چند
نوشته کوتاه
در رابطه با
جبش رو به رشد
در ایران
صادق
افروز
نارضایتی
ها بر اثر فقر
،
تبعیض ، فساد
، بیکاری ،
اختلاف طبقاتی
وحشتناک ، تورم
افسار گسیخته،
نبود آزادی
های
دموکراتیک
مثل گاز گوگرد
درون محفظه
آتشفشان
انباشته شده
بود. کشتن مهسا
جرقه ای بود
که این مخزن
انباشته را
منفجر کرد.
تظاهرات
به همه شهرهای
ایران کشیده
شده است.
اگر
در تظاهرات
های قبلی بخشی
از نقاط ایران
خاموش می
ماندند و
نظاره می
کردند حالا
همه ی شهر ها
به پا خواسته
اند. این
موج جدید
تظاهرات در
مقایسه با
تظاهرات سال 96
و 98 بطور قطع گامی
است به جلو.
تظاهرات
مهر 1401 نسبت به
تظاهرات 96 و 98
چندین ویژگی
دارد که آن را
متمایز می
کند. نخستین
ویژگی بازتاب
جهانی
مظلومیت زن
ایرانی است که
در چنگال
جمهوری
اسلامی به مدت
43 سال است که
اسیر است.مردم
سراسر جهان با
تظاهر کنندگانی
که در اعتراض
به پایمال شدن
حق طبیعی یک
دختر جوان
برای استفاده
از پوشش مورد
علاقه اش به
خیابان ها
آمده اند ، ابراز
همبستگی می
کنند . برخلاف
موضوعات مطالباتی
مثل بالا رفتن
قیمت بنزین و
دیگر اقلام و
کالاهای مورد
نیاز که شورش
های گسترده
قبلی را به
دنبال داشت ،
کشته شدن این
دختر جوان
بسیار راحت تر
با احساسات
مردم جهان رابطه
می گیرد.
هنرپیشه
ها ،
نویسندگان ،
رهبران احزاب
گوناگون در
کشورهای
مختلف جهان
خشم خود را
نسبت به این
سبعیت ابراز
کرده اند .
ویژگی دیگر
این جنبش
سراسری کنده
شدن بخش قابل
توجهی از
بالایی ها و
طبقه حاکم از
شیوه های
برخورد گروه
های سرکوبگر
مثل گشت ارشاد
و بسیج و سپاه
است . شورش
1401 بیش از هر
زمان دیگری
درون بالایی
ها شکاف
انداخته است. از آیت
الله ساکن قم
و مشهد و
هنرپیشه و
ورزشکار و
شاعر و
نویسنده که
قبلا ساکت
بودند حالا شروع
به انتقاد
کرده اند.
ویژگی
سوم شورش 1401
سراسری بودن
آن است. این بار
همه جا
غوغاست.
شورش
در شهرهای
مرکز ایران یا
در جنوب غربی
یا در شمال
غربی خلاصه
نشده ، همه
شهرهای ایران درگیر
هستند.
چاقو
دسته خود را
نمی
برد.درباره
مصاحبه احمد وحیدی
گزارش
احمد وحیدی
وزیر کشور
ابراهیم
رئیسی
درباره
چگونگی کشته
شدن مهسا
امینی یاد آور
این ضرب المثل
فارسی است که
چاقو دسته خود
را نمی برد. نمایندگان
مجلس اسلامی ٬
مقامات مختلف
و خود ابراهیم
رئیسی قول
داده بودند که
ماجرا را دنبال
خواهند کرد و
افراد خاطی را
مجازات خواهند
کرد. رئیسی
حتی به
خانواده مهسا
زنگ زده بود و
با زبان چرب
آخوندی سعی
کرده بود از
این خانواده
داغدار
دلجویی کند.او
قول داده بود
که مسببین را
تنبیه خواهد
کرد.
اما
نتیجه از قبل
معلوم بود.
