۲۲بهمن،
فرود بهمنی
دیگر بر سر
دیکتاتوری
گفتارسیاسی
رادیو راه
کارگر چهارشنبه
۳۰ دی ماه ۱۳۸۸-
۲۰ ژانویه ۲۰۱۰ فرصتی
بیشتر از 12 روز
به ده روزه
آغاز جشن ها و
مراسم مربوط با
سالگرد
انقلاب بهمن
باقی نمانده
است. این
روزها پرسشی
مطرح است: آیا جنبش
اعتراضی, 22
بهمن را نیز
چون بهمنی
خواهد ساخت
که بر سر دیکتاتوری
فرود آید و راهی
را که از قدس تا
عاشورا
پیمود ادامه
خواهد داد؟
این پرسش نه از
آن رو مطرح
است که گویا
شبکه های
مختلف سازماندهی
اعتراضات
مردمی از هم
اکنون به کار
تبلیغ,
فراخوان, و
روشنگری در
باره حضور اعتراضی
رو نکرده
اند؛ می توان
دید که کرده
اند و تقریبا
به شکل
روزانه حجم
تبلیغات و
فراخوان ها
انبوه تر و
مخاطبین آن
بیشتر می شود.
حساسیت پرسش
از دو جا ریشه
می گیرد : نخست
این که مجموعه
مراسم دهه
فجر می تواند
یک معیار
عینی برای
سنجش
تاثیرات
واقعی حاصل
از شفاف تر
شدن تفاوت ها
و گرایش های
موجود در
درون مجموعه
جنبش
اعتراضی به دست دهد
و دوم این که
برآوردی
مقرون به
واقعیت نسبت
به ثاثیرات
حاصل از
فشارهای
رژیم در
پراکنده
کردن جنبش اعتراضی
ارائه نماید.
فشارهای
رژیم روشن
است: دستگیری
های گسترده,
صدور احکام
پی در پی اعدام,
برپایی
دادگاههای
اسرای جنبش
اعتراضی و
محاکمه آنان
به اتهام
"محاربه" به
قصد ایجاد جو
رعب و وحشت و
بالاخره
فشار شدید
برای پیاده
کردن هر چه
سریع تر
"خواصی
که تاثیرگذاری
بالا دارند",
از واگن های
آخر قطار
بلند جنبش
اعتراضی. و
ناگفته
البته نماند
که عبارت"خواصی که
تاثیرگذاری
بالا دارند", از
تاکیدات
خامنه ای در سخنان روز
دوشنبه هفته
اخیرش در
دیدار با
مسوولان شورای
هماهنگی
ستاد
تبلیغات
اسلامی بوده
است. در چنین
شرایطی
چگونگی حضور
جنبش
اعتراضی در مجموعه
مراسم ده
روزه سالگرد
انقلاب, مهم
است. این
حضور
اگر نخواهد
در عمل به نقطه عطفی
در پراکندگی
معترضان و
بویژه
اختلاف و
کشمکش میان
ساختارشکنان
و اصلاح
گرایان
تبدیل گردد, و
برعکس بخواهد
به نقطه عطفی
تبدیل شود که
بلوغ جنبش ضد
دیکتاتوری
را
بازتاباند
تردیدی وجود
ندارد که هر
شکل و هر سطح
از اعتراض و
یا نافرمانی
با هر میزان
از آمادگی
مردم
در پرداخت
هزینه علیه
دیکتاتوری
که بتواند به
این یا آن
درجه به
تضعیف
دیکتاتوری
بیانجامد می
باید مغتنم شمرده
شود. چنین
چیزی مقدور
نیست مگر این
که تفاوت های
آشکار و
انکارناپذیر
گرایش های درونی
جنبش
اعتراضی به
فرصت هایی
خلاقانه
برای همپوشانی
سطوح و
رویکردهای
مختلف
اعتراضی
تبدیل شود و
نه به وسایلی
برای تفرقه
افکنی و درهم
شکسته شدن
همبستگی در
عمل. آن
کارگران
شرکت برق که
حتی در لحظات
اوج جنبش
انقلابی و
قیام 22 بهمن 57,
برق مراکز
حساس دولتی را
قطع می کردند,
اگر چه در
خیابان در
برابر گلوله
نایستادند ,
اما کارشان
برای پیروزی
مردم بسیار
اهمیت داشت.
در واقع به
جای پیش
داوری های مخرب
در باره
میزان اهمیت
شکل های ساده
تر و کم هزینه
اعتراضات و
تاکیدات یک
جانبه و
افراطی بر
شکل هایی از
اعتراض که
بنا به
طبیعتش نمی
تواند به
سادگی توده
ای شود, به
کارگیری
استعدادها,
ظرفیت ها و
خلاقیت های
مردم در زمینه
جستجوی آن
دسته از شکل
های اعتراض
اهمیت حیاتی
دارد
که بتواند
به شکل
بلافصل به توده
ای تر شدن
جنبش
اعتراضی کمک
کند. فراموش
نباید کرد که
تنها جنبش
اعتراضی
نیست که وارد
ساختن ضربه
ای تازه بر
پیکر رژیم
دیکتاتوری در
مراسم ده
روزه مربوط
به سالگرد
انقلاب بهمن
را انتظار می
کشد, و
کنشگرانش
اکنون به
تبلیغ آن
مشغول اند, دستگاه
ولایت فقیه و
نیروهای
امنیتی اش هم مترصند
تا نتایج موج
سرکوب و
اعدام و
ارعاب پس از
عاشورا را
جمع بندی
کنند. جنبش
اعتراضی
الزامی
ندارد که
همیشه زمین
بازی رژیم را
انتخاب کند و
یا فقط
توپ
کودتاچیان
را به زمین
آنها
بازگرداند,
اما الزام
دارد که در
مجموع
پیشروی کند؛
و قوی تر و
توده ای تر
شود.
دستگاه
ولایی در
کمین نشسته
است و با
مشاهده کوچک
ترین نشانه
های سستی و
ضعف در جنبش
اعتراضی بی
تردید به
هیچکس رحم
نخواهد کرد. می توان
خلاصه کرد: 22
بهمن در
صورتی فرازی
نوین و
امتداد
شایسته
اعتراضات
مردم از قدس
تا عاشوراست
که تنوع شکل
ها و سطوح
مبارزه ,
رنگارنگی
شعارها و
مطالبات با اتحاد
عمل و همبستگی
در کوبیدن
سنگراصلی
خصم حاکم ,
یعنی ولایت
فقیه درهم
آمیزد. |