بیانیۀ
هیئت اجرایی
سازمان
کارگران
انقلابی ایران
(راه کارگر)
به
مناسبت روز
جهانی کارگر
زنده
باد اول ماه
مه روز جهانی
کارگر
اول
ماه مه، روز
جهانی کارگر
امسال در شرایطی
فرا می رسد که تشدید
همه جانبه
بحران، زندگی
کارگران و
زحمتکشان را
تباه کرده و
فقر، بیکاری و
فقدان امنیت
شغلی را گسترش
داده است.
سقوط شتابان
ارزش پول ملی
در
یک سال اخیر،
تورم لجام گسیخته،
ورشکستگی
واحدهای تولیدی
و اخراج
کارگران
واحدهای صنعتی
برخی از مهم
ترین سرفصل های
این بحران
هستند. کاهش
شدید درآمدهای
نفتی در اثر
تحریم های ویرانگر
امپریالیستی،
نبود چشم
اندازی روشن
در پایان دادن
به مناقشه با
غرب بر سر
برنامه هسته ای،
تعمیق شکاف های
درون حاکمیت و
تشدید رقابت
باندهای مافیایی
در آستانه
انتخابات، که
شکل گیری
اراده ای واحد
و اجرای
برنامه ای
تحقق پذیر برای
برون رفت یا
حتی مهار
بحران اقتصادی
را ناممکن
ساخته، ادامه
سیاست جنایتکارانۀ انداختن
بار اصلی
بحران بر دوش
کارگران و
زحمتکشان که
نابودی سیستم
اولویت بندی
واردات
کالاهای اساسی
از طریق حذف
عملی ارز مرجع
و جایگزین
کردن آن با
ارز مبادلاتی
نمونه آن است،
یا گرانی قیمت
نان که غذای
اصلی طبقات
محروم
است، همه و
همه علائمی
هستند که نشان
می دهند
بحران
همچنان رو به
گسترش است و حرکت
در مسیر
فروپاشی
اقتصادی شتاب
بیشتری می گیرد.
تا جایی که به
وضعیت
کارگران و مزد
و حقوق بگیران
برمی گردد
توجه به بحران
فروپاشی
اقتصاد کشور
از چهار منظر
اهمیت اساسی
دارد
اول
- هیچ
یک از جناح های
رژیم توان
اجرای هیچ
برنامه ای را
در جهت بهبود
وضعیت اساسی این
بخش از جامعه
ندارند. مثلا
در حالی که پایه
نفتی اقتصاد ایران
زیر فشار
روزافزون تحریم
ها فرو می ریزد،
ابتدایی ترین
شرط جایگزینی
بخش صنعت با
نفت، درهم
شکستن قدرت
باندهای مافیایی"
برادران
قاچاقچی"
سپاه است که
مطابق آمارهای
رسمی بیش از یک
سوم کل
اقتصاد کشور
را از طریق
واردات قاچاق
تحت کنترل خود
دارند و از
متحدان اصلی
دستگاه ولایت
فقیه هستند.
به عبارت دیگر
تغییر پایه
اقتصاد به
جراحی بزرگ سیاسی
در نظام حاکم
مشروط است در
حالی که
برنامه های
جناح های رژیم
علیرغم وعده
های انتخاباتی
آنها حفظ نظام
و جلوگیری از
سقوط آن است.
جناح های حامی
سرمایه داری پیرامونی
در ایران به
هر رنگی که
درآیند جز تشدید
بهره کشی و
برنامه های ریاضت
اقتصادی و تحمیل
فلاکت و بی حقی
ارمغانی برای
کارگران و
زحمتکشان
ندارند
دوم
- با
کاهش شدید
درآمدهای نفتی
و تشدید
محاصره
اقتصادی و
حذف رانت انرژی
ارزان در اثر
برچیدن یارانه
ها، نیروی کار
ارزان به
عنوان منبع
اصلی تامین
سود کارفرمایان
که دولت در
راس آنها و
بزرگ ترین
آنهاست، باقی
مانده است. از
اینجاست که پا
به پای تعمیق
بحران شاهد
عمومی تر شدن
پدیده شوم
دستمزدهای
معوقه،
قراردادهای
برده دارانه
سفید امضا،
حداقل
دستمزدهای زیر
خط فقر که حتی
همان هم
پرداخت نمی
شود، نابودی
بقایای حقوق
کارگری در زمینه
خدمات بیمه ای،
استخدام، شرایط
کار،
بازنشستگی،
همچنین افزایش
کار کودکان،
محرومیت های
فزاینده تر و
دستمزدهای
ناچیزتر برای
کار زنان و
تبدیل مراکز
تولید به
قتلگاه
کارگران و
افزایش سوانح
کار هستیم
سوم- برچیدن یارانه
ها در ترکیب
با تحریم های
جنایت کارانۀ اقتصادی
قدرت های امپریالیستی
و
بحران ناکارایی
و فساد مدیریتی،
در کنار گسترش
شکاف طبقاتی و
فلاکت و تهیدستی
عموم مردم، بیش
از هر حوزه ای
به بخش صنعت
آسیب زده است.
