می
دهد که هر
مبارزه
واقعاً
دموکراتیک در
ایران امروز
فقط با حضور
زنان در مقدم
ترین صفوف آن
می تواند معنا
پیدا کند. با
این همه، جنبش
زنان ما برای
فراتر رفتن از
خواست های
محدود و آرایش
دفاعی کنونی
به توده ای تر
شدن نیاز دارد
که از طریق نفوذ
عمیق تر در
میان زنان
کارگر و
زحمتکش می تواند
عملی شود.
جنبش محدود
مانده در میان
زنان تحصیل
کردۀ متعلق به
طبقات میانی و
بالا نمی
تواند فاعل
انقلاب بزرگی
باشد که ما در
نظام ارزشی و
فرهنگی به آن
نیاز داریم.
جنبش زنان
ایران اکنون
تثبیت شده تر
و رزمنده تر از
آن است که به
سرنوشت مصیبت
بار زنان
زحمتکش بی
اعتنا بماند.
این جنبش به
مرحله ای
رسیده است که
برای
گستراندن و
توانمندتر ساختن
خود به چرخش
قاطع به چپ و
به درآمیختن
با پیکارهای
طبقاتی
کارگران و
زحمتکشان
نیاز دارد.
تمرکز روی
مسائل و شرایط
این چرخش باید
یکی از اولویت
های اصلی ما
باشد»
سرنگون
باد رژیم
جمهوری
اسلامی
زنده
باد آزادی،
دمکراسی و
سوسیالیسم
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
سه-شنبه
۱۵ اسفند ۱۳۹۶
برابر با ۶
مارس ۲۰۱۸