تاملی
بر یک دستاورد
ِجنبش کارگری
به
واسطه سفر
رضا
شهابی-
ویسی-رضوی
و دو
نکته جنبی
رضا
شهابی کارگر
محبوب و
مقاوم، داوود
رضوی-دیگر عضو
سندیکای واحد-
و لقمان ویسی
–از اعضای کانون
صنفی
معلمان/مریوان
- به دعوت و
هزینه سندیکاهای
کارگری
فرانسه و برای
دیدار با تشکلات
کارگری/صنفی
اروپایی و
جهانی در اروپا
به سر می برند .
ارزش مقاومت و
اقدامات
شهابی و نیز
اهمیت فعالیت
های رضوی و
ویسی و دیگر
فعالین مستقل
برهمگان واضح
است و نیز
اینکه سفر این
سه فعال مستقل
چه
دستاوردهای
گرانبهایی برای
جنبش کارگری
داشته است.
در این
میان، مضافا
یکی دو نکته ی
جانبی حادث
شده است که حواشی
مختصری ایجاد
کرد و البته
به سرعت در روند
تبادل بحث
میان افراد
مختلف به
نتایج روشنی
ختم شد. ما به
عنوان افرادی
که در ایران،
مستقیما و از
نزدیک شاهد کم
و کیف مبارزات
کارگری، افت و
خیزها و شکست
و پیروزی های
مختلف بوده
ایم و به
عنوان افرادی
که علاوه بر سازماندهی
برای دفاع از
رضا شهابی
تجربیات دست
اولی از
چگونگی تغییر
توازن قوا
میان خود و
دولت
بوده ایم و
به خوبی
میدانیم در کجاها
توانسته ایم
دولت را وادار
به عقب نشینی
کنیم، این
امکان را
داریم که
گزارش و
توضیحی دست
اول و دقیق از
برخی نکات
مترتب بر
مسافرت این سه
فعال کارگری
ارائه کنیم؛
در این نوشته،
به برخی اظهار
نظرهای کم بها
و هتاکانه که
علیه این
دوستان شده
نمیپردازیم.
مخاطب نوشته،
افرادی هستند
که از این دست
ماجراها پرت
نیستند، در
جریان مسایل
کارگری بوده و
هستند و قدر و
اهمیت فعالان
زجر کشیده، با
تجربه و دلسوز
ِ جنبش کارگری
را میدانند
زیرا که خود،
به نوعی دست
اندرکاراین
مبارزه دشوار
بوده اند. در
واقع ما
میخواهیم به
هدف روشنگری و
تبادل تجربه
با رفقای
پیگیر و علاقه
مند، این ماجرا
را بهانه کرده
و همین یکی دو
نکته ی جنبی
را بررسی و
شفاف تر کنیم؛
زیرا که در
بررسی این
نکات، جنبه
هایی مهم، درس
آموز و عملی از
اهمیت و ممکن
بودن ِ اتحاد
و پشتیبانی
برای عقب
راندن دولت
سرمایه داری
از خلال یک
مبارزه مشخص و
مثلا در
راستای ایجاد
چتر حمایتی
برای یک فعال
کارگری توضیح
داده و شفاف
تر میشود.
اما دو
نکته ی جنبی:
ماجرا چنین
است که در
حاشیه
دیدارها و
جلسات متعدد
کارگری، در یک
جلسه عمومی که
توسط یک
اتحادیه
کارگری
آلمانی برگزار
شده، رضا
شهابی در
سخنرانی ای که
در تشریح وضعیت
سندیکای واحد و
جنبش کارگری
ایران داشته
به چند سوال
نیز پاسخ داده
است. در انتها
نیز از او
پرسیده شده که
"توصیه ات به
چپ خارج از
ایران چیست؟"
و رضا با
حالتی صمیمی و
صادقانه (که
خصلت همیشگی
اوست) و به شکلی
دوستانه پاسخ
میدهد " در طرف
مقابل ِما،
رسانه های
سرمایه داری
دایما در حال
تبلیغند و در
عوض در این
سمت، نزد
جریانات مدافع
طبقه کارگر،
پلاتفرمی
عملی مشاهده
نمیشود. این
دوستان اگر با
هم متحد باشند
و زیر پای هم
را خالی
نکنند، برای
جنبش کارگری
بهترین خدمت
است" (پرسش و
پاسخ، با
تلخیص و نقل
به مضمون).
