شکنجه
داروئی،
اعدام های
خاموش
زندانی
ای اوج فریاد
زندانی
ای هر دم در
یاد
(مطلع یک
سرود)
یکی از
رذیلانه ترین
و بی رحمانه
ترین شگردهای
حکومت اسلامی
برای درهم
شکستن مقاومت
زندانی،
محروم کردن
زندانی بیمار
از دارو و
درمان مؤثر و
زجرکش کردن
اوست. چنین
قساوتی در
زندان های
مخوف حکومت
اسلامی که
اراذل ولائی
در آنجاها
خدائی میکنند
نهایت رذالت و
شقاوت است. این
بیرحمی و
ددمنشی در
تمام زندان
های سرزمین
چوبه های دار،
بویژه در مورد
زندانیان
کرد، بلوچ و
عرب با شدت و
حدت بیشتری
اعمال می شود. بر
اساس خبری که
درسایت «بیدار
زنی» منتشر
شده است، «زینب
جلالیان*،
تنها زندانی
سیاسی زن
محکوم به حبس
ابد که
هفدهمین سال
حبس خود را در
زندان مرکزی
یزد میگذراند،
در چند هفته
گذشته به دلیل
«درد شدید در
ناحیه پهلوی
سمت راست» به
بهداری زندان
منتقل و پس از
معاینه توسط
پزشک عمومی،
بدون انجام
معاینات
تخصصی و درمان
قطعی به داخل
بند بازگردانده
شده است. او در
هفتههای
گذشته به دلیل
درد شدید
خواستار
انتقال خود به
مراکز درمانی
خارج از زندان
برای انجام آزمایشات
لازم در این
خصوص شده، اما
به دلیل مخالفت
وزارت
اطلاعات از
دسترسی به
خدمات درمانی
محروم است.
زینب
جلالیان در
محرومیت کامل
حق درمان بهسر
میبرد. او که
از بیماریهای
متعد قلب،
معده و روده
رنج میبرد،
سالهاست که به
بیماری ناخنک
چشم مبتلاست. ماموران
امنیتی و
نمایندگان
وزارت
اطلاعات بارها
حق مرخصی او
را در گرو
پذیرش اظهار
ندامت او
دانستند،
امری که
همواره و
تاکیدا از سوی
وی رد شده است. در
تمامی ۱۷ سال
گذشته، او
بدون حتی یک
روز مرخصی، بهصورت
پیوسته مورد
شکنجه،
بازجوییهای
مرگآور و
تبعید به بیش
از پنج زندان
در شهرهای مختلف،
محکوم شده است.
برای زینب
جلالیان، حقی
تحت عنوان «درمان
پزشکی»، «بهرهمندی
از آزمایشات
پزشکی قانونی»
و یا هر حقوق
ابتدایی،
وجود ندارد».
این در
حالی است که
طبق قوانین
کذائی نظام
ولائی نیز
زندانیان حق و
حقوقی دارند. بنا
به گفته محمد
مقیمی وکیل و
کارشناس حقوق
بشر: «طبق همه
قوانین جهانی
و حتی قوانین
جمهوری اسلامی
حفاظت از جان
همه افراد
بازداشت شده و
زندانیان با
هر جرمی به
عهده قوه
قضاییه و
سازمان
زندانهاست و
مطابق ماده ۵۰۲
و ۵۲۲ آیین
دادرسی
کیفری، اگر
حبس باعث
تشدید بیماری
فرد بشود یا
بهبود او را
به تاخیر
بیاندازد،
مقام قضایی
باید آن
زندانی را
آزاد یا او را به
مراکز درمانی
منتقل کند.»
اخیراً
هم گزارشی در
مورد وضعیت
وخیم جابر
صخراوی،
زندانی سیاسی
عرب، محبوس در
زندان شیبان
اهواز انتشار
یافته که
بسیار
تکاهنده است. جابر
ده سال از حکم
ظالمانه
دوازده سال و
نیم زندان
بدون حتی یک
روز مرخصی را
در حالی سپری کرده
است که دچار
بیماری «ام اس» است.
وی چند روز
پیش در زندان
سکته مغزی
کرده و نیمه
فلج شده است. با
اینحال
دژخیمان
حکومت اسلامی
عامدانه به او
رسیدگی نکرده
و با تعلل چند
روزه به
بیمارستان
خارج از زندان
می برند. علیرغم
تأکید پزشک
معالج مبنی بر
بستری شدن جابر
و ادامه روند
درمان در
بیمارستان،
او را دوباره
به زندان برمی
گردانند. این
خبر تقریباً
مصادف و
همزمان شد با
آزادی مشروط
دکتر صادق
زیباکلام از
زندان اوین که
گویا به سرطان
مبتلا شده است.
