به
یاد ادواردو
گالیانو
رضا
چیت ساز
ادواردو
گالیانو نویسنده سرشناس زاده
ی اروگوئه برای
ما ایرانیان نامی
ناشناس نیست. همانند
بسیاری دیگر از
نویسنده گان و
شاعران برجسته
ی جهان؛ جامعه
ی ایران از طریق
"کتاب جمعه"؛ با
نام ادواردو گالیانو
آشنا شد. مقاله
ی "در دفاع از کلمه"
به قلم وی در شماره
ی یازده "کتاب جمعه"؛
ویژه نامه ی شیلی
به ترجمه ی رامین
شهروند به چاپ
رسید.مقاله ای که با
قاطعیت تمام از
حرمت کلمه و اهمیت
آن دفاع
کرده و از استفاده
ی ابزاری از آن
سرباز می زند.
"طی
شبهای بلند بیقراری
و روزهای پر از
ملال و دلتنگی،مگسی
دور سرم وزوز میکند:
«نوشتن، ارزش دارد؟» من بهپیشه ی
خود اعتقاد دارم.
من بهابزار کار
خودم معتقدم. هرگز
نتوانستهام بفهمم
آن نویسنده گانی
که با گشادهروئی
اعلام میکنند
نویسنده گی در
دنیائی که مردم
در آن از گرسنه
گی میمیرند معنائی
ندارد، چه گونه
میتوانند دست
بهنوشتن بزنند.
هم چنین نمیتوانم
از کار کسانی که
کلمهها را تبدیل
بهفلاخن خشم یا
وسیله ی پرستش
بتها میکنند
سردرآوردم. کلمه
ابزاری است که
میتوان در جهت
نیک و بد بهکارش
برد: هرگز دشنه
مسئول جنایت نیست.
من
بر این باورم که
وظیفه ی بنیادی
ادبیات معاصر آمریکای
لاتین، رهائی بخشیدن
کلمات است از خواری
و خفتِ پیدرپی
و آلودهئی که
از ارتباط جلو
میگیرد یا بدان
خیانت میکند:
بدین گونه، در
کشور من، آزادی
نام زندانی است
که زندانیان سیاسی
را در آن بهبند
میکشند و دموکراسی
نام نظامهای گونهگون
وحشت است. عشق کلمهئی
است که از رابطه
ی انسان و اتومبیل
سخن میگوید و
انقلاب نامی است
که بر مایع ظرفشوئی
ی نوظهوری نهادهاند.
افتخار احساسی
است که از استحمام
با نوعی صابون
مخصوص زیبائی بهآدمی
دست میدهد و سعادت
لذت عمیقی است
که از خوردن سوسیس
حاصل میشود. کشور
آرام، در بسیاری
از نقاط آمریکای
لاتین بهگورستانی
میگویند که نظم
و ترتیبی چشمگیر
داشته باشد و هر
کجا نوشته باشند
انسان سالم، آن
را «انسان ناتوان»
باید خواند.
با
وجود سانسور و
زجر و آزار، از
راهِ نوشتن میتوان
شواهد زنده ی چگونه
گی ی روزگار
ما و مردم ما را
برای زمانهای
حال و آینده باز
گفت.آدمی ممکن
است از آن رو بهنوشتن
دست یازد که خواسته
باشد بگوید: «چنین
است جائی که ما
در آنیم، چنین
است جائی که ما
در آن بودیم. این
است آن چه ما هستیم.
و این است آن چه
ما بودیم».
در
آمریکای لاتین،
رفته رفته ادبیاتی
شکل و قدرت میگیرد
که هدفش بهخاک
سپردن مرده گان
نیست بلکه میخواهد
آنها را جاودانی
کند. نمیخواهد
خاکسترها را کنار
زند بلکه میکوشد
آتش را برافروزد.
- این، ادبیاتی
است که تداوم مییابد
و فرهنگ مبارزه
را پربارتر میکند.اگر،
آن چنان که در باور
من نیز هست، امید
از دل تنگیهای
خیالانگیز در
باب گذشته بهتر
باشد، شاید این
ادبیات نوزاد،
شایسته و درخورِ
زیبائی ی نیروهای
اجتماعیئی باشد
که دیر یا زود بههر
بهائی که تمام
شود جریان تاریخ
ما را از بنیاد
دگرگون خواهد کرد
و شاید - چنان که
شاعری گفته است
- «نام راستین هر
چیز را» برای آینده
گان نگه خواهد
داشت."
گالیانو
که بی تردید در
رده ی برجسته ترین
نویسنده گان آمریکای
لاتین قرار دارد؛
با انتشار انشای
طولانی و شعله
ور خویش "رگ های
گشوده ی آمریکای
لاتین" در آغاز
دهه ی هفتاد نامی
جهانی شد. در این
انشا که از پر فروش
ترین کتاب های
زبان اسپانیایی
است؛ گالیانو به
بررسی ی تاریخ
خونین استعمار
قاره ی آمریکای
لاتین توسط سرمایه
می پردازد و امروزه
"رگ های گشوده ی
آمریکای لاتین"
به عنوان یکی از
آثار کلاسیک پسااستعمارگرایی
به شمار می آید.هوگو
چاوز رئیس جمهور
سوسیالیست ونزوئلا
در نخستین دیدار
خود با برک اوباما
یک نسخه از این
کتاب را در دست
وی فشرد.
در
سال ۲۰۱۰ ادواردو
گالیانو جایزه
ی "ستیگ داگرمان"
را با این استدلال
که "نویسنده گی
ی وی؛ به گونه ای
آشتی ناپذیر همیشه
در کنار لعنت شده
گان زمین ایستاده
است" را دریافت
کرد و در کنار بزرگانی
مانند یاشار کمال؛
الفریده یلینک
و احمد شاملو قرار
گرفت. اندکی پس
از انتشار انشای
"رگ های باز آمریکای
لاتین"؛ پس از کودتای
ارتش در اوروگوئه؛
گالیانو به آرژانتین
پناه برد. اما کوتاه
مدتی پس از آن ؛
زمانی که دیکتاتوری
ی نظامی ی آرژانتین
با آغاز "جنگ کثیف"
به کشتار فعالان
چپ پرداخت؛ گالیانو
دیگر باره قدم در جاده ی
بی انتهای تبعید
نهاد و به اسپانیا
کوچ کرد.
علاوه
بر ادبیات و نقد؛
گلیانو عشق فراوانی
به فوتبال داشت
و کتاب "فوتبال
در آفتاب و سایه"
به او لقب "پله
ی نویسنده گی درباره
ی فوتبال" را اعطا
کرد.
قلب
ادواردو گالیانو
در روز دوشنبه
سیزدهم آوریل در
زادگاه خویش مونته
ویدئو، پایتخت
اروگوئه؛ در سن
۷۴ ساله
گی بر اثر سرطان
از طپش ایستاد.
بی
تردید با مرگ ادواردو
گالیانو جنبش نان
و آزادی؛ جنبش
سنگرهای خونین
خیابانی در سرتاسر
جهان؛ یکی از برجسته
ترین آواهای خویش
را از دست داد.
یادش
گرامی باد!
سه-شنبه
۲۵ فروردين
۱۳۹۴ برابر
با ۱۴ آوريل
۲۰۱۵