دیدگاه
«مطالب
منتشره در
ستون دیدگاه،
نظرات سازمان نیست»
سوسیالیسم
بدون دمکراسی
معیوب و
نادوام است
حمید
موسوی پوراصل
اخیرا
هیات اجراِیی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر) شعار
"زنده باد
آزادی و
سوسیالیسم"
را به شعار
"زنده باد
آزادی,
دمکراسی و سوسیالیسم"
تغییر داده
است و این امر
موجب واکنش
هایی در جنبش
چپ گردیده
است. جدا از
اینکه این
سازمان چه
تحلیلی در
ضرورت زمانی
طرح این شعار
داشته است
سوال اساسی
این است که
آیا گنجاندن
شعار دمکراسی
در میان
شعارهای چپ
مشکلی ایجاد
می کند؟ اگر
جواب آری است
باید به این
سوال بروشنی
پاسخ داده شود
که برای چه
کسانی برای
چه. چگونه می
توان به رای
عمومی و انتخاب
بالاترین
مقامات
حکومتی
اعتقاد داشت و
مخالف
دمکراسی بود.
یا اینکه شاید
متاسفانه
برخی معتقد
باشند که
دمکراسی تنها
در چارچوب یک
نظام
سوسیالیستی
اعتبار دارد و
در غیر این
صورت لیبرالی
است و منحط.
پرداختن
به بحث
"دمکراسی" در
میان چپ به
معنای تلاشی
است برای پاسخ
دادن به حق
مردم در حکومت
و شکل آن. به
معنای تاکید
بر نقش مستقیم
مردم برای
فشار آوردن از
پایین به
حکومت و سر
آخر پذیرش حق
مردم در تاسیس
نظام سیاسی.
پس از
تجربه اتحاد
شوروری و
پذیرش نبود
آزادی های
سیاسی در
شوروی به
عنوان یکی از
دلایل شکست
انقلاب اکتبر,
چپ ایران بیش
از پیش بر
اهمیت آزادی
های سیاسی در
کنار شعار
سوسیالیسم
تاکید کرد.
اما هنوز
ساختار
سیاسی-تشکیلاتی
حکومت و نقش
مردم و چگونگی
تحقق حق رای
عمومی در
تاسیس حکومت
در هاله ای از
ابهام قرار
دارند.
در ادبیات چپ
در بسیاری از
موارد حق
انتخاب مردم و
رای مستقیم
مردم برای
انتخاب تمامی
نهادهای
رهبری کشور
مطرح و
ضروری اعلام
می گردند و
"حکومت
شورایی" و یا
شکل حکومت
"دمکراتیک
شورایی" که
مشخص نیست چه
تفاوتی میان
یک" حکومت
شورایی" و یک
حکومت
"دمکراتیک
شورایی" است تبلیغ
می شوند و در
بسیاری از
توضیحات
منتشره پیرامون
تفاوت شورا و
نظام
پارلمانی
امکان خلع
نمایندگان در
شورا پیش از
پایان دوره
مطرح می شود
که البته این
مسئله صحت
ندارد و در
بعضی دمکراسی
های بورژوایی
هم می توان
نمایندگان را
با جمع آوری
امضا به چالش
کشید و انتخابات
زود رس را
خواهان شد و
در بسیاری از
نظام های
شورایی کلا
خلع ید از
نمایندکان
منتخب توسط
مردم هیچگاه
صورت نگرفته
است.
این مبحث در
کل خود نیاز
به تدقیق,
تامل و کار
نظری و عملی
بسیار بیشتری
دارد.
در
پیشنهاد برنامه
جدید سازمان
می خوانیم:
تمامی
قدرت سیاسی در
تمامی سطوح
محلی, منطقه
ای و کشوری به
نظامی مبتنی
بر فدرالیسم دمکراتیک
و شوراهای
منتخب مردم و
حق نمایندگان
آنها برای
کنترل, تصویب
و اجرای
قوانین, حق مردم
برای
فراخوانی و
عزل
نمایندگان
خود
و باز
در همین طرح
پیشنهادی می
خوانیم:
حق رای
همگانی برابر,
مستقیم و مخفی
برای همه شهروندانی
که به سن 18
سالگی رسیده
اند در انتخابات
همه ارگانهای
دولتی, توده
ای و محلی
و باز
در همین
پیشنهاد می
خوانیم:
.