در پی آن هم
عکس زیباکلام
با حمید نوری
جانی در هنگام
رأی گیری سیرک
انتخاباتی
ریاست جمهوری
وایرال شد و
واکنشهایی
برانگیخت. نیاز
به تأکید نیست
که ما مخالف
بازداشت و زندانی
کردن هر فردی
به صرف بیان
عقیده هستیم. از
این رو
بازداشت و
زندانی کردن
دکتر صادق زیباکلام
را هم شدیداً
محکوم می کنیم.
اما برخورد
تبعیض آمیز
نجومی حکومت
اسلامی با دو
زندانی سیاسی (جابر
صخراوی و صادق
زیبا کلام) در
واقع ذبح
عدالت با تیغ
برّان رذالت
است و تنها از
عهده حکومت
ولائی بر می
آید. جالب است
که خود صادق
زیبا کلام در
مطلبی با عنوان
«داستان اوین
رفتنم» که در
فضای مجازی
منتشر شده،
نوشته است: «با
توجه باینکه
من قبل از
انقلاب هم
دراوین بودم،
یکی ازمتداولترین
پرسشهایی که
از من میشد
مقایسه میان
اوین قبل و
بعد ازانقلاب
بود. میگفتم
اصلا نخواهیم
که آنها را با
یکدیگرمقایسه
کنیم. مثل یک
هتل ۵ستاره با
مسافرخانه
ناصرخسرو. معذالک
زندان، زندان
است.» ایشان در
این داستان
اوین رفتن شان
که فقط دو ماه
طول کشیده – البته
حتی یک روز هم
نباید زندانی
می شد– نکته ای
را اقرار می
کند که حائز
اهمیت است. او
در بخش دیگری
از داستانش
نوشته است: «در
آن دو ماه
آنقدر زمان
کند میگذشت که
صدها بار
بساعت بزرگ
بندمان نگاه
میکردم وهنوز
روز لعنتی
تمام نشده بود.
شاید بیماریام،
شاید سن بالا
و شاید
غیرمترقبه
بودن
بازداشتم
باعث شدند که
از همان روز
اول کم آوردم
و بریدم.» جا
دارد که به
خود آقای زیبا
کلام و
امثالهم که
زندان را
تجربه کردهاند
خاطرنشان کنم
که در حال
حاضر
زندانیانی هستند
که دو دهه و
حتی یک ربع
قرن در زندان
های همین نظام
جنایتکار بدون
حتی یک روز
مرخصی با وجود
همه مصایب
توصیف ناپذیر
و بیماریهای
گوناگون
مقاومت را
زندگی می کنند.
از جمله این
یلان گردن
فراز میتوان
از: سعید
ماسوری(۱)، حمزه
سواری(۲)، غلامحسین کلبی
(۳)،
ناظم
بریهی(۴)، افشین
بایمانی(۵)، محمدعلی
عموری(۶)، سعید
شاه قلعه (۷) نام
برد.
چندی
پیش نیز«کانون
حقوق بشر
ایران» گزارشی
منتشر کرده که
در آن نام
تعدادی از زندانیان
سیاسی بیمار
زندان شیبان
اهواز فهرست شده
است که مقامات
زندان با
مخالفت
غیرقانونی با
اعزام آنها
برای درمان به
مراکز پزشکی
بیرون از زندان
عملا مرگ
خاموش آنها را
تدارک میبینند.
