۳۱ سال پس از انقلاب بهمن: از بت شکنی تا ساختار شکنی گفتار
سیاسی رادیو
راه کارگر: سالگرد انقلاب عظیم ۵۷، و همانگونه که انتظار میرفت، برگ زرین دیگری شد در تاریخ جنبش ضد استبدادی مردم ایران. خیابانهای تهران، مشهد، شیراز، اهواز، تبریز و دیگر شهرهای ایران شاهد نبرد شجاعانه مردم با دولت کودتا بودند. نبردی که ۸ ماه پیش آغاز شد. نبردی که همچنان ادامه دارد. در ۲۲ بهمن، مردم ایران با حضور خود، با شعارهای ساختار شکنانه خود، و با جسارت تمام مشت محکمی دیگر بر پیکر لرزان دستگاه ولایت فقیه وارد آوردند. اهمیت حرکات اعتراضی مردم در شهرهای مختلف روشن تر خواهد شد اگر به چند نکته توجّه کنیم: اولا، از کودتای خرداد ماه به این طرف بیش از صد نفر اعدام شده اند، هزاران نفر دستگیر و شکنجه شده و رژیم با اتکا به وحشیانه ترین اشکال سعی کرده تا مخالفین، و نزدیکان و خانوادههای آنان را تحقیر و سرکوب کند. ثانیا، در این ۸ ماه، بیش از ده روزنامه ممنوع شده، صدها رسانه مجازی فیلتر و سانسور شده، کودتاگران ایران را به بزگترین زندان برای خبرنگاران در دنیا تبدیل کرده، و صدها خبرنگار و فعال اینترنتی را تبعید کرده اند. ثالثا، دستگاه ولایت فقیه تمام دستگاه تبلیغی و لجن پراکنی و نیروهای مسلح خود را برای سرکوب و در هم شکستن اراده مردم ایران بسیج کرده است. دوام، تعمیق و گسترش جنبش ضد استبدادی مردم در ۸ ماه گذشته، اما حاکی از شکست و استیصال کودتا گران است. تداوم این جنبش به نوبه خود و به تنهایی دستاورد عظیمی است، دستاوردی که در سالگرد انقلاب بهمن در معرض دید جهانیان قرار گرفت. حرکات مردمی در ۲۲ بهمن اما در عین حال ظرفیت انفجاری و عظیم، و توان اراده جمعی لگدمال شدگان و تشنگان آزادی و عدالت را به نمایش گذشت. نباید فراموش کرد که کودتا گران از مدتها قبل میدانستند که ۲۲ بهمن به صحنه دیگری از قدرت نمایی مردم تبدیل خواهد شد. نباید فراموش کرد که کودتاگران از مدتها قبل و به منظور جلوگیری از حضور مردم در خیابانها به سرکوب هر چه وحشیانه تر، دستگیری هر چه وسیعتر و اعدام هر چه بیشتر اقدام کرده بودند. نباید فراموش کرد که دستگاه ولی فقیه نه تنها تلاش کرده بود تا شبکههای خبر رسانی مستقل و معترض را سانسور کند، بلکه از طریق رسانههای دولتی و مزدور، و پیامک و تریبونهای رسمی به تهدید و پخش اکاذیب پرداخته بود. نباید فراموش کرد که ولی فقیه قصد داشت تا روز ۲۲ بهمن را به روز بیعت با دستگاه شکنجه و اعدام تبدیل کند. نباید فراموش کرد که بلند گوهای تازه وارد شده از سوی کودتا گران در خیابانهای تهران نصب شده بودند تا از این طریق فریاد داد خواهانه مردم را خفه کنند. نباید فراموش کرد که دولت با اتکا به تهدید، صدقه، و ساندیس و کیک، تلاش کرده بود تا خیابانهای تهران را به صحنه نمایش وفاداری با ولی فقیه تبدیل کند. نباید فراموش کرد که میدان آزادی تهران در محاصره نیررهای نظامی بود، و خبرنگاران خارجی مستقیم به آنجا برده شدند تا نه از حرکات مردم بلکه از چرندیات احمدینژاد گزارش تهیه کنند. نباید فراموش کرد که علیرغم این همه تدارک، رژیم همچنان نگران انعکاس جهانی اعتراضات مردم بود و به همین دلیل احمدینژاد تلاش کرد تا با `هسته ای` اعلام کردن ایران این موضوع را در صدر اخبار جهانی قرار دهد. نباید فراموش کرد که دستگاه ولی فقیه تمام نیروهای خود را بسیج کرده بود و عملا یک حکومت نظامی اعلام کرده بود. با اینهمه نه تنها تهران، بلکه شهرهای دیگر کشور شاهد قدرت نمایی جسورانه مردم بود. با اینهمه صدای اعتراض مردم ایران بلندترین و رساترین صدا بود. با اینهمه اعتراضات مردم و نه فرمایشات احمدینژاد و ولی فقیه در صدر اخبار رسانههای خارجی قرار گرفت. مردم ایران نه تنها بیعت نکردند بلکه همچنان شعارهای ساختار شکنانه سر دادند. در این نبرد نابرابر سیاست ارعاب، و سلاحهای گرم، خود روهای نظامی، گاز اشک آور، و نیروهای مسلح رژیم همچنان کار ساز نشد. در این روز و در شرایطی که رژیم بخش قابل توجّهی از نیروی خود را در تهران متمرکز کرده بود، جنبش اعتراضی مردم در اهواز، اصفهان، مشهد، شیراز و شهرهای دیگر دست به تعرض زدند. در این روز مردان و زنان بیشماری به تجارب مبارزاتی خود افزودند. فریادهای شجاعانه مردم چنان رسا بود که حتی سیمای ولی فقیه نیز ناچار شد تا بخشی از گزارشات مراسم فرمایشی دولت را بی صدا پخش کند. صدای مرگ بر دیکتاتور، حتی در گزارش سیمای جمهوری اسلامی نیز به گوش رسید. ۲۲ بهمن نه روزی برای بیعت با شکنجه، تجاوز و اعدام، که قدمی استوار در جهت گشودن هر چه بیشتر خلاقیتهای جنبش توده ای و پیشرفت و گسترش آن بود. در این روز که جنبش ضد استبدادی مردم مجیز آزادی را گفت، جهان مجیز جنبش مردم ایران را گفت.
|