گل همین
جاست، همین جا
برقص
اشاره
ای به فعالیت
ها، پتانسیل
ها و سرکوب های
سه سال اخیر
چپ انقلابی در
ایران و چند
نکته
چهاردهم
آذر 1395 "بیانیه
فراگیر
دانشجویان
کشور" با
امضای بیش از
ده هزار
دانشجو از
سیصد دانشگاه،
در اعتراض به
تبعیض طبقاتی
و جنسیتی در دانشگاه
و جامعه،
منتشر شد (1). پیش
و پس از
انتشار این
بیانیه،
فعالیت های
دانشجویان در
تحلیل، نقد،
افشا و اعتراض
به "پولی
سازی" و تبعیض
جنسیتی (و به
طور محدودتری
در اعتراض به
تبعیضات ملی و
مذهبی) تداوم
داشت. چند ماه
اعتراض به طرح
کارورزی دولت
روحانی (که به
"بیگارورزی"
معروف شد) (2) و
اجرای تئاتر
در محوطه باز
دانشگاه
تهران در 13 آذر
1396 در اعتراض به
چند دهه سرکوب
و ستم طبقاتی،
جنسیتی و ملی
(3)، دیگر نقاط
عطف این
فعالیت ها
بود.
دانشجویان
در خیزش دی 96 در
کنار مردم به
جان آمده
ایستادند و با
عمومی کردن
شعار "اصلاح
طلب، اصولگرا/
دیگه تمومه
ماجرا" و
مطرح کردن
شعار "نان،
کار، آزادی"،
جهت گیری خیزش
را نشان
دادند.
سرکوب
، گسترده تر
شد و بیش از صد
دانشجو در کنار
چند هزار نفر
از دیگر مردم
معترض،
بازداشت و
روانه زندان
شدند. از دیگر
سو، جریان های
ارتجاعی سعی
کردند با طرح و
پر رنگ کردن
شعار "رضاشاه/
روحت شاد"،
جهت گیری
ارتجاعی به
خیزش بدهند و
در این راه،
از رسانه های
مسلطی چون "من
و تو"، "صدای
آمریکا"، "بی
بی سی" و ... بهره
بردند.
با
فاصله
کوتاهی،
احکام سنگین
زندان، برای چند
تن از
دانشجویان
صادر شد تا
سرکوب و رعب و
وحشت، تشدید
شود. موارد
اتهامی در
احکام صادر
شده، صراحتا
موارد فوق و
فعالیت های
دانشجویی را
شامل می شود
(به عنوان
نمونه، متن
حکم محمد
شریفی مقدم را
در لینک (4)
ببینید).
اعتراضات
کارگری در
هپکو و آذراب
اراک، هفت تپه
شوش و فولاد
اهواز، که
برخی چند ماه
تداوم داشتند و
در برخی از
آنها شعار
"اداره
شورایی
کارخانه" سر
داده شد،
ابتدا با عقب
نشینی موردی
حکومت و
کارفرما، و
سپس با سرکوب
و دستگیری های
گسترده مواجه
شد. اسماعیل
بخشی، از
سخنگویان
کارگران هفت
تپه، و سپیده
قلیان از
فعالان جنبش،
همچنان
زندانی اند.
تلویزیون ج.ا.
از این دو
نفر، فیلمی با
نام "طراحی
سوخته" منتشر کرد
تا چهره آنها
را بین مردم
تخریب کند.
بخشی و قلیان،
پس از افشای
شکنجه های
دوران بازداشت
شان، دوباره
زندانی شده
اند.
جنبش
معلمان، در
مهر، آبان و
اسفند 1397 سه
اعتصاب/ تحصن
سراسری را
برگزار کرد و
به سیاست های
طبقاتی حاکم
بر آموزش و
پرورش،
اعتراض کرد.
از معلمان
نیز، محمد
حبیبی، محمد
بهشتی
لنگرودی،
اسماعیل عبدی
و روح ا...
مردانی به
زندان های
بلند مدت
محکوم شده و
هم اکنون زندانی
اند.
کامیون
رانان در
خرداد و مهر 1397
اعتصاب های
گسترده و
پیگیری
برگزار کردند
که حکومت با
عقب نشینی در
برابر برخی
خواست های
آنها و دستگیری
بیش از دویست
راننده، به
این اعتصاب ها
پاسخ داد.