افرادی به این
گفته ی وی
ملاحظاتی
داشته اند. یا
از طرفی در
یکی دو جا این
سوال طرح شده
که چگونه است
که دولت ایران
به این سه تن،
اجازه سفر به
خارج داده
است؟ در این
خصوص نکاتی را
به اشتراک
میگذاریم.
1-نخست:
یکی دو جمله
نقل شده از
شهابی در
بالا، از میان
حدود یک ساعت
سخنرانی او
"جدا" شده و موضوع
صحبت رضا،
ابدا بررسی
وضعیت چپ در
خارج از کشور
یا مسائل
مشابه نبوده
بلکه صحبتش
درباره وضعیت
جنبش کارگری
در ایران بوده
است. ( علت اینکه
فقط دو دقیقه
از صحبت های
وی " گلچین" و منتشر
شده معلوم
نیست) و ثانیا:
رضا شهابی
نخست از حمایت
ها و اقدامات
مختلف انجام
شده در داخال
و نیز توسط
فعالین خارج
از ایران تشکر
کرده و نه
تنها آن را
نفی نمیکند
بلکه برعکس
آنها را به
حدی جدی
میداند که
میگوید بدون
این حمایت ها
حتا اکنون وی
در این جلسه
حاضر نمی بود.
ثالثا : گفته ی
صمیمانه و
انتقادی وی کاملا
به جا و صحیح
است و مشخص
نیست چرا ممکن
است باعث
ناراحتی شود.
آیا دعوت به
اتحاد و دعوت
به برنامه (و
پلاتفرم)
داشتن، و دعوت
به پرهیز از
زد و خوردهای غیر
ضروری، دعوتی
بیهوده و یا
از سر نفی
نیروی چپ است؟
ابدا؛ بلکه
برعکس، ماهیت
حرف رضا شهابی،
اصولی و ضروری
است و اینکه
شهابی به لحن
و با ادبیات
خود این موضوع
را بیان کند،
موضوعی است در
حوزه ی سلایق
و شیوه ی
گفتار افراد.
2-برخی
این مساله را
طرح کرده اند
که چگونه است که
رضا شهابی که
تا چند ماه
قبل در زیر
فشارهای شدید
بود اکنون
مجاز است به
خارج سفر کند
؟ و پاسخ ما :
اولا:
این نخستین
بار نیست که
فعالین
کارگری مستقل
به خارج از
ایران سفر و
در برنامه های
کارگری
مشارکت
میکنند؛ پیش تر،
علی نجاتی،
محمود صالحی،
حسن سعیدی (که
او هم از سوی
سندیکای واحد
به سفر آمده
بود) و نیز اسماعیل
عبدی ( از
کانون صنفی
معلمان) در
سال های اخیر
به خارج از
ایران سفر
کرده و در
جلسات و نشست
های تشکلات
کارگری/صنفی
شرکت کرده
اند.
و
ثانیا : رضا
شهابی در اثر
مقاومت خود و
همسرش و نیز
در سایه حمایت
های داخلی و
جهانی از وضعیت
وخیمی که
داشت، زنده
بیرون آمد
اگرچه همین حالا
هم وضعیت و
پرونده پزشکی
قطور و
دردناکی دارد.
یادمان هست که
شهابی تمام
مدت حبسش را به
طور کامل تحمل
کرد و حتا با
وجود سکته،
کلیه درد، کمر
و گردن درد و فشار
بالا و ... چند
ماه بیشتر از
مجموع سال های
احکام زندانش
در زندان نگاه
داشته شد و
اکنون به طور
رسمی و قضایی
هیچ محکومیتی
ندارد. وثیقه
گذارهای وی با
توجه به اتمام
چند حکم
مختلفش،
وثیقه های خود
را آزاد کرده
اند و رضا با
توجه به اتمام
محکومیت
هایش، نامه ی
رسمی برای
برطرف کردن
ممنوع الخروج
بودنش گرفته و
به اداره
گذرنامه داده
است.( خاطرمان
هست که رضا
بعد از آزاد
شدنش و همین
چند ماه قبل نیز
که برای تمدید
گذرنامه اش
مراجعه کرده
بود، به مدت
چند ساعت توسط
پلیس گذرنامه
بازداشت شد
زیرا هنوز
نامه اتمام
حکمش به اداره
گذرنامه واصل
نشده بود. در
همان چند ساعت
ِ بازداشت،
انبوهی از
اعتراضات شکل
گرفت و نهایتا
با استعلام از
دادستانی
مشخص شد که
احکام زندانش
تمام شده،
ممنوعیت
قضاییش به
اتمام رسیده و
مراجعه او به
اداره
گذرنامه برای رفع
ممنوع
الخروجی و
تمدید
گذرنامه
قانونی است.
