Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
يكشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۹ برابر با  ۱۳ فوريه ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :يكشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۹  برابر با ۱۳ فوريه ۲۰۱۱
"روز خشم در ایران": واکنش ها و موانع

"روز خشم در ایران": واکنش ها و  موانع

بهروز نظری

نسیم فرح بخش انقلاب در خاورمیانه تمامی نیروهای ارتجاعی و دیکتاتوری های منطقه را آشفته و هراسان کرده است. پیروزی انقلاب در مصر و تونس و گسترش شعله های انقلاب به دیگر کشورهای منطقه راه را برای یک خاورمیانه آزاد و مستقل هموار کرده است. استواری و ثابت قدمی مردم مصر و تونس علیه دیکتاتوری های موروثی در این دو کشور الهام بخش مردم دیگر منطقه و از جمله کارگران و زحمتکشان ایران است. اعلام روز ۲۵ بهمن از سوی جوانان ایران بعنوان روز خشم نمونه درخشانی از حس همبستگی نیرومند و غیر قابل انکار مردم ما با برادران و خواهران عرب خود در منطقه و انتقال سریع تجارب مبارزاتی در میان تشنگان آزادی و کرامت انسانی است. چنین اقدام و فرخوانی که با حمایت وسیع تشکل های سیاسی، مدنی، دانشجویی، و ده ها هزار نفر از زنان و مردان کشورمان روبررو شده است، نه تنها قدمی مهم و هوشیارانه در راستای افشای فریبکاری های دستگاه ولایی برای مصادره به مطلوب از انقلابات جهان عرب، بلکه همچنین فرصتی برای به چالش کشیدن استبداد مذهبی و فاشیستی حاکم بر ایران است.

 

واکنش دستگاه حاکمه مستبد به فراخوان جوانان ایران برای تبدیل روز ۲۵ بهمن به روز همبستگی با مردم منطقه قابل پیش بینی بود. رژیم که بدنبال آغاز شورش های توده ای در منطقه به تشدید سرکوب و اعدام دست زده است، تلاش کرده تا همچون گذشته با تمسخر و تحقیر جوانان ایران، چنین وانمود کند که گویا دستگاه ولایی در کنار جوانان و کارگران و زحمتکشان مصر قرار دارد، و جوانان ایران در کنار مبارک. در کنار تشدید لجن پراکنی های مقامات و دستگاه های تبلیغاتی رژیم، تشدید تهدید، سرکوب و موج وسیع بازداشت و کنترل و سانسور شبکه های اطلاع رسانی، نشان میدهند که با وجود دلقک بازی های رسانه هایی همچون کیهان و صدا و سیما، فراخوان جوانان ایران تا چه اندازه ارکان دیکتاتوری حاکم بر ایران را به لرزه درآورده است. تنها در چند روز گذشته و بدنبال سخنان وزیر کشور دولت اسلامی و روسای دستگاه امنیتی - نظامی رژیم ده ها خبرنگار بازداشت شده، دفاتر تعدادی از روزنامه ها و سایت های خبری در ایران مورد حمله قرار گرفته اند و خطوط ارتباطی بشدت کنترل و سانسور شده اند. گزارشات منتشره حاکی است که شبکه های تلفن همراه در تهران مختل شده، سرعت دست نقد لاک پشتی اینترنت در ایران کندتر شده و بسیاری از سایت های خبری سانسور شده اند. رژیم همچنین از چند روز پیش شبکه های ماهواره ای در ایران را سانسور کرده و تمام انرژی و امکانات خود را برای مختل کردن شبکه های خبری و اطلاع رسانی بکار گرفته است. دستگاه ولایی وحشت زده از تاثیر غیر قابل انکار انقلابات منطقه و گسترش شعله های انقلاب به ایران همچنین سعی کرده است تا وعده های اقتصادی را چاشنی سرنیزه و سرکوب کند. در آستانهٔ ۲۵ بهمن دولت اعلام کرده است که قسط دوم یارانه های نقدی که پیش از این قرار بود در اواسط اسفند ماه پرداخت شود تا قبل از ۲۸ بهمن به حسابها واریز خواهد شد. نظامیان حاکم بر اقتصاد ایران همچنین گفته اند که دولت سهمیه سوختی ویژه ای را تحت عنوان "سهمیه نوروزی" در نظر گرفته که افزون بر سهمیه ماهانه بنزین خودروها است.

