اعلامیه
هیئت اجرائی
سازمان کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
به
مناسبت اول
ماه مه، روز
جهانی کارگر
پرتوان
باد همبستگی
طبقاتی
زحمتکشان و
محرومان کشور
روز
جهانی کارگر
فرا رسیده
است. روزی که
کارگران همه
کشورها،
همبستگی
جهانی خود را
جشن می گیرند.
روزی که کارگران،
از مبارزات هم
طبقه
ای های خود از
ابتدا تاکنون
درس می گیرند
و پرچم رزم
خود علیه نظام
سرمایه داری و
سیستم بهره
کشانه اش را
به اهتزاز در
می آورند.
روزی که در
چهارگوشه
جهان به خیابان
می آیند تا با
صدای بلند
فریاد زنند:
دنیای دیگری
ممکن است؛
دنیائی بدون
استثمار و
چپاول، بدون
غارت و جنگ،
بدون شکاف فقر و
غنا،
بدون تبعیض
های جنسیتی،
ملی، فرهنگی،
نژادی؛
"دنیائی که
هیچ بودگان
همه چیز گردند"!
اگر
کارگران در
بسیاری از
کشورهای جهان
توانسته اند
با مبارزات
خود تعطیلی
این روز را
تثبیت کنند و
این روز را به
روز رزم و بزم
جنبش کارگری
تبدیل کنند،
در ایران اسیر
ما نه تنها
روز اول ماه
مه تعطیل رسمی
نیست، بلکه
حاکمان
جمهوری اسلامی
حتی وجود
کارگر را نیز
کتمان می
کنند. از نظر آنها
کارگر،
"کارپذیری"
است که باید
بر اساس احکام
فقهی "جعاله و
اجاره" با
کارفرمای خود
بر سر دستمزدش
توافق کند. به
دیگر سخن، در
نظام جمهوری اسلامی
حتی قانون
کاری که به
آنها تحمیل
شده و اکنون
قانون کار
رسمی شان است
هم مورد قبول
شان نیست. بی
جهت نیست که
اکثریت عظیمی
یعنی ۹۶ درصد
از کارگران
کشور از شمول
قانون کار
خارج هستند و
از طریق شرکت
های پیمانی،
پروژه ای و
قراردادهای
سفید امضاء و
یا توافقی استثمار
می شوند.
تلاش
حاکمیت
جمهوری
اسلامی برای مهار
کارگر هم در
عمل و هم در
قانون، با
مقاومت درخشان
کارگران کشور
در هم شکسته
شده است.
مبارزات
درخشان
کارگران بخش
های گوناگون
نیروی کار در
سال های
گذشته و
بویژه در چند
سال اخیر آن چنان
گسترده و
شکوهمند بوده
که امروزه
حاکمان
جمهوری
اسلامی و
کارفرمایان
مورد حمایت شان
مجبورند با
تشکل های
مستقل کارگری
سروکار داشته
باشند. گردهم
آئی های
سراسری بخش
های گوناگون
معلمان، مبارزات
کارگران بخش
های حمل و نقل
شهری و ریلی،
مبارزات کارگران
نفت و
پتروشیمی،
اعتراضات
کارگران هفت
تپه ، هپکو و
آذرآب، اعتراضات
پرستاران و
کارکنان بخش
درمان،
همه و همه
نشان از حضور
فعال بخش های
گوناگون جنبش
کارگری دارد
که مُهر خود
را بر تحولات
سیاسی کشور
زده اند.
امروز تشکل
های صنفی
معلمان کشور،
سندیکاهای کارگران
شرکت واحد و
هفت تپه به
مثابه تشکل
های مستقل
کارگری از
آنچنان نقش و
وزنی
برخوردارند
که امکان
نادیده گرفتن
آنها از میان
رفته است.
جنبش
قدرتمند
کارگران و مزد
و حقوق بگیران
کشور در جریان
مبارزات
مطالباتی و
صنفی خود به این
نتیجه رسیده است
که همگرائی
های بخش های
گوناگون این
جنبش و حمایت
از خواست های
همدیگر،
امکان پیروزی
و پیشروی شان
را بیش از پیش تقویت
می کند.
انتخاب روز
یازدهم
اردیبهشت از
سوی شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
کشور و همچنین
از سوی تشکل
های کارگران و
بازنشستگان
برای روز
اعتراض و
گردهم آئی،
تاکیدی بر
ضرورت این
همگرائی است
که بازتاب
بسیار مثبتی
در دیگر بخش
های جنبش
کارگری بر جای
خواهد گذاشت.
