در حاشیه واکنش سخنگوی کمیسیون امنیت ملی رژیم به فیلم  حمله به کوی دانشگاه تهران :
 وقتی که قتل و کشتار جوانان" مطلب جدیدی" ندارد

 

گفتار سیاسی رادیو راه کارگر:
شنبه ۱۵اسفند ۱۳۸۸ -۶ مارس ۲۰۱۰

 

فیلم حمله به کوی دانشگاه تهران "مطلب جدیدی نداشت" این همه واکنشی است که کاظم جلالی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس در باره انتشار این فیلم صورت داده است. راستی هم از نظر رژیمی که قتل و شکنجه و تجاوز و صدور حکم محارب برای پرتاب سه عدد سنگ به سوی نیروهای وحشی و سرکوبگر مردم جزو امور روزمره است, حمله به کوی دانشگاه معلوم است که نمی تواند "مطلب جدید" باشد! وقتی روز روشن با ماشین از روی جوانان مردم رد می شوند و آنها را از پل به پائین پرتاب می کنند, کشتن پنج جوان در جریان حمله مغول وار گارد ویژه و بسیجی ها و لباس شخصی ها در شب چهارشنبه 24 خرداد 88 به کوی دانشگاه و زخمی و مجروح کردن گروه زیادی  از جوانان و دانشجویان و به آتش کشیدن خوابگاه چرا باید "مطلب جدید" باشد؟ وقتی رهبران مذهبی این دستگاه ظلم و جنایت با لذت سادیستی از تریبون های نماز جمعه برای بردار کشیدن جوانان بیگناه مردم ابزار شادمانی می کنند و به قوه قضاییه و رییس آن دست مریزاد می گویند؛ وقتی می گویند جنازه های جانباختگان را برای ترساندن مردم در خیابان ها و میادین ها بگردانید؛ وقتی می گویند مثل تابستان 67 زندانیان سیاسی را دسته جمعی قتل عام کنید, معلوم است که کشتن 5 دانشجو در 8 ماه قبل در حین حمله شبانه به کوی دانشگاه "مطلب جدید" تلقی نشود. این هم که خامنه ای بعد از حمله به کوی دانشگاه در سخنرانی خود, تهاجم را به افراد "ناشناس" نسبت داد و بعد در فیلمی که از سوی خود همین نیروهای سرکوب به بیرون درز کرد, معلوم شد این نه افراد ناشناس که نیروهای گارد ویژه و بسیج و لباس شخصی بودند که به کوی حمله کرده و کشتند و زدند و سوزاندند  "مطلب جدیدی" ندارد؛ مگر در جامعه ای که ولی فقیه در نقش نماینده خداست, می شود یقه او را گرفت که چرا آشکارا دروغ گفته و مزدوران حکومتش را که آدرس و مشخصات شان معلوم و آشکار است افراد "ناشناس" نامیده ؟ هر چه باشد او نماینده خداست و جلالی و وکیل الدوله های امثال او در مجلس ریزه خواران همین سفره خون آلود اند, پس معلوم است که نمی توانند کمترین واکنش انسانی به جنایات دستگاهی که خود ریزه خوار آنند داشته باشند. کار امثال کاظم جلالی و کمیسیون های تحقیق مجلس بیرون کشیدن جنایات بزرگ رژیم از کانون تمرکز افکار عمومی , خواباندن سروصدا و اعتراض عمومی به بهانه تحقیق , انداختن ماجرا به مسیر فرسایش در طول زمان, ارائه گزارش های مغلطه آمیز غیر علنی و ارائه آن به همان ضاربان و جنایتکاران و مجریان کشتار و شکنجه برای تصمیم گیری است. این همان فرایندی است که در مورد شکنجه های کهریزک طی کرده اند؛ فرایندی که در نتیجه آن شکنجه گران و متجاوزان جنسی به جای مجازات شدن ترفیع مقام گرفتند و یا بر سر جایشان نشستند و حالا دوباره چنان پر رو و قیح شده اند که از زبان  سردار رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی که خود از متهمان جنایت کهریزک است  می گویند " به کسی در زندان پیام می‌دادند که بگو به من تجاوز شده و پنجاه میلیون بگیر و اگر خجالت می‌کشی حد‌اقل بگو مرا آزار جنسی داده‌اند." سردار رادان و جنایتکارانی مثل او خیالشان جمع است که در دستگاه ولایی هرگز آنها را به خاطر جنایات شان به محاکمه نخواهند کشید؛ آنها می دانند که امثال کاظم جلالی نه نماینده های مردم که یک مشت وکیل الدوله زبان بسته  و خودفروخته اند و از این کبریت های بی خطر جرقه ای حتی به خرمن جنایت و تجاوزشان نخواهد رسید.

مردم ایران اما پرونده های جنایت این حکومت و دستگاههای آن را فراموش نمی کنند. غبار زمان نخواهد توانست بر چهره جنایت رنگ فراموشی بنشاند. آن روز خواهد رسید که ایادی و مجریان و کارگزاران این دستگاه زور و جنایت  به خاطر اعمال ننگین شان در پیشگاه مردم ایران پاسخگو باشند.