بیانیه
کانون صنفی
فرهنگیان
گیلان
در
محکومیت
بازداشت
گسترده
فعالان صنفی
کشور
گر مرد
رهی غم مخور
از دوری و دیری
دانی که رسیدن
هنر گام زمان
است.
آبی که
برآسود زمینش
بخورد زود
دریا
شود آن رود که
پیوسته روان
است
از داد
و وداد آن همه
گفتند و
نکردند
یارب
چقدر فاصله ی
دست و زبان
است
در
میان حیرت و
شگفتی بسیار،
دولت روحانی
کارنامه ی
سیاهی علیه
معلمان کشور
گشود.
در پی
اعتصاب
چشمگیر
معلمان
سرافراز ایران
موج دستگیری
های
علیه فعالان
صنفی به راه
افتاد.معلمانی
که همواره
برای ابتدایی
ترین حقوق
خود به
مسالمت
آمیزترین
شیوه ها ی
قانونی روی
آورده اند اما
با خشن ترین و
غیرقانونی
ترین
برخوردها
مواجه بوده اند.
برخی از
فعالان صنفی
معلمان ایران
که پس از اعتصاب
اخیر
در روزهای ۲۲
و ۲۳ آبان در شهرهای
مختلف کشور،
زندانی شده
اند:
شیروان:
حسن
جوهری
و مصطفی
رباطی
شیراز: محمد علی زحمت
کش
اراک: محمد کُرد
و فاطمه بهمنی
بجنورد:
علی
فروتن،
محمدرضا
رمضانزاده،
حمید رضا رجایی
و سعید حق
پرست
خوزستان:
پیروز نامی و
علی کروشاتی
دیوان
دره: امید شاه
محمدی
البته
تعداد دستگیر
شدگان فراتر
از لیست مذکور
است و فعالان
صنفی بسیاری
هم احضار و
تهدید شده
اند.
این
موج گسترده
دستگیری ها
نشان می دهد
که حاکمیت
کنونی و دولت
حسن روحانی،
هیچ اعتقادی
به حقوق
شهروندی
مصرحه در
قانون اساسی و
اعتراضات
مسالمت آمیز
نداشته و تنها
این حرف ها
مستمسکی در
هنگامه ی
انتخابات
است.کانون
صنفی فرهنگیان
گیلان ضمن
محکومیت شدید
دستگیری
فعالان صنفی
توسط نهادهای
امنیتی دولت
روحانی، به
جناب محمد
بطحایی اعلام
می کند، برای
صیانت از
جایگاهی که بر
آن تکیه زده
موضع گیری
رسمی خود را
علیه این
اقدام غیر
قانونی اعلام
دارد.در هفتم
شهریور ماه به
دعوت وزیر
محترم آموزش و
پرورش تشکل
های صنفی
سراسر کشور با
ایشان دیدار و
گفتگو داشتند
و جناب وزیر
با زبانی
ستایش آمیز
درباره ی این
تشکل ها سخن
گفت و در آن
جلسه به صراحت
اعلام کرد که
مفتخرم
بهترین
مشاوران
آموزشی بدون
کمترین
چشمداشت مادی
بهترین
راهکارها را
برای آموزش
کشور در
اختیار من
قرار می
دهند.حال جای این
پرسش اساسی
است که از چه
رو وزیر محترم
آموزش و پرورش
علی رغم این
ستایش ها و با
وجود غیر
منتظره بودن و
غیر قانونی
بودن بازداشت
گسترده
فعالان صنفی،
تا این لحظه
واکنشی نسبت
به آن نداشته
است؟چگونه
معلمانی که به
دعوت رسمی او
با حسن نیت
دیدگاه های
خود را ابراز
داشته اند و
ایشان به طور
ستایش آمیزی
درباره ی آن
ها سخن گفته
است،امروز به
این شکل غیر قانونی
به طور گسترده
و سراسری
دستگیر می
شوند و وزیر
محترم در مقام
متولی آموزش و
پرورش، سکوت
مطلق پیشه می
کند؟ تحصن
گسترده
معلمان نشان
داد که موج
مطالبات
معلمان با این
