بیانیه
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی معلمان
ایران
در
محکومیت
بازداشت
وحشیانه محمد حبیبی،
عضو
هیات مدیره
کانون صنفی
معلمان تهران
"رنجها،
خواستهها و
آرمانهایمان
با سرکوب
فراموش نمیشوند،
ما ناگزیریم
ادامه دهیم و
شما ناچار خواهید
شد بشنوید و
تسلیم حقیقتی
شوید که
خاموشی نمیپذیرد."
بازداشت
وحشیانه محمد
حبیبی، عضو
هیات مدیره
کانون صنفی
معلمان تهران
و شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی معلمان
ایران
نشانه
دیگری از قدرت
گرفتن روند
بیمارگونه ایست
که دلسوزی،
تعهد و حقطلبی
معلمان شریف
عضو تشکلهای
صنفی معلمان ایران
را تهدید و
خطر معنا میکند؛
و تسلیم سخن و
روند ناسالم
نشدن و تلاش برای
روشن نگهداشتن
چراغ تشکلیابی
معلمان را با
سرکوب، تحقیر
و زندان پاسخ میدهد.
جامعه
معلمی و کانونهای
صنفی معلمان
در ایران،
ادامه برخورد
غیرقانونی،
ناسنجیده و
حذفی با
فعالان صنفی
را بخشی از
سناریوی
سرکوب همهجانبه
مقاومت جامعه
مدنی به
شکلهای مختلف
در ایران میدانند
و بر همین
اساس باور
دارند که این
شیوه برخورد
در ادامه هیچ
ثمرهای جز
تزریق نومیدی
در جامعه
معلمى
نخواهد
داشت
فوریترین
پیامد قابل
پیشبینی اين
نااميدى آسیب
دیدن فرزندان این
مملکت، تشدید
نارضایتیها
و اعتراضات
غیرقابل
کنترل و تسریع
روند فروپاشی
اجتماعی است.
به این ترتیب،
طراحان سرکوب
و ماموران
قانون با
ادعای کنترل و
مدیریت نارضایتیها
و برقراری
نظم، عامل
اصلی ناامنی،
بینظمی و در
نهایت
فروپاشی
اجتماعی
هستند.
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی معلمان
ایران پیشتر
نیز حسب مورد
به سرکوب
جامعه مدنی
واکنش نشان
داده است و
مجددا تاکید
میکند سرکوب
و ایجاد وحشت
در بین
کنشگران مدنی
از طیف هاى
گوناگون
جامعه نه به
بيراهه رفتن
كه حركت
به سوى
پرتگاه است .
تنها راه برون
رفت از
تنگناهای پیش
آمده در مدیریت
های خرد و
کلان کشور گوش
سپردن به صدای
حق طلبی و
عدالتخواهی
اقشار
گوناگون و
پیشگیری از
حیف و میل
منابع و
سوءاستفاده
های گوناگون
از پستها و
اختیارات و
اموال
عمومیست. قانون
برای همگان
برابرست و
نباید برخی
خود را برابرتر
بدانند و
ضعفها و
ناکارآمدی
خویش را
فرافکنانه با
سرکوب صدای
معترضین
لاپوشانی
کنند.
به این
ترتیب،
بازداشت محمد
حبیبی از نظر
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی معلمان
ایران که سالهاست
با سرکوب و
بازداشت
فعالين
صنفى
آشناست،
ناموجه و
غیرقانونی
است و این
شورا مصرانه
میخواهد این
فعال صنفی و
معلم متفکر،
صادق و صاحب
قلم فورا و
بدون قید و
شرط آزاد شود.
شورای
هماهنگی
نارضایتی و
خشم عمیق خود
را از شیوه
بازداشت
وحشیانه محمد
حبیبی ابراز
میدارد و به
آنانی که باد
میکارند
هشدار میدهد
که نوجوانان
دانشآموزی
که دیروز شاهد
تحقیر و آزار
معلم خود بودند
خشونتی
آزاردهنده را
تجربه کردهاند
که تاثیری
منفی بلندمدت
بر آنان داشته
و نتایج
ناخواسته
زیادی به
دنبال خواهد
داشت .
شورای
هماهنگی در
عین حال با
توجه به شیوه
بازداشت محمد
حبیبی نگرانی
عمیق خود را
از شیوه برخورد
با او در
بازداشتگاه
ابراز میدارد
و تاکید میکند
مامورانی که
در فضای عمومی
و مقابل چشم
دانشآموزان،همکاران
و خانواده اش
چنین وحشیانه او
را کتک میزنند
و بر رويش
اسپری و اسلحه
مى كشند در
خلوت بازداشتگاه،
میتوانند
جان محمد
حبیبی را به
خطر بیندازند.