بر اساس این
گزارش زندانیانی
که نیاز به
درمان فوری
دارند عبارتند
از:
«ـ غلامحسين
كلبی فرزند
عبدالرضا ۶۰
ساله / حكم ابد / مجموعا
۲۴ سال در
زندان / بيماری
عفونت گوش،
مفاصل و عفونت
داخلی گوارشی/
بازداشت سال ۷۹
ـ عبدالامام
زائری
فرزند محمود ۴۸
ساله /حکم ابد / ۱۹
سال در زندان /بیماری
پروستات و
عفونت
خونریزی گوش
چپ/ بازداشت
سال ۸۴
ـ عبدالزهرا
هلیچی فرزند
خزعل ۴۱ ساله/ حکم
ابد / بازداشت
سال ۸۴ / ۱۹ سال
در زندان / بیماری
آرتروز زانو
ـ محمد
مؤمن تیماس
فرزند
عبدالرضا ۶۴
ساله/ حکم ۵
سال / ۱.۵سال در
زندان / بیماری
دیسک کمر و
دیابت
ـ جابر
صخراوی
فرزند اگحومی ۳۸
ساله /حکم ۱۲.۵
سال / ۱۰ سال در
زندان /بیماری
اماس، کبد
چرب و پارگی
ربات پای راست
/ بازداشت سال ۹۳
ـ یحیی
ناصری فرزند
منصور ۳۸ ساله/
حکم ابد / بازداشت
سال ۸۴ / ۱۹سال
در زندان / بیماری
بواسیر
ـ محمد
علی عموری
فرزند
عبدالزهرا ۴۴
ساله/ حکم ابد
و ۵ سال / ۱۴ سال
در زندان / بیماری
سینوزیت و
عفونت لثه و
دندان ، فلج
شدن انگشت
کوچک دست راست
/ بازداشت سال ۸۹
ـ سید
جابر
البوشوکه
فرزند محمد ۴۱
ساله /حکم ابد
و ۱۵ سال / ۱۴
سال در زندان / بیماری
ناخنک چشم و
نیاز به عمل جراحی
فوری / تاریخ
بازداشت سال ۸۹
ـ سید
مختار
البوشوکه
فرزند محمد ۳۸
ساله / حکم ابد
و ۵ سال / ۱۴ سال
در زندان / نیاز
به عمل جراحی
فتق / تاریخ
بازداشت سال ۸۹
ـ فارس
رماحی فرزند
محمود ۲۸ ساله
/حکم ۳۵ سال + ۱۵
سال / ۵ سال در
زندان / بیماری
مو برگشتی و
عفونت ریه / تاریخ
بازداشت سال ۹۷
ـ محمد
رضا مقدم ۳۳
ساله / حکم
اعدام / ۵ سال
در زندان/ بیماری
مو برگشتی / تاریخ
بازداشت سال ۹۷
ـ حسن
سواری فرزند
هاشم ۴۱ ساله/ حکم
۱۱ سال/ ۶ سال
در زندان / بیماری
دیابت
ـ علی
حلفی فرزند
عبدالنبی ۵۷
ساله / حکم ۳۰
سال / ۱۹ سال در
زندان / بواسیر
خونی و نیاز
به عمل زانو / تاریخ
بازداشت سال ۸۴
- علی
صیاحی فرزند
حسن ۴۶ساله/ حکم
۱۰ سال / ۴ سال
در زندان / دیابت
و بیماری قلبی
- ایوب
پرکار فرزند
منصور ۶۹ ساله/
حکم ۲۰ سال /۱۳
سال در زندان / بیماری
فتق در دو طرف
و آرتروز زانو
ـ حسین
صبحان
فرزند مطیر ۳۳
ساله / حکم ۸
سال /۳ سال در
زندان / بیماری
دیسک کمر».
عدم
رسیدگی
درمانی و
پزشکی یا
تعللهای
مکرر در
رسیدگی و
درمان یکی از
روشهای
سرکوب و حتی
قتل
سیستماتیک
زندانیان سیاسی
در زندانهای
نظام استبداد
سیاه فقاهتی
به شمار میرود.
سازمان
عفو بینالملل در گزارش
تحقیقی با
عنوان «در
اتاق انتظار
مرگ؛ مرگ در
بازداشت بر
اثر اهمال
متعمدانه در
رسیدگی پزشکی
در زندانهای
ایران»** در۱۳
آوریل ۲۰۲۲ – ۲۴
فروردین ۱۴۰۱،
به انتشار
اسنادی
پرداخته است
که نشان میدهد
مقامات زندانهای
حکومت اسلامی
با اهمال عمدی
و ممانعت از اعزام
یا تاخیر در
انتقال
اورژانسی
زندانیان به بیمارستان،
در مرگ
زندانیان نقش
داشته و یا
مسبب اصلی آن
هستند. این
گزارش تحقیقی
جزئیات مرگ ۹۲
مرد و چهار زن
را در ۱۸
استان و ۳۰
زندان در
سراسر ایران
از ژانویه ۲۰۱۰
تا زمان
انتشار گزارش
در آوریل ۲۰۲۲
که بر اثر بیتوجهی
عمدی مقامات
به وضعیت
سلامتی آنها
جان خود را از
دست دادهاند،
مستند کرده
است. این
گزارش تأکید
میکند، عدم
رسیدگی پزشکی
در زندانهایی
که جمعیت
بالایی از «اقلیتهای
تحتستم» ایران
را دارند،
بیشتر مشاهده
میشود. بر
این اساس، ۲۲
نفر از این ۹۶
زندانی، جان
خود را در
زندان ارومیه
که بیشتر شامل
زندانیان کرد
و ترک میشود،
از دست دادهاند.۱۳
مورد مرگ نیز
در زندان
مرکزی زاهدان
که اکثر زندانیان
بلوچ هستند
ثبت شده است. شصت
و چهار نفر از ۹۶
زندانی که عفو
بینالملل
گزارشهای
مربوط به آنها
را بررسی کرده
در داخل زندان
جان باختهاند.
