پاسخی
به انتقادات
ما
تحلیل نمیرویم،
قویتر میشویم
مردم
متحدشکست
نخواهند خورد!
روز
دانشجوی سال
۹۸ درحالی
سپری شد که
فضای دانشگاه
و کشور یکی از
خفقانبارترین
و امنیتیترین
وضعیتهای
خود را در
دستکم ۴۰ سال
اخیر تجربه میکند.
علیرغم همهی
این شرایط،
گروههایی از
دانشجویان در
شماری از
دانشگاههای
کشور زیر بار
این سکوت
تحمیلی
نرفتند و متناسب
با این حجم از
سرکوب، آنها
نیز یکی از بیسابقهترین
و صریحترین
مواضع خود را
نسبت به وضع
موجود اتخاذ
کردند.
دربرابر
این کنشِ
نیروهای
مستقل
دانشجویی اما
آنچه امسال بهنوعی
بیش از سایرین
جلب توجه مینمود
واکنشهایی
نسبت به
راهپیماییها
و تجمعات
دانشجویان
مستقل بود که
این بار نه از
سوی تریبونهای
حکومتی یا
تشکلهای
وابسته به
حکومت -
که در
تمام این سالها
مسبوق به
سابقه بود- که
از سوی
نیروهای بهاصطلاح
اپوزیسیون در
داخل و خارج
از کشور و از
طیفهای
مختلف آنها
ابراز شد.
عمدهی
این واکنشها
معطوف به
پلاکارد
پیشانی
دانشجویان
تظاهرکننده
در دانشگاه
تهران و علامه
و برخی شعارها
و دستنوشتهها
و حرکتهای
جریان مستقل
دانشجویی در
دانشگاههای
نوشیروانی،
هنر، و سایر
دانشگاههای
کشور بود. غالب
این اظهارنظرها
حول واژه
«نئولیبرالیسم»
و مناقشات
پیرامون آن
شکل گرفت.
ما بر
آنیم که این
منازعات
مادامی که ما
را از مسیر
اصلی خارج و
از نیرو(ها)ی
اصلی
مقابلمان غافل
نکند در تقویت
ارادهمان
اثربخش خواهد
بود. چه آنکه
ما که همواره
دعوی نقد بی
رحمانه همه چیز
را داشتهایم
خود را همیشه
زیر تیغ نقد
در مییابیم و
نه جایی دیگر.
اگر
آنچه بر ما میرود
را برسازنده و
تثبیتکننده
وضع موجودی که
خود را درون
آن مییابیم
لحاظ کنیم و
آنگاه نسبت ما
با این وضعیت
و آماج اراده
جمعیمان را
معطوف به
تغییر این
وضعیتِ بهغایت
شر قرار دهیم،
آنگاه پراتیک
ما چیزی جز
درون این فضای
اجتماعی نیست.
به این معنی
ما تافتهای
جدا بافته از
جهان معاصر
(همزمان)
نیستیم در عین
حال که هستیم.
بر این
اساس ما با
مردمِ خیابان های عراق،
لبنان، مصر،
فرانسه،
بریتانیا، شیلی،
آرژانتین و
سرزمینهای
دیگر همزمان
هم همسرنوشتیم
و هم داستان
خاص خود را
زندگی میکنیم.
گویی که هیچ
کدام از آن
کشورها نیز دو
به دو یا چند
تایی با هم
طابق نعل به
نعل یکدیگر صورتبندی
نمیشوند حال
آنکه فرمهای
یکسانی به آنها
ورود پیدا
کردهاست.
انتزاع
را کنار
بگذاریم و بی
وفقه به سراغ
مرور همین چند
ماه اخیر و
جنبشهای
اجتماعی/سیاسی
شکل گرفته در
همین کشورهای
نام برده
برویم. آیا
فرم و محتوای
سازماندهی
اجتماعی در
عراق و فرانسه
یکی است؟
بدیهی است که
خیر. فرانسه
سندیکاهایی
با تجربهی
تاریخیای در
پس پشت خود
دارد که
سازماندهی و
خواستها را
در زمان
کوتاهی متشکل
میکند حال
آنکه به اذعان
ناظران مثلا
در مصر شبکههای
اجتماعی
فردهای جدا را
گرد هم آورد.