ماموران و
دادستانی
سراسیمه و با
ترس و پس از
چند ساعت،
بلافاصله
شهابی را
دوباره آزاد کردند).
ثالثا
مجاز بودن رضا
به سفر به
خارج از ایران
از نظر سیاسی
بیش از هر چیز
به یک عامل
بستگی دارد و
آن هم اعتبار
و شهرت داخلی
و جهانی و چتر
و پشتوانه ی
حمایتی و
کارگری اوست
که باعث میشود
حکومت ایران
بر خلاف میلش،
امکان این را
نداشته باشد
که – با توجه به
موقعیت ویژه
رضا شهابی و
نیز نوع سفرش-
برای خروج او
سنگ اندازی
کند زیرا او
نزد تشکلات
جهانی کارگری
شناخته شده
است و در صورت
ایجاد سدی
برای خروج او،
بیش از هر
کسی، حکومت ایران
باید برای این
ممانعت توضیح
و گزارش بدهد؛
میدانیم که
رضا در زمان
اجلاس سازمان
جهانی کار به
اروپا سفر
کرده و خود در
این اجلاس حاضر
شده است.
نمایندگان
دولت ایران
نیز در این اجلاس
شرکت دارند و
تصور کنید که
اگر از خروج
رضا به خارج و
حضورش در
اجلاس
جلوگیری می
شد، آنگاه
نمایندگان
دولت ایران چه
پاسخی میتوانستند
به سازمان
جهانی کار و
تشکلات کارگری
شرکت کننده
بدهند؟ درک
این نکته
زمانی بیشتر
ممکن میشود که
بدانیم سال ها
و چند دوره است
که دولت ایران
در پاسخ رسمی
به سازمان جهانی
کار و به
کمیته آزادی
تشکلات( و به
دروغ و با
فریبکاری) می
نویسد- و این
گزارش رسما
منتشر شده
است- که " هیچ
مخالفتی با
ایجاد تشکلات
مستقل نداشته
و شهابی و
امثال او به
علت اقدامات تروریستی
محکوم شده
اند"! در صورت
ایجاد هرگونه
ممانعت در
خروج رضا، یکی
از بارزترین
دروغ های دولت
ایران نزد
سازمان جهانی کار
عملا اثبات
میشد و همچنین
دولت ایران
باید بخش عمده
ی وقت خود در
اجلاس و نیز
بعد از آن را
برای توضیح و
توجیه
این ممانعت،
صرف میکرد.
می
دانیم که
سازمان جهانی
کار متشکل از
سه بدنه ی
اصلی است:
نمایندگان
دولت ها، نمانیدگان
کارفرماها و
نمایندگان
تشکلات کارگری
موجود. خروجی
این ترکیب هر
چه هست به نفع
طبقه کارگر
نیست. در واقع
در صورت عدم
بهره برداری
حداکثری
نیروهای
مدافع طبقه
کارگر از این
سفر ِ شهابی و
دوستانش،
حضور شهابی در
این اجلاس،
خطری عمده
برای دولت
ایران ایجاد نمیکرد.
نتیجا بنا به
تحلیل ما از
شرایط امروز جامعه
و موقعیت جنبش
کارگری و نیز
موقعیت رضا شهابی
و درست در
زمانی که او
در اوج
محبوبیت و اقبال
عام در ایران
و جهان است،
برای دولت ایران
به هیچ وجه به
صرفه نبوده که
ممانعتی
دربرابر این
سفر ایجاد
کند؛ آنهم سفر
رضا شهابی که
همه ی تشکلات
شرکت کننده در
اجلاس سازمان
جهانی کار از
او و وضعیتش
مطلعند و
میدانسته اند
قرار بوده به
سفر بیاید و
قطعا همگی درباره
وی سوال
میکردند.
