بررسی
تاریخی
فمینیسم
گیزلا نوتز
ترجمه
وتلخیص آزاده
ارفع
گیزلا
نوتر در این
بخش ازتاریخ
فمینیسم به بررسی
تاثیرات
انقلاب
فرانسه و
انقلاب 1848
اروپا بر جنبش
زنان می
پردازد.زنان
از پیشتازان
انقلاب کبیر
فرانسه بودند
و با شرکت
فعال خود این
انقلاب را به
نقطه عطفی در
تاریخ عقاید
سیاسی
فمینیسم مبدل
کردند. اما
سایه سنگین
مردسالاری
موجب شد که
زنان به هیچ
یک از مطالبات
خود دست پیدا
نکنند. انقلاب
1848 اما فصل
جدیدی را برای
جنبش زنان
گشود و آن
شروع جنبش
سازمان یافته
و متشکل زنان
بود.
بررسی
تاریخی
فمینیسم بخش
دوم
فمینیسم
در دوران
انقلاب
"لوویزه
اتو" (Louise Otto )
حقوق دان زن در 1849 مطرح
کرد: " در
نگارش تاریخ
معاصر مردان
هستند که
اکثرا درجایگاه
قهرمانان
تاریخ ظاهرمی
شوند؛ آن هم
مردان جوان و
زیبا. آزادی،
برابری
و برادری زنان را
در بر نمی
گیرد. هر جا که
سخن از خلق می رود
این خلق شامل
زنان نیست". او
این نوع تاریخ
نگاری را به
شدت مورد
انتقاد قرار
داد و نوشت:"
باید صداقت و
حسن نیست و یا
قدرت عقلانی
آن مبارزان
راه آزادی را
که فقط حقوق
مردان
و نه هم زمان
حقوق زنان را
نمایندگی می
کنند زیر علامت
سئوال
قراردهیم".
انقلاب
فرانسه و
پیامد های آن
در هر
صورت زنان
منتظر ظهور"اراده
صادقانه"
نمانده بلکه
به اتکاء خود
فعال شدند. و
چنین است که
انقلاب
فرانسه به
نقطه عطفی در
تاریخ عقاید
سیاسی مدرن
فمینیسم مبدل
شد. سال 1789، سال
شروع انقلاب و
آغاز یک عصر
سیاسی جدید
بود . انقلاب
فرانسه زمان
تولد
شهروندان زن و
مرد بود . وپادشاه
فرانسه همراه
همسرش بعد از
چهار سال به
سکوی اعدام
سپرده شدند.
زنان
طبقه سوم یا
عوام ( به
اشخاصی که به
طبقه ممتاز،
روحانیون و به
خانواده های
اصیل و یا
اشراف تعلق
نداشتند گفته
می شد) درشمار
پیشتازان
انقلاب بودند.آنها
خواهان
دوره های
آموزش شغلی وفراهم
ساختن
امکانات شغلی
برای زنان
بوده و همراه با
مردان به
باستیل (زندان
مرکزی در
پاریس) هجوم
آورده و برای
رفع گرسنگی
مغازه های مواد
غذایی را
چپاول می
کردند. زنان
کلوپ ها و
انجمن های
زنان به وجود
آورده، لژیون
های جنگی زنان
تشکیل داده و
برای طرح نقطه
نظرات خود
شروع به انتشار
مجلات زنان
کردند..
زنان
علیرغم شرکت
در فعالیت های
اجتماعی و
سیاسی گوناگون
همچنان از
حقوق بشری که برای
آن جنگیده
بودند بی نصیب
ماندند. "اولمپه
دو گوژس" (Olympe des
Gouges )
انقلابی و
فعال حقوق
زنان دربرابر"بیانیه
حقوق بشر
وشهرندی" که
در تاریخ 26.8.1789 درمجلس
ملی فرانسه به
تصویب رسید
بیانیه"حقوق زنان و
شهروندان زن" را
که در آن حقوق
بشر برای همه
زنان درخواست
شده بود، قرار
داد.اواعلام کرد
که مردان در انقلاب
فقط دنبال
منافع خود و
برقراری حقوق
برابر برای
خود می باشند
ضمن آن که هم
زمان خواهان
ادامه سلطه
خود بر زنان
هستند.