در طرف مقابل
آیا سرکوب
دولتی (حکومت)
در برابر جنبشهای
متجلی در همهی
دولت- ملتها
به یک گونه
است؟ پر واضح
است که خیر. در
همین لبنانِ
خاورمیانه،
خیابان به
میدان رقص
جمعی اعتراضی
بدل شد آن هم
درست در
روزهایی که
تجمع چند نفرهی
ما در خیابان
را به گلوله
میبستند.
از سوی
دیگر بهعنوان
نمونه آیا
شعاری مشترک
در اعتراض به
اعمال سیاست
آزادسازی
قیمتها از
سوی دولت
(حکومت) از
خیابانهای
سرزمینهای
مختلف به گوش
میرسد؟ بله.
هم در شیلی هم
در لبنان و هم
در ایران جنبشها
اعتراض خود را
به این سیاستها
ابراز کردند.
به این
ترتیب ما مردم
خیابانهای
سرزمینها،
از ماهشهر تا
ناصریه تا
بعلبک تا
سانتیاگو و ...
همزمان تحت
انقیاد سیاستهای
مشترک و سیاستهای
منحصر به فرد
به سر میبریم.
پس آیا نباید
ما هم به طور
همزمان علیه هر
دو نیرو اعلان
جنگ کنیم؟ و
بعلاوه در
هنگامهای که
نیروهای
مقابل ما بهجهت
سرکوب مضاعف
بر ما با هم
متحد و مشترکالمنافع
میشوند،
چنانچه بهعنوان
نمونه
مزدورانِ خود
را به سرحدات
یکدیگرگسیل
واجیر میکنند،
آیا ما همسرنوشتان
هم نباید در
مقابلشان در
یک سنگر به هم
بپیوندیم و
این اتحاد را
بیش از پیش
اعلام کنیم؟
مردم
متحدشکست
نخواهند خورد.
اینگونه
بودکه
نیروهای
مستقل
دانشجویی اعلامِ
این اشتراک را
آن هم به زبان
آنهایی که پیش
از این
دربیروت و
پاریس
ایستادن در
کنار ما را
به نمایش
گذاشته
بودند،
پیشانی صفوف
متحد خود قرار
دادند درعین
حال که همزمان
در صفهای
بعدی رهایی
انقیاد
ستم(های)
منحصربه فردی
که بر ما میرود
را فریاد
زدند. دقت
کنید همزمان،
یعنی مطلقا
اولویتگذاری
یا چیزهایی از
این دست مد
نظر نیروی مستقل
دانشجویی نیست
و نخواهد بود.
بر این
مبانی است که
این مبارزهی
همزمان علیه
نیرو(ها)ی
مشترک و
نیرو(ها)ی منحصر
به فرد که
وضعیت کنونی
را برساخته و
حافظ آن
هستند، مدرنترین
و مترقیترین
نیروهای
دانشجویی را
متشکل ساختهاست.
ما هیچ
ابایی نداریم
ازسروصدای
آنها که ترس
ازظهور گفتاری
آلترناتیوبه
جانشان
افتاده.
و با
برجسته کردن
مبارزهی ما
علیه
نیرو(ها)ی
مشترک و به
زعم خود تحقیر
ما، سعی بر
کوچک و بی
اهمیت جلوه
دادن ما
دارند. در طرف
مقابل نیز
آنها را که با
تمرکز بر مبارزهی
ما علیه
نیرو(ها)ی
منحصر به فرد
ما را به حضور در
اردوگاه امپریالیسم
متهم میکنند،
شایستهی
ترحم و دلسوزی
میدانیم. بر
این باوریم که
مرتجع صفت
مناسبی برای
توصیف هر دو
آنها است.
با این
همه نهیبهای
دغدغهمندان
راستین
برابری و
آزادی را
همچون همیشه به
جان میخریم و
اطمینان
داریم این
مناقشات نهتنها
ما را تحلیل
نمیبرد که
همواره قویتر
به پیش خواهد
راند.
دانشگاه
ما ـ سه-شنبه
۱۹ آذر ۱۳۹۸
برابر با ۱۰
دسامبر ۲۰۱۹