دیدگاه
شازده
تولدت مبارک!
ژن برتر ۵۸
ساله شد!
داریوش
ارجمندی
روزنهم
آبان روز
میلاد
اعلیحضرت رضا
پهلوی دومه.
چرا این تاریخ
رو فراموش نمیکنم
ولی تاریخ
تولد عزیزان و
نزدیکانم رو
علیرغم
مشکلات و
دعواهایی که
هر سال بههمراه
داره، یادم
نمیمونه؟!
دلیلش بدون شک
نه عشق من به
اعلیحضرت و نه
بیاحساس
بودنم نسبت به
اعضای
خانوادهمه.
دلیلش اینه که
حفظ کردن این
تاریخ و چهارم
آبان و
امثالهم جزو
تکالیف درسی و
از حوادث مهم
تاریخی و
زندگیای
روزمرهی همهی
شهروندان
کشور بود.
دورهی
مدرسه
راهنمایی توی
کلوپ روزنامهنگاری،
یکی از کارهای
ما درست کردن
مجلههای
دیواری بود.
یادمه
موضوعات مجله
رو باید با
دست درشتنویسی
میکردیم، و
یادمه که
حداقل دوسالی
که عضو این
کلوپ بودم،
مسئولیت من
بود که با
ماژیک روی
برگههای
بزرگ شومیز در
مورد
اعلیحضرت و
تولدش بنویسم.
البته این
موضوع فقط مشق
شب و موضوع
انشاء و دیکته
نبود. همزمان
محسناتی هم
داشت. مدرسهها
تعطیل میشد و
تلویزیون
فیلم
سینمایی و
کارتون
اکسترا
میذاشت.
بنابراین عجیب
نیست که این
تاریخ لعنتی
حتی بعد از
گذشتن چل سال
و اندی هنوز
در مغز پهلویستیز
من حک شده و
باقی مونده.
یک
تولد، یک
توهین بزرگ
تاریخی!
من که
اون موقع هنوز
بدنیا نیومده
بودم، اما مادرم
تعریف میکرد
که چطور روز
تولد شازده،
همه جا جشن
گرفته بودن و
شیرینی پخش میکردن.
شاهنشاه بزرگ
ما که قرار
بود ملت عقبمانده
رو بهسوی
دروازههای
«تمدن بزرگ»
هدایت کنه،
بعد از دامپکردن
چند زن نازا و
دخترزا،
بالاخره
همسری یافته
بود که براش
پسر بزاد.
تصور بکنین
اگه دختر بود
چقدر مایه
دلسردی میشد.
ماجرای تولد
دلسردکنندهی
شهناز اولین
فرزند پادشاه
(و فوزیه) که
دختر از کار
درآمده بود
هنوز از خاطرهها
پاک نشده بود.
و حالا یک بار
دیگه، نُه ما
انتظار
مشتاقانهی
ملت ایران،
نُه ماه دعا و
دخیلبستن به
امام رضا و
حضرت معصومه و
شابدولعظیم،
با صدای اونقهی
یک دختر، یک
موجود دونپایه
که پسر نبود و
شایستگیی
رهبریی
مملکت رو
نداشت، کسی که
نمیتونست
آرزوی تولد
جانشین
شاهنشاه کبیر
رو برآورده
کنه، بهباد
میرفت. شاه و
ملت مجبور میشدن
که حداقل یک
سال دیگه صبر
کنن تا
شهبانوی عزیزشان
دوباره تنورشو
گرم کنه. شاید
هم شاهِ شاهان
مجبور میشد
یک بار دیگه
همسرشو دک کنه
و دنبال
شهبانوی
جدیدی بگرده
(اونم در دورهای
که از گوگلسرچ،
تیندر و مَچمیکر
دات کام خبری
نبود).
البته
بدون شک سلطنت
آینده،
باتوجه به
اقتضای زمانه
و ازجمله
دختردار بودن
رضا پهلوی، قانون
اساسیی
مشروطه رو
روزآمد خواهد
کرد. چهبسا
مانند خاندان
سلطنتی
بریتانیا،
یکی از شاهزادهها
با یکی از
«عوام» ازدواج
کنه که بوی
تعفن اشرافیت
مردسالارانهی
چند صد ساله
رو برطرف کنن.
