Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۵ مهر ۱۴۰۳ برابر با  ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۵ مهر ۱۴۰۳  برابر با ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴

 

دومین سالگرد جمعه خونین زاهدان را  نباید فراموش کرد

 

ایوب حسین بر(هوشنگ نورائی)

 

در روز جمعه ۸ مهر  سال ۱۴۰۱ زاهدان خونین شد . این کشتار وحشتناک را که مشکل است بتوان یک نسل کشی بحساب نیاورد،  باید از  چند بُعد دید و تحلیل کرد. از نظر کمی  این خونین ترین و فشرده ترین  جنایتی بود که رژیم جمهوری اسلامی در دوران جنبش «زن، زندگی، آزادی» مرتکب شد.  تنها در ظرف چند ساعت و در همان روز بیش از صد نفر کشته و چند صد نفر زخمی و متعاقب آن بسیاری دستگیر، شکنجه و زندانی  و حتی بعضی  مورد  تجاوز جنسی قرار گرفتند.  این جنایت نمی توانست   تنها به  یک بُعد کمی محدود شود و  سوال های  مهمی را بدنبال نیاورد. چرا در زاهدان چنین سرکوب وحشتناکی صورت گرفت؟ و چرا جنابت مشابهی  دو هفته بعد در خاش رخ داد؟  البته در کنار سوال های متعدد دیگر  مرتبط  با  بی تفاوتی نسبت به تجاوز به  ماهو دختر  خردسال بوسیله کوچکزائی،  حجم بی حساب اعدام ها ازاین منطقه،   کشتار سوختبران، توسعه نیافتگی منطقه نسبت به مناطق دیگر و نیز تبعیضات گسترده شغلی و مذهبی ـ فرهنگی، نیاز به گرفتن پاسخ به  این سوال ها  را  دو چندان کرده بود. این شکاف بین دولت  و ملت در سراسر ایران عمیق بود ولی در  اینجاـ در حیطه زندگی یک قوم/ملت (باصطلاح دیگر زیر ملت)  شکلی مضاعف به خود گرفته بود. در شرایطی که وجود داشت و تکیه بر ابزارهایی که  در دسترس بود، زاهدان یک  پاسخ عملی به این سوال  داد و پاسخ آن هم  در چنان شرایطی جدی بود:  ساختار قدرت باید تغییر کند،  تبعیض و تمرکز گرائی سیاسی مفرط  متوقف شوند و عدالت اجرا شود. با وجود این پاسخ زاهدان  با عوامل صرفا درون زا و حاشیه ای  قابل توضیح نبوده و نیست.

چنین  انفجاری در زاهدان به هیچ وجه غیر قابل انتظار نبود. زاهدان  در شعار ها و خواست ها  به همان میدان نبردی وارد شد که در سراسر ایران  آغاز شده بود.  قبل از جمعه خونین  در همه جا با کنجکاوی اخبار و گزارشات سراسری  ایران  دنبال می شد ( حتی  نگرانی های هشدار گونه  مولوی عبدالحمید  از زمان مرگ مهسا شروع شده بود ودر خطبه ها هم بیان می شد )  و انرژی و نیروی بسیاری از جوانان را  آزاد و به حرکت درآورده بود. البته  واقعه دردناک تجاوز به ماهو در همان زمان رخ داد و شاید به صورت یک جرقه محلی عمل کرد ولی پایه های اساسی و گسترده و  دوام دار  جمعه ها کاملا  محلی   و صرفا به واقعه ماهو محدود  نبود.  از این جهت خیزش زاهدان  به مثابه جزئی از جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» بود.  اما خصوصیات ویژه ای هم داشت. 

