ردای ریاست مجلس یازدهم بر دوش یک چماقدار سپاه

یاشار جاوید

محمدباقر قالیباف، سردار فاسد و چماقدار سپاه، بعد از سه دوره ناکامی در سودای ریاست جمهوری بالاخره برای یک دوره یک ساله به ریاست مجلس یازدهم شورای اسلامی رسید. او با کسب ۲۳۰ رای از ۲۶۴ رای ماخوذه  بر مسند قوه مقننه نظام نشست و رقبایش برای تصاحب این پست، فریدون عباسی دوانی،  رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در دورۀ احمدی نژاد با کسب ۱۷ رأی و مصطفی میرسلیم، عضو حزب موتلفه اسلامی و وزیر اسبق وزارت ارشاد هم با کسب۱۲ رأی ناکام ماندند. این میزان تفاوت رأی در مجلس بی‌اختیاری که نه تنها با طرد کامل اصلاح طلبان حکومتی و حتی افرادی مانند علی مطهری،  اصولگرایان «وکیل الدوله» به آن راه یافته‌اند بیانگر واقعیتی است که در تیتر این نوشته مستتر است. یعنی در نظام سفاک سفله پرور حکومت اسلامی به زعامت خامنه ای، مهره‌های کلیدی نظام هر چه در فساد، دزدی، جنایت و دنائت مجرّب تر باشند به  بیت رهبری و دستگاه اصلی قدرت مقرّب ترند. بی دلیل نیست که جلادی چون ابراهیم رئیسی، معروف به «آیت الله قتلعام»، از سوی حجت الاسلام سید علی خامنه ای رهبر نظام به مقام قاضی القضاتی نظام منصوب می شود.

اینکه در حکومت اسلامی انتخابات و نهادهای انتخابی برگ انجیری است برای پوشاندن استبداد فقاهتی و قدرت نیمه خدائی ولی فقیه نه تنها بر اهل سیاست بلکه برای خود مردم هم روشن است و دیگر نیاز به هیچ احتجاجی نیست. اما اینجا سخن از ریاست بر مجلسی است که به اقرار مرتضی آقا تهرانی، دبیرکل جبهه پایداری به زعامت محمد تقی مصباح یزدی، بسیاری از نمایندگانش حتی فرق کمیسیون و فراکسیون را هم نمی دانند و وظیفه اش این است که تنها منویات «رهبر معظم انقلاب» را دنبال کند! در این سِمت چه کسی بهتر از سردار چماقدار نظر کردۀ رهبر. این لقب چماقدار ادعای من راقم این سطور نیست بلکه ادعای خود قالیباف است. در اینجا ناچارم نقل قولی طولانی، اما لازم، از خود قالیباف بیاورم که در دیدار با جمعی از بسیجیان منتقدش خودشان را به خوبی معرفی کرده است:  "حادثه‌ی سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامه ای را که نوشته شد من نوشتم (نامه‌ی فرماندهان سپاه به خاتمی رئیس جمهور وقت). بنده و آقای [قاسم] سلیمانی. وقتی [ دانشجویان] در کف خیابان به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم. آن جایی که لازم باشد بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم، جزو چوب زن ها هستیم. افتخار هم می کنیم. نگاه نکردم که من، سردار و فرمانده نیروی هوایی هستم و تو را چه به کف خیابان؟" * این سردار چوب زن در بخش دیگری از گفته هایش با بیان اینکه « بنده کار امنیتی و اطلاعاتی کردم و تشخیص می دهم و کارشناس این کار هستم» افزوده است : "سال ۸۲، بیست و پنج روز در کف خیابان درگیری بود. اینهایی که می گویند همه شان با فتنه مبارزه کرده اند و قالیباف مبارزه نکرده است، آن ۲۵ روز یک نفرشان موضع گیری نکرد. ۱۰ تا وزیر استعفا دادند و نامه‌ی استعفای نفر یازدهم هم آماده بود که جلوی او را گرفتند. ۱۸ تا استاندار و ۱۲۰ تا فرماندار استعفا کردند. مجلس هم در اعتصاب بود که انتخابات دور هفتم را برگزار نکنند. در سال ۸۲ بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، من در جلسه شورای امنیت کشور محکم دعوا کردم و حرف های بسیار تندی زدم و شان جلسه را رعایت نکردم و گفتم که امشب هرکس بخواهد بیاید تو کوی و بخواهد این کارها را انجام بدهد، من به عنوان فرمانده ناجا، له شون می کنم و جمعشان می کنم. این عزیز جعفری شاهد است. حرف بقیه این بود که اگر نیروی انتظامی می خواهد وارد کوی دانشگاه شود باید مجوز شورای امنیت کشور را داشته باشد و مدیران دانشگاه این اجازه را بدهند. آقای معین و ظریفیان در آن جلسه بودند و با من مخالف بودند. من در آن جلسه با برخوردی که انجام دادم مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور گرفتم." * آری، جناب سردار چماقدار در کف خیابان به خوبی امتحانش را پس داده است.

