رفیق
تراب حق
شناس
همسایه
و همراه ابدی
کمونارها
رفیق
شفیق به خاک
سپرده شد. جائی که
واژگان همه
رنجیده بودند. یادت
گرامی که تمام
هم و غمت این
بود که دنیا
پر از محبت
شود و انسان زیباتر.
مراسم
خاکسپاری رفیق
تراب حق شناس
روز جمعه پنجم
فوریه راس ساعت
اعلام شده با
حضور تعداد کثیری
از یاران و رفیقان
این رفیق فقید
برگزار شد.
پس از یک
راهپیمائی
کوتاه از جلوی
درب ورودی
بسمت دیوار
کمون در پر
لاشز برای
بزرگ داشت
کارگران و
مبارزان کمون
پاریس، مجریان
مراسم با
قرائت متنی
درباره رفیق
تراب و
مبارزان کمون
پاریس و توضیح
دلبستگی و
احترام این رفیق
به راه ویاد
مبارزان کمون
دسته گلی را
به یاد مبارزان
کمون از سوی
رفیق فقید
تراب به پای دیوار
یادبود تقدیم
کردند.
پس این
از
مراسم، متنی
در بزرگداشت
مبارزان کمون
پاریس خوانده
شد، سپس راه پیمایان
بسوی مرکز اصلی
برگزاری
مراسم
خاکسپاری
روان شدند. مراسم
بعدازظهر در حدود
ساعت ١٩ در
سالن بزرگ
مجموعه آژيكا
در پاريس
يازده در
گورستان تاریخی
پر لا شز پاریس
با حضور تعداد
كثيري از رفقا
و دوستان
همرزمان رفيق
فقيد برگزار
شد، در حاليكه
سالن كاملا پر
شده بود ديگر
علاقه مندان
در بيرون محل
برگزاري
مراسم را
تعقيب
ميكردند. آنجا
در حالی که
سالن کاملا پر
شده بود و
تعداد کثیری نیز
در بیرون سالن
شاهد آغاز
مراسم بودند،
فیلمی درباره
زندگی رفیق
تراب به زبان های
گوناگون نمایش
داده شد. بعد
از خوانده شدن
متن رفقاي انديشه
و پيكار بخش
بيست دقيقه اي
از فيلم مستندي
درباره رفيق
تراب پخش شد
كه در آن رفيق
تراب به بخشي
از تجارب و
زندگي خود
اشاره ميكرد،
نسخه اصلي
فيلم كه
طولاني تر
بوده بعدا
قرار است به
طريق ديگري در
اختيار عموم
قرار بگيرد.
سپس متن پيام
خانواده رفيق
تراب از ايران
قرائت شد كه در
آن بدوري
اجباري و رنج
اين دوري
اشاره شده بود
و تشكر از
رحمات رفقائي
كه در اين چند سال
گذشته به
پرستاري از
رفيق پرداخته
بودند. سخنران
متعددی
درباره زندگی
و مبارزات
تراب به صحبت
پرداختند. در
بالاي سن
برگزاري
مراسم تصوير
بزرگ و خندان
رفيق تراب با
چفيه فلسطيني
مزين شده بود،
مراسم با ايستادان
حضار و كف زدن
براي رفيق
فقيد و تمامي
قربانيان دو
رژيم آغاز شد
وسپس فيلم
كوتاهي كه در
آن رفيق شعري
از نادر پور
را وصف حال
همه مبارزان
بود ميخواند
پخش شد، سپس
متني از سوي رفيق
بهرام از سوي
انديشه و
پيكار در
بزگداشت تراب
قرائت شد.