اعلامیه حقوق
بشر و حقوق
شهروندی
اولمپه در مجموع
شامل 17 ماده
بود. ماده اول
اعلام می کرد:"
زن آزاد به
دنیا آمده و
در همه سطوح
دارای حقوق
برابر با مرد
می باشد." در
ماده دوم گفته
می شد:" هدف هر
اتحاد سیاسی
حفاظت از
قوانین طبیعی
و حقوق
غیرقابل سلب
زنان و مردان
می باشد که
شامل حفاظت از
آزادی، حق
مالکیت،
امنیت و بویژه
حق مقاومت در
برابر سرکوب
است." اولمپیه
را به دادگاه
سپردند
وعقاید
فمینیستی او
بهانه ای شد
برای آن که
دادگاه او را
دیوانه و
ضدانقلابی
ارزیای کند.
بر اساس"
قانون عناصر
مشکوک" او به
اعدام محکوم
شده و در
تاریخ 3.11.1793 به
گیوتین سپرده
شد. قبل از آن،
در تاریخ 30.10.1793
همه کلوپ های
زنانه ممنوع
شده بودند و
علاوه بر آن
دولت فرانسه
در تاریخ 24.05.1795
قانون
ممنوعیت جلسات
زنان را نیز
به تصویب
رساند. با این
وصف روحیه
انقلابی زنان
دیگر قابل
توقف نبود.
در
انگلستان در
سال 1792 "ماری
ولن کرافت"(Mary
Wollstonecraft 1759-1797) فمینیست
یک دادخواستی
برای حقوق
زنان تنظیم
کرد که در آن
از امکان
آموزش و پرورش
برابر دختران
و پسران سخن
رفته و حقوق
سیاسی برابر
برای زنان و
مردان را
پیشنهاد می کرد. او
خواهان این شد
که همه مدارس
و دانشگاه ها
برای هر دو
جنس باز شوند
و زن به عنوان
همراه و شریک
زندگی مرد
شمرده شود به
جای آن که زیر
سلطه مرد باقی
بماند. نگاه
غیر سنتی او
همه صاحبان
قدرت را شوکه
کرد.
احتمالا
اولین
روزنامه فمینیستی
در تابستان 1832
توسط زنان
طرفدارسوسیالیسم
اولیه،" هنری
سن سیمون(Henri de
Saint-Simon 1760_ 1825 )، در
فرانسه
پایه گذاری
شد." آزادی
برای زنان،
آزادی برای
خلق از طریق سازماندهی
جدید
خانواده و
صنعت".این شعارمجله
"زن آزاد" (la femme libre) بود.پایه
گذاران این
مجله که یکی
از آن ها "دزیره
ورت"(1810- 1890 Desiree Veret)
بودمجله را در
سطح تئوری
متوقف نکرده بلکه
پیشنهادهای
عملی برای
تغییر وضعیت
زنان ارائه
دادند که از
جمله آن ها
ضرورت آموزش و
شرکت زنان در کار
و زندگی اجتماعی
بود. زنان
طرفدار"سن
سیمون"برخلاف"اولمپه
دو گوژس" فقط خواهان
برابر زنان در
عرصه های
اجتماعی، اقتصادی
و حقوقی با
مردان نبودند بلکه
خواهان تسلط
کامل
هنجارهای
"زنانه" بر
همه قلمروهای
جامعه بودند
به طوری که
تمامی جامعه
دچار دگرگونی
گشته و راه
برای حرکت به
سوی آینده ای
صلح آمیز
هموار شود.
شعارهای آن ها
عبارت بودند
از :" نه به جنگ
، نه به تقابل
ملت ها علیه
هم دیگر، عشق
برای همه" !
آنها در
جستجوی راه
خود بودند،
نمی خواستند خود
را در زیر سلسله
مراتب مردانه قرار
داده و تن به
هنجارهای
مردانه به
سپارند. آن ها
انتشار مجله
شان را اولین
گام برای
تبلیغ نظرات و
اعتقادات خود
در سطح گسترده
و قانع کردن
مخاطبین خود می
دانستند .