برعکس اجازه
سفر به شهابی
و دوستانش
میتوانست
زبان دولت
ایران را دراز
تر کند که به "
کمیته آزادی
تشکلات"
بگوید :" می
بینید که
برخلاف
شایعات(!) مبنی
بر اینکه دولت
ایران فعالین
را سرکوب می
کند، رضا
شهابی آزاد
است که سفر
کند" ؛ اما
البته هشیاری
شهابی و
دوستانش و
اقدامات
آگاهانه و
استقبال کم
نظیر از
شهابی، رضوی و
ویسی از سوی
فعالین و
تشکلات
کارگری در
اروپا و در
سطح جهان و
نشست های
انجام شده و
در یک کلام قدرت
ِ جنبش
کارگری،
-همانطور که
انتظار می
رفت- سویه ی
ماوقع را
تماما به نفع
جنبش کارگری و
به ضرر دولت
ایران رقم زد.
ما باور
داریم که نقشه
های دولت
ایران برای
توجیه
اقدامات
سرکوبگرانه
خود و برای نشان
دادن چهره ی "
مثبت"(!) از
خود، به
تنهایی تمام
معادلات را رقم
نمی زند زیرا
که فعالین
جنبش کارگری
هم اقدامات
خود را سازمان
میدهند؛ زیرا
این فقط دولت
ایران نیست که
برای منافع
خود تلاش
میکند و جنبش
کارگری،
منفعلانه به
تماشا ننشسته
و نخواهد نشست
؛ زیرا رضا
شهابی و
دوستانش و
سایر فعالین و
تشکلات
کارگری در
داخل و خارج
بیکار ننشسته
اند تا این
سفر به نفع
ِتوجیهات
دولت ایران یا
به نفع
ِمماشات
سازمان جهانی
کار با دولت
ایران تمام
شود. میدانیم
که سازمان
جهانی کار و
بسیاری
تشکلات به
اصلاح کارگری
موجود راه
نجات ما
نیستند و ما
آگاهیم که
ارتباطمان با
این نهاد ها
تا کجا
میتواند به
سود و به چه
اشکالی
میتواند به
ضرر جنبش کارگری
تمام شود.
شهابی و
فعالین
کارگری و جنبش
کارگری را
نباید دست کم
گرفت!
اینکه
شهابی، رضوی و
ویسی و نیز
فعالین کارگری
و تشکلات
کارگری داخل و
خارج از ایران
چه بهره برداری
های مثبتی از
این سفر به
نفع جنبش
کارگری کنند
بستگی به
خودشان و
هشیاری و
چابکی شان دارد.
این مجموعه ی
فعالین و
جریانات و به
ویژه بخش
رادیکال جنبش
کارگری هستند
که توانسته
اند با همراهی
بیشتر با
شهابی و
دوستانش این
سفر را تبدیل
به فرصتی کم
نظیر برای
گسترش روابط و
تحکیم
همبستگی ها
کنند و از این
بابت باید به
همه ی آنها
دست مریزاد
گفت. باید از
سفر این سه
فعال مستقل
حداکثر بهره
برداری را کرد
تا بیشترین
نتایج را به
نفع جنبش
کارگری رقم
زد. تا اینجای
کار این اتفاق
افتاده ست و
این سه فعال ِ
مستقل در این
سفر موفق بوده
اند که وضعیت
خود و تشکلات
شان را برای
تشکلات
کارگری مختلف
از سوئد،
آلمان،
فرانسه، ایتالیا،
تونس، مصر،
فلسطین،
لبنان،
ترکیه، سنگال،
انگلیس،
نروژ،
اسپانیا و
دیگر تشکلات
بالادستی
کارگری جهانی
تشریح کنند و
روابطی نزدیک
تر را ایجاد
کنند تا از
این رهگذر حمایت
های بیشتری
برای فعالین
مستقل کسب
کنند.
کسی
که به علت و
زمینه ی"ممکن
شدن" سفر
شهابی و دوستانش
تشکیک میکند
یا به طور
دقیق در جریان
مبارزات جنبش
کارگری نیست و
یا در
واقع به اهمیت
و تاثیر حضور
فعالانه و
حمایت گرانه
خودش و به
توان جنبش
کارگری در به
عقب راندن
حکومت ایران
شک میکند. این
افراد
احتمالا، خود
بخشی از این
پشتوانه بوده
اند که اکنون
شهابی زنده
است، سفر
میکند و شهابی
و دوستانش میتوانند
در سطح جهان
حرف هایی برای
جلب حمایت های
بیشتر برای
جنبش کارگری
بزنند.
هر
درجه بیشتراز
آزادی تحرک و
عمل برای
فعالین ِ مستقل،
مستفیما به
افزایش حمایت
های داخلی و جهانی(
و حمایت های
همه ما) از
آنها وابسته
است. رضا
شهابی و
ماجراهایی که
پشت سر گذاشته
مثالی زنده و
روشن است از
اهمیت حمایت
ها و همبستگی ها.