 

تجارب انقلابات تونس و مصر نشان میدهند که مشارکت گسترده مردم در مبارزه علیه دیکتاتوری، سازش ناپذیری جنبش در برابر استبداد و استفاده از اشکال مبارزاتی و شبکه های متنوع اطلاع رسانی و سازمان دهی تا چه اندازه حیاتی است. کاملا روشن است که ایران مصر نیست و استبداد حاکم بر ایران تفاوت های معینی با دیکتاتوری های تونس و مصر دارد. بر همین اساس هوشیاری در استفاده از تاکتیک های مبارزاتی و اتکا به نقاط قوّت جنبش و هدف قرار دادن دستگاه ولایی در نقاط ضعف آن از لازمه های پیشروی جنبش ضدّ استبدادی مردم ما است. در این رابطه استفاده از شبکه های اطلاع رسانی که رژیم نمیتواند به سادگی آنرا با اختلال مواجه کند، و تبدیل کردن محلات، خیابان ها، دانشگاه ها به عرصه مبارزه، و وارد کردن ضربه های غافل گیرانه به رژیم درست در جایی که دستگاه های رژیم انتظار آنرا ندارند و قادر به بسیج نیرو از قبل برای سرکوب نیستند میتواند راه را برای تضعیف دستگاه سرکوب و به استیصال کشاندن آن فراهم کنند.

 

با اینهمه اما میتوان از تجارب مردم مصر و تونس آموخت و بسیار هم آموخت. انقلابات مصر و تونس فقط جنبش هایی برای "آگاهی بخشی" و "روشنگری" انتزاعی نبوده و نیستند. جریاناتی که "روشنگری" و "آگاهی بخشی" را در مقابل انقلاب قرار میدهند، خواسته یا ناخواسته نه تنها فراموش میکنند که جنبش های اجتماعی بدون رویارویی روشن و آشکار با تاریک اندیشی و مبارزه قاطع با تمامی مظاهر دیکتاتوری،  در بهترین حالت به یک حرکت بی مقصد، بی آینده و جریان فخر فروشانه روشنفکری بدل میشوند؛ بلکه خصلت روشنگرانه انقلابات مصر و تونس را انکار میکنند.  تجربه مصر و تونس نشان میدهد که حتی برای دستیابی به حداقل ترین درخواست ها و حداقل ترین اصلاحات در نظام سیاسی حاکم، حضور گسترده مردم، اراده  و نیروی عظیم آن ها حیاتی است. جنبشی که علیه دیکتاتوری و برای آزادی و کرامت انسانی مبارزه میکند، اگر که بخواهد شایسته چنین نامی باشد، نمیتواند به اکثریت عظیم مردم به مثابه ابزاری برای چانه زنی بین نخبگان نگاه کند.  مردم تاکسی تلفنی نیستند که بتوان هر زمانی که به آن ها احتیاج هست برای رسیدن به مقصدی خبرشان کرد، و یا انبوهی که تنها برای مجیز گویی از این یا آن جمع شان کرد .  تنها کسانی از انقلاب مثل جن از بسم الله می ترسند که از دمکراسی و به تبع آن از حکومت مردم  هراسان اند. تجربه مصر و تونس کوس رسوایی نظریه غیر دمکراتیک و ضدّ مردمی پایان عصر انقلابات و تز پایان تاریخ را به صدا درآورده است. موج انقلاب در منطقه فصل جدیدی در تاریخ معاصر است، تاریخی که لعنت شدگان زمین رقم می زنند و می سازند. بگذار تا مردم ایران از این انقلابات الهام بگیرند. بگذار که استبداد ولایی در مقابل جنبش مردم ایران برخود بلرزد.

۱۳ فوریه ۲۰۱۱ / ۲۴ بهمن ۱۳۸۹

 

 

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©