سوئیس:
«پناهجوها؟
بیرون از
استخر!»
طاها
زینالی
در ۷
آگوست ۲۰۱۳،
ماریو
گاتیکر، رئیس
وزارتخانه
مهاجرت در
سوئیس، به
رسانههای
این کشور
اعلام کرد که
توافقنامهای
میان این
وزارتخانه و
شهرداری
برمگارتن
منعقد شده است
که به موجب آن
مقامات محلی
این اجازه را
خواهند داشت
تا «قوانین
بازی» را در
راستای ممنوع
کردن حضور
پناهجویان در
مدارس عمومی و
مکانهای
ورزشی، خود
تعیین نمایند.
گاتیکر
اضافه کرد که
این قوانین در
نظر گرفته شدهاند
تا برقراری
رابطهای
مبتنی بر «نظم»
و «بدون
مناقشه» میان
پناهجویان و
ساکنین محلی
تضمین گردد.
در ضمن این
قوانین کمک میکنند
تا از
«اصطلکاک» و
«خشم» حاصل از
حضور «۵۰ پناهجو»
که به طور همزمان
از یک زمین
فوتبال و یا
یک استخر
استفاده میکنند،
جلوگیری شود.
در
تاریخ ۵
آگوست، اولی
مرکز از ۸
مرکز جدید پذیرش
پناهجو در
مرکز سوئیس،
در روستای
برمگارتن
(Bremgarten) با
جمعیت ۶۵۰۰
نفر، واقع در
۲۰ کیلومتری
از شهر زوریخ،
دایر گردید.
این مرکز
گنجایش ۱۵۰
نفر را دارد
که اکنون ۲۳
پناهجو، شامل
دو کودک، را
در خود جای
داده است.
پناهجویان از
ساعت ۹ صبح تا
۵ عصر اجازه
دارند تا
بیرون از مرکز
به سر ببرند.
گاتیکر
میگوید
مطابق فوانین
برمگارتن،
پناهجویی که
خواهان
استفاده از
مدارس عمومی و
مکانهای
ورزشی است، میبایست
از «شرکتهای
خصوصی
برقراری
امنیت» که در
مراکز مسکونی حضور
دارند،
درخواست کنند
تا آنها
-متعاقبا- از
نمایندگان
محلی برای این
امر درخوسات
مجوز نمایند.
نمایندگان
محلی حق دارند
تا بر اساس
وضعیت شخصی
پناهجو، به
سادگی
درخواست وی
را رد کنند.
گاتیکر
در پاسخ به
این پرسش که
آیا قوانین
جدید دولت
سوئیس، ناقض
حقوق و آزادی
های اولیه پناهجویان
نمیباشد،
گفت دولت
سوئیس هیچ
حقوق و قانونی
را نقض نکرده
است، زیرا
قوانین کشور
سوئیس هیچ
مجازاتی برای
وضعیتی که اگر
یک پناهجو «به
قوانین بازی
احترام
نگذاشت» در
نظر نگرفته
بود. البته وی
تصدیق کرد که
نقض مکرر
قوانین باعث
میشود تا طبق
«قوانین خانه»
مرکز
پناهجویان،
پناهجو از
خارج شدن از
مرکز محروم
شود [زندانی
شدن پناهجو] و
یا با «کاهش
پول تو جیبی
هفتگی» روبر
جریمه گردد.
«قوانین خانه» (Hausordnung) یک
ترم/واژهی
آلمانی/سوئیسی
است که به
تنظیم قوانین
در موسسات
مسکونی ارجاع
میدهد که
اغلب در زندانها
و سربازخانهها
اجرا میگردد.
بر
اساس قوانین
جدید که در
ماه ژوئن به
تصویب رسید،
مقامات سوئیس در
حال برنامهریزی
برای گشودن ۸
مرکز دیگر
پذیرش
پناهندگی هستند.
بناست مرکز
بعدی در ۱۹
آگوست، در شهر
آلپناخ (Alpnach) در ۱۰۰
کیلومتری
زوریخ شروع به
کار کند.
شهردار آلپناخ
خطاب به رسانههای
سیاسی گفت که
جامعه حق دارد
تا از داشتن دسترسی
آزاد
پناهجویان به
مدارس، مراکز
ورزشی، مراکز
مربوط به
بازنشستگان،
و کل محلهی
نزدیکِ مرکز
پناهندگی،
ممانعت ورزد.