رفقاي
جواني كه در
چند سال گذشته
با رفيق تراب
همياري و
همكاري
داشتند به
تريبون
سخنرانان آمده
و از تجربيات
خود و با تراب
سخن گفتند، رفيقي
از نشريه
منجنيق، عسل
اخوان، نشريه
بذر و پريسا
نصر آبادي از
سخنرانان اين
بخش بودند. پس
از استراحت
كوتاهي رفقا و
نزديكان تراب
يك يك به
تريبون آمده و
خاطات و
تجربيات خود
را از زندگي
خود و مبارزات
مشترك ارئه
كردند، رفقا
ابراهيم آوخ،
فريبا،
بهرام، بهروز
عارفي، حبيب
و… از جمله
سخنرانان اين
بخش بودند،
سپس پيامهاي
همبستگي
سازمانها و
گروه ها و
تشكلهاي
سياسي و صنفي
و برخي از
افراد در
بزرگداشت
رفيق تراب
كوتاه قرائت
شد و ليست
سازمانها
خوانده شد. پيام
رفيق بهروز
معظمي رفيق و
همرزم ديرينه
رفيق فقيد
تراب كه بسيار
زيبا و روان و
رفيقانه
نگاشته شده
بود توسط رفيق
حبيب به همان
رواني و
زيبائي
خوانده شد و
مورد استقبال
شديد مستمعان
قرار گرفت. سپس
از زحمات رفيق
عزيزي كه نقش
اصلي در رسيدگي
و پرستاري
رفيق تراب را
داشت تشكر شد
كه مرد تشويق شديد
حاضران قرار
گرفت
مراسم
ساعت يازده و
اندي با شعار
رفقا به پايان
رسيد. (بخشی
از گزارش
برگرفته از
مجله هفته)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تراب
حقشناس ،
ققنوس
وارهمراه
کموناردها
ماند تا صدایش
ماندگار شود
روز
پنجم فوریه ۲۰۱۶
تراب حقشناس
را یاران و
همراهانش به
کموناردها
سپردند تا یکی
از قدیمیترین
مبارزان جنبش چپ
ایران در کنار
رفیق و همسر
مبارزش قرار
گیرد. تراب را
در آخرین سفرش
، صدها
تن از یاران و
دوستدارانش
در قبرستان
معروف پرلاشز
همراهی کردند
تا در هوای
ابری پاریس ،
جسم
تبعیدی
مبارزی را به
آتش سپارند که
عاشق زندگی
بود و ققنوس
وار بیش از
نیم قرن علیه
استبداد
وسرمایه داری
وامپریالیسم
جنگیده بود. خاکستر
داغ تراب را
رفقای قدیمی اش
در جایگاه
کموناردها
گرداندند ودر
کنار خاکستر
همسرش
پوران
بازرگان،
قرار دادند..
صبح
روز جمعه ، آخرین
وداع رفقای
نزدیک تراب در
بیمارستانی
در حومه پاریس
انجام شد. قلمی که سلاح او
برای مبارزه
علیه تاریکی
وخرافه
،استبداد
وارتجاع
،سلطه و اشغال،
سرمایه و امپریالیسم
بود در دستانش
قرار داشت. او
آرام وخاموش
،در میان
انبوهی از گل
به خوابی ابدی
رفته بود. پرستاران
و کادر درمانی
که مدتها او
را در بیمارستان
همراهی کرده
بودند ،
با حزن و اندوهی
ژرف برای وداع
آخرین با تراب
مهربان حاضر
بودند. پس از
وداع وبوسه
آخرین برگونه
هایش ، تابوت
بسته شد و
همراه با
یاران ،
خیابان هایی
را طی کرده که
سالهای تبعید
آخرین
منزلگاه او
بودند. در
مقابل
قبرستان
پرلاشز ،صدها
نفرجمع شده
بودند تا این
انسان گرم
وپرخروش را به خاک
سرد سپارند. جمعیتی
که ازکشورها و
شهرها ی
مختلف
برای وداع با
یکی از مهمترین
چهرههای
سیاسی چپ به
پاریس آمده
بودند. نسلی
از قدیمترین
تبعیدیان تا
جوانانی با رویاها
و آرزوهای
مشترک
در فضایی
سنگین از
فقدان تراب ،
سرود همبستگی
را با
کموناردهای
پاریسی فرباد
کردند تا صدای
شکستن بغضشان
سکوت سهمگین
قبرستان را به
هم ریزد
ونشانه های
تراب برای
همیشه
ماندگار ماند .