آن چه حرکت زاهدان را متمایز می کرد خصلت های مسلک گونگی و  تا حدود زیادی متکی به نهاد ها و رهبری مذهبی بود. البته نگرش  مذهبی اغلب چندان توافقی با حرکت مدنی ـ سیاسی ندارد و از ان جهت بخشی از رهبران مذهبی به رهبری مولوی عبدالحمید  تحت  فشار  جمعیت معترض بعد از جمعه خونین  با هراس و تزلزل ناگزیر شدند به میدان بیایند تا هم حرکت را کنترل کنند و هم اعتبار خود را از دست ندهند.  خصلت مسلک گونگی که با مقدس سازی این شیوه حرکت و نهادها و شخصیت های درگیر همراه بود گسترش و تعمیق حرکت مدنی را کند و محدود می کرد. هرچند وارد شدن به اعتراضات مدنی ـ سیاسی گسترده در این استان و اساسا زاهدان یک نو آوری و یک دستاورد بزرگ اجتماعی بود.  و دستاورد  تجربی این جنبش هنوز در آنجا نمرده است و از میان نخواهد رفت. ولی  بسیاری حتی همان نهادها ی دینی  مثل نهاد  مکی و رهبرانش   سعی می کنند با دید  "تسلیم شو و فراموش کن" و بعضی هم با از کار انداختن شیوه های مدنی اعتراضات مستقل و یا خالص گرائی قومی تلاش می کنند آن را کم اعتبار کنند..

اما مسلک گونگی مذهبی و کنترل ویژه غیر رسمی و اعلام نشده بدین معنی بود  که کارگردانان نیروهای امنیتی رژیم و بخشی از دلالان محلی  قدرتمند و صاحب ثروت   و در همان حال متنفذ در دستگاه حفاظتی نهاد مکی که  رابطه نزدیکی با مولوی داشتند حرکات جمعه را تحت قواعد خاص و اعلام نشده ای هدایت می کردند تا  سازمان و رهبری به همین صورت،  شکل عادی به خود بگیرد و  به آسانی قابل پیش بینی  و تحت کنترل قرار بگیرد . همه فضای ورود به مسجد و سپس خروج از آن  تا پایان صف راهپیمائی در کنترل می ماند و مولوی عبدالحمید  این شیوه کنترل را هم در یک توافق ضمنی و  اعلام نشده  پذیرفته و حتی تبلیغ می کرد ولی به شدت با  ساختار شکنی که  جمعیت  معترض بیان می کرد مخالفت می نمود.

 این شیوه کنترل  ساختار معینی به اعتراضات داد که امکان سازماندهی مستقل و گسترش آگاهی را  ماورای این دستگاه مذهبی محدود کرد. در همان حال  اجازه نمی داد زنان وارد اعتراضات خیابانی شوند و چند مورد هم که با کنترل و هدایت مقامات مکی صورت گرفت در جهتی نرفت که مسائل اساسی زنان به صورت جدی  مطرح شود. البته موج عظیم جنبش مهسا از موانع سنتی و مذهبی عبور می کرد و به مدارس و خانه ها می رسید. بسیاری از دختران و زنان جوانتر به جنبش مهسا پیوسته بودند و در ارتباط با دوستان خود،  خود را حد اقل  به صورت مجازی سازمان دادند و بسیاری هم  علیه سنت های محدود کننده مرد سالارانه در سنت های خانوادگی می شوریدند. ولی در حرکات اعتراضی خود نتوانستند به شیوه ای که زنان در مرکز و یا کردستان عمل کردند، به تصرف فضای عمومی  بپردازند.

این شیوه سازماندهی تداوم  اعتراض مردانه  را بیشتر کرد ولی در همان حال آن را تا حدودی منزوی و در خود نگه می داشت و بطور چشمگیری مسالمت آمیز بود  ولی تلاش زیادی برای تشویق و جذب مردم غیر سنی و غیر بلوچ به همراه نداشت.

از شواهد نا کامل از  دستگیر شدگان  و جانباختگان  هم دیده می شود که اکثریت عظیم آسیب دیدگان از اقشار فرو دست  و از محله های  فقیر زاهدان بودند و این تاکیدی نسبی بر خصلت طبقاتی حرکت  زاهدان بود. مشارکت قشر متوسط محدود بود و جائی هم که افرادی از این قشر  از این حرکات با لکنت سخن می گفتند خود را در پشت مولوی عبدالحمید پنهان می کردند و به ندرت نشانی از استقلال سازمانی و  عملی از آنها دیده شد و از همین رو با افت جنبش  با ترس و نگرانی بدنبال چتر حمایتی از درون سیستم  برآمدند  و در واقعیت امر در مرحله دیگر خود را قربانی کردند. عدم حضور فعال این قشر  بویژه در سطح روشنفکری آن،  از عوامل موثر کندی و تعمیق جنبش مدنی سکولار بود.   

