مقایسه
"جوایز سلطان"
به
مردم
با یارانههای
تبلیغ و سرکوب
بهروز
نظری
فتوای
دو مرجع
تقلید،
آیت آلله
مکارم شیرازی
و آیت آلله
سیستانی،
نشان میدهند
که بیشرمی دستگاههای
تبلیغاتی
رژیم حد و
مرزی نمیشناسد.
مکارم شیرازی
درباره
یارانههای
نقدی ناچیزی
که به مردم داده
شده گفته است:
" يارانهها
يك نوع هديه
است و هديه هم
از نظر ما اگر
سال برآن
بگذرد خمس
دارد، ولي به
خاطر مصالح و
ملاحظاتي،
امسال خمس
يارانه ها را
به مقلدين مي
بخشيم ." آیت
آلله سیستانی
اما از این هم
فراتر رفته و یارانههای
نقدی را
"جایزه
سلطان"
خوانده است.
او گفته است
که یارانههای
نقدی "جزء
جوايز سلطان
هست و تا
زماني كه دريافت
نكرديد، خمس
ندارد". داستان
ساده است.
دولت اسلامی
به بهانه
هدفمند کردن
یارانهها با
بیشرمی سفره
خالی مردم را
چپاول میکند
و فریبکارانه
سعی میکند تا
با پرداخت
مبلغ ناچیزی
به چشم مردم
خاک
بپاشد. دولت
نه تنها این
چنین وانمود کند
که انگار این
مبلغ ناچیز
درد ناشی
از افزایش
قیمت ها، تورم
و بیکاری را
درمان میکند،
بلکه توقع
دارد که
قربانیان این
چپاول هم
مجیزش را
بگویند، هم
منتش را بکشند
و هم قدر شناس
باشند.
اما ظاهرا
منت دولت کم
بود که حالا
کارگران و
زحمتکشان
ایران
باید سپاسگزار مراجع
تقلیدی هم
باشند که
آنچنان رفتار
میکنند که
انگار از کیسه
خلیفه میبخشند! آیا
از این بهتر
میتوان خصلت
سلطانی و
انگلی دستگاه
ولایی را نشان
داد؟
از
جمله اهداف
اصلی طرح حذف
یارانهها
مقابله با
کسری عظیم بودجه
دولت از طریق
چپاول
کارگران و
زحمتکشان ایران
است. عواقب
اجرای این طرح
و بویژه تاثیر
غیر قابل انکار
آن در افزایش
بیکاری
و کاهش قدرت
خرید کارگران
و زحمتکشان
ایران از هم
اکنون هویدا است.
اما نکته قابل
توجه دیگر این
است که دولتی
که حتی به
یارانه ناچیز
نان در ایران
رحم نمیکند،
زمانی که به
یارانههای
دستگاه مذهبی،
تبلیغی و
سرکوب نظام میرسد
به معنای
واقعی کلمه سر
کیسه را بیش
از هر زمان
دیگری شل کرده
است. نگاهی
به بودجه
نظامی -
فرهنگی دولت
و سوبسیدهایی
که نهادهای
مذهبی -
تبلیغاتی
رژیم دریافت
میکنند امکان
مقایسه
"جایزه
سلطان" با
یارانههای
دینی در ایران
را فراهم میکند.
بیشترین
افزایش در
بودجه سال
۱۳۸۹ نصیب دستگاههای
امنیتی -نظامی
شد. بودجه
سپاه که در
سال ۸۸ چهار
هزار و هشصد و
پنجاه میلیارد
تومان بود ۲۰
درصد
یا معادل ۹۷۵
میلیارد
افزایش پیدا کرد.
بودجه وزارت
دفاع و
پشتیبانی
نیروهای
مسلح با حدود
۵۰ درصد
افزایش از ۴
هزار و ۶۰۰
میلیارد
تومان در سال
۸۸ به حدود ۶
هزار و ۷۲۵
میلیارد
تومان در سال
۸۹ افزایش
یافت. در
بودجه سال
۱۳۸۹ حتی
بودجه سازمان
انرژی اتمی (
۳۷۷ میلیارد
تومان ) از
بودجه وزارت
صنایع و معادن
(۲۷۲ میلیارد
تومان ) بیشتر
است. سران
مجتمع نظامی -
صنعتی حاکم بر
ایران بارها
تاکید کرده
اند که یکی
از مختصات
اصلی دولت در
دوره اخیر
"رویکرد
فرهنگی" آن
بوده است. این
به اصطلاح
توجه به
"فرهنگ" را
میتوان در
بودجه دولت در
چند سال گذشته
مشاهده کرد.