تئوریسین
سیاسی،
سوسیالیست و
فمینیست
سرشناس "فلورا
تریستن"( Flora
Tristan 1803-1844) نیز
خواهان
دسترسی به
مخاطبین
گسترده در سطح
جامعه بود. پس
از سپری کردن
کودکی
و نوجوانی
وحشتناک او در
پاریس زندگی
می کرد و در
آنجا با
سوسیالیست های
اولیه و تخیلی
ارتباط
برقرار کرده و
بدین ترتیب با
طرح های
اجتماعی
سوسیالیست های
تخیلی نظیر
"چارلز
فوریه"، "روبرت
اون" و "سن
سیمون" آشنا
شده و
خود را با
نظرات
فمینیستی سن
سیمون نزدیک
تر یافت.
گرایش او به
نقطه نظرات
"سن سیمون" از
جمله به این
خاطر بود که
زنان طرفدار
"سن سیمون"
برای درخواست
های عملی مورد
نظر او مبارزه
می کردند. "فلورا
تریستن" شاید
اولین زنی بود
که نقطه
نظرات مهمی
درباره تبعیض
مضاعف علیه زنان
در اروپا و
آمریکای
لاتین را فرموله
کرد. "فلورا"
در سفری به
انگلستان در
سال 1839 با
ابعاد فقر و
تنگدستی زنان
کارگر آشنا شد.او
برداشت خود را
از توسعه ای
که فرانسه و
آلمان نیز
باید از سر می
گذراندند در
کتاب خود در
سال 1840 بنام "
گردش در
خیابان های
لندن" منتشر
کرد. یافته
های او مبنی
بر این که : "
تنها رهایی
زنان زمانی به
واقعیت خواهد
پیوست که
کارگران و
سایر استثمار شده
گان
به
رهایی
دست یابند "
نسل هائی از
زنان
سوسیالیست را
تحت تاثیر خود
قرار داد.
انقلاب
1848 سرآغاز
جنبش سازمان
یافته زنان
اگر انقلاب
فرانسه را به عنوان
مبداء تاریخ
اندیشه سیاسی فمینیسم
مدرن بدانیم
انقلاب
بورژوائی سال
1848 را باید
سرآغاز جنبش
فمینیستی
سازمان یافته قلمداد
کرد. زنان
آلمان در
مبارزه علیه
رژیم سلطنت
مطلقه در برخی
از ایالت های
این کشور شرکت
کردند. آن ها
قادر نشدند درخواست
خود برای کسب
حق شرکت در
مسائل سیاسی
را به دست
آورند. پس از
شکست انقلاب بورژوایی
سال 49/1948 قانون
"انجمن ها و
اجتماعات
"پروس که در
سال 1850 به تصویب
رسید
شرکت" زنان،
بیماران
روانی،
شاگردان
مدارس و کارآموزان
" در انجمن ها
و اجتماعات
سیاسی را
ممنوع می کرد.
