مجله
زیست محیطی؛
نگاهی به
رخدادهای
زیست محیطی
ایران و جهان
دو
رویداد مشابه
در رابطه با
تخریب محیط زیست
برنامه
ای از مازیار
واحدی
براساس
اخبار منتشره
در طول چند
روز اخیر، موج
بزرگی از
تظاهرات
گروهی از
فعالان محیط
زیست در
فرانسه، سبب
ایجاد یک بمب
خبری تأملبرانگیز
در رسانه های
خبری جهان شد.
ماجرا
از آنجا آغاز
شده که دولت
فرانسوا اولاند
تصمیم گرفت تا
یکی از طرحهای
جنجالی دولت
قبلی، یعنی
احداث یک
فرودگاه جدید
در سی
کیلومتری
شمال نانت در
غرب فرانسه را
به مرحله اجرا
درآورد.
اقدامی که نه
تنها خشم
فعالان محیط
زیست آن کشور
را برانگیخت و
منجر به بروز
تظاهراتی
علیه این
اقدام شد،
بلکه بسیاری
از کشاورزان
منطقه و
روستائیان را
هم به پشتیبانی
از تظاهرات
کنندگان به
خیابانهای
نانت کشاند.
نکتهای که
فعالین محیط
زیست در ایران
معتقدند اغلب
جای آن در بین
اعتراضهای
مشابه فعالان
محیط زیست در
ایران خالی
است و کمتر
پیش میآید که
مردم محلی هم
در اعتراض به
اجرای بعضی از
پروژه ها
مانند احداث
جاده، پل،
فرودگاه و سد
که ویرانی
محیط زیست را
به همراه
دارد، با مدافعان
محیط زیست
همراهی کنند.
دلیل
اعتراض
فعالان محیط
زیست و
کشاورزان فرانسوی
به ساخت این
فرودگاه
جدید، ریشه در
جانمایی آن
دارد که
دقیقاً در یک
زیستگاه طبیعی
ارزشمند با
تنوع زیستی
درخور تأمل
موسوم به "نتردام
دس لاندس"
بارگذاری شده
و بیم آن میرود
که تردد
هواپیماها و
تشدید آلودگی
شنیداری و
هوا، کاهش
کیفیت زیست در
این منطقه را
سبب شود. از
این رو،
معترضان بیش
از یک ماه است که
منطقه را به
اشغال خود
درآوردهاند
و با برپایی
چادر و خانههای
موقتی، حتّی
بر روی شاخههای
درختان
منطقه، اجازه
فعالیت به
ماشینآلات
مربوطه برای
زیرسازی و
تجهیز
فرودگاه جدید
را نمیدهند.
تا جایی که
سرانجام، ژاندارمری
و پلیس فرانسه
مجبور به
اعمال خشونت و
استفاده از
بمبهای صوتی
و گاز اشکآور
برای متفرق
کردن معترضین
شد که در این
بین، چندین
نفر زخمی شده،
دهها تن
بازداشت و
خسارتهای
زیادی به
اموال عمومی
وارد شد.
اما
ماجرا به همین
جا ختم نشده و
اینک حزب سبزهای
فرانسه، متحد
پارلمانی
سوسیالیستها
از تمامی مردم
فرانسه
خواستهاند
تا در این
اعتراض به
آنها
بپیوندند.
اعتراضات
تاکنونی سبب
شده تا ژان
مارک ارو،
نخست وزیر
فرانسه مجبور
به دخالت شود.
اما
ماجرائی شبیه
همین در کشور
خودمان و در
بجنورد در نیز
رخ داده است.
در چند سال
اخیر
سرانجام،
مسئولین محلی
تصمیم گرفتند
برای
استاندارد
سازی دوباره
فرودگاه این شهر
و کاهش خطر
پرواز و فرود
هواپیما،
اقدام به یک
عملیات پرخرج
خاکبرداری و
تراشیدن مهمترین
ارتفاعات
منطقه، یعنی
کوه بابا موسی
کنند ، آن هم
به میزان دو
میلیون و
پانصدهزار متر
مکعب!
اقدامی
که آشکارا بر
منابع و
اندوختههای
آبی و گیاهی
این کوهستان
راهبردی،
اثری کاهنده
برجای نهاده و
متأسفانه هیچ
کس هم نپرسید
که اگر در گام
نخست،
جانمایی
فرودگاه درست انتخاب
شده بود، آیا
باز هم لازم
به چنین تخریب
محیط زیستیِ
باورنکردنی و
گستردهای بود؟
آیا این همه
کشورهای
کوهستانی
جهان، مثل سوئیس
یا اتریش که
دارای ایمنترین
فرودگاههای
جهان هستند
هم، برای ساخت
مسیرهای تردد
و نشست و
برخاست ارابههای
آسمانیشان،
اینگونه در
سکوت و بیتفاوتیِ
تلخِ
طرفدارانِ
محیط زیست به
جنگِ زیستبومشان
میروند؟
اصل پنجاه
قانون اساسی
همین رژیم می
گوید: در
جمهوري
اسلامي،
حفاظت محيط
زيست كه نسل
امروز و نسلهاي
بعد بايد در
آن حيات
اجتماعي رو به
رشدي داشته
باشند، وظيفه
عمومي تلقي
ميگردد. از
اين رو
فعاليتهاي
اقتصادي و غير
آن كه با
آلودگي محيط
زيست يا تخريب
غير قابل جبران
آن ملازمه
پيدا كند،
ممنوع است
موضوع
این است که هم
حاکمان و
مسئولین می
دانند و هم
اینکه خلاء
قانونی در این
مورد وجود ندارد.