در سال ۸۴ سهم
"حوزه فرهنگ"
در بودجه دولت
کمتر از ۲
درصد بود. این
سهم در سال ۸۸
به ۴.۵ درصد و
در سال ۸۹ به
بیش از ۷ درصد
افزایش پیدا
کرد.
درباره
بودجه
"فرهنگی"
نظام اسلامی
دو نکته را
نباید فراموش
کرد. اولا،
بودجه فرهنگی
رژیم در سال
۸۹ تنها محدود
به پنج هزار
میلیارد تومان
اختصاص داده
شده در بودجه
دولت نیست.
نهادهای
مختلفی از
جمله نهاد
رهبری در این
عرصه نیز
بسیار فعال
اند. ثانیا،
بودجه
"فرهنگی"
رژیم نه در
جهت افزایش
تولید کتاب و
مطبوعات بلکه
در خلاف آن و
برای سرکوب
فرهنگ و هنر
بکار گرفته
شده و بیش از
پیش خصلت
مافیایی و
انگلی به خود
گرفته است.
بخش قابل
توجهی از
بودجه
"فرهنگی"
دولت بجای
دستگاههای
به اصطلاح
فرهنگی در
اختیار احمدینژاد
قرار داده شده
است. بنا به
گزارش
روزنامه
تهران امروز
در بودجه سال
۱۳۸۹ سهم
اختصاص داده
شده به اشخاص
حقیقی و
حقوقی نسبت به
سال گذشته بیش
از ۱۴۲ درصد
افزایش
داشته و به نزدیک
به ۷۰ میلیارد
تومان رسیده
است. در این
میان یک میلیارد
و ۲۰۰ میلیون
تومان به
موسسه مهدویت
که رحیم
مشایی بنیان
گذار آن معرفی
شده؛ ۳۳۷ میلیون
به بنیاد
فرهنگی
مولانا وابسته
به حمید
مولانا مشاور
بین المللی
احمدی نژاد؛ و
۲۰۰ میلیون
تومان به
مجتمع علمي،
فرهنگي و تاريخي
ربع رشيدي
داده شده است.
مرضيه وحيد
دستجردي،
وزیر بهداشت
، سید محمد
حسینی، وزیر
فرهنگ و ارشاد
اسلامی و
کامران
دانشجو، وزیر
علوم از اعضاي
هيات امنا اين
مجتمع هستند. از
دیگر برندگان
افزایش بودجه
"فرهنگی "
دولت میتوان
به مرکز اسناد
انقلاب
اسلامی به
ریاست
حسینیان با
سهم ۵۰۰
میلیون
تومان، بنیاد
بوعلی سینا با
سهم ۳۰۰
میلیون
تومان، موسسه
آموزشی
خمینی قم با
۱۰ میلیارد
تومان، موسسه
پرتو ثقلین با
۲۰۰ میلیون
تومان،
موسسات مصباح الهدی
و سفینه النجات
هر یک با سهم
یک میلیارد
تومان و کانون
نویسندگان قم
با سهم۲۰۰ میلیون
تومان اشاره
کرد.
دیگر
نهادهای
"فرهنگی" که
زیر نظر احمدینژاد
قرار دارند،
عبارتند از:
سازمان ملی
جوانان؛ مرکز
مشارکت امور
زنان ؛ شورای
نظارت بر صدا
و
سیما؛ سازمان
اسناد و
کتابخانه ملی
؛ بنیاد حفظ
آثار و ارزشهای
دفاع مقدس
وسازمان دفتر
تبلیغات
اسلامی . بودجه
سازمان
تبلیغات
اسلامی که
بدنبال آغاز
اجرای طرح حذف
یارانهها
اعلام کرد که
۳۷ هزار مبلغ
خود را برای "
شفافسازی و
آمادهسازی
مردم برای
هدفمندی
یارانهها"
عازم استانهای
کشور کرده است
بالغ بر ۴۰
میلیارد تومان
است. خبرگزاری
مهر، روزنامه
انگلیسی
زبان تهران
تایمز،
پژوهشکده
باقر العلوم
وموسسه
فرهنگي و
اطلاع رساني
تبيان زیر
کنترل این
سازمان قرار
دارند. تمامی
فعالیتهای
این
بنگاه فریبکاری
- مذهبی با
اتکا به
یارانههای
دولت پیش برده
میشود، که نه
تنها همچنان به
قوّت خود باقی
است بلکه
افزایش نیز
پیدا کرده
است.