به مسئولان
قضایی و
امنیتی
یادآوری میکند
که آنها را
مسئول حفظ جان
و سلامت جسمی
و روحی محمد
حبیبی میداند.
شورای
هماهنگی
انتظار دارد
محمد بطحایی،
وزیر آموزش و
پرورش به
وظیفه ذاتی
خود عمل کند و بدون
پرده پوشی و
به صراحت
بازداشت
وحشیانه محمد
حبیبی، همکار
فرهنگی و
کارمند وزارتخانه
تحت مدیریتش
را محکوم کند
و خواستار
آزادی او شود
و شخصا در این
مورد وارد عمل
شود.
اين
شورا تاكيد
دارد حسن
روحانی، رئیسجمهوری
نيز وظیفه
دارد در این
مورد
موضعگیری کند
و از وزرات
دادگستری،
دستیارش در
حقوق شهروندی،
وزارت
اطلاعات و
وزرات آموزش و
پرورش بخواهد
پیگیر وضعیت
محمد حبیبی و
سایر فعالان و
معلمان
زندانی صنفی
شوند و بیش از
این چشم خود
را بر ستمی که
در جنگ قدرت
جناح های حکومتی
بر شهروندان
میرود
نبندند.
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی معلمان
ایران در
پایان
یادآوری میکند
که هماکنون
علاوه بر محمد
حبیبی؛
اسماعیل
عبدی، محمود
بهشتی
لنگرودی، مختار
اسدی و محسن
عمرانی از
فعالان صنفی
جامعه معلمی
ایران در
زندان هستند و
آزادی بی قید
وشرط آنها
خواسته دائمی
ماست. واقعیت
این است که
تشدید فشار و
بازداشتها
نه تنها ما را
از پیگیری
مطالبات حوزه
ی آموزش
وپرورش مایوس
نمیکند بلکه
بر ادامه راهی
که برگزیدهایم
راسختر میکند.
حقیقتی
که دستگاه
اطلاعاتی
سپاه و وزرات
اطلاعات باید
بدانند که
خانواده ی
بزرگ آموزش و
پرورش
عدالتخواه و
حقیقت طلب
هستند و چراغ
حقیقت هرگز
خاموشی پذیر
نیست.
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفى
فرهنگيان
ايران
دوشنبه
١٤ اسفندماه
۱۳۹۶
---------------------------
بیانیه
کانون صنفی
معلمان
خوزستان
:درخصوص
برخورد توهین
آمیز و زشت
و غیر
انسانی با یک
معلم در ساحت
مقدس مدرسه
بسم
الله الرحمن
الرحیم
ان
الله لا يغير
ما بقوم حتي
يغيروا ما
بانفسهم .
(
اما ) همانا
خداوند
سرنوشت هیچ
قوم ( وملتی ) را
تغییر نمی دهد
مگر آنان آنچه
را در خودشان
است تغییر دهند
.
بازداشت
محمد حبیبی
یکی از فعالان
صنفی معلمان
تهران همراه با
توهین و
ضرب و شتم و
اسپری فلفل در
جلو دیدگان
دانش آموزان و
همکاران و سپس
خانواده باعث
ناراحتی و
اندوه فراوان
فرهنگیان
کشور گردیده
است .فعالان
صنفی این
استان همانند
سایر
فرهنگیان این
حرکت غیر
اخلاقی ، غیر
قانونی و غیر
انسانی را
محکوم می
نماید
و با توجه به
آیه شریفه فوق
سکوت در برابر
این بی حرمتی
و اجحاف و ستم
نسبت به
پاکدست ترین
قشر جامعه از
غیرت و مروت
انسان های
آزاد اندیش
بدور است .
همه
فرهنگیان
کشور باید
یکصدا چنین
برخوردهای
غیر اخلاقی
وغیر قانونی
را محکوم و در
نطفه خفه کنیم
.تا دیگر شاهد
چنین
برخوردهای
سخیف و غیر
انسانی از هر
ارگانی و
نهادی و
سازمانی نسبت به
قشر فرهنگیان
نباشیم .
فعالان
صنفی خوزستان
ضمن محکوم
کردن چنین رفتاری
ناشایست و
وقیحانه و غیر
اخلاقی و قلدر
مآبانه
خواستار
آزادی بدون
قید و شرط
ایشان میباشد
و در غیر
اینصورت
هرگونه اقدام
عملی در
مقابله با این
نوع رفتارهای
هتاکانه را حق
خود دانسته و
همچنین
از وزیر
آموزش و پرورش
در رابطه با
محکوم کردن
چنین
رفتارهای که
نزول
شان و منزلت
بیش از پیش
معلم میشود ،
بیانیه ای
صادر گردد و
موضع خود در
این خصوص را
صراحتا اعلام
نماید و از
خانواده
آقای
حبیبی
دلجویی گردد .
