دو
رویداد
مشابه،
دوشیوه
برخورد
یوسف
لنگروی
همزمان
با به
اجرادرآمدن
پروژه حذف
یارانه ها
درایران،
درآن سوی
جهان، یعنی
کشوربولیوی نیزرویدادی
تقریبا مشابه
رخ داد که
نگاهی به آن
می تواند
آموزنده
باشد؛ مخصوصا
آن که بولیوی
برای بسیاری
ازمردم ایران
یک کشورچندان ناآشنا
نیست
ومتاسفانه
رابطه
دوستانه وحمایت
دولت مورالس (
که به اقدامات
گسترده ای درجهت
منافع مردم
کشورش دست زده
و به اراده و
خواست
شهروندانش
احترام می
گذارد )،
ازحکومت مستبد
و ضد مردمی
جمهوری
اسلامی ایران
که با ناخرسندی
مردم همراه
است، مورد
بیشترین بهره
برداری
تبلیغاتی
رژیم ولایت
فقیه
قرارگرفته و می
گیرد.
دولت
بولیوی در
همین اواخر و
برای کاستن
ازهزینه
سنگینی که
یارانه سوختی
به لحاظ مالی
برخزانه
عمومی آن کشور
وارد می کند،
تصمیم به حذف
یارانه
درعرصه مواد
سوختی گرفت و
در عین حال برای
آنکه فشاری به
مردم کم درآمدوارد
نشود،
تدابیری
اتخاذ کرد
وازجمله حقوق
تمامی
کارکنان
دولتی – اعم
ازکارگران و
کارمندان – را
حدود بیست
درصد افزایش
داد. با این وجود،
با آزاد سازی
بهای مواد
سوختی،
قیمت این
مواد ناگهان
به چندین
برابر رشد
پیدا کرد و به
ویژه بهای
بنزین حدود
هفتاد درصد
افزایش یافت.
مردم
بولیوی که
درگذشته نیز
در برابر
اجرای این طرح
توسط دولت های
قبلی دست به
اعتراضات گسترده
زده بودند و
اصلا خود شخص
مورالس در
جریان همین
اعتراضات بود
که به رهبر
مبارزات مردمی
تبدیل شد و
راه خود را
برای کسب مقام
ریاست جمهوری
هموار کرد،
این بار نیزساکت
ننشسته و
بلافاصله دست
به اعتراض
زدند. اتحادیه
های کارگری،
زحمتکشان
ومخصوصا بومیان
این کشورکه
همه این
هاپایه های
حمایتی دولت
مورالس را
تشکیل می
دهند، با
برپایی اعتصاب
عمومی وریختن
به خیابان ها،
نقش فعالی
درمخالفت با
طرح حذف
یارانه ها
ایفا کردند.
این مبارزات
که موقتا به
دلیل
فرارسیدن سال
نومیلادی
متوقف شده
وقراربود
درروزدوشنبه
همین هفته
مجدداآغازشود،
تاثیرخودرا
بر جای گذاشت
ودولت بولیوی
تسلیم خواست
مردم شد
ومورالس درروزتحویل
سال جدید
میلادی با
صدورفرمانی،
درتصمیم
دولتش مبنی
برحذف یارانه
مواد سوختی
تجدید
نظروعقب
نشینی کرد
ومتذکر شد که
راه های دیگری
برای کاهش
هزینه سنگین
دولتی را مورد
بررسی
قرارخواهد
داد.
آن چه
که درجریان
این
رویدادجلب
توجه می کند آن
است که دولت
بولیوی برای
پیش بردن طرح
خودهیچگاه به
تهدید و سرکوب
واستفاده
ازنیروهای پلیس
ونظامی کردن
کشورروی
نیاورد وبا
دستگیری،
زندان واعدام
مخالفین، به
رعب و وحشت
آفرینی توسل
نجست. درجریان
این اعتراضات
وناآرامی ها،
دولت تنها یک
بارارتش را به
میدان
فراخواند؛ آن
هم نه برای
سرکوب مردم،
بلکه برای
تولید وتوزیع
نان. واحد نان
پزی ارتش
ماموریت یافت
تا اخلال ناشی
از تولید
وتوزیع نان را
که
دراعتراضات
به وجود آمده
بود، رفع کند
تا بخش فقیرو
محروم جامعه
ازکمبود نان
آسیب نبیند.
دولت حتی
ازاستفاده از
تجهیزات
ونیروی ضد
شورش علیه
مردم و
شهروندان بولیوی
خودداری کرد.
حال
اگراین
اقدامات دولت
بولیوی با
اقدامات رژیم
ولایت فقیه
درجریان حذف
یارانه ها
مقایسه شود،
آنگاه روشن خواهد
شد که چه
حکومت
سرکوبگر و ضد
مردمی درایران
بر اریکه قدرت
تکیه زده است.
همه مردم
ایران شاهد آن
بوده اند که
حکومت اسلامی
تا آخرین لحظه
از افشای زمان
دقیق حذف
یارانه ها
خودداری کرد
وآن را از
مردم پنهان
داشت. همزمان
به بهانه
مقابله با "
فتنه گران
اقتصادی" ( بخوان
اعتراضات
مردمی) به
ایجاد جو رعب
و وحشت درجامعه
دست زد و
ناگهان موج
جدیدی
ازدستگیری،
زندان و اعدام
را در کشور به
راه انداخت.
رژیم برای
جلوگیری
ازهرگونه
ناآرامی
احتمالی، هزاران
هزار نیروی
سرکوبگراضافی
را وارد میدان
ساخت وازرهبر
و رییس
جمهورتا
فرماندهان
نظامی ریزو
درشت آن به
تهدید دایمی
مردم دست زدند.
حکومتی
که با
شهروندان خود
این چنین
وحشیانه برخورد
می کند حتی یک
روزلیاقت آن
را ندارد تا
زمام اموررا
در دست نگه
دارد ودرباره
سرنوشت مردم
تصمیم بگیرد
وهمان بهترکه
به دست مردم
از قدرت به
زیرکشیده
شودوسرنگون گردد
تا حکومتی که
نماینده
واقعی وبیان
اراده و خواست
مردم باشد
قدرت را به
دست بگیرد.
چهارشنبه
پانزدهم دی
ماه هشتادونه