از این میان،
بسیاری در بند
خود درگذشتهاند
که معنایش این
است آنها در
ساعات پایانی
حیات حتی تحت
مراقبتهای
اولیهی
پزشکی قرار
نگرفتهاند. تعدادی
دیگر در حالی
که در بهداریهای
زندان با
تجهیزات
ابتدایی
نگهداری میشدند
جان خود را از
دست دادند.
دیانا
الطحاوی،
معاون دفتر
خاورمیانه و
شمال آفریقای
عفو بینالملل
در این زمینه
تصریح کرد: «بیتوجهی
هراسانگیز
مقامات ایران
به جان انسانها،
زندانهای
این کشور را
به یک اتاق
مرگ برای
زندانیان
بیمار تبدیل
کرده است. جایی
که بیماریهای
قابلدرمان
به صورت غمانگیزی
کشنده میشوند.مرگهای
رخ داده در
زندان که
نتیجهی
محرومیت عمدی
از مراقبتهای
پزشکیاند،
سلب خودسرانه
حق حیات محسوب
میشوند، که
در قوانین بینالمللی
یکی از موارد
نقض شدید حقوق
بشر است. به
علاوه،
چنانچه افراد
مسئول، قصد
کشتن زندانی
را داشتهاند
و یا با درجه
قابل توجهی از
اطمینان میدانستهاند
که مرگ پیامد
بدیهی اعمال
غیرقانونی آنها
خواهد بود و
با این وجود
به رفتار خود
ادامه دادهاند،
مرگ زندانی،
اعدام
فراقضایی نیز
محسوب میشود،
که یک جرم بینالمللی
است.»
دیانا
الطحاوی
خاطرنشان شده
است: «تا زمانی
که تحقیقات
موثر، کامل،
شفاف، بیطرفانه
و مستقل برای
تعیین شرایط
منجر به مرگ زندانیان
و شناسایی
افراد دخیل در
این مرگها
انجام نشود،
سایهی مرگ بر
سر زندانیان
بیمار ایران
همچنان سنگین
خواهد بود.»
در
پایان این
نکته را هم
تأکید کنم که
حکومت خونریز
ولائی حربه
ترور
بیولوژیک
زندانیان
سیاسی را هم
به دیگر شگردهای
رذیلانه
سرکوب و قتل
سیستماتیک
خود افزوده
است. تعدادی
از زندانیان
سیاسی خیزش
شکوهمند «زن،
زندگی، آزادی»
که بازداشت و
آزاد شده
بودند قربانی
این جنایت
حکومت شده اند.
یاشار
جاوید
چهارشنبه
۲۷ تير ۱۴۰۳ / ۱۷
جولای ۲۰۲۴
پانویس
…............................................
* در مورد
زینب جلالیان به
لینک زیر
مراجعه شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)
(۱) در
مورد سعید
ماسوری به
لینک زیر
مراجعه شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)
(۲) در
مورد حمزه
سواری به
اینک زیر
مراجعه شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)
(۳) در
مورد غلامحسین
کلبی به لینک
زیر مراجعه
شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)
(۴) در
مورد ناظم
بریهی به
لینک زیر
مراجعه شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)
(۵) در
مورد افشین
بایمانی به
لینک زیر
مراجعه شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)
(۶) در
مورد محمدعلی
عموری به لینک
زیر مراجعه
شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)
(۷) در
مورد سعید شاه
قلعه به لینک
زیر مراجعه
شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)
**
Iran: In death’s waiting room: Deaths in custody following
deliberate denial of medical care in Iran’s prisons [Persian] - Amnesty
International