کانون صنفی
معلمان استان
خوزستان
14 اسفند 1396
------------------------------------
بیانیه
کانون صنفی
معلمان البرز
در
محکومیت
بازداشت محمد
حبیبی،
عضو
هیئت مدیره
کانون صنفی
معلمان تهران
معلمان،
دانش
آموزان،کنشگران
مدنی و صنفی و مردم
حق طلب ایران
در
روزگار
وارونه ای که
شرافت،
قربانی تسویه حساب
های جناحی شده
و
عدالتخواهان
از دستگاه عدالت
گستر به خاطر
پیگیری حق،
سیلی میخورند،
تنها میتوان
خطاب به مردم
و پشت به
حاکمیتی که
هیچ نزدیکی ای
به مردم ندارد
سخن گفت.
ظهر
روز شنبه،
دوازدهم
اسفند، محمد
حبیبی عضو
هیئت مدیره
کانون صنفی
معلمان
تهران، حین خدمت
و هنگام خروج
از مدرسه توسط
عده ای لباس شخصی
- که بنا بر
اظهارات همسر
ایشان متعلق
به قرارگاه ثارالله
سپاه پاسدارن
بودند - در
مقابل دیدگان
همکاران،
اولیا و دانش
آموزان اش مورد ضرب
شتم و هتاکی
قرار گرفت و
متأسفانه با
توسل به خشونت
با استفاده از
اسپری فلفل و
اسلحه کشی! به نحوی
بازداشت شد که
گویی جنایتکاری
مسلح و خطرناک
را بازداشت می
کنند. این در حالی
است که محمد
حبیبی، به
گواه دوستان و
همکارانی که
وی را از
نزدیک می
شناسند،
معلمی
وارسته، نجیب
و آرام بوده
که دغدغه ای
جز احقاق حقوق
قانونی و
مطالبات
همکاران و
دانش آموزانش
را نداشته
است.
این
روش ارعاب
برای تسلط
خفقان بر
جامعه، برنامه
ایست که
همواره دولت
های مختلف به
شکل یکسانی از
آن بهره برده
اند و با بهره
گیری از
ضابطان
غیرمسئول و
غیرقانونی سعی
کرده اند از
خود رفع اتهام
نموده و خود
را مدافع
قانونمداری و
حقوق اساسی و
شهروندی مردم
بنمایانند.
لذا سوال ما
کنشگران صنفی
و مردم ایران
باید این باشد
که : چرا با معلمی
که در راستای
شکوفایی
آموزش کشور و
وضعیت همکاران
و تعالی دانش
آموزان این
مرز و بوم می کوشد،
چنین
ناشایسته و
غیراخلاقی
برخورد میشود؟
آمران
اصلی(شاکی
پرونده) چه
نهادی بوده و
با چه استنادی
و با چه مجوزی
چنین برخورد
قهرآمیزی با
این معلم
فرهیخته و
دیگر کنشگران
اتخاذ
میکنند!؟ و
چرا باید
معلمان و
فعالان صنفی
خوشنامی از
این دست چون
اسماعیل
عبدی، محمود
بهشتی
لنگرودی
،مختار اسدی و
محسن عمرانی
در تشکل
قانونی صنفی و
غیر سیاسی
معلمان و دیگر
تشکلهای صنفی
و مدنی
بازداشت و
راهی زندانها
شوند؟ و این
همه ارعاب و
خشونت برای تحقق
چه خواسته ای
است که از حق
جامعه و مردم
اولی تر است؟
آیا
رقم زنندگان
چنین وضعیتی
بر علیه امنیت
جامعه عمل
نمیکنند؟ و
آیا
رفتارهایی از
این دست روشی
مجرمانه برای
مدیریت جامعه
نیست؟ کما اینکه
متأسفانه
شاهد آن بوده
ایم که
برخوردهای
سلبی و
سرکوبگرانه
موجبات نامیدی
و اعتراضات
گسترده تر
اجتماعی را به
دنبال داشته و
اقشار مختلف
اجتماعی را
روز به روز
تضعیف و تحقیر
شده تر
گردانده و به
تبع آن، صدای
اعتراض جامعه
را نه تنها
خفه نکرده
بلکه رساتر و
گسترده تر
گردانید و
دامنه
اعتراضات را
به جای جای
جامعه
کشانیده است.