اکنون چه باید کرد؟

پاسخ ساده و اولیه همان است که بسیاری از فعالان هنوز مطرح می کنند؛ "نه می بخشیم نه فراموش می کنیم".  جنایتکاران و مجرمان  را تنها دادگاه های عادلانه مردمی می توانند ببخشند و یا مجازات کنند ولی آنها را بدون محاکمه نمی بخشند.  آنهائی که برای عدالت و ارزش های انسانی و دموکراتیک مبارزه کرده و جان خود را از دست داده اند،  نباید فراموش  شوند. ادامه حرکت آنها با فراموش کردن امکان ندارد . بخشیدن و  فراموش کردن در چنین شرایطی شعار همان مجرمانی است که قدرت را به درجات  متفاوت در دست داشته و یا از رانت های حکومتی بهره مند بوده اند و یا اکنون هم  آنهائی که از زاویه  ترس و یا  فرصت طلبی  بدنبال آنند که در قدرت موجود سهم ناچیزی  داشته باشند و یا مورد غضب قرار نگیرند. و بنظر می آید این استراتژی دولت پزشکیان نیز باشد که حتی اسم میرحسین موسوی را "آن یکی دیگه" می گذارد

فریاد زدن نام های قربانیان ( ژینا، نیکا، خدانور، پیرفلک،  محسن شکاری  و همه جانباختگان دیگر) و اعلامیه  و پوسترها در بزرگداشت این جانباختگان  و ارزش هائی که آنها بدنبال آن بودند، منجمله الغای کامل حکم اعدام و آزادی همه زندانیان سیاسی و در یک کلام ارزش هائی که  به «زن، زندگی، آزادی» خلاصه می شد، به معنی مبارزه با این سیستم و گرامی داشت خاطره همه آنهاست

ضرورت این گرامی داشت در شرایطی صورت می گیرد که جنایتکاران استانی هم  هنوز  بدون کمترین بازخواستی قدرت را در دست دارند ولی سراسر استان در وضعیت بسیار بحرانی است و ابعاد گوناگون ناامنی ( اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اداری و بهداست و درمان) بهم گره خورده و منطقه را در آستانه فروپاشی همه جانبه اجتماعی قرار داده است.

  تبلور این  اوضاع به شدت نابسامان را می توان در  افزایش گسترده در گیری ها و قتل ها از جانب نیروهای امنیتی  و باندهای تبهکار و یا انتفام گیری های خاندانی ، دزدی ها  و راهزنی ها، کمبود  و اختلال در نیازهای اولیه و منجمله آب و برق و  مواد سوختی، تصادفات بسیار زیاد و پرتلفات جاده ای،  عدم پرداخت و یا تعویق حقوق و مزد کارکنان خدمات ضروری، انباشت شدن زباله ها و  و جاری  شدن فاضلاب ها در بسیاری از مناطق شهری، نقایص چشمگیر  خدمات رسانی سالم در مراکز بهداشت ودرمان و همینطور خدمات اولیه  آموزشی   و  بسیاری  موارد دیگر بخوبی  دید.

با تجربیات بدست آمده و درک شرایط کنونی، با استفاده از هر فرصتی و تحت هر شرایطی   به نظرم چیزی مهمتر از تلاش برای سازماندهی و تقویت تشکل های مستقل مدنی و نیز تشکل های سیاسی پای بند به ارزش های دموکراتیک و عدالتخواهانه  و برابری طلب و به دور از آفت های شایع  فرقه گرائی  و پوپولیسم  نیست. زنان این خطه  صرف نظر از مذهب،  قوم و زبان  می توانند به مثابه یکی از مهمترین  نیروهای رهائی بخش در مسیر  «زن، زندگی، آزادی»  عامل پیشرونده ای باشند

 

ایوب حسین بر ( هوشنگ نورائی)  - لندن ـ  ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۴

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©