در گام اول
کارگاه های
کوچک تولیدی
که از قدرت
کمتری برای
مقابله با پیامدهای
تحریم و حذف یارانه
ها برخوردار
بوده اند
نابود شده و یا
بشدت تحلیل
رفته اند و
اکنون در گام
دوم، بحران به
سمت صنایعی
چون خودروسازی
ها، ذوب آهن،
پتروشیمی،
نفت و همه صنایع
پایین دستی
آنها در حال
گسترش است.
برای درک تاثیرات
ویرانگر این
آسیب، کافی
است توجه
داشته باشیم
که ساختارنیروی
کار بخش صنعت
ایران بر صنایع
کوچک استوار
است و حدود 80
درصد صنایع
کشور را در بر
می گیرد.
کارگران
کارگاه های
کوچک را رسماً
و قانوناً به
"قانون جنگل"
سپرده اند و این
کارگران در
رده اول قربانیان
فروپاشی صنعت
قرار گرفته
اند.
چهارم
-
ناتوانی رژیم
در مهار بحران
اقتصادی، رشد
روزافزون
سرخوردگی از
گرایش هایی که
همچنان
خواستار
اصلاحات در
چهارچوب حاکمیت
هستند، پا به
پای عمیق تر
شدن بحران و
گسترش فلاکت و
خشم و نارضایتی
کارگران و
مزدبگیران و
تقویت احتمال
خیزش های
خودانگیخته
فرودستان و
لگدمال شده
گان، جنبش
کارگری را به یکی
از محورهای
سرمایه گذاری
سیاسی طیفی از
جریانات غیر
کارگری تبدیل
کرده است. اعلام
حضور در قالب
کارزارهای
حمایتی و بر
پایه بخشی از
مطالبات
کارگری، تشکیل
گروه های معطوف
به مسایل
کارگری و تلاش
برای سوار شدن
بر نارضایتی
کارگران و تبدیل
آنها به ابزار
خود در رقابت
های سیاسی با
حاکمیت از
جلوه های
آشکار این
سرمایه گذاری
است. جنبش
کارگری در حالی
به میدان
رقابت میان نیروهای
مستقل چپ و
کارگری با گرایش
های راست و غیرکارگری
تبدیل می شود
که زیر فشار
طاقت فرسای
بحران اقتصادی،
طبقه کارگر هر
چه بیشتر به
خط مبارزه برای
بقا و تامین یک
لقمه نان
رانده می شود،
فعالان کارگری
با سرکوب بیرحمانه
دستگاه های
امنیتی روبرو
هستند، سطح
سازمان یابی
کارگری اندک
است و قدرت
رسانه ای گرایش
های غیر کارگری
آشکارا
قوی تر است.
در شرایط
بشدت نامساعد
موجود، جنبش
مستقل کارگری
به شرطی می
تواند
پیشروی کند
که در الویت
ها، راهکارها
و مطالباتش
مشخصات بحران
کنونی و تاثیرات
آن را در نظر
بگیرد.
الف: با
تعطیلی
واحدهای تولیدی
و اخراج
گسترده
کارگران، تبدیل
شدن شهرک های
صنعتی به
مناطق
متروکه، رشد بیکاری
و افزایش
مشاغل موقت و
ناپایدار و
بدون محل کار
ثابت،
سازماندهی این
بخش از نیروی
کار ناگزیر به
سطح محیط زیست
و محلات کارگری
و محروم
انتقال می یابد.
گسترش فلاکت
همچنین نقش
زنان زحمتکش
خانوارهای
کارگری در
چرخش معاش
خانواده و
حضور آنان در
اعتراضات
کارگری را
افزایش داده
است. محلات
کارگری هم محیط
زیست و هم
اغلب محیط کار
این زنان است.
از این رو
سازماندهی
زنان کارگر
بخش مهمی از
سازماندهی در
محلات است که توجه به
آن در ایجاد
سنگرهای
مقاومت و پایداری
در شرایط
بحرانی کنونی
در محیط های
کارگری از اهمیت
اساسی
برخوردار است.
ب: جنبش
کارگری تنها
جنبش کارگران
صنعتی
برنشسته، یا
جنبش کارگران
واحدهای
کوچک، یا صرفا
واحدهایی که
فعالان مستقل
و کارگران پیشرو
در آنها حضور
دارند، نیست.