لذا باید
سرکوبگران و
ماموران
قانون با
عملکردهای
فرا قانونی و
غیرمسئولانه
را عاملان
اصلی نارضایتی
، ناامیدی و
نا امنی و
فروپاشی اجتماعی
دانست و مردم
و نمایندگان و
منتخبان آنان را
بر آن داشت تا
با چنین
رویکردی
برخورد جدی و
عاجل داشته
باشند و از
تداوم چنین
وضعیتی
جلوگیری
نمایند.
کانون
صنفی معلمان
البرز،
معلمان،کنشگران
مدنی و صنفی و
اصحاب رسانه و
افکار عمومی
را فرا
میخواند تا
نمایندگان
مجلس (آنان که
نمایندگان
واقعی مردمند
نه منتخبان
گزینش شده باب
طبع
سرکوبگران) را
وابدارد که در
این پرونده ورود
کرده و با
تداوم این شرایط
مقابله
نمایند و
زمینه آزادی
این کنشگر
صنفی و دیگر
زندانیان
صنفی معلمان و
دیگر تشکلهای
صنفی (همه
اصناف) و
کنشگران مدنی
را فراهم
کنند.و دولت
را وابدارند
که به جای
پنهان شدن پشت
شعارها، از
حقوق تشکلها و
حقوق شهروندی
صیانت نماید و
به سرکوب در
پس دعواهای ساختگی
جناحی پایان
دهند.
کانون
صنفی معلمان
البرز ضمن
محکوم کردن
تعرض و
بازداشت
کنشگران صنفی
و محدود کردن
تشکلها و
تاکید بر حق
تشکل یابی
آزاد و مستقل،
خواستار
آزادی فوری و
بدون قید و
شرط محمد
حبیبی این
معلم فرهیخته
و فعال رسانه
ای حق طلب
بوده و اعلام
میدارد که
هرگونه خطری
که متوجه این
فعال صنفی
گردد برعهده
حاکمیت و
بانیان چنین
تعدی هایی
میباشد و
همچنین
هیچگونه عذر و
کوتاهی ای را
از وزیر آموزش
پرورش برای
پیگیری آزادی
این معلم بازداشت
شده نمی
پذیرد.
کانون
صنفی معلمان
البرز
چهارده
اسفند نود و
شش
------------------------
گزارش روز_سوم
از
وضعیت محمد حبیبی
امروز
دوشنبه 14
اسفند 96 سه روز
از دستگیری
محمد حبیبی می
گذرد. امروز
همسر ایشان به
همراه پدر و
خانواده و
جمعی از
دوستان به
شعبه دو بازپرسی
دادسرای مقدس
اوین مراجعه
کردند تا
اطلاعاتی از
وضعیت وی کسب
کنند؛ اما
متاسفانه با
عدم پاسخگویی
مسئولان
دادسرا مواجه
شدند و حتی از
گفتن محل
نگهداری
ایشان خودداری
شد و اعلام
کردند که از
محل نگهداری
وی اطلاعی
ندارند.
پس از
اصرار های
مداوم و
پیگیری
خانواده ی به شدت
نگران و
ناراحت محمد
حبیبی، به
خانواده وی
اعلام نمودند
که به محمد
حبیبی اجازه
تماس خواهند
داد بدنبال
این پیگیری
آقای حبیبی در
یک تماس تلفنی
کوتاه با خانواده
خود
صحبت نمودند.
این تماس با پدر
و همسر وی در
حد احوالپرسی
بوده است.
آقای حبیبی در
این تماس از
محل نگهداری و
علت بازداشت
خود اظهار بی
اطلاعی
نمودند.حبیبی
در این تماس
از حمایت های
جمعی و فردی
بخصوص حمایت
تشکل های صنفی
تشکر نمود.
خانواده
محمد حبیبی و
دوستانش
اعلام کرده اند
با توجه به
خشونت بکار
رفته هنگام
بازداشت همچنان
نگران جان
محمد حبیبی
هستند و تا
اطمینان کامل
از سلامت وی
به پیگیری خود
ادامه خواهند
داد.
------------------
به یاد
معلم دربند
محمد حبیبی
من
باورم نشد
این
چنین
در
گذرگاه شبی
زخمی
تمام
چلچراغ های
خانه را
خاموش کنند
و تبسم
های جاری
بر لب
های کودکان را
خشک.
من
باورم نشد
که
سه روز و سه شب
بی
طلوع چشمانت
صبح خواهم کرد
هنگامی
که چشم های تو
به سرخی
طلوع سپیده
سرود
سبز شکفتن را
در ذهن
بهار
بیدار کرده
است .
من
باورم نشد
من
باورم نشد.