مردم
کردستان در
اواخر
فروردین 1397 در
اعتراض به
مسدود شدن
مرزها، دست به
اعتصاب زدند.
آنها بار دیگر
و در اعتراض
به اعدام سه
فعال سیاسی کرد
زندانی و حمله
موشکی سپاه به
گردهم آیی
احزاب
اپوزیسیون
کرد در اقلیم
کردستان
عراق، اعتصاب
سراسری در 21
شهریور 1397
برگزار کردند.
مردم
عرب خوزستان،
که جو امنیتی
و سرکوب و دستگیری
های گسترده ای
را پس از "قیام
کرامت دوم" در
فروردین ۱۳۹۷
و دوباره پس
از کشتار
شهریور 1397 (حین
رژه نظامیان)
تحمل کرده
بودند، هنگام
سیل بهار 1398، با
سازماندهی
مردمی به
مقابله با سیل
برخاستند و
باز هم متحمل
دستگیری های
گسترده ای شدند.
آنها شبه
نظامیان مسلح
شیعه از عراق
و لبنان را در
کنار سرکوب
گران شان
دیدند.
کشاورزان
برخی استان
ها، تظاهرات و
تجمعات زیادی
در اعتراض به
بحران آب و
طرح های
انتقال آب
حکومت، برپا
کردند.
بازنشستگان
هم، گسترده تر
و رادیکال تر
از سال های
قبل، تجمعات
فراوانی در
اعتراض به وضع
موجود برگزار
کردند.
در
برخی از این
تجمعات و
تظاهرات ها،
شعارهایی چون "دانشجو،
کارگر، معلم/
اتحاد، اتحاد"،
"فرزند
کارگرانیم/
کنارشان می
مانیم"، "هفت
تپه خوزستان/
الگوی زحمت
کشان"،
"شکنجه، مستند/
دیگر اثر
ندارد" سر
داده شد و
تجمعات
متقابل
حمایتی
برگزار شد.
اول
ماه مه (روز
جهانی کارگر)
یعنی 11
اردیبهشت 1398،
کارگران،
بازنشستگان و
دانشجویان،
تجمع چند صد
نفره ای جلوی
مجلس برگزار
کردند که با
ضرب و شتم و دستگیری
بیش از چهل
نفر روبرو شد
و هنوز هشت نفر
از دستگیر
شدگان، در
بازداشت به سر
می برند.
23
اردیبهشت در
اعتراض به
افزایش
فشارها برای حجاب
اجباری، تجمع
گسترده ای در
دانشگاه تهران
برپا شد.
شعارها و
پلاکاردها،
حکایت از
ابتکار عمل
دانشجویان چپ
داشت. شعارهایی
چون "بیکاری،
بیگاری/ حجاب
زن، اجباری" و
"علینژاد و
ارشاد/ ارتجاع
و انقیاد"،
نشان دهنده
آگاهی
دانشجویان از
ضرورت مبارزه
همزمان علیه
ستم های
طبقاتی و
جنسیتی و افشای
همزمان موج
سواران پرو
ناتو همچون
مسیح علینژاد
بود.
خواست
آزادی
بازداشتی های
اول ماه مه،
سر داده شد و
عکس هایی از مرضیه
امیری، خبرنگار
بازداشت شده
روزنامه شرق و
دانشجوی دانشگاه
تهران، در دست
تجمع کنندگان
بود.
دو روز
بعد، 25
اردیبهشت،
روزنامه
کیهان، در مطلبی
با عنوان "رد
پای چپ
امریکایی از
اغتشاش در نیشکر
هفت تپه تا
تجمع ضد حجاب"
(5) تلاش کرد تا
دانشجویان چپ
را به آمریکا
و سرنگونی
طلبان از طرفی،
و اصلاح طلبان
حکومتی از طرف
دیگر، بچسباند
و چهره شان را
تخریب کند.
همان
روز، 25
اردیبهشت،
حمید تقوایی
لیدر حزب (خود
خوانده)
کمونیست
کارگری، از
تورنتو، با تلویزیون
خودشان
مصاحبه کرد و
گفت (این
مصاحبه در یوتیوب
در لینک (6) در
دسترس است):
"...این گرایش
(تجمع کنندگان
علیه حجاب
اجباری در
دانشگاه تهران،
که شعار
"علینژاد و
ارشاد/ ارتجاع
و انقیاد" سر
دادند) خیلی
حاشیه ای و
فرعی بود..." (00:19:32
همان ویدیو) و
پنج دقیقه بعد
فرمان داد:
"...باید (گرایش
مزبور را)
منزویش کنیم و
کنارش
بگذاریم..." (00:24:26
همان ویدیو).