روی دادن
موارد این
چنینی با
موجودیت جمهوری
اسلامی عجین
شده است. در
واقع نیش عقرب
نه از سر کین
است اقتضای
طبیعتش این
است. برای نظام
اسلامی در
کلیتش نه تنها
محیط زیست
انسانها، حتی
انسانها نیز
پشیزی ارزش
ندارند.
(برگرفته
از فیس بوک)
در
جمهوری
اسلامی آیا
راهی برای
جلوگیری از آلودگی
هوای تهران و
جود دارد؟
در
هفته جاری
آلودگی هوای
تهران مجددا
از حد استاندارد
بالاتر رفت.
دولت دو روز
از هفته را
تعطیل اعلام
کرد تا بلکه
بدینوسیله از
میزان آلودگی
هوا کاسته
شود. این در
حالیست که روز
گذشته
مدیرعامل
شرکت کنترل
هوای تهران با
اعلام اینکه
آلودگی هوا در
بعدازظهر در
مقایسه با صبح
افزایش پیدا
کرده است،
اعلام کرد متاسفانه
تعطیلی دو
روزه تهران
نیز نتوانسته
است که میزان
اآلودگی
تهران را کاهش
بدهد. به
گزارش ایلنا
بنا بر آخرین
گزارشات
اعلام شده
آلودگی هوای
تهران از
شرایط ناسالم
به شرایط
بحرانی نزدیک
میشود. به
گفته رشیدی
میزان
آلاینده ها و
ذرات معلق
کمتر از دو و
نیم میکرون در
حال افزایش است.
ذراتی که به
گفته متخصصان
علاوه بر
اینکه برای
کودکان،
سالمندان،
بیماران ریوی
و قلبی مشکل
ایجاد می کند،
تعداد
مبتلایان به
آلرژی و
حساسیت را هم
به شدت در بین
ساکنین
افزایش می
دهد. علاوه بر
اعلام دو روز
تعطیلی،
مسئولین هم
چنین در رسانه
ها از مردم
خواستند که از
آوردن وسایل
نقلیه شخصی
خودداری کنند.
این
شیوه ایست
برای فرار به
جلو. عدم
استفاده مردم
از وسایل
نقلیه شخصی،
جلوگیری از
مهاجرت
مهاجرین به
شهرهای بزرگ و
یا انتقال
کارمندان
دولتی از
تهران به
شهرستانها،
همه و همه، پرت
و پلاگوئی
هائیست برای
فرار از
پذیرفتن مسئولیت
این بلائی که
رژیم نکبت بر
سر مردم اورده
است.
در
کشوری که نه
تنها
بیکاران،
بلکه شاغلین
آن برای تامین
حداقل معاش
خود مجبورند
بعد از کار
روزانه
دوباره به
مسافرکشیِ
جانفرسا در خیابانهای
شهر
بپردازند،
صحبت از عدم
استفاده از
وسایل نقلیه
شخصی به شوخی
شباهت دارد.
در
کشوری که اکثر
مالکین
اتوموبیل های
قدیمی از
تامین هزینه
تعمییرات
اتوموبیل خود
برنمی آیند، رانندگی
با اتوموبیل
های با
آلایندگی
پائین معنی
نخواهد داشت.
در
جمهوریِ که
سازندگان
خودرو و
صاحبان صنایع
اتومبیل سازی
استفاده از
قطعات
استاندارد را
مقرون به صرفه
نمی دانند، این
شهروندانش
هستند که
مجبورند
هزینه آلودگی
را بپردازند
در
حاکمیتی که
بیکاری
کارگران و غم
نان آنان به
چشم صاحبان
قدرت و جبروت
نمی آید،
چگونه می توان
از مهاجرت
اجباری آنان
به شهرهای
بزرگتر به
امیدن یافتن
شغلی برای
برای تحصیل
لقمه نانی
برای خانواده
اشان جلوگیری
کرد.
این
مسئولین می
دانند که طرح
ترافیکشان هم
طرحی
طبقاتیست.
طرحی که برای
محدود کردن
تردد اتومبیل
ها در محدوده
های مرکزی شهر
اجرا می شود،
تنها طرحیست
برای محدود
کردن بی
نوایان. وگرنه
دارندگان
مکنت و ثروت
براحتی مجوز
عبور و مرور
خریده و در
این محدوده ها
تردد می کنند
و با خیال
راحت به
آلودگی هوا می
افزایند.
خلاصه
کلام، آلودگی
هوا و محیط
زیست معضل بزرگیست
که تا جمهوری
اسلامی
برپاست،
برقرار است.
مبارزه با این
آلودگیها
برنامه ریزی
اساسی و
سیستمی می
خواهد که
برخواسته از
توده های مردم
باشد و برای
برطرف کردن
نیازهای
اکثریت جامعه
بکار بیافتد.
جمهوری اسلامی
حکومت عده
محدو د و
تاریک اندیشی
است که محیط
زیست را هم
برای سود
بیشتر به
نابودی کشانده
است.