Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۱ برابر با  ۳۰ مارس ۲۰۲۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۱  برابر با ۳۰ مارس ۲۰۲۲
نگاهی به رویدادهای سیاسی هفته

رویدادهای سیاسی هفته

 

نوروز، خیابان از آن مردم

پیام های نورزوی در دو سوی جبهه

تجلیل از یک جنایتکار

ارژنگ بامشاد

 

* ـ نوروز، خیابان از آن مردم

نوروز امسال، به شکل برجسته تری نوروز مردم بود. درست در شرایطی که طالبانی ترین جناح حاکمیت تمامی ارکان قدرت را در دست دارد، درست در شرایطی که حتی سفره هفت سین در هنگام پیام سال نو رهبر رژیم و رئیس دولت پیشکار، غایب اصلی بود، درست در شرایطی که بسیاری از روحانیان زبان به مزد، علیه عید زیبای نوروز مردمان این سرزمین ویدئوهای تبلیغاتی انتشار می دادند و این جشن ملی و سراسری