مراسم
وداع با تراب با
راهپیمایی
وداع کنندگان
در گورستان
پرلاشز تا
جایگاه کموناردها
ادامه یافت. در
آنجا تنی چند
از یارانش از
علاقه وعشق
تراب به
کموناردها
واز بخاک
خفتگان این گورستان
سخن گفتند. سپس
تابوت حقشناس
را با مشتهاِی
گره کرده و
سرود
انترناسیونال
بدرقه شد. سرودی
که برای
انترناسیونالیستی
چون تراب سرود
زندگی و
راهنمای عمل
بود.
وداع
کنندگان در
کنار دیوار
کمون
میخواندند:
«برخیز
ای داغ لعنت
خورده دنیای
فقر و بندگی/ جوشیده
خاطر ما را
برده به جنگ
مرگ و زندگی/ باید
از ریشه
براندازیم
کهنه جهان جور
و بند/ وآنگه
نوین جهانی
سازیم هیچ
بودگان هرچیز
گردند».
مراسم در یکی
از بزرگترین
سالنهای پرلاشز
ادامه یافت . سالنی
که مملو از
جمعیت بود
وبسیاری به
خاطر کمبود
فضا در بیرون
سالن گرد آمده
بودند. در
سالن ،
سخنرانیهای
پرشور و بسیار
احساسی وعاطفی
ایراد شد. نزدیکان
تراب از او
گفتند. فریبا
ثابت از
قدیمیترین
دوستان خانوادگی
تراب از اوسخن
گفت وپیام
خانواده حق شناس
را خواند. نماینده
اندیشه و
پیکار ، اورو
فلسطین ، ناصر
پاکدامن ،
داریوش آشوری
و ... از تراب
گفتند و پیامی
ازژاک بیده
فیلسوف واز بنیان
گذاران نشریه
آکتول مارکس
خوانده شد . آنان از
نامی آشنا
برای جنبش
همبستگی با خلق
فلسطین ، از
نامی آشنا در
میان گروههای
سیاسی چپ
مارکسیستی
وکارگری ، از نامی
آشنا در میان
تبعیدیان
سرفراز، از
نامی آشنا در
عرصه ادبیات و
ترجمه و
شعرسخن گفتند .
سپس
تابوت تراب
برای سوزاندن
به محل مخصوصی
برده شد.
در
این میان
فرصتی بود که
تبعیدیان
قدیمی ویاران
وهواخواهان
جنبش
آزادیخواهانه
مردم ایران
،که از کشورها
و شهرهای
مختلف آمده بودند
روایتها ی خود
را از زندگی
وحیات مردی که
دهه ها مبارزه
کرده بود باهم
در میان
گذارند.
جوانان
دوستدار حقشناس
با نسلهای
گذشته مبارزان
در تبعید در
حیاط به بحث
نشسته بودند؛
زندانیان
سیاسی سابق در
دو رژیم شاه و
جمهوری
اسلامی ،
مبارزین دهه
های ۴۰ و ۵۰ و۶۰
با جوانانی که
جنبش اعتراضی
دانشجویی ۷۸
وجنبش
اعتراضی ۸۸ را
تجربه کرده
بودند در حال
گفت و گو
بودند. آخرین
وداع با تراب
، گشوده شدن
آغوشهایی
برای بغل کردن
یارانی بود که
پس از سالها
همدیگر را
یافته بودند و
آغاز سخن ها و یادواره
ها و خاطرات
از یارانی که
ایستاده ، برخاک
شده بودند و
مبارزه ای که
اینگونه سخت و
بیرحمانه
،برف سپید گذر
زمان را
برچهره ها گذاشته
بود.