قبل
ازآن "لوئیزه اتو"(louise Otto) نویسنده و
طرفدار حقوق زنان
1819-1895 این نظر را
مطرح ساخت که
شرکت زنان در
فعالیت های
اجتماعی نه
تنها یک حق
بلکه باید به
مثابه یک وظیفه
اجتماعی زنان
تلقی شود.او
این مطلب را
در روزنامه (Vaterlandsblättern Sächsischen) نوشت که
از جمله
همکاران آن
بود و تاکید
کرد که شرکت
زنان باید
شامل عرصه های
گوناگون از جمله
آموزش، اشتغال
تمام وقت و فعالیت
های سیاسی باشد.رمان
او به نام "
قصر و کارخانه"
که در سال 1846 منتشر
شد به دلیل
محتوای هیجان
بر انگیز آن
ممنوع اعلام
شد زیرامسائل
اجتماعی را که
صنعتی
شدن جامعه با
خود به همراه
آورده بود به
صحنه کشیده
بود."لوئیزه اتو"
اولین زن
آلمانی بود که
در کتاب معروف
دیگرش به نام "
آدرس یک دختر" که
در سال 1848
منتشرشد به
مسائل زنان
کارگر پرداخت
و خواهان نظام
جدیدی برای
وضعیت
کارگران
بویژه
کارگران زن شد. او،
در 21 آوریل 1849، در
بحبوحه ای که
انقلاب
درنیمه راه
فروکش کردن
خود بود"مجله
زنان" را که
امروز به
عنوان اولین
مجله
فمینیستی
زنان قلمداد
می شود، تحت
شعار" من
خواهان
دنیائی آزاد
برای همه شهروندان
زن هستم" منتشرکرد.آن
گونه که "لوئیزه
اتو" می گوید
مضمون این
مجله بیشتر از
شعار آن قصد داشت
اشتراکات همه
اقشار زنان را
منعکس ساخته و
خود را در
جبهه زنانی
قرار دهد که
به خاطر فقر، شوربختی
و نا امیدی به
فراموشی
سپرده شده و
از توجه به آن
ها غفلت شده
است.در 1850 مجله
باید انتشار
خود را متوقف
می کرد زیرا
قانون
مطبوعات
"زاکسن" مقرر
کرده بود که
زنان حق شرکت
در هیئت
تحریریه
مطبوعات را
ندارند.به این
ترتیب مطالبات
برآورده نشده زنان
به نقطه عزیمت
جنبش سازمان
یافته زنان در
آلمان مبدل
شد. در شهر
لایپزیک در
سال 1865 به
ابتکار"لوئیزه
اتو" و زن معلم
دیگری به نام "اگوسته
اشمیت"(1902-1833) تشکلی
به نام" انجمن
سراسری زنان
آلمان"(ADF)
دربطن تحولات
اجتماعی دوره
شروع آغاز
صنعتی شدن
کشور آلمان
پایه گذاری
شد. این تشکل
که تشکلی
سراسری بود در
16 تا 19
اکتبرکنفراس
موسس خود را
با شرکت 120 نماینده
برگزار کرد.در
این کنفراس"لوئیزه
اتو" به دبیر
اول این تشکل
و"اگوسته
اشمیت" به
معاون او
برگزیده شدند.هر
دو فعال زن
مشترکاً از
سال 1866 اولین
ارگان این انجمن
را به نام " راه های جدید "(Neue
Bahnen)
منتشر ساخته و
به ترغیب زنان
کارگر برای
ایجاد تشکل ها
و انجمن های
زنان کارگر
پرداختند.
*************************
بخش اول
این مقاله
بررسی تاریخی فمینیسم
(بخش اول)
نوشته گیزلا نوتز ترجمه
وتلخیص آزاده
ارفع
http://rahekargar.net/browsf.php?cId=1074&Id=74&pgn=1
**************************
از همین
مترجم درباره
فمینیسم
سوسیالیستی
1- فمینیسم
سوسیالیستی
چیست، نوشته: باربارا
اهرن رایک،
ترجمه آزاده
ارفع
http://www.rahekargar.net/browsf.php?cId=1028&Id=69&pgn=48
2- پروژه
سوسیال
فمینیستی،
نوشته : نانسی هولمستروم،
ترجمه آزاده
ارفع
http://www.rahekargar.net/browsf.php?cId=1037&Id=17&pgn=3
3- برای
گنجاندن
دستور کار
فمینیستی در
برنامه های
چپ، نوشته:
سینتیا کوک
بورن، ترجمه
آزاده ارفع
http://www.rahekargar.net/browsf.php?cId=1059&Id=292&pgn=
4- فمینیسم
چپ امروز، ماری
پاز بالی برا،
ترجمه آزاده ارفع
http://rahekargar.net/browsf.php?cId=1036&Id=114&pgn=1
5- به سوی یک پلاتفرم
سیاسیِ مارکسیستی-
فمینیستی، هاریت
فراد، تلخیص و ترجمه
آزاده ارفع
http://rahekargar.net/browsf.php?cId=1069&Id=19&pgn=2