روشن
است که رشد و
گسترش مبارزات
اقتصادی برای
تحقق این
خواست ها از
ضرورت حیاتی
برخورد است.
اما آنچه طبقه
کارگر را می
تواند به عنوان
یک طبقه صاحب
حق و تاثیرگذار
بر تحولات
اجتماعی به
میدان اقدامات
بزرگ وارد کند
تا مُهر خود
را بر حوادث
جاری و آتی
بزند، نه فقط
تشکل های صنفی
و مطالباتی
بلکه حرکت پیشگامان
طبقه به سوی
ایجاد ظرف
سیاسی مناسب
برای شرکت در
تحولات سیاسی
جامعه است.
جنبش طبقه
کارگر یعنی
جنبش اکثریت عظیم
جامعه، برای
این که بتواند
به نیروی
پیشگام و متحد
کننده بخش های
گوناگون
جامعه تبدیل
گردد و تمام
ملت را برای
ایجاد
تغییرات بنیادین
و در راستای
منافع عموم
مردم هدایت
کند، به آن
نیاز دارد که
به یک طبقه
آگاه و پیشرو
با برنامه های
روشن برای
تحولات آتی
تبدیل گردد.
در این روند،
زنان قهرمان
کشورمان،
زنان معلم و
پرستار و زنان
دیگر بخش های
کارگری نقش برجسته
ای خواهند
داشت. فراموش
نباید کرد که
جنبش زنان،
توده ای ترین
، پایدارترین
و پیگیرین جنبش
سیاسی کشور
علیه تاریک
اندیشی
حاکمیت اسلامی
است. در جامعه
ما نیرویی که بیش
از دیگر نیروها
می تواند
مبارزات را از سطح
مبارزه
اقتصادی به
مبارزه
سیاسی فرا رویاند،
جنبش قدرتمند
زنان ایران
است. از این رو
تاکید بر
خواست برابر
حقوقی زنان با
مردان و توجه
به خواست های
ویژه زنان که
تحت شدیدترین
اجحافات
احکام دینی و
استبداد
حکومتی قرار دارند،
باید یکی از
اساسی ترین
درخواست های
تمامی
مبارزان راه
آزادی و عدالت
باشد. روشن
است که در
خلاء نقش و
جایگاه سیاسی
طبقه کارگر،
نیروهای
سیاسی وابسته
به اقشار بهره
کش
تلاش خواهند
کرد مُهر خود
را بر تحولات
زده و حتی
اعتراضات بخش
های گوناگون
جنبش کارگری
را به نفع خود مصادره
کنند.
در
این راستا تقویت
همگرائی ها میان
تشکل های
سراسری بخش
های گوناگون
زحمتکشان و
محرومان، یک
ضرورت اساسی
است، اما بدون
توافق بر سر
یک خواست
همگانی و
مشترک این
هماهنگی
امکان ناپذیر خواهد
بود. آحادِ
این نیروی
عظیم انسانی
بدون آگاهی از
سرنوشت و منافع
مشترک شان و
بدون عضله
سازمانی و
اراده توده ای
نمی توانند
شرایط کار و
زندگی خود را
بهبود بخشند؛
و بدون آنها،
مبارزات حتی
پیشرفته ترین
کارگران و
زحمتکشان ما
نیز نمی تواند
به پیشرفت
قابل توجهی
دست یابد.
مبارزه برای تأمین
اجتماعی
همگانی می
تواند همه این
بخش های
پراکنده را با
هم پیوند
بدهد. حقیقت
این است که در
شرایط کنونی
کشور ما، بدون
خواستِ تأمین
اجتماعی
همگانی، بخش
های مختلف
کارگران و
زحمتکشان
ایران نمی
توانند باهمدیگر
گره بخورند و
به تشکلی
مستقل و سراسری
دست یابند.
مبارزه برای
سراسری شدن
تشکل مستقل
کارگران و
زحمتکشان به
خواستِ
مشترک، بی
واسطه و قابل
لمس برای همه
زحمتکشان
ایران نیاز
دارد. این
خواست مشترک و
این پرچم متحد
کننده ، بی هیچ
تردید ، خواست
تأمین
اجتماعی
همگانی است.