در
تاریخ ۶
آگوست،
شهردار
منیزنگن (Menizngen)،
روستایی در ۵۰
کیلومتری
زوریخ که قرار
است یک مرکز
پناهندگی در
۲۰۱۵ در آن جا
احداث گردد،
خطاب به رادیو
و تلویزیون
سوئیس گفت:
پناهجویان در
آنجا، از
نزدیک شدن به
«مناطق حساس»
همچون مدارس منع
خواهند شد،
زیرا
«پناهجویان میتوانند
بچههای
مدرسهای ما،
یعنی پسران و
دختران جوان
را، ملاقات نمایند».
مطلب
فوق، ترجمهای
است از بخشهایی
از متنی با
همین نام که
در وبسایت
ناظران حقوق بشر
منتشر گردیده
است. در اینجا
باید این جمله
را به یاد
آورد که «وقتی
در جامعهای
قواعد رسمی
دولت تبعیضهای
گوناگون را
روا میدارد،
همگونسازی
افراد آن هم
در ابعاد وسیع
تنها و تنها به
حس بیزاری و
نابردباری در
آدمیان دامن
میزند و عكسالعمل
و جبههگیریهای
حاكی از
بیگانههراسی
را دو چندان
خواهد كرد.»
(جورجو
اگامبون).
http://www.hrw.org/news/2013/08/07/switzerland-asylum-seekers-stay-out-pool
۲
در ماه
آپریل امسال،
دولت سوئیس
توانست
قراردادی را
با اتحادیه
اروپا به امضا
رساند که به
موجب آن تعداد
پناهجویان را
تا میزان قابل
توجهی کاهش
خواهد داد.
این کشور در
طول «جنگ
کوزوو» با
افزایش تعداد
پناهجو روبرو
بود، ولی در
دههی دادرسیهای
مربوط به آن
جنگ، از شمار
این
پناهندگان
کاسته شد. در
واقع بیشتر
اقلیت مسلمان
سوئیس، که حدود
چهار و نیم
درصد کل جمعیت
را تشکیل میدهند،
از این گروه
از پناهندگان
میباشند.
امسال تعداد
پناهندگان و
پناهجویان در
سوئیس با کاهش
شدیدی همراه
بود، در حالی
که به دلیل
خیزشهای
«بهار عرب» به
طور چشمگیری
به شمار
پناهجویان
متقاضی
پناهندگی
افزوده شده
است. اما
دقیقا همین
دلیل، یعنی
عرب بودن و
مسلمان بودن
پناهجویان
متقاضی، یکی
از دلایل اصلی
سیاستهای
پناهندهستیزی
و کاهش پذیرش
پناهجو و
پناهنده در
سوئیس است. در
سال ۲۰۰۹، در
طی همهپرسی
که توسط و به
ابتکار حزب
راست افراطی
سازماندهی
شده بود، ۵۷
درصد از شرکت
کنندگان به
ممنوعیت ساخت
منارههای
مسجد در سوئیس
رای دادند. از
آن زمان به بعد،
کمپینهای
مسلمانستیزانه
با اشکال
مختلف در سطح
گسترده در این
کشور راهاندازی
شده است که بیشک
خشونت
فزایندهای
را علیه اقلیت
مسلمان اعمال
میکنند. در
کنار ترس از
دست دادن
موقعیت رفاهی
(در پی بحران
اقتصادی)،
بسیاری از
سوئیسیها
«هجوم
پناهندگان
مسلمان» را
خطری جدی علیه
جامعه خود میدانند.
به نحوی که
بیگانههراسی (Xenophobia) و
اسلامهراسی (Islamophobia) که هر دو
اشکال آشکارا
تبعیض نژادی
محسوب میشوند،
به عنوان
مولفهای
تاثیرگذار و
جدی در سیاستگذاری
های پناهندگی
در این کشور
لحاظ میشود.
http://www.globalpost.com/dispatch/news/offbeat/130809/switzerlands-biases-exposed-the-world
۳
چندی
پیش، اُپرا
وینفری، «مجری
مشهور» شبکه
سی.بی.اس. و
«میلیاردر»
آمریکایی در
یک برنامه تلویزیونی
بیان کرده که
فروشنده یک
بوتیک در زوریخ،
به وی گفته
بود که قیمت
۳۸ هزار
دلاریِ کیف
دستی از پوست
تمساح را در
وسع تو نیست.
مسئولان
فروشگاه، که
با رسانهای
شدن این خبر
-به دلیل
مشهور بودن
اُپرا- با یک
وضعیت جدی
پاسخگویی
روبرو بودند،
اعلام کردند
که این تنها یک
سوء تفاهم
بوده است.