✍عبدالرضا
قنبری
-----------------------------
بیانیه
کانون
مدافعان حقوق
کارگر
در
باره دستگیری
محمد حبیبی
باز هم
دستگيري یک معلم
دلسوز و فعال
سه روز
پیش محمد
حبيبي، یکی از
معلمان مبارز
و با سابقه در
محل كار خود ،
در مقابل
چشمان نگران
دانشآموزان
و همکاران و
بعد
همسایگانش با
ضرب و شتم
بازداشت شد.
این شیوه
خشونت بار
دستگیری، نگرانیهایی
را در مورد
تامین سلامت
وی در دوران
بازداشت دامن
می زند.
به نظر
می آید اعمال
خشونت هایی
این گونه و شدیدتر
حربه ای براي
برخورد با
فعالان
اجتماعي و به
منظور محدود
کردن و مهار
اعتراضات رو
به افزایش
است؛ امری که
برای همه قابل
پیش بینی است
و گریز ناپذیر
به نظر می رسد.
اما
روشن است که
این حربه نیز
دیگر کارایی
ندارد چرا که دلیل
گسترده شدن
اعتراضات افزایش
بی عدالتی ها
و حق کشی هایی
است که همه ی
اقشار از
کارگران و
معلمان گرفته
تا زنان و
دانشجویان و...
در این سالها
تجربه کرده
اند. بی عدالتی
هایی که محمد
حبیبی و سایر
فعالان
اجتماعی و
صنفی را به
عرصه حق خواهی
کشانده است.
هر چه دزدی ها
اختلاس ها، حق
کشی ها افزایش
یابد، بی
تردید عدالت
خواهی و
اعتراض به این
شرایط گسترده
تر خواهد شد و
در مقابل هر
چه خشونت علیه
مردم و
زحمتکشان و
معترضان
افزایش یابد،
همدلی و
همراهی مردم
نیز افزایش
خواهد یافت و
صفوف معترضان
فشرده تر و
مستحکم تر.
بی شک
دانش آموزانی
که شاهد
دستگیری
معلمشان بوده
اند، به جرگه
معترضان
خواهند
پیوست، همسایگانی
که صحنه های
ضرب و شتم را
دیده اند و از
آن به پلیس 110
(بخش دیگری از
سیستم سرکوب)
شکایت برده
اند، همراهی و
همدلی شان با
خانواده این معلم
بازداشت شده
افزایش خواهد یافت،
همکارانی که
محمد حبیبی را
از دور و نزدیک
می شناسند و
بارها و بارها
صبر و متانت
او را در
شرایط متفاوت
دیده اند، او
را تنها نخواهند
گذاشت و ...
ضمن
آنکه خواستار
آزادی بی قید
و شرط محمد
حبیبی و سایر
زندانیان
سیاسی هستیم،
بار دیگر یادآور
میشویم که
تامین سلامت
جسمی
زندانیان و
حفظ جان آنان
بر عهده ی
زندانبانان
است و تنها
راه پیش رو،
توجه و برآورده
کردن خواسته
های به حق
معلمان،
کارگران،
زنان و
دانشجویانی
است که خواهان
عدالت و آزادی
اند.
کانون
مدافعان حقوق
کارگر
14
اسفند 1396
.......................
برای محمد
حبیبی
اسلحه
بر پیشانی ات
نهادند
ما قلم
در دست
میگیریم....
تنت را
کبود کردند
ما با
جوهرِ
وجودمان
فریاد
میزنیم....
همواره
غمخوارِ
معلمان بودی
دلت
نگران و قلمت
سبز بود
بر
بلندای عشق و
امید
قدم
نهادی...
باور
داریم که
باران
بی
رحمی ها را
خواهد
شُست
و
دوباره
سبز خواهی شد....
راهت
را ادامه
خواهیم داد
با
قلمی سبزتر
و دلی
امیدوارتر...
باشد
که درسی باشیم
برای
دانش
آموزانمان..
درس
استواری
آزادگی
امیدواری
و
پیروزی
...🕊🕊
محمد حبیبی
را آزاد
کنید
✍کتایون
خزعلی
--------------------
جای
معلمان و
کارگران در زندان
نیست
روز 12
اسفند محمد
حبیبی از
اعضای کانون
صنفی معلمان
تهران هنگام
خروج از مدرسه
به شکل خشونت
باری بازداشت
شد. ماموران
هنگام
بازداشت این
معلم حق طلب
از اسپری فلفل
استفاده کرده
و وی را مورد
ضرب و شتم
قرار داده
اند. همچنین
درب منزل
ایشان را
علیرغم اعتراض
آقای حبیبی به
زور باز کرده
و ضمن بازرسی
منزل، گوشی و
لب تاب و ...
ایشان را جمع
کرده و با خود
برده اند.
