شکست
و ناکامی
دستگاه ولایی
در آستانه ۲۲ بهمن
گفتار
سیاسی رادیو
راه کارگر چهارشنبه
۱۴بهمن ۱۳۸۸
و ۳ فوریه ۲۰۱۰ پس
از اعتراضات
مردمی در
عاشورا, تسلیم
و توبه "خواص"
در "بالا" و
سرکوب
شدید و
ارعاب مردم
در "پائین" دو
محور اصلی سیاست
دستگاه ولایی
برای مقابله
با جنبش ضد دیکتاتوری
و چلوگیری از
تکرار حرکت
اعتراضی
درخشان
عاشورا در 22
بهمن بود.
دستگاه ولایی
در این هر دو
محور با
ناکامی
روبرو شده
است. و نه فقط این:
چرخشی آشکار
در شکل
برخورد دولت
های غربی
نسبت به
دستگاه
حاکمه در ایران,
درجه فشار
خارجی را نیز
بر کودتاچیان
افزایش داده
است. دستگاه
ولایی که تسلیم
مطلق توام با
مجازات را در
برابر "خواص"
ناراضی
گذاشته بود,
به جای تسلیم
طلبی, عملا
فاصله گیری بیشتر
آنان را سبب
شد. تاکیدات
بعدی کروبی
بر عدم پذیرش
مشروعیت
دولت,
انتقادات جدید
خاتمی, گفتگوی
موسوی با سایت
کلمه که در آن
بر مواضع خود
با صراحت بیشتری
تاکید کرد,
واکنش تهدید
آمیز
رفسنجانی به
انتقادات آیت
الله یزدی ,
ادامه
مخالفت با سیاست
های خامنه ای
و
کارگزارانش
در میان آیت
الله های
سرشناس حوزه
های علمیه,
محکومیت صریح
اعدام های اخیر
و فراخوان
مستقیم به
شرکت در
مراسم 22 بهمن
از سوی موسوی
و کروبی برخی
از نمونه های
تشدید فاصله
گیری "خواص"
ناراضی از
دستگاه ولایت
فقیه است. تا
جایی که به
"پائین" هم
مربوط است,
اعدام دو
زندانی سیاسی
به بهانه
دروغین شرکت
در اعتراضات
عاشورا و تاکید
بر اعدام 9 نفر
دیگر به
اتهام
محاربه از سوی
قوه قضاییه,
نه تنها منجر
به خانه نشینی
مردم از سر
ترس نشد, که
زندان اوین
را به محل
اجتماع
پرشور
خانواده های
زندانیان سیاسی
و اعتراضات
خانواده ها
تبدیل کرد. از
جهت سوم اگر
چه بن بست
مجدد
مذاکرات ایران
با گروه پنح
باضافه یک بر
سر غنی سازی
اورانیوم
بهانه رویکرد
سخت گیرانه
جدید و تاکید
بر تشدید تحریم
اقتصادی ایران
از سوی آمریکا
و شرکایش در
اتحادیه
اروپاست, اما
این تغییر بی
تردید با ارزیابی
نسبت به موقعیت
هیات حاکمه
در ایران
وظرفیت های
جنبش ضد دیکتاتوری
بی ارتباط نیست.
بوی الرحمن
نظام ولایی
به مشام شان
خورده و صدای
شکستن
استخوان های
این نظام را می
شنوند. افزایش
فشار بین
المللی,ناکامی
در شکاف
اندازی در
صفوف جنبش
اعتراضی,
وناکارایی سیاست
ارعاب در شرایطی
که دستگاه
ولایی جایی
برای عقب نشینی
ندارد, شانس
بقای این
دستگاه را به
بهره برداری
بازهم وسیع
تر و گسترده
تر از سرکوب و
سرنیزه
مشروط کرده
است. صف آرایی
جنبش اعتراضی
در برابر دیکتاتوری
در آستانه 22
بهمن در چنین
شرایطی است
که صورت می گیرد.
اکنون هر
گونه پیشروی
جنبش اعتراضی
به درهم
شکستن قدرت
سرکوب رژیم
مشروط شده
است. قدرت
سرکوب رژیم
را با حفظ
همسویی عمومی
در مبارزه علیه
دیکتاتوری,
گسترش دامنه
جنبش اعتراضی
و رویکرد به
شکل های
مختلف
اعتراض و
نافرمانی که
با توانایی و
ظرفیت های
بالفعل بخش
های هر چه بیشتری
از مردم عاصی
و معترض
سازگاری
داشته باشد,
همچنین
اتخاد
راهکارهایی
که به واگرایی
در صفوف نیروهای
مسلح و نظامیان
انجامیده, لایه
های پائینی
را از
فرماندهان
فاسد, جنایتکار
و قاچاقچی
جدا سازد, می
توان درهم
شکست. گسترش
دامنه جنبش
اعتراضی در عین
حال مستلزم
طرح روشن
شعارها و
مطالبات لایه
های تهیدست و
محروم جامعه
است؛ زیرا
درست همین لایه
های زحمتکش و
محروم هستند
که همراه با کارگران
اکثریت عظیم
جامعه را تشکیل
می دهند و بیشترین
فشار ناشی از
فلاکت
اقتصادی را
تحمل می کنند,
و حضور
فعالانه و
مستقل آنها
در عرصه مبارزه
می تواند کمر
دیکتاتوری
را بشکند و
قدرت سرنیزه
اش را خنثی
کند. در جامعه
ای که فقر و
سرکوب بیرحمانه
سیاسی, دست در
دست هم پیش می
تازند و حق
کار و نان با
حق بیان و
تجمع و آزادی
عقیده و
وجدان درهم
آمیخته است,
مبارزه برای
آزادی نمی
تواند بدون
مبارزه برای
عدالت
اجتماعی رهایی
واقعی به
ارمغان آورد.
برآمد جنبش
مستقل
مطالباتی, بی
تردید عاملی
است در حضور
گسترده تر
کارگران و
زحمتکشان در
صفوف پیکار
ضد دیکتاتوری
و گسترش
دامنه جنبش
اعتراضی در
اعماق؛ حضوری
که آغاز پایان
کار استبداد
است.
|