اعلامیه
« تریبونی
برای زنان چپ»
به
مناسبت اول
ماه مه
روز
جهانی کارگر
روز همه
زحمتکشان
ایران
روز
همبستگی جنبش
مستقل زنان و
جنبش کارگری
ایران
خشمگین است،
خسته از ستم،
معترض به بی عدالتی
و نبود آزادی،
اعتراض
انباشتهی
چهل ساله،
مدتهاست به
خیابان کشیده
شده وجسورانه
به پیش میرود.
امسال اول ماه
مه، روز جهانی
کارگر را به نام
مردمی که در
خیابانهای
ایران به
مبارزه
برخاستهاند
گرامی میداریم
: کارگران،
کشاورزان،
زنان،
معلمان، پرستاران،
دانشجویان،
بازنشستگان،
مالباختگان،
دستفروشان،
معترضین
قومی، نژادی،
دینی، فعالان
محیط زیست،
دانشگاهیان،
روزنامه
نگاران و دگراندیشان،
فعالان جنبش
دادخواهی و....
تمامی آنانی
که سیستم طبقاتی
– مردسالار
اسلامی
جانشان را به
لب رسانده و
به خیابان ها
کشانیده شدهاند.
جهان
در تلاطم است.
غرب بر طبل
جنگ میکوبد،
خاورمیانه
میدان تاخت و
تاز سرمایه
شده، هر دم
گوشهای از
جهان طعمهی
نظامیگری
سرمایه و
برادران
بنیادگرایش
میشود،
عراق، سوریه،
یمن،
افغانستان
و.... و
اما در ایران،
رژیم در
آستانهی چهل
سالگی به
ورشکستگی
آشکار رسیده و
تاروپود
پوسیدهی آن
در حال
فروپاشی است.
بحران
اقتصادی،
فقر، بیکاری،
تورم، بازار
داغ اختلاس و
فساد مالی،
رشد بی سابقهی
اعتیاد، تن
فروشی، کار
کودکان،
کارتن خوابی،
زباله گردی،
کولبری، فروش
اعضای بدن
برای لقمهای
نان و بلوای
اخیرِ هرج
ومرج
اقتصادی،
تلاطم بازار
ارز که جیب
مردم را روزبه روز
خالیتر کرده
و به جیب دولت
سرازیر میکند.
لایحهی
افزایش
دستمزدها،
طنز گزندهای که در
مناسبات
سرمایه، افسانهای
بیش نیست: خط
فقر حدود ۵
میلیون و
دستمزد حدود
یک میلیون، که
همین حداقل هم
ماهها
پرداخت نمیشود.
و ناگفته
نماند همین
افزایش ناچیز
هم از جانب
بعضی
کارفرمایان
قابل قبول
نبوده و با طرح
تعدیل نیرو
جبران میشود.
بحران
سیاسی،
اختناق،
سرکوب و
کشتار، آمار بالای
زندانیان
سیاسی و
اعدام،
اعتصاب غذای زندانیان
سیاسی در
اعتراض به ستم
آشکاری که برآنان
اعمال میشود،
"خودکشی" شدن
زندانیان
سیاسی و ارتقا
مقام ایران از
نظرتعداداعدامها،
که امسال از عربستان
هم بالاتر
رفت، سرکوب
وحشیانه ی اعتراضات
مردم در دی
ماه ۹۶ ، ضرب و
شتم دختران
انقلاب،
دستگیریهای
گسترده تجمع ۸
مارس در مقابل
وزارت کار، شلاق
زدن کارگران
آق دره، ضرب و
شتم کارگران
هپکو، پرونده
سازی علیه
کارگران
فولاد و هفت
تپه، برخورد
خشونت آمیز با اعتراضات
کارگران نفت و
پتروشیمی،
خودروسازی،
شرکت واحد،
راه آهن،
سرکوب
کشاورزان اصفهان،
دراویش
گنابادی،
دستگیری
دانشجویان، معلمان،
نادیده گرفتن
مطالبات بر حق
پرستاران،
بازنشستگان،
مالباختگان و
... همه و همه نمونههایی
است از
ورشکستگی
سیاسی رژیم در
ابعاد داخلی.
از سوی
دیگر بحران
زیست محیطی،
ازبین بردن منابع
آبی کشورکه
عمدتا ناشی از
سیاستهای
سودآوری
بیشترسیستم
است، کشور را
در معرض خطر
خشکسالی قرار
داده، آلودگی
هوا و
ریزگردها
سلامت مردم را
به خطر انداخته،
فروش آب و خاک
و منابع
طبیعی، کشور
را به ورطهی
نابودی کشانده
است.