سرکوب ها نه
تنها خاموش
نخواهد شد
بلکه هر روز شعله
ورتر خواهد
گشت.معلمان
سرزمین ایران
دست از
مطالبات خود
برنخواهند
داشت. سرکوب
نه تنها راه
حل مشکلات
حکومت
نیست،بلکه هر
روز دامنه ی
معضلاتش را
وسیع تر خواهد
کرد. کانون صنفی
فرهنگیان
گیلان هشدار
می دهد که ادامه
ی بازداشت
معلمان
زندانی
شده،تبعات
سختی خواهد
داشت و
مسئولیت آن صد
در صد با
حاکمیت جمهوری
اسلامی و
دستگاه های
امنیتی دولت
حسن روحانی
خواهد بود
تردیدی نیست
بازداشت نامتعارف
فعالان صنفی،
تحصن را
ناگزیر به اعتصاب
سراسری تبدیل
خواهد کرد و
تبعات ناشی از
التهابات آتی
که از حیطه ی
اراده
تشکل های
صنفی خارج
خواهد
بود،ناخشنودی
عمیقی را خلق
می کند که
مسلما آمران
چنین
برخوردهای
غیر قانونی،
فاعلان و
عاملان این
التهابات
خواهند بود.
کانون
صنفی
فرهنگیان
گیلان 25 آبان 97
............................................
تا دیر
نشده صداها را
بشنوید!
🖌 مژگان
باقری. معلم
دور
دوم تحصن
معلمان در
روزهای 22 و 23
آبان ماه انجام
شد. در این دور
نیز مانند دور
پیشین، تعدادی
از انجمن های
فرهنگی با
تحصن مخالفت
کردند،
تعدادی از
معلمین توسط
نیروهای
امنیتی دستگیر
شدند و وزارت
آموزش و پرورش
هم طبق معمول،
سکوت پیشه
کرد. در این
رابطه می توان
به چند نکته
اشاره کرد.
1)
گروههای
فرهنگی که خود
را حامی حقوق
معلمین می
دانند بر
مخالفت خود با
هر نوع تجمع و
تحصن تاکید می
ورزند اما هیچ
راه حل مناسبی
پیش روی
معلمین نمی
گذارند. آنها
بعد از هر
تحصن با تکیه
بر آمار ارائه
شده اعلام می
کنند که عده
کمی از این
تحصن استقبال
نموده اند.
در
حالی که اولا
فشار نیروهای
امنیتی بر روی
فعالان صنفی
آنچنان زیاد
است که هزینه
یک اعتراض
معمولی در
چارچوب قانون
را بسیار بالا
برده تا جایی
که بیشتر
معلمان را از
دست زدن به تحصن
بر حذر می
دارد.
ثانیا
همین فشار بیش
از حد باعث
شده که بیشتر مدارس،
تحصن خود را
رسانه ای
نکنند.
بنابراین نمی
توان آمار
دقیقی از این
تحصن ها به
دست آورد.
2)
این حجم حمله
و فشار علیه
فعالین صنفی
نشان می دهد
که متاسفانه
در بین
مسئولین
امنیتی کشور،
خردورزی
جایگاه خاصی
ندارد که اگر
خرد حاکم بود
مسئولین می دانستند
که تحصن
معلمان،
قانونی ترین و
آرام ترین روش
برای سرریز
عصبانیتها و
نارضایتی های
قشری است که
از بی توجهی
دولتمردان
نسبت به حل
مشکلات خویش
به ستوه آمده
اما هنوز عنان
اختیار از کف
نداده و از
دایره قانون
پا را فراتر
نگذاشته است.
خرد
حکم می کرد که
نیروهای
امنیتی،
معلمان را در
این اعتراض
صنفی و قانونی
یاری کنند؛
چرا که این
قشر فرهیخته و
نجیب در تمام
موارد نهایت
همکاری را با
نیروهای
امنیتی مبذول
داشته و از هر
حرکتی که خارج
از چارچوب
قانون اساسی
باشد اجتناب
ورزیده است.