اما هیچیک از
این مدرنسازیهای
احتمالی،
جنبهی
شدیداً زنستیزانهی
موجودیت
مبارک ایشون
رو بهمثابه
«وارث مردانه
و برحق تخت
شاهی» تغییر
نمیده.
هیچکدوم
از مشروطهخواهان
و یا
نورستاخیزیهای
پهلویطلب
فرشگردی نمیخوان
اعتراف کنن که
اگه نوزاد فرح
دیبا که دائم
عکسها و
ویدئوهاشو
اینجا و اونجا
پخش میکنن،
پسر نبود، به
احتمال زیاد
شهبانو فرح عزیزشان
هم مثل ثریا و
فوزیه، امروز
از خاطرهها
حذف شده بود و
اینروزها زن
دیگهای رو
بعنوان
شهبانو و سمبل
مهربانی و
انساندوستی
و غیره لانسه
میکردن. اگه
نوزاد فرح
دیبا پسر
نبود، روز نهم
آبان، به یک
روز تاریخی و
موضوع انشاء و
املاء و مشق
شب ما تبدیل
نمیشد بلکه
سمبل روزی میبود
که یکبار
دیگه یک «زن»،
مایهی
دلسردی و رواج
ناامیدی در
جامعه شده بود
و به همین
دلیل میبایست
به کنج فراموشخانهی
تاریخ تبعید
میشد.
مسنترین
آقازادهی
ایرانی در
تاریخ معاصر!
ژن برتر
اورجینال!
مدتهاست
که رسانههای
اجتماعی از
داخل گرفته تا
خارج کشور، از
منتقدین
اصلاحطلب
گرفته تا
سرنگونیطلبان،
اخبار مربوط
به آقازادهها
و افتضاحات
اونا رو
وسیعاً پخش میکنن.
از زمانی که
فرزند آقای
عارف رئیس فراکسیون
«امید!؟؟» در
مجلس اسلامی،
با وقاحت تمام
اصطلاح ژن
برتر رو بر سر
زبونها
انداخت، روزی
نیست که وقاحت
آقازادهها،
اخبار ریختوپاشهای
اونا، اینکه
ماهی چند
میلیون تومن
خرج لباس میکنن،
عکسها و
ویدئوهای
خودروهای
گرونقیمت
این جماعت و
مسابقهدادنهاشون
توی خیابونای
تهران، عکسهاشون
با زنان نیمهلخت
در کازینوهای
اروپا و
آمریکا و و و،
در سطح وسیع
پخش نشه و آتش
خشم و نفرت
مردم از هرچه
آقازادهی ژنبرتری
هست رو باد
نزنه.
مردم
گرسنه و زبالهگرد،
اونهایی که
پول خرید دارو
ندارن، مردمی که
کلیه و چشم
خودشونو میفروشن
تا سفرهی
غذای بچههاشون
خالی نمونه،
یا اونهایی که
دستهجمعی با
بچههاشون
ذهر موش
میخورن تا از
این زندگی
نکبتی خلاص بشن،
بدرستی و بهحق
از دیدن و
شنیدن این
اخبار خشمگین
میشن.
وقتی
دختران شجاع
کشورمون
بخاطر خواست
بدیهیی
انتخاب پوشش،
زیر مشت و لگد گرفته
میشن و همراه
با وکلای
خودشون و
وکلای وکلاشون
به زندان
انداخته میشن،
وقتی همزمان
عکس بچههای
افرادی که
پیشونیشون
کبره بسته رو
در سواحل و
کابارههای
کشورهای غربیی
کافرنشین در
حال خوشگذرونی
میبینی،
باید هم
خشمگین بشی و
صدای فریادت
بره آسمون.
وقتی
توی روز روشن
خبر فرار
دزدان و
غارتگران
میلیاردی به
کانادا رو میشنوی
و فردا عکس
این جماعت رو
در کازینو و
دست دور کمر
یک سرویتریس
نیمهلخت میبینی،
مسلّمه که جوش
میاری.