پنج
روز بعد، 30
اردیبهشت،
"نشریه
دانشجویی چشمه"
منتشر شد که
دو مطلب داشت.
مطلب اول،
تخطئه تجمع
علیه حجاب
اجباری در
دانشگاه
تهران بود و
در انتهایش
نتیجه می
گرفت: "تجمع
روز دوشنبه
دانشگاه تهران،
جایی در کنار
اعزام ناوهای
آمریکایی به خاورمیانه
می ایستد."
در
مطلب دوم این
به اصطلاح
نشریه
دانشجویی، تعدادی
از دانشجویان
(سابق و فعلی)
علوم اجتماعی
دانشگاه
تهران،
"دلالان چپ
گرا در تجارت
خانه علوم
اجتماعی" خوانده
شده اند. این
به اصطلاح
افشاگری،
مدعی است که
این
دانشجویان،
چون تعدادی
ترجمه و تالیف
(7) برای "موسسه
عالی پژوهش
های تامین
اجتماعی" (با
دستمزدی
حدودا سی درصد
بالاتر از
حداقل دستمزد
کارگر ساده،
مصوب وزارت
کار در سال مربوطه)
انجام داده
اند،
بنابراین به سرمایه
داری مالی-
انحصاری شستا
وابسته اند و "به
احتمال قریب
به یقین، در
لحظات حساس و
ضروری خواهند
کوشید با
شعبده بازی
های انتقادی،
نارضایتی های
اجتماعی را
مطابق
نیازهای سرمایه
مالی،
کانالیزه
کنند."
***
علیرغم
بازداشت،
آزار در دوران
بازداشت، حکم
زندان طویل
المدت، ممنوع
الورودی به
دانشگاه،
تخریب و لجن
پراکنی و...
دانشجویان چپ
عقب ننشسته
اند و اعتراض
به ستم های
طبقاتی و
جنسیتی (و به
طور محدودتر
ستم های ملی و
مذهبی) را
ادامه داده
اند. پس از
کشتار و تصفیه
وسیع دهه شصت،
قتل های زنجیره
ای دهه هفتاد
و سرکوب های
دهه هشتاد،
این بار چپ در
دانشگاه و
بیرون از آن،
در عرصه علنی
و سیاسی به پا
خاسته و با
درس گرفتن از
برخی
اشتباهات
گذشتگان،
پرچم مبارزه با
ستم طبقاتی و
جنسیتی (و ملی)
را در مبارزات
روزمره
دانشگاه و
کارخانه و
خیابان، بر
افراشته و با
شعارهای به
موقع، بر
استقلال طبقاتی
تاکید می کند.
طی سال
های اخیر،
دستگاه
تبلیغاتی ج.ا.
از یک سو و
رسانه های
مسلط در خدمت
اپوزیسیون
پروغرب (همچون
من و تو، صدای
آمریکا و بی
بی سی و...) از دیگر
سو، تلاش کرده
اند تا به
مردم ایران
بقبولانند چپ
ها (شامل
مارکسیست ها،
کمونیست ها،
سوسیالیست ها...)
یا مدافع ج.ا.
هستند یا
مدافع آمریکا
و ناتو.
البته
جریان هایی در
چپ ایران حضور
دارند که با
القابی چون
(چپ آنتی امپ
یا محور
مقاومتی) و (چپ
پرو ناتو یا
سرنگونی طلب)
شناخته می
شوند و به مدد
رسانه های
مسلط (ج.ا. از یک
سو و
اپوزیسیون پروغرب
از دیگر سو) بسیار
پر رنگ تر
دیده می شوند
و به این
دوگانه چپ
مقاومتی/ پرو
ناتو دامن می
زنند و از این
تصویر
دوگانه، نفع
می برند.
چپ
انقلابی که به
برخی فعالیت
ها و سرکوب
شدن های اخیرش
در بالا اشاره
شد (در کنار
اشاره به جریان
های فعال طبقه
کارگر که
پتانسیل
اتحاد و
همبستگی با چپ
انقلابی
دارند) تلاش
کرده تا پرچم
استقلال
طبقاتی طبقه
کارگر از جناح
های مختلف سرمایه
داری (شامل
اصلاح طلب،
اصول گرا،
اعتدالی،
دولت بهاری،
سلطنت طلب،
ناسیونالیست
ها، پان ها،
فاشیست ها و...)