آزادی هر درجه
بیشتر تحرک،
سفر و عمل
برای رضا
شهابی و
دوستانش باید
باعث شود ما
به نیروی
حمایتی
خودمان در
جنبش کارگری
در به عقب
راندن دولت
ایران بیشتر
ایمان بیاوریم
و نه اینکه
درباره نیروی
حمایتی و موثر
خودمان تشکیک
کنیم.
خلاصتا
: 1-اینکه شهابی
مانند همه ما،
نیروهای مدافع
طبقه کارگر را
به اتحاد و
همبستگی و پرهیز
از رقابت ها و
تفرقه های بی
مورد دعوت کند
امری نکوهیده
نیست و برعکس
مثبت و قابل
دفاع است. رضا
گفته است که بهتر
است زیر پای
هم را خالی
نکنیم؛ آیا
مشکل ِ نقد
کنندگان حل
میشود اگر
پاسخ رضا
شهابی را اینچنین
بازنویسی
کنیم؟ " ضروری
است که اتحاد عمل
های ممکن و
شدنی را
افزایش داده و
از تفرقه
پرهیز کنیم".
رضا شهابی
کارگری است که
ادعای ایراد
یک سخنرانی
تئوریک
نداشته بلکه
در گفتگویی
صمیمانه شرکت
کرده است.
وانگهی موضوع
سخنرانی او
ابدا تحیل چپ
در خارج از
ایران نبوده و
همانطور که
بالاتر اشاره
شد از حدود یک
ساعت سخنرانی
او، تنها حدود
کمتر از یک
دقیقه از صحبت
او بدین امر
اختصاص یافته
که آن هم در
پاسخ به سوالی
بوده که از وی
شده است.
2-
حمایت های ما،
سازماندهی
های جنبش
کارگری در
داخل و در سطح
بین المللی و
مقاومت
فعالین مستقل
میتواند
منجربه درجات
بیشتری از
آزادی عمل-
اعم از
سخنرانی و
جلسه و سفر و
نظایر آن-
برای فعالین
مستقل کارگری
شود؛ این همان
امری است که ما
شبانه روز از
آن دفاع
میکنیم و آن
را به
زبان های مختلف
نیز فرموله
میکنیم؛ ما
میدانیم و
ترویج می کنیم
که تنها در
صورت جدیت،
سازماندهی و
اتحاد است که
ما قدم های
بیشتری رو به
جلو
برمیداریم.
حالا هم نتایج
و محصولات
اتحاد و حمایت
های جمعی
خودمان در
خصوص رضا
شهابی و دیگر
فعالین مستقل
را قدر می
دانیم و اکنون
بیش از پیش
ایمان داریم
که: باری؛
حمایت ها و
همبستگی های
ما منجر به
نتیجه ی دیگری
شد ! یکی از
مصداق هایش هم
رضا شهابی.
رضا
شهابی، ضمن
اینکه چیزهای
بسیار از
جنبشی که بدان
تعلق دارد آموخته،
در عین حال در
بسیاری جنبه
ها، چیزهای آموزنده
برای ما دارد
و منجمله
نمونه ی خوبی
است برای
اینکه ببینیم
که مقاومت ِ
یک فعال ِ صادق
و جسور به
همراهی
خانوده اش در
تلفیق با حمایت
های داخلی و
جهانی
میتواند به
پیشروی ما و
یک درجه عقب
نشینی طرف
مقابل منجر
شود.
خجسته
است پیروزهای
هر چه بیشتر
شهابی و شهابی
ها و پیروزی
های دیگر
دوستانش که
پیروزی مشترک
همه ماست و
خجسته است
نتایج
همبستگی ها و
حمایت های همه
ی ما.
ما از
تمامی فعالین
کارگری و
تشکلاتی که در
این سفر باعث
ثبت دستاوردهای
بهتر و
پایدارتر
برای رضا
شهابی، داود
رضوی و لقمان
ویسی- و
دستاوردهایی
مثبت برای
جنبش کارگری-
شده اند تشکر
میکنیم. خسته نباشید
و زنده و
همیشه رزمنده
باشید. زنده
باد همبستگی
بین المللی در
حمایت از جنبش
کارگری.
جمعی
از اعضای
کمیته و کمپین
دفاع از رضا
شهابی
بیستم
خرداد ماه 97 -
دهم ژوئن 2018
..............................................................................................................................