اما من
امروز
نمیخوام بحثهای
کلاسیک چپ و
راست راه
بندازم. فقط
میخوام از
طرفداران رضا
پهلوی و
فرشگردیها
بپرسم که با
چه رویی قدیمیترین
آقازادهی
کشور رو بهعنوان
تنها امید
رهایی از
وضعیت موجود و
دزدیگرگیهای
ملاها لانسه
میکنن؟! چرا
فکر میکنن عکسهای
آلبوم
خانوادگیای
رضا پهلوی
همون احساس
نوستالژیکی
رو در دل ما
ایجاد میکنه
که ویدئوی
دائیجان
ناپلئون یا
شوی میخک نقرهای؟
از عکسهای
داخل لیموزین
سلطنتی
گرفته، تا
بازی کردن
آقازاده
(ببخشین شاهزاده)
در باغ کاخ
سعدآباد، از
دوران آموزش
خلبانی
جنگندههای
افچهار
گرفته تا عکس
فوتبال تماشا
کردن اعلیحضرت
تا مصاحبههای
طولانی در
شبکههای
سعودیپرور...از
ای ایران
خوندنش تا
رقصیدنش مثل
آدمهای
خاکی، معمولی
درست مثل خود
ما پناهندههای
هیچیندار،
توی دیسکوها.
جناب
پهلوی دائم یک
پاش توی وی.او.اِی
و یک پاش تو بیبیسی
و منوتو، یا
در ایران
اینترنشنال
که خرجشو
سعودیها
میدن، دائم از
استقلالخواهیش
میگه، با
تواضع بینظیری
از اینکه اگه
پادشاه نشد،
جهنم به مقام رئیسجمهوری
هم رضایت
میده، حرف
میزنه! از
اینکه تمام
این چهل سال
با جمهوری
اسلامی
مبارزه کرده میگه
و از دزدیهای
سران جمهوری
اسلامی شکایت
میکنه، اما اشارهای
به ۳۵ میلیارد
دلاری که پدر
بزرگوارش
(اونم به پول
اونزمان)
هنگام فرار از
انقلاب مردم،
از کشور خارج
کرد، نمیکنه.
از جواهرات
تاریخی که
والدین محترمش
از خزانهی
عمومی به
تاراج بردن،
کلامی نمیگه.
از میلیاردها
دلار سهام و
زمینها و
املاکی که از
مال مردم به
حساب
خانوادگیی
پهلوی واریز
شد، صحبتی
نیست. پنداری
همهی اینا
ارث پدریی
آقا بوده!! ما
حداقل اینقدر
تاریخ معاصر
میدونیم که
پدر بزرگ
ایشون هنگام
کودتا یک درجهدار
بیشتر نبود و
ثروتی نداشت،
پدر ایشون هم
بیل گیت و
استیو جابز
نبود که بگیم
بخاطر نبوغش
ثروتی بههم
زده بود.
برای
دیکتاتورها و
تخم و ترکهی
اونا فقط یک
راه برای
میلیاردر شدن
هست، اونم
غارت ثروتهای
عمومی مردمی
هست که در
چنگال حکومت
این جماعت
گرفتار شدهن.
بنابراین
از
نئولیبرالیسم
و ترامپیسم
فرشگردیها
بگذریم، از
تبلیغ جنگ و
موهبت خوندن
جنگ و تحریمهایی
که زندگی مردم
رو سیاه کرده
بگذریم، وارد
بحثهای
کلیشهای
مرتجعین سرخ
نمیشیم، فقط
به این جواب
بدین که تکلیف
دزدیگرگیهای
این ناجیی
بزرگوار و
خانوادهش چی
میشه. آیا
دادگاههایی
که در دورهی
رضا پهلوی دوم
برای رسیدگی
به دزدیهای
آقازادههای
اسلامی تشکیل
میشه، اختیار
رسیدگی به دزدیهای
آقازادهی
اورجینال و
نخستین ژن
برتر تاریخ
معاصر و خاندان
او رو هم
خواهند داشت؟