را بلند کند،
در مبارزات روزمره
طبقه کارگر و
همچنین
مبارزه برای
خواست های
دموکراتیک،
حضور یابد، و
در برابر موج
سواری جناح
های رنگارنگ
سرمایه داری
بایستد تا بار
دیگر، جنبش
طبقه کارگر،
قربانی به
قدرت رسیدن
جناحی از
سرمایه داری
نشود.
برخی
از لجن پراکنی
ها و تخریب
های اخیر، در
کنار سرکوب
های قبلی و
فعلی، عکس
العمل جناح های
مختلف سرمایه
داری و چپ های
وابسته به آنها
(محور مقاومتی
و پرو ناتویی)
در برابر
احتمال هژمون
شدن چپ
انقلابی است.
***
چه
زندگی زیر
سرکوب مداوم و
چه زندگی در
تبعید و
مهاجرت،
فعالیت محفلی
را به چپ
ایران تحمیل
کرده است.
فعالیت
محفلی،
پتانسیل
بالایی برای روابط
فرقه ای،
مرید/مرادی و
غیر
دموکراتیک دارد.
یک معیار برای
تشخیص روابط
فرقه ای و
مرید/مرادی،
کسب اعتبار و
حفظ حلقه
مریدان از
طریق تخریب و
به لجن کشیدن
بقیه محافل
است. لازم است
مدام خودمان
را با این
معیار بسنجیم
و از افتادن
در دام روابط
فرقه ای و
مرید/مرادی و
تخریب و به
لجن کشیدن
دیگران
بپرهیزیم. این
یک پند اخلاقی
نیست، بلکه
توصیه ای
سیاسی است.
شرط لازم برای
سازماندهی و
یا هر کار
مشترک،
اعتماد به
یکدیگر است و
تخریب و لجن
پراکنی،
دقیقا
"اعتماد" را
نشانه گرفته
است.
تخریب
و لجن پراکنی
با نقد
رادیکال و
سازنده،
نباید یکی
پنداشته شود.
با نقد
رادیکال، بی تعارف،
سازنده و
رفیقانه، می
توان به
سازماندهی چپ
انقلابی و
تقویت هژمونی
آن در جامعه
یاری رساند.
"گل
همین جاست،
همین جا برقص."
...............................
گروه
نویسندگان
سرخط نیوز
برگرفته
از:«سرخط نیوز»
May 24, 2019
https://telegra.ph/gol-hamin-jast-05-24
-----------------------------
1-
بيانيه
فراگير
دانشجويان
كشور به
مناسبت روز
دانشجو / ۱۴
آذر ۱۳۹۵:
بخشی
از بیانیه در
در روزنامه
شرق:
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3474682
متن
کامل بیانیه
در سایت بیدار
زنی:
https://bidarzani.com/26876
2-
کانال
تلگرامی
"علیه
بیگارورزی":
https://t.me/alayhe_bigarvarzi
3-
فیلم اجرای
اعتراضی
دانشجویان
در تجمع
13 آذر 96، محوطه
باز دانشگاه
تهران:
https://youtu.be/W1TD_pohq6k
4- متن
کامل دادنامهی
محمد شریفیمقدم
در سایت
مجذوبان نور/
تاریخ انتشار:
۲۲ شهریور
۱۳۹۷:
https://www.majzooban.org/index.php/2016-01-06-22-22-54/18035-2018-09-13-13-09-07
5-
روزنامه
کیهان/ ۲۵
اردیبهشت
۱۳۹۸: رد پای
چپهای
آمریکایی از
اغتشاش در
نیشکر هفت تپه
تا تجمع ضد
حجاب:
http://kayhan.ir/fa/mobile/news/160431/1565
6-
مصاحبه حمید
تقوایی با
تلویزیون
کانال جدید /
۲۵ اردیبهشت
۱۳۹۸
https://youtu.be/1omx7bmoxC8
7- لیست
قراردادهای
ترجمه و تالیف
مورد اشاره،
در سایت موسسه
عالی پژوهش
تامین
اجتماعی:
https://ssor.ir/index.php/2/2018-07-27-08-53-14/قراردادها.html