سیستم حاکم
نه تنها عامل
اصلی به هم
خوردن اکو
سیستم طبیعی
است بلکه در مقابل
فجایع ظاهرا
طبیعی از جمله
زلزلهی
کرمانشاه
نیزهیچ
مسئولیتی به
عهده نگرفته و
تنها به سود
خود میاندیشد.
روز
جهانی کارگر
را به نام
زنان کارگر،
تحتانیترین
و محرومترین
لایهی
کارگران که
شرایط به
مراتب سختتری
دارند گرامی
میداریم.
روند صعودی
فقر زنانه و
بازار جنسیتی
کار، زنان را
به نیروی اصلی
کار در بخش
غیر رسمی،
کارهای موقت،
فصلی، بدون
تخصص، در
کارگاههای
کمتر از ده
نفر که تحت
پوشش همان
قانون حداقلی
کار هم نیست،
تبدیل نموده،
زنانی که بهرغم
کار برابر
دستمزد کمتر
میگیرند،
بیمه ندارند،
مورد تبعیض و
خشونتهای
جنسیتی
گوناگون در
محیط کار،
خانه و اجتماع
قرار میگیرند
و علاوه بر
مناسبات بهره
کشانهی
کاری، در حصار
کار خانگی و
مناسبات
تبعیض آمیز
خانواده و جامعه
اسیرند و در
این کلاف
فرساینده
امکانی و توانی
برای متشکل
شدن نداشته یا
بسیار کم
دارند.
ایران
در تلاطم است
و امواج این
تلاطم نقاط عطف
درخشانی را در
مبارزات جنبشها
دامن زده است.
فرودستان به
پا خاستهاند
و فریاد آنان
هر روز در
گوشهای از
ایران به گوش
میرسد:
کردستان،
خوزستان،
اصفهان،
لرستان، آذربایجان،
کازرون،
تهران، تمامی
ایران. این شرایط
باعث
همپوشانی و
نزدیکی هر چه
بیشتر جنبشها
گردیده و چشماندازی
را پیشاروی ما
قرار داده که
این نزدیکی را
هر چه بیشتر
به پیش ببریم.
در این شرایط
ما زنان چپ
نیز،
بزرگداشت روز
کارگر و
دوازده
اردیبهشت روز
معلم ( سالگرد کشته
شدن ابوالحسن
خانعلی معلم
مبارز) را همراه
با مردم در
خیابان
برگزارمیکنیم
ودر کنارآنان
اعتراضات و
مطالبات زنان را
اعلام میکنیم:
ماخواهان
استقرار
جامعهای
عاری از هر
گونه تبعیض
جنسیتی،
طبقاتی،
عقیدتی، نژادی،
قومی، ملی
هستیم و میدانیم
که جنبش زنان
همانند سایر
جنبشها برای
رسیدن به این
خواسته نهایی
باید برمحوریت
مطالبات خاص
خود به سازمانیابی
پرداخته و این
سازمان یابی
را ابزاری
برای تشکل
مستقل و پیشبرد
اهداف خود
بنماید. بر
این اساس جنبش
زنان « تشکل
مستقل زنان
کارگر» را
یکی از ضروریترین
نیازهای
کنونی
مبارزات زنان
و کارگران دانسته
و در عین حال
مطالبات
حداقلی خود را
نیزبه شرح زیر
اعلام میدارد:
* دستمزد
مساوی برای
زنان در مقابل
کار مساوی،
ایجاد فرصتهای
شغلی یکسان با
مردان، ایجاد
تسهیلات و
امکانات
مناسب برای زنان
باردار و
دارای فرزند،
تامین
سالخوردگان،
بازنشستگان،
معلولان،
زنان تنها و....
* رفع
بیکاری و
پرداخت بیمه
بیکاری به
بیکاران. لغو
قردادهای
موقت، ساعتی،
سفید امضا،
تعیین حداقل
دستمزد بر
اساس خط فقر
واقعی و لغو
کار کودک؛
* آزادی
بیان،
اندیشه،
رسانه، تشکل،
تجمع و تظاهرات،
آزادی کلیهی
زندانیان
سیاسی؛
* به رسمیت
شناختن
اختیار زنان
بر بدنشان، حق
داشتن یا
نداشتن
فرزند؛ حق
پوشش زنان و
لغو حجاب
اجباری و....؛
* ریشه کن
کردن فقر،
فحشا،
اعتیاد؛
* محاکمه
آمران
و عاملان
جنایات چهار
دهه؛
* تامین
بودجه و
سرمایه گذاری
واقعی برای
رفع آلودگی
محیط زیست،
کمبود آب،
حمایت از حیات
وحش و ....
*
و....
اردیبهشت
ماه ٩٧
تریبونی
برای زنان چپ