به کار
بردن این شیوه
برخورد خشونت
آمیز و غیر
انسانی حتی در
مورد
جنایتکاران و
دزدان در همه
جای دنیا
محکوم بوده چه
برسد در مورد
معلمی که تنها
جرمش پیگیری
مطالبات دیگر
معلمان و دفاع
از حق تحصیل
برای دانش
آموزانش می
باشد.
کمیته
هماهنگی ضمن
محکوم کردن
این شیوه های
خشونت بار و
غیر انسانی
خواهان آزادی
فوری و بی قید
شرط محمد
حبیبی از
اعضای کانون
صنفی معلمان
تهران و
همچنین آزادی
سایر کارگران
و معلمان
دربند می
باشد.
کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکل های کارگری
--------------------------
امضا
نکن رفیق !!!!
✍
محفوظ
عادت
کرده ایم رفیق
و
این
راه را بارها
تجربه ...
بزودی
کیفرخواستی
بر علیه تو
منتشر خواهد
شد کلیشه ای
از آن
پرونده های
صفحه صفحه، که
چون آب خوردن،
برای فعالان
صنفی تهیه می
شود.
رفیق
صنفی ام
پرونده
ات را بنگر
پرونده
ای که قبل از
اولین باز
جویی آماده و
گویی که نتیجه
ی مدت ها
تحقیق مدعی
العموم بوده
است!!!
1-اقدام
علیه امنیت
ملی
2-تبلیغ
علیه نظام
3-
تشویش اذهان
عمومی
4-
عضویت در گروه
های معاند
5-
و........
پس
امضا
نکن رفیق
و بی
وکیل خود دم
مزن.
شاد
باش که تکثیر
شده ای آن
چنان که در
باورت هم نمی
گنجد.
رهایی
ات را به
انتظار نشسته
ایم...
-----------------------------
"چشم
ها تورا نمی
یابند اما در
دل ها جاخوش
کرده ای رفیق"
✍ لقمان
ویسی انجمن صنفی
معلمان
کردستان- مریوان
چند
روزیست که خبر
ضرب و شتم و
بازداشت محمد
حبیبی، معلم
دلسوز و متعهد
و فعال صنفی
در رسانه ها و
برسر زبان ها
جاریست و سیل
همراهی هاست که
در پشتیبانی
از محمد و
خواسته هایش
به راه افتاده
است.
خواسته
هایی چون حق
تشکل مستقل،
آموزش رایگان
برای کودکان،
معیشت شایسته
برای معلمین و
لغو احکام
ناعادلانه ای
که بر فعالین
صنفی تحمیل
شده و سایر
مطالبات برحق
و انسانی...
کیست
که نداند پولی
کردن آموزش،
بمعنای محروم
شدن میلیون ها
کودک از حق
تحصیل و کسب
آگاهی و
اشتغال و
آینده ای
متناسب با شان
انسان است؟!
کیست
که نداند
معیشت شایسته
ی معلم، راه
حلی شدنی و
منطقی برای
داشتن جامعه
ای آگاه و
پویاست؟!
کیست
که معترف
نباشد به
اینکه تشکل
مستقل صنفی
تهدید امنیت
ملی نبوده و
زندان هم جای
معلمان نیست؟!
و ده ها
پرسش اینچنین
که پاسخ سر
راست و واضح دارند.
مطالبات
محمد و سایر
معلمان
دربند، به
دلیل انسانی و
تحقق پذیر
بودنشان،
روزانه ورد
زبان میلیون ها
معلم و شاگرد
و اولیای
کارگر و زحمت
کش آن هاست و
ایجاد رعب و
زندانی کردن
محمد حبیبی ها
نمی تواند
چنین خواسته
هایی را به
محاق ببرد.
حبس و
سرکوب پاسخی
راهگشا برای
مطالباتی چون
تحصیل
رایگان، تشکل
یابی و معیشت
شایسته نبوده
و حصار زندان
ها هم دیگر
توان به سکوت کشاندن
معلم ها را
ندارد.
زندان
راه حل نیست و
جای محمد
حبیبی هم نه
زندان، که
کلاس درس است.
--------------------------
بیانیه
کانون صنفی
فرهنگیان
شهرستان جلفا
در محکومیت
بازداشت
آقای محمد
حبیبی
(عضو
هیات مدیره
کانون صنفی
معلمان تهران
)
تپیدن های
دل ها
ناله شد آهسته
آهسته
رساتر
گر شود این
ناله ها فریاد
می گردد.
صدای حق
خواهی و عدالت
طلبی هرگز
خاموش نخواهد
شد، هرچند که
مدعیان
دروغین حق و
عدالت با هزار
نیرنگ؛ تزویر
و زور در
میدان باشند.