بنگاه
ایدولوژیک دیگری
که زیر نظر
احمدینژاد
قرار دارد و
یارانه آن
افزایش پیدا
کرده سازمان
ملی جوانان
است. در سال ۸۴
بودجه این
سازمان ۱۱ میلیارد
تومان بود که
در سال جاری
بیش از سه برابر
افزایش پیدا
کرد و به ۳۹
میلیارد
تومان رسید.
فعالیتهای
این سازمان
حتی از سوی
نمایندگان
مجلس ولایی
مورد انتقاد
قرار گرفته
است. داریوش
قنبری نایب
رئیس
فراکسیون
مجلس در تیر
ماه امسال تنها
هدف این
سازمان را
تبلیغات بسود
دولت خواند و
این سازمان را
متهم کرد که
در شرایطی که
مسایل اصلی
جوانان
"معیشت،
اشتغال،
ازدواج،
سلامت روحی و
جلوگیری از
افسردگی"
است، سازمان
ملی جوانان
به برگزاری
جشنوارههای
بی ربط اقدام
میکند. او
همچنین گفت که
تبلیغات این
سازمان برای
ازدواج " نه
نتيجه تحقيق
علمي بلكه
نتيجه پيش
داوريهای اعصار
و قرون گذشته "
است. در دولت
پادگانی
بودجه آنچه که
فعالیتهای
قرآنی نامیده
میشود نیز
چندین برابر
افزایش پیدا
کرده است.
بودجه این
مجموعه از
تبلیغات در
سال ۸۴ کمتر
از یک میلیارد
تومان بود، اما
این
بودجه در سال
۸۸ به ۲۴
میلیارد تومان
افزایش پیدا
کرد و در
بودجه سال ۸۹
دوبرابر شد.
در کنار این
باید اضافه
کرد که بنا به
اعتراف یک
مقام شورای
عالی
بهزیستی ۸۰
درصد بودجه
سازمان
بهزیستی جمهوری
اسلامی نیز به
فعالیتهای
قرآنی اختصاص
دارد.
در
کنار یارانههای
دولت به نهادهای
سرکوب و تبلیغ
باید به
یارانههای
دستگاه رهبری
به دستگاه
فربه روحانیت
که با چپاول
منابع عمومی و
سفره مردم روز
به روز چاق تر
میشود نیز
اشاره کرد. با
اتکا به
یارانههای
دستگاه ولایی
شهر قم به یکی
از مراکز اصلی
کامپیوتری در
ایران
تبدیل شده و
گفته میشود که
تنها در این
شهر بیش از
۴۰۰ مرکز
تحقیق وجود
دارد که نه
مرکز تحقیق بلکه
ابزار تقویت
مالیه
روحانیت
هستند. همچنین
نباید سازمانهای
به اصطلاح غیر
دولتی همچون
بنیاد شهید، بنیاد
۱۵ خرداد،
بنیاد
مستضعفان و
آستان قدس رضوی
که بیش از ۲۰
درصد اقتصاد
ایران را
کنترل میکنند
اما به هیچ
نهادی پاسخ گو
نیستند را فراموش
کرد. مراجع
تقلیدی که با
بیشرمی تمام
یارانههای
ناچیز نقدی را
هدیه و جایزه
سلطان میخوانند
و
"بزرگوارانه"
خمس خود را میبخشند،
عمدا فراموش
میکنند
که سیستم
ولایی نظامی
است که طبق
ماده ۱۳۹
مالیات آن
بنگاه مالی -
امنیتی که
دستگاه روحانیت
نام دارد
مالیات
پرداخت نمیکند.
بر اساس این
ماده نهادهای
انقلاب
اسلامی،
آستان قدس
رضوی، و درآمد
روحانیت از
خمس و زکات از
پرداخت
مالیات معاف
اند. نظام
ولایی بی شرم
ترین، فاسدترین
و تاریک اندیشترین
نظام است؛
نظامی که برای
حفظ موجودیت
خود راهی نمیبیند
مگر تبدیل
مالیه عمومی و
نان شب
مردم به ابزاری
برای تقویت
دستگاه سرکوب
خود به بهانه
"رویکرد
فرهنگی". "فرهنگی"
که مردم را میچاپد
و این چپاول
را هدیه
مینامد،
فرهنگی که در
آن بودجه
صنایع در
مقابل بودجه
نظامی نظام
ناچیز و حقیر
است، حقیقتا
فرهنگ یک نظام
سلطانی، فرهنگ
یک نظام
انگلی است.
۱۶
دی ۱۳۸۹ / ۶
ژانویه ۲۰۱۱