نیروهای
امنیتی باید
درک کنند که
در تمام دنیا
تجمع، تحصن و
اعتصاب از
شناخته شده
ترین راهها
برای تحت فشار
قرار دادن
دولت ها به
منظور دستیابی
به خواسته های
صنفی است و به
هیچ عنوان به
معنی مخالفت
با حاکمیت
نیست که اگر
چنین بود باید
هر روز شاهد
نابودی حکومتها
در کشورهای
غربی می
بودیم!
نیروهای
امنیتی
همواره با
بهانه احتمال
سوء استفاده
دشمنان، مانع
اجرای اصول 26 و 27
قانون اساسی
شده اند اما
اولا این
بهانه به مدت
چهار دهه تکرار
شده و معلوم
نیست که
بالاخره چه
زمانی می توان
بدون نگرانی
از سوء
استفاده
دشمنان به مطالبه
حقوق صنفی خود
پرداخت و
ثانیا مشکلات
معیشتی در چند
سال اخیر چنان
به این قشر
فرهیخته فشار
وارد آورده که
دیگر گوش کسی
به این بهانه
های تکراری
بدهکار نیست.
3)
اگر نیروهای
امنیتی به
دنبال
متخلفان و
قانون شکنان
هستند، به جای
دستگیری
فعالین صنفی
بهتر است به
سراغ وزیر و
معاونان
ایشان بروند!
اینها هستند
که با حرفها و
تصمیمات بی
خردانه خود روز
به روز آتش
خشم معلمین را
شعله ورتر می
سازند. اینها
هستند که با
کودک فرض کردن
معلمان سعی در
اجرای مصوبات
عوام فرببانه
ای چون "طرح
معلم تمام
وقت" دارند.
اینها آب به
آسیاب بیگانه
می ریزند نه
آن معلمین
دلسوزی که
زندگی خود را
فدای دفاع از
خواسته های
قانونی معلمان
کرده اند.
آیا
کسانی که
علیرغم نص
صریح قانون
اساسی از دانش
آموزان پول
دریافت می
کنند قانون
شکن نیستند؟
آیا کسانی که
چندین سال است
اجرای قانون
خدمات کشوری
یا رتبه بندی
معلمان را به
تعویق می
اندازند
متخلف نیستند؟
آیا
معلمانی که در
رسانه های
مجازی
همکاران خود
را دعوت به
تحصن کرده اند
متخلفند اما
مسئولی که در
یک رسانه چند
میلیونی با
فریبکاری و
دروغ، آب پاکی
را روی دست یک
میلیون معلم
ریخته و آنها
را از هر گونه
تغییر مثبتی به
طور کلی
ناامید کرده
است متخلف
نیست؟!
4)
تا زمانی که
مشکلات
فرهنگیان به
طور ریشه ای حل
نشود اعتراض
ها پابرجاست.
نه دستگیری
کنشگران و نه
سکوت
دولتمردان،
دیگر کارساز نیست.
کمر معلمان
زیر بار حجم
انبوه کتاب
های درسی در
کلاس های چهل
نفره خم شده
است. با گذشت دو
ماه از سال
تحصیلی، می
توان آثار
خستگی را به
وضوح در چهره
آنها دید.
حقوق معلمان
در این شرایط
وخیم اقتصادی
جوابگوی
هزینه های کمر
شکن نیست.
آنها با
مقایسه حقوق
خود با کارمندان
سایر ارگانها
احساس تبعیض و
تحقیر می
کنند.
اگر
مجلس و دولت
در بودجه سال 98
تغییری اساسی(
و نه فقط
افزایش معمول
سالانه ) در
بودجه آموزش و
پرورش ندهد
شاید دیگر خشم
این جمعیت یک
میلیونی قابل
کنترل نباشد.
مسئولین
چاره ای جز
شنیدن صدای
اعتراض معلمان
ندارند چرا که
در غیر این
صورت شاید در
آینده ای نه
چندان دور،
نارضایتی ها
به حدی برسد
که معلمین
دیگر به تحصن
نیز راضی
نشوند!