در
آنجای که آن
ققنوس آتش میزند
خود را
پس از
آنجا کجا
ققنوس بال
افشان کند در
آتشی دیگر
خوشا
مرگی دگر
با
آرزوی زایشی
دیگر
خاکستر
داغ تراب مان
را یاران
قدیمی اش ،
رفیق هفتاد
ساله اش
ابراهیم آوخ
از محل مخصوص
بیرون آورده و
در جلوی صف
طولانی وداع
کنندگان با سرود
و کف زدن تراب
را بسوی
منزلگاه یار ،
پوران
بازرگان
همراهی کردند
و در میان
اشکها و
سرودها بخاک
سرد سپردند. آنگاه
جمعیت با افشاندن
گل وقرار دادن
دسته های گل ،
دو یار عاشق
تراب و پوران
، را در کنار
کموناردها
،هدایت
،ساعدیها
وپدر فضیلت
کلامها .....گذاردند
تا شاید این
جانهای
بیقرار
اینگونه در
تبعید آرام
گیرند. شاید
او اینک
با
پوران
اینگونه شعر
شاملو را
زمزمه کند:
بیهوده
مرگ به تهدید
چشم می دراند.
ما
به حقیقت
ساعتها شهادت
نداده ایم
جز
به اینگونه
رنجها که از
عشقهای رنگین
آدمیان
به
نصیب برده ایم
چونان خاطره
ای هریک در
میان نهاده
از
نیش خنجری با
درختی
....
با
این همه از
یاد مبر - من
وتو- انسان را
رعایت کرده
ایم
در
جمعه شب
گردهمایی
یادمان تراب
در مرکز شهر پاریس
برگزار شد. در
این مراسم
فیلمهای
کوتاهی که
توسط رفقای قدیمی
تراب تهیه شده
بود به نمایش
درآمد. سخنرانانی
از اندیشه و
پیکار ، چهار
تن از جوانان
چپ و
مارکسیستی که
با تراب آشنا
بوده و در
آخرین سالها و
ماههای زندگیش
با او ملاقات
کرده وتحت
تاثیر شخصیت
انسانی تراب
قرار گرفته
بودند ،رفقای
قدیمی ابراهیم
آوخ ،بهروز
معظمی، فریبا
ثابت ، حبیب
ساعی، بهرام
قدیمی ،
بهروز عارفی
، محسن نجات
حسینی ، شیرین
مهربد و....... سخن
گفتند. پیام
خانواده
تراب،
دوستان،
سازمانها و
شخصیتهای
متعددی از
چهارگوشه
جهان از جمله
ژیلبر اشکار
نویسنده
ومحقق
فرانسوی
لبنانی ، برای
حاضران
خوانده شد. فیلمی
از زندگینامه
او برای
دوستدارانش
به نمایش
گذاشتند و به
یادش سخنها
گفتند ، از
اعتقادات
وآرمانهایش ،
از دوره تبعید
و مبارزه در
فلسطین ، از
دوره کودکی و
نوجوانیش ، از
خانواده اش و
بخصوص از مادر
فداکارش ، از
راهپیمایی
تاریخی او از
حوزه قم تا
جبهه ملی
،نهضت
آزادی،مجاهدین
،مجاهدین مارکسیست
، پیکار برای
آزادی طبقه
کارگرو دوره
سخت ووحشتناک
خاموشی پیکار
و ایستادگی یک
تنه و بی با
کانه اش
وتاسیس
وبنیانگذاری
اندیشه و
پیکار و... همه
وهمه نشانه آن
بود که او یک
مبارزحرفهای
و تمام وقت و
یک جستجوگر
حقیقت وعدالت
است. برای
همین به گواهی
دوستداران ،
هم رزمان و
یارانش تا
روزهای آخر،
زندگی خود را وقف
تحقق بخشیدن
به آرمانهایش
کرده بود. شاید
بشود یکی از
نشانه های
همین تلاش ،
جدیت و
وفاداری را در
آخرین تلاشش
چند ساعت قبل
از خاموشی اش
یافت ؛نوشته
تراب
در پنجم بهمن
ماه که به
تحریم کالاهای
اسراییلی
اختصاص داشت .
در
پایان
سازمانده گان
مراسم از
زحمات رفقایی
که در این همه
سالها در
رسیدگی و پرستاري
رفيق تراب نقش
داشتند
قدردانی
کردند و مورد
تشویق گرم و
صمیمانه
حاضران قرار
گرفتند .
بایاد
همیشه بیدار
تراب
علی
دماوندی
برگرفته
از:« سایت
سازمان راه
کارگر»