جنبش کارگری
جنبش مزد و
حقوق بگیران
است. کارگران
بخش های حمل و
نقل شهری و بین
شهری، ریلی و
آبی، کارگران
بخش کشاورزی،
بخش خدمات شهری،
معلمان و
کارمندان
آموزش و پرورش
و پرستاران
بخشی از طبقه
کارگر هستند
که بدون
سازمان یابی
آنها جنبش
کارگری نمی
تواند به جنبش
اکثریت عظیم
برای منافع
اکثریت عظیم
تبدیل شود. در
برابر شکاف های
مصنوعی و کاذبی
که سرمایه و
ارتجاع حاکم
در میان بخش
های مختلف
اردوی کار پدید
می آورد، تسلیم
نشویم. گسترش
کلان شهرها و
پیچیدگی
روزافزون
روابط اجتماعی
سهم و جایگاه
بخش خدمات و قدرت
عمل آن در
جنبش کارگری
را ارتقا داده
است. از این رو
کنشگری
آگاهانه در مسیر
سازمان یابی
مستقل نیروی
کار بخش
خدمات، ناگزیر
است با این جایگاه
هماهنگی و
تناسب یابد.
ج: رژیم
جمهوری اسلامی تنها
بار اصلی
بحران را به
دوش کارگران و
زحمتکشان نیانداخته،
بلکه پا به پای
آن هر صدای حق
خواهی و
اعتراض به فقر
و فلاکت و
فرودستی را بیرحمانه
سرکوب می کند.
مبارزه متحد
علیه سرکوب
فعالان کارگری
و برای آزادی
بی قید و شرط
همه فعالین
کارگری زندانی
و زندانیان سیاسی
از مهم ترین و
اصلی ترین
الزامات
گسترش همگرایی
و همبستگی همه
نیروهای
کارگری است.
د: لغو
اعدام، برابری
کامل زنان و
مردان، لغو
کار کودکان،
پرداخت دستمزد
منطبق با نرخ
تورم، برچیده
شدن بساط شرکت
های پیمانی،
آزادی کامل
اعتصاب،
اعتراض،
راهپيمائي،
تجمع، بيان و
مطبوعات و در
راس همه آزادی
ایجاد تشکل های
مستقل سندیکایی
و کارگری،
همچنان از
خواست های
اساسی جنبش
کارگری و در عین
حال پایه های
سطوح متفاوتی
از اتحاد عمل،
بویژه در میان
تشکل های
مستقل کارگری
و احزاب و نیروهای
چپ است که شکل
گیری آنها
متناسب با
فراگیری
دامنه بحران و
موقعیت عمومی
رژیم، می
تواند آرایش
عمومی جبهه
کار در برابر
سرمایه و
حکومت سیاه
استبدادی را
تقویت کند.
ح:
بازنشستگان،
کودکان کار و
بیکاران سه
گروه بزرگ
قربانیان
بحران فروپاشی
اقتصادی
هستند. از این
رو مبارزه برای
افزایش مستمری
بازنشستگان
منطبق با نرخ
تورم، حق تشکل
مستقل
بازنشستگان و
برخورداری از
بیمه درمانی
کامل، مقابله
با همه شکل های
کار کودکان،
گسترش فعالیت
های مستقل در
ایجاد نهادهای
همیاری در
حوزه حقوق و
شرایط زندگی
کودکان در
کنار حمایت هر
چه موثرتر از
تلاش ها و
مبارزات تشکل
های مستقل
موجود حامی
حقوق کودک،
همچنین حق
برخورداری از
بیمه کامل بیکاری
در ایام بیکاری
برای همه بیکاران
و تمرکز بر
سازماندهی بیکاران،
از کانون های
مهم مبارزاتی
جنبش کارگری
است.
ف: اگر چه
کارگران بزرگ
ترین قربانیان
بحران کنونی و
فروپاشی
اقتصادی
هستند، اما
تنها قربانیان
آن نیستند.
جنبش کارگری
به شرطی جنبش
امید به آینده
است که با
آرزوها، خواست
ها و مبارزات
همه هم
سرنوشتان این
جنبش پیوند یابد.
با یک گل بهار
نمی شود. بدون
پیوند
مبارزات
کارگری،
دانشجویی،
زنان، جوانان
و ملیت های
تحت ستم و
بدون تکیه بر
همبستگی جهانی
نیروی کار نمی
توان بر غول
استبداد و
سرمایه پیروز
شد.
در اول
ماه مه روز
جهانی کارگر،
روز همبستگی
جهانی همه
استثمار شده
گان و قربانیان
ستم و جنایت و
بهره کشی سرمایه، ندای حق
خواهی
کارگران و
زحمتکشان هر
چه رساتر باد.
زنده
باد اول ماه
مه روز جهانی
کارگر
سرنگون
باد رژیم
جمهوری اسلامی
زنده
باد آزادی،
زنده باد سوسیالیسم
هیئت
اجرائی
سازمان کارگران
انقلابی ایران
(راه کارگر)
۱۱اردیبهشت۱۳۹۲ ـ اول ماه
مه ۲۰۱۳