اُپرا نیز یک
هفته پس از این
اظهار نظر در
مورد برخورد
نژادپرستانهای
که با وی صورت
پذیرفته بود،
با اشاره به
بازتاب رسانهای
گسترده و اثر
منفی اظهاراتاش،
از سوئیسیها
عذرخواهی کرد.
به این ترتیب
ظاهرا موضوع
به یک سوءتفاهم
تقلیل پیدا
کرد و تمام شد.
ولی حجم هیاهوی
رسانهای که
حول آن
اظهارات صورت
پذیرفت بسیار
زیاد بود. و
این در حالی
است که حتی
شدیدترین
اقدامات
نژادپرستانه،
از جمله
موافقت ۵۷
درصدری مردم
در ممنوع کردن
ساختن مناره،
مورد توجه
رسانهها و
افکار عمومی
(خصوصا غربی)
قرار نمیگیرد.
قطعا موج
خشونت و تبعیض
و ستیزهجویی
(رسمی و
غیررسمی) علیه
هزاران
پناهجوها، در
مقایسه با ماجرای
کیف ۳۸ هزار
دلاری و مجری
میلیاردر، هیچ
بازتابی
ندارد. گویی
حتی در برخورد
علیه تبعیض و
نژادپرستی،
نیز برخورد
تبعیضآمیز و
نژادپرستانهای
اعمال میشود.
http://persian.euronews.com/2013/08/13/oprah-winfrey-apologises-for-swiss-handbag-gate/
۴
سوئیس
از نظر همهی
«شاخصهای
رسمی بینالمللی»
در بین همه
کشورهای
جهان، در
بهترین وضعیت
قرار دارد. از
نظر «شاخص
آزادی در
جهان» ، «آزاد»
است؛ از نظر
«شاخص آزادی
اقتصادی» هم
«آزاد»؛ از نظر
«آزادی بیان»
در «وضعیت خوب»؛
و از نظر «شاخص
دموکراسی»،
دارای
«دموکراسیِ
کامل» است.
[تنها دو کشور
استرالیا (!) و
نیوزیلند در
دنیا از نظر
این شاخصها
همرتبه با
سوئیس هستند.
در ضمن سوئیس
یکی از ثروتمندترین
کشورهای جهان
است و گفته میشود
یکی از «قدیمیترین
دموکراسیهای
اروپایی» نیز
میباشد.
********************
در
همین رابطه
یادداشت اخیر
هژیر پلاسچی،
در رابطه با
بیگانههراسی
و اسلامستیزی
اخیر در
آلمان، را
بخوانید:
این
روزها در
خیابانهای
آلمان که راه
میروی احساس
میکنی
جماعتی به صف ایستادهاند
و دارند توی
صورتت تُف میکنند.
پوسترهای حزب
ناسیونالیست
آلمان با شعارهای
«پرواز خوش!» و
«خارجی بیرون!»
به بهانهی
انتخابات
سراسری آلمان
روی در و
دیوار نقش بسته
است. گیرم در
برخی محلهها
خبری از این
پوسترها نیست
و در نهایت هم
درصد بسیار
پایینی از
آرای
انتخاباتی را
به خود اختصاص
میدهند، اما
خشونتی که با
دیدن این
پوسترها به ما
خارجیها و به
ویژه «مسلمان»ها
اعمال میشود
نه در جایی
ثبت میشود و
نه حساسیتی را
برمیانگیزد.
اگر حرفی هم
به اعتراض
گفته شود برای
رقابت بر سر
کرسیهای
قدرت است و نه
دفاع از خارجیها.
خشونتی مختل
کننده و
ویرانگر که در
فهرستهای
جهانی نقض
حقوق بشر هرگز
ثبت نمیشود.
انتخابات،
برای حزب
ناسیونالیست
آلمان فرصتی
است که وارد
افکار عمومی
شود، آنجایی که
سیاست
انتخاباتی
ناکارآمد
است، آنجایی
که جوخههای
ترور و گروههای
فراپارلمانی
زیرزمینی شکل
میگیرند.
کنترل بحران
اقتصادی به
بهای ورشکست کردن
یونان و
پرتغال و
اسپانیا و
ایتالیا تاکنون
وضعیت آلمان
را نسبتن ثابت
نگاه داشته
است، اما
آنگاه که
بحران به
اینجا برسد
زمانی است که
حزب
ناسیونالیست
خوشهی
شعارهایش را
خواهد چید،
شعارهایی که
این روزها زیر
نگاه چپ منحطی
که تنها به
فکر صندلیهای
پارلمانی
است، بر
دیوارها نقش
بسته است و به
صورت ما خارجیها،
ما «مسلمان»ها
آب دهان پرتاب
میکند. ما
یهودیهای
وضعیتیم