اهمیت حیاتی همسویی گسترده مبارزاتی علیه سرکوب, شکنجه و اعدام

 

گفتار سیاسی رادیو راه کارگر:
پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۸ - ۴ مارس۲۰۱۰

 

موج پیگیرد و بازداشت, زندان, شکنجه و سرکوب بلاوقفه ادامه دارد. از فعالین حقوق بشر و هنرمند تا فعالین کارگری و زنان و جوانان گروه گروه با یورش ماموران امنیتی بازداشت و به زیر شکنجه برده می شوند, فشار بر فعالین کارگری به طرز محسوسی در هفته های اخیر افزایش یافته است؛ خبر از مرگ جوانان در زیر شکنجه های وحشیانه در زندان ها می رسد. زندان ها که با بازداشت های گسترده آستانه 22 بهمن پر شده بود با بازجویی و تهیه پرونده و اعمال کنترل وضعیت امنیتی و تهدید و فشار  تعدادی از زندانیان و خلاصی موقت آنان دوباره و بلافاصله با بازداشتی های جدید پر شده است. ادامه سرکوب گسترده نشان می دهد که

 اولا: رژیم ولایت مطلقه علیرغم لاف و گزاف های توخالی رسانه های تبلیغاتی اش هنوز به شدت از جنبش توده ای وحشت دارد؛ از آینده خویش بیمناک است, ترس از انفجار دوباره اعتراضات توده ای خواب و آرامش کودتاچیان را گرفته و دستگیری ها را راهی برای خالی کردن جنبش اعتراضی از فعالین سازمانگر و از هم پاشاندن شبکه های اعتراضی می دانند. فعالین جنبش های دانشجویی, کارگری, زنان, جوانان را بازداشت می کتند تا از این طریق مبارزه سازمان یافته و هدفمند را هر چه بیشتر ناممکن کنند.

ثانیا: همین بازداشت ها که طیف های مختلف سیاسی و فکری و کنشگران و سازمانگران جنبش های مختلف اعتراضی  را دربرمی گیرد, جای تردیدی باقی نمی گذارد که مقابله با سرکوب, پیگرد, اعدام, شکنجه می تواند و باید بدون ملاحظات فرقه ای و حزبی و گروهی, مبنای واقعی یک همسویی گسترده مبارزاتی  میان مجموعه نیروهای جنبش ضد دیکتاتوری در وضعیت حاضر قرار بگیرد. این همسویی به تقویت وفاق عمومی در پیکار ضد دیکتاتوری کمک می کند و امکان می دهد که تنوع نظر و تفاوت راهکارها در زمینه های دیگر در درون مجموعه طیف اردوی ضد دیکتاتوری در وضعیت کنونی که در جای خود طبیعی و اجتناب ناپذیر است به تضعیف  وفاق عمومی در مبارزه علیه استبداد نیانجامد.

ثالثا: اکنون جنبش اعتراضی در داخل کشور پس از هشت ماه رویارویی با رژیم اعدام و شکنجه در مرحله گسترش شکل های مبارزه و تقویت اعتراضات سراسری در مراسم ها با رویارویی های موضعی و پراکنده  و نامتمرکز قرار دارد و به  همین منظور نیازمند  فرصت و زمان برای انطباق خود با توازن قوای موجود و کاربست راهکارهای تلفیقی نوین است. این فرصت و زمان نمی تواند تنها در خدمت دستگاه سرکوب برای تجدید سازماندهی خود و برنامه ریزی برای هجوم بیشتر و وارد ساختن ضربات کاری تر بر فعالین جنبش اعتراضی قرار بگیرد. و برای این که چنین نشود, حمایت هر چه گسترده تر ایرانیان خارج از کشور از مبارزه مردم از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده است. اگر سرکوب شدید و نفس گیر در داخل کشور محدودیت های اجتناب ناپذیری بر سر راه نمایش و تبلور رزم جویانه اراده عمومی مجموعه نیروهای طیف ضد دیکتاتوری در همسویی در دفاع از همه قربانیان سرکوب و شکنجه و اعدام در لحظات دشوار کنونی فراهم می آورد, در خارج از کشور که خطر سرکوب و شکنجه و اعدام وجود ندارد, می توان و باید با گسترش اعتراضات به پشتیبانی موثر از مبارزه مردم ایران پرداخت.