خبر
بازداشت یکی
از دلسوزترین
معلمان کشورمان،
آقای محمد
حبیبی عضو
هیأت مدیره
کانون صنفی
معلمان تهران
به طرز خشونت
آمیز ؛ همراه
با ضرب و شتم و
توهین و توسل
به زور در
مقابل دیدگان
همکاران و
دانش آموزان
همه را در بهت
و حیرت فرو
برد.
معلمی که
جز تلاش برای
بهبود وضعیت
اسفناک آموزش
و پرورش و
تحقق حق و
عدالت در حوزۀ
آموزش و پرورش
جرمی ندارد.
زبیداد
فزون آهنگری
گمنام و
زحمتکش
علمدار
و علم چون
کاوه حداد می
گردد
چگونه
است معلمانی
که فرزندان
این آب و خاک
بدست آنان
تربیت میشود و
شغلشان
همردیف شغل
انبیا قرار
داده می شود،
همینکه به
وظیفه ذاتی
شان که
روشنگری و
عدالتخواهی
است عمل می کنند
دلسوزترین
هایشان را
همچون عبدی،
بهشتی، اسدی
،عمرانی،
بداقی
،باغانی و.... در
حبس و بند می
کنید.
شمارا
چه شده است که
از اسلام و
عدل و داد حرف
می زنید ولی
در عمل آن می کنید
که با هیچ
منطق اسلامی و
بشری سازگار
نیست.
کانون
صنفی
فرهنگیان
شهرستان جلفا
ضمن محکوم
کردن چنین
رفتارهای
ناشایست و غیر
انسانی با
معلمان،
اعتراض شدید
خود را به این
بی حرمتی
آشکار به حوزه
علم و دانش اعلام
میدارد و
اکیداً از قوه
قضاییه،
مقننه و مجریه
میخواهیم به
این شیوه های
قرون وسطایی
پایان داده
شود و بیشتر
ازین شأن و
مقام معلم
لگدمال نگردد.
گرچه
دست و پایمان
را در زنجیر
کرده اند و
دهانمان را
بسته اند ولی
اندیشه مان
همیشه سبز خواهد
ماند.
۱۴
اسفند ۱۳۹۶
کانون
صنفی
فرهنگیان
آذربایجان
شرقی - جلفا
---------------------------------------------
چند نفر
با یک نفر
در
نیمروز 12 بهمن 1396
محمد_حبیبی
جلو چشمان
شاگردان کلاس
و مدرسه اش،
در مقابل
دیدگان
همکارانش و در
مقابل رهگذران
و والدین و
رانندگان
سرویس دانش
آموزان توسط
#هفت_نفر
مامور لباس
شخصی منتسب به
قرارگاه
ثارالله سپاه
محاصره
میگردد و از
آنجایی که محمد
در دفاع شخصی
از حقوق خود و
همکاران و دانش
آموزان و دفاع
از حقوق
کودکان و
نوجوانان و
مبارزه با
تبعیض و بی
عدالتی بسیار
قویست، برادران
سپاه ثارالله
فکر می
کنند
که برای
دستگیری چنین
آدم قوی و با
اراده ای باید
هفت به یک
وارد عمل شوند
و از آنجا که
محمد در همان
حال هم از
حقوق شهروندی
و قانونی خویش
دفاع میکند،
این برادران
با مشت و لگد و
اسپری فلفل او
را گیج می
کنند و در
نهایت دستبند
بر دستان محمد
می زنند تا
شاهدان این
صحنه ببینند و
بفهمند که
چگونه می توان
حرمت معلم را
شکست، چطور می
شود در قدمگاه
مکان آموزشی و
تربیتی یک
مربی را خورد
کرد و چه مدلی
میتوان 7 نفری 1
نفر را فتیله
پیچ و ضربه
فنی کرد و
البته آنها
فراموش کردهاند
که معلم حرمتی
دارد، یادشان
رفته که افرادی
از جنس محمد
چه پدر گونه
در دوران
مدرسه برایشان
حرمت گذاشته
اند و اندر
احوال احترام
و ادب به
معلمان و
انسانها چه سفارش
ها که نکرده
اند!!!!
اگر
هدف درین
عملیات 7به 1
نفری بازداشت
محمد می بود،
نیازی به
زورمداری و
حرمت شکنی
نبود. یک نامه
ی 7 کلمه ای
کفایت میکرد:
"جناب
حبیبی به
محکمه......
تشریف
بیاورید!"
هدف_بازداشت_محمد_حبیبی!!!!؟؟؟
محمد
حبیبی ها در
بین
شهروندان،
بویژه فرهنگیان
کم نیستند.