منبع :
جامعه نو
.............................................
هیس!! دردت را فریاد
نزن
نسرین
بهمن پور /
معلم
دردِ
اینکه
فرزندانمان دیگر
انگیزه ای
برای ماندن در
کشورشان
راندارند
فریاد نزنید.
معلم
وکارگر ومزد
بگیرش که دیگر
حتی نایِ حسرت
خوردن برای
زندگیِ بهتر
را هم ندارد،
به شما چه؟
برویدو فریاد
نزنید.
قانون
اساسیش، با
عدم اجرایِ
آن، که
مترصّدِافزایش
بچه های کار
است، را رها
کنید، بگذارید
برده ی زندگی باشند،
و برای لقمه ای
نان سر در
زباله ها برند
و بگردند لقمه
ی نانی ، پس فریاد
نزنید.
مزد
بگیر
بازنشسته اش
را که سر در
گریبان شرمِ
نداشته هایش ،
در برابر
دیدگان
فرزندان حسرت
نداشته های
نسل جدید است،
را فریاد
نزنید.
تبعیض
واختلاس را دیدید
،اصلا چرا
دیدید !پس
سکوت پیشه کن،
وفریاد نزنید
.
فروپاشی
اخلاقیات ،
انتقام ، خشم
، افسردگیِ لجام
گسیخته را
دیدید
چشمهایتان
را ببندیدو
حرف نزنید!
عشق
ومحبت را در
بند خیانت و
واژهای کلیشه
ای مرد سالاری
دیدید
؟ اصلا چرا
دیدید ! اصلا
تبعض عین
عدالت است.
پس
کسی حرف نزند
، همه چیز
آرام است، وما
چقدرخوشبختیم!
ای
وای که ازاین همه هیس
خفه شدیم، آیا
این همه سکوت آدم را
به جنون نمی
کشاند ؟
آیا
این تحصنِ
فریاد گونه یِ
معلمان ،همان
انزجار از
خفگی ناشی از
سکوت است؟
پس
کجا بکار
بندیم ،توصیه
ها را که
"سکوت در
مقابل ظلم
جایز نیست "
چه
خوب این بار
معلمان
فریادشان را
با قانون یکی
کردند ، واز
حق اعتراض که
قانون اساسی
مام میهنش به
او ارزانی
کرده (اصل 27)
ولی
حیف که قانون
گذاران
خودعامل به قانون
نیستند، و این
چند روزه شاهد
این همه بی قانونی
در حق معلمان
بودیم،
منِ
معلم از تمام
مدعیان قانون
اساسی می
خواهم که لطفا
برای عدم
اجرایِ
اصل ۲۷ قانون
اساسی برایِ
خودشان محکمه
ایی بر مبنای
ترازوی وجدان
تشکیل
دهند! تا
شاید نگاهی، به
این
همه تمرّدِ
خودشان
بیندازند ،
وبجای مجازات
معلمان،کارگران
،دانشجویان و
محیط بانان
.با چشمشان
کم سوی خود
نیم نگاهی به
قانون گریزی
خویش
بیندازند وبا
مجازاتی در
خور،ترازوی
عدالت را بیش
از این
شرمسارنکنند
تا شاید مردم
نفسی راحت
بکشند
و دلخوش به
بیداری وجدان
و قاضی درونی
حکمرانان
باشند.
پس
اگر مدعیان
قانون گذاری
ومجریان آن به
قانون اساسی
کشور احترام
می گذارند،
وبه آن اعتقاد
دارند ، هم اکنون
ما نباید حتی
شاهد یک احضار
در اعتراض به
مطالبات برحق
و منطبق بر
قانون
باشیم
پس
همکاران
فرهنگی ما را
آزاد کنید تا
تاریخ از شما
به نیکی یاد
کند و بیاد
آوریم که ظلم
ابدی نیست .
۱۳۹۷/۸/۲۴
............................................