اگر
مسببین قتل
زهرا کاظمی و
عاملین شلیک
به هواپیمای
مسافربری
اوکراینی
مجازات شدند
این بار هم
قاتلین مهسا
معرفی می
شدند. در
حالی که عکس
های گرفته شده
از مهسا در
تخت بیمارستان
لکه های خون
در صورت و گوش
او را
نشان می دهد
٬ احمد وحیدی
وزیر کشور رئیسی
که خودش
پرونده ی
قطوری در
ماجرای
انفجار مرکز
یهودیان
آرژانتین
دارد و تحت
تعقیب پلیس
بین المللی
(انترپول) است
و جرات خروج
از ایران را
ندارد ٬ کل
ماجرا را حاشا
می کند.وحیدی
می گوید:
"وزیر
کشور در پاسخ
به سوالی مبنی
بر اینکه آیا
بررسی ها تمام
شده است،
تصریح کرد:
اقدامات ما دو
مرحله دارد؛
اول ادعا شد
که مرحومه
مورد ضرب و
شتم قرار
گرفته بود.
اولین مسئله
این بود که
بررسی کنیم
این مساله صحت
دارد یا خیر.
با بررسی فیلم
ها و گزارش
های بیمارستان
کسری و پزشکی
قانونی مشخص
شد، آثاری از
ضرب و شتم و
خونریزی مغزی
در کار نبوده.
در گزارش
پزشکی قانونی
رسما اعلام
شد، شکستگی جمجمه
و له شدگی
احشا وجود
ندارد. "
اعتصاب
و تظاهرات
مدرسه انقلاب
است. شورش
و تظاهرات
سراسر ایران
را فرا گرفته
است.مردم در کوچه
و خیابان شاهد
وحشیگری
مزدوران
حکومتی هستند
که با سبعیت
به مردم حمله
می کنند شیشه خانه
ها و اتومبیل
ها را می
شکنند. با
باتوم و گاز
اشک آور و
شلیک گلوله
های جنگی با
تظاهر کنندگان
روبرو می
شوند. تلویزیون
جمهوری
اسلامی مثل
ادوات جنگی
مورد استفاده
مزدوران در
خیابان ها در
خدمت تبلیغ
ماشین ترور و
وحشت جمهوری
اسلامی است.
آوردن احمد
وحیدی در صدا
و سیمای رژیم
و انکار نقش
دارودسته
ارشاد در قتل
مهسا بیش از
هرچیز نشانگر
آن است که این
رسانه مثل
دیگر ادوات
سرکوب در خدمت
رژیم برای
مقابله با
شورش بر حق
مردم است
در
حالی که بخشی
از حاکمیت بر
اثر شورش های
در حال انجام
مردم دچار
تزلزل شده و
از آن فاصله می
گیرد بخشی
دیگر احساس می
کند درون خود
باید انسجام
بیشتری صورت
بگیرد. نامه
تشکر بخشی از
رهبران سپاه
به رئیسی
بیانگر اعلام
موجودیت این
انسجام است.
به این بیانیه
نگاه کنید:
در
این بیانیه
فرماندههان
سپاه
پاسداران
آمده است:
وظیفه میدانیم
سپاس صمیمانه
خود از بیانات
جنابعالی بهویژه
موضوع مطالبه
عادلانه در
پرونده ترور ناجوانمردانه
برادر و همرزم
شهیدمان
سردار قاسم
سلیمانی و
ابومهدیالمهندس
را اعلام
داریم.
در این
نامه اسامی
فرماندهان و
سرداران بلند پایه
از جمله محمد
باقری،
غلامعلی
رشید، محمدباقر
قالیباف،
حسین سلامی،
محسن رضایی،
علی شمخانی،
سید یحیی رحیمصفوی،
محمدعلی
جعفری، احمد
وحیدی،
اسماعیل قاآنی،
علی
عبداللهی،
علی فدوی،
محمدرضا نقدی،
علی فضلی،
محمدپاکپور،
محمداسماعیل
کوثری،
امیرعلی حاجیزاده،
غلامرضا
سلیمانی،
علیرضاتنگسیری،
مصطفی ایزدی،
مرتضیقربانی،
احمدغلامپور،
جعفر اسدی و
علی شادمانی
دیده میشود.