اگرچه جسم
محمد اسیر دست
زورمدارانست
اما اندیشه
پاک او در بین
فرهنگیان و کنشگران
دست به دست
میشود.
اندیشه
افراد که
زندان بشو و
جبرپذیر نمی
شود!!
اگر
بودند
افرادیکه با
محمد حبیبی و
قلم و اندیشه
و خواسته هایش
آشنا نبودند،
با بازداشتش،
همگان او را
شناختند و
همگان این
حرکت زشت و
برخورد غیر
انسانی را
محکوم کردند.
کلام_آخر
:
فرض
محال برسیم به
روزی که
معلمان را با
ترس و وحشت و
بازداشت و
بازخواست و زندان
و.... بترسانید و
آنها را وادار
به سکوت کنید
و هیچگونه
مطالبه ای را
نداشته باشند
و چون مترسکان
و رباتکانی در
کلاس و درس
خویش حاضر
شوند و با
وضعیت و
سرنوشت کودکان
و نوجوانان
و... کاری
نداشته
باشند، آیا
اینگونه
معلمانی برای
میهن و نظام و
حاکمیت
پسندیده است
!!؟؟
بگذارید
حرف دلم را بگویم؛
کم نیستند
معلمان
سربزیری که
اگر لقمه از
دستشان
بگیرید دم بر
نمی آورند و
اگر حقوقشان
را کم و یا قطع
کنید حرفی نمی
زنند و یا
گروهی اندک که
با یک پست
مدیریت
ناچیز، سکوت
پیشه می کنند
و نسبت به
سرنوشت خود،
همکار و دانش
آموز خود و در
نهایت میهن
خویش بی تفاوت
می شوند.
بترسید
از آنروزی که
اکثریت
معلمان به
چنین روزمرگی
و سکوتی تن در
دهند و از روی
ترس تابع جبر
و احتمالات
روزگار بشوند.
معلمی
که ترس در
وجودش
نهادینه شده
باشد نه تنها
به درد کلاس
درس و آموزش و
تربیت نسل
آینده نمی
خورد که حتی
برای اینگونه
وظیفه ی خطیری
مضر می باشد!!
نخستین
درسی که معلم
باید به شاگرد
خویش بدهد درس
اعتماد به نفس
و شجاعت است.
کسی که خود
ترسویی پیرو و
بی تفاوت باشد
چگونه
میتواند برای نسلی
کوشا و برا
بکوشد.
خفتگان
و خوابزدگان
بدانند که
علی_اکبرباغانی
محمود_بهشتی
اسماعیل_عبدی
رسول_بداقی
محسن_عمرانی
مختار_اسدی
محمد_حبیبی
و دیگر
معلمان
زندانی صنفی
نه تنها با
احکام ظالمانه
تحمیلی از
مسیر حق طلبی
خود خارج نمی
روند بلکه
آبدیده تر از
قبل راه
عدالتخواهی و
رفع تبعیض و
دفاع از حقوق
فرهنگیان و
دانش آموزان
خویش را ادامه
داده و خواهند
داد.
معلم
نمی تواند
نسبت به
سرنوشت کشور و
هموطنان خویش
بیتفاوت
باشد. راه حق
طلبی همیشه ی
تاریخ راهی روشن
و رو به جلو
بوده و خواهد
بود.
واقعا
اگرمسولین و
حاکمان ما
بدنبال اصلاح
امور هستند،
راهش نه
خواباندن
بیداران است
که راه درستش
مبارزه و
برچیده شدن
ظلم و قانون
گریزی و بی
عدالتی و ریشه
فساد را
خشکاندن است.
اگر
بجای مبارزه
با انواع
فسادی که دامن
خیلی از
ادارات و
نهادها و
افراد سودجو
را گرفته، با
کنشگران مدنی
جامعه که هر
جا احساس خطر
کنند، آژیرش
را به صدا در
می آورند، مقابله کنید،
مرکب را چپه
سوار شده و
راه را به
بیراهه رفته
اید.
#معلمان_زندانی
را آزاد کنید
و آرامش را به
خانواده ی
بزرگ آموزش و
پرورش
بازگردانید و
برای نجات
کشور، ریشه
های تبعیض و
سوءاستفاده
را بسوزانید.
آنگاه در سایه
ی برابری
اجتماعی و شکوه
فرهنگی
بیاسایید و
ازین آرامش
لذت ببرید.
به
امید روزی که
در سرزمین کهن
ترین تمدن و
غنی ترین
فرهنگها ظلم و
زوری نباشد چه
رسد به زندان
و زندانی.
محمدرمضانزاده
عضو
انجمن صنفی
فرهنگیان
خراسان شمالی
۱۳۹۶/۱۲/۱۵
----------------