در
آستانه روز
جهانی کارگر،
روز رزم و بزم
کارگران،
سازمان ما
لازم می داند
حمایت قاطع
خود از
خواست های
مشخص همه تشکل
های مستقل
کارگران و مزد
و حقوق بگیران
که در
رویارویی های
مستقل با رژیم
خونخوار و استبداد
فقاهتی مدافع
سرمایه
شجاعانه ایستاده
اند و
درک بسیار
دقیق تر و
روشن تری از
مسائل جاری
مبارزاتی
کشور دارند،
اعلام کند و
بر خواست های
آنها تاکید
ورزد.
ـ به
رسمیت شناختن
حق تشکل
مستقل
و آزادی
اعتصاب برای
کارگران
ـ
زیر پوشش
قانون کار
قرار گرفتن
تمامی زنان و
مردان کارگر
در واحدهای
تولیدی و
خدماتی، کارگران
با استخدام
موقت، نیمه
وقت، فصلی،
کارگران
کارخانگی و
دورکاری،
کارگران
روستائی،
کارگران
منازل،
کارگران
مغازه ها،
کارگران چادرنشین،
کارگران
کولبر و
سوختبر،
کارگران
دستفروش و
کارگران
مهاجر و
پناهنده.
- تبدیل همه
قراردادهای
پیمانی، سفید
امضاء و موقت
به
قراردادهای
کار دائم با
پوشش کامل بیمه
های اجتماعی.
غیرقانونی
شدن و انحلال
همه شرکت های
پیمانی که به
خرید و فروش
نیروی کار با
شرایط بردگی
اشتغال دارند.
ـ
مشارکت
نمایندگان
تشکل های
مستقل کارگری
در تصمیم گیری
های کلان در
شرکت ها و واحدهای
بزرگ تولیدی و
خدماتی؛
ـ
نظارت
نمایندگان
تشکل های
مستقل کارگری
و بازنشستگان
بر هدایت صندوق
های تامین اجتماعی
و بازنشستگی،
شفاف نمودن
وضعیت صندوق
ها؛ کوتاه
کردن دست دولت
و نهادها از این
صندوق ها و
پرداخت کلیه
بدهی های دولت
به صندوق های
بیمه تامین
اجتماعی و
ذخیره
فرهنگیان و حذف
بیمه های
تکمیلی و
احیای بیمه
های پایه؛
ـ
اجرای قانون
مدیریت خدمات
کشوری بر پایه
خواست بازنشستگان؛
ـ
اجرای دقیق
طرح رتبه بندی
معلمان؛
ـ
پرداخت به
موقع حقوق
کارگران و
پایان دادن به
پدیدۀ شوم
حقوق های
معوقه؛
ممنوعیت هر
نوع تعویق در
پرداخت
دستمزد،
تعیین حداقل دستمزد
بر مبنای نرخ
تورم وبالاتر
از خط فقر، افزایش
حقوق و د
ستمزد ها بر
مبنای نرخ
تورم؛
- پوشش کامل
بیمه بیکاری،
بازنشستگی،
از کارافتادگی،
سوانح کار
برای همه
شهروندان
کشور به گونه
ای که افراد
مشمول
خانواده آن ها
محکو م به
زندگی در زیر
خط فقر نشوند
-
پایان دادن به
پدیده کودکان
کار، تامین
حقوق کودکان
بی سرپرست از
سوی نهادهای
ویژه تامین
اجتماعی
کودکان و
تضمین رفاه و
تحصیلات و
آینده شغلی آن
ها؛
- بهداشت و
درمان فراگیر
برای همه
شهروندان، نظام
آموزشی مجانی
در همه سطوح
تحصیلی از
جمله دانشگاهی
از طریق
کالازدائی از
بهداشت و درمان
و آموزش به
مثابه یک حق
شهروندی؛
ـ
آزادی تمامی
زندانیان
سیاسی و صنفی از
جمله فعالان
کارگر و
معلمان مبارز
و لغو احکام
غیرقانونی
علیه آنها،
پایان دادن به
پرونده سازی
های امنیتی
علیه فعالان
صنفی.
سرنگون
باد رژیم
جمهوری
اسلامی
زنده
باد آزادی،
دمکراسی و
سوسیالیسم
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
جمعه
۹ ارديبهشت
۱۴۰۱ برابر
با ۲۹
آوريل ۲۰۲۲