از شاهکارهای فراموش نشدنی این سردار فقط به دو پرونده دیگر به عنوان مشت نمونه خروار اشاره و اکتفاء می کنم. یکی فاجعه آتش سوزی در ساختمان پلاسکو در سال ۹۵ و کشته شدن ده ها آتش نشان فداکار و دیگری پروندۀ فساد موسوم به « املاک نجومی»۲۲۰۰ میلیارد تومانی در دوره ای که شهردار تهران بود و به ” مدیریت جهادی” خود می نازید. جا دارد همین جا قید کنم که افشاگری ها در مورد املاک نجومی باعث پرونده سازی و بازداشت و زندانی شدن یاشار سلطانی، سردبیر«معماری نیوز»، توسط قالیباف شد. این نیز ناگفته نماند که « تحقیق و تفحص از شهرداری» به گفته میرسلیم با یک رشوۀ ۶۵ میلیاردی به رئیس کمیسیون از سوی ذی نفعان این پرونده (قالیباف)، در مجلس کنار گذاشته شد و به سرانجام نرسید (البته قرار هم نبود به سرانجام برسد).

حالا این سردار چماقدار نظر کردۀ سید علی خامنه ای را رئیس مجلس یازدهم حکومت اسلامی کرده اند و بازار مجیزگویی از ایشان هم داغ است. یکی از مجیزگویانش، سیدکاظم موسوی وکیل الدوله از اردبیل، گفته است: "اگر بپرسید ما امروز سلیمانی دوم در کشور داریم؟ میگویم بله دومین آن آقای قالیباف است" و وکیل الدوله دیگری از شاهرود، علی اصغر خانی، نیز با روایتی از قاسم سلیمانی (لابد در تماس با آن دنیا) گفته است: " شخصا از سردار سلیمانی پرسیدم و گفتند که بهترین فرد برای اداره کشور در وضعیت فعلی، آقای قالیباف است." اما آش آنقدر شور شده که واقعیت به نحو اولی تری از زبان اصلاح طلب حکومتی حقیری مثل عباس عبدی جاری شده است: «اگر من در این انتخابات بودم و رای آورده بودم غیر ممکن بود که پایم را در مجلس بگذارم. اصلا آبرویی برای آدم نمی ماند که با ۲۰ درصد مشارکت کننده اسم خود را نماینده مجلس بگذارد و کسی که الان دارد خودش را اینگونه معرفی می کند فردا می خواهد جلوی چه کسی بایستد و از حق چه کسی دفاع کند؟ می خواهد چطور شخصیت و اقتدار قدرتمندی داشته باشد». اما این حضرات را چه به آبرو؛ هر چه  مجیزگوتر و وقیح تر در سلسله مراتب حکومتی در جایگاه رفیع تر.

مجلس یازدهم حکومت اسلامی آغاز به کار کرده است اما با توجه به خیزش دی ۹۶ و آبان ۹۸ و مطالبات انباشته شده و پاسخ نگرفته مردم آیا این مجلس و رئیس آن جناب سردار قالیباف، دوره شان را به پایان خواهند برد؟ این آن پرسشی اساسی است که پاسخ روشنی می طلبد. به نظرم پاسخ این پرسش را محمدرضا مرتضوی، دبیر کل خانه صنعت، معدن و تجارت، بهتر از خود اپوزیسیون داده است : ”این اشرافیتی که من در ایران می‌بینم در هیچ جای دنیا نمی بینم. باید ترسید از خشم مردم گرسنه و معترض به فساد و فحشا و فقر که در نهایت مردم را به قیام و انقلاب می کشاند. برای من عین روز روشن است که می‌بینم که این باستی هیلز را یک عده‌ای می ریزند و می گیرند.”

آری، این چون روز روشن است اما برای آن روز باید از امروز خود را در تشکل های مستقل سازمان داد.

شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ برابر با ۳۰ می ۲۰۲۰

…..............................

 * قالیباف به سرکوب دانشجویان در کوی دانشگاه اعتراف کرد

http://archive.is/NjqmP#selection-1290.1-1299.26