مجلس سراسری
نمایندگی
شوراها باید
درخواست های
فوری زیر را
پایه تدوین
قانون اساسی
نوین ایران
قرار دهد
تناقض
و درهم
پیچیدگی
ساختار
شورایی و یا
"مجلس سراسری
نمایندگی
شوراها" با حق
رای همگانی در
انتخاب
مستقیم همه
ارگانهای
دولتی قابل کتمان
نیست. این
تناقض تنها
تناقض راه
کارگر نیست.
تناقض چپ است
که هنوز
نتوانسته است
نقش دمکراسی
را در شعارهای
خود در رابطه با
سوسیالیسم و
آزادی تعیین و
تعریف کند.
چپ
هنوز
نتوانسته است
حق رای عمومی
و آزادی های
سیاسی را با
ساختار
تشکیلاتی
نظام سوسیالیستی
پیوند دهد. پس از رد
سیستم
انتخابات
هرمی شورایی و
صرفا در میان
طبقه کارگر و
پذیرفتن حق
رای عمومی
اینک تعیین
نقش
"دمکراسی" در نظام
سوسیالیستی
در دستور روز
چپ قرار دارد.
سازمان ما با
پذیرش
فدرالیسم در
ایران گامی در
جهت تلاش برای
دمکراتیزه
کردن سااختار
حکومت دلخواه
خود برداشته
است اما این
به معنای حل مسئله
ساختار حکومت
فدراسیون ها و
نقش مردم در
تاسیس نظام
نیست. دمکراسی
یعنی قبول حق
رای عمومی , حق
کاندیدا شدن
هر کس و حق
انتخاب همه و
حق همگانی در
انتخاب
مستقیم
بالاترین مناسب
دولتی. حل
چگونگی پیوند
دمکراسی با
ساختار
حکومتی
در ساختار
جامعه
سوسیالیستی
امری نیست که
یکشبه بتوان
به آن پاسخ
روشن داد و یا با
بحث سیاسی در
رابطه با آن
به نتیجه
رسید. آیا
پذیرش
دمکراسی به
معنای پذیرش
نظام
پارلمانی است
یا پذیرش
اشکال
پیشرفته تر
پارلمانی که
اجازه عزل و
نصب
نمایندگان را می
دهد و از طریق
تفویض
اختیارات
دولتی و فدرالی
به شهروندان و
ارگانهای
مردمی و
خودگردان
آنها را هر چه
بیشتر تقویت
می کند (من در
یادشت خودم در
باره
فدرالیسم و حق
تعیین سرنوشت
اشاره ای به
ساختارهای
گوناگون
حکومتی کرده
ام. البته این
مسئله
نیاز به
تدقیق و بررسی
بسیار دارد ) و
یا اشکال دیگر
حکومتی که
تئوری و
پراکتیک چپ و
واقعیت
درآینده پاسخ
آنرا خواهند
داد.
اما آنچه
روشن است و
باید آنرا
پذیرفت
"دمکراسی"
است. دمکراسی
چه پیش از
برقراری
سوسیالیسم و
چه در چارجوب
سوسیالیسم.
دمکراسی و حق
مردم در
انتخاب حکومت
خود تضادی با
سوسیالیسم
ندارد .
دمکراسی مکمل
"آزادی" در
نظام
سوسیالیستی
است و یک نظام
سوسیالیستی
بدون دمکراسی
نظامی است
معیوب.
جا
دارد در
برنامه جدید
سازمان به
دمکراسی و نقش
آن در رابطه
با ازادی و
سوسیالیسم
بپردازیم
حمید
موسوی پوراصل
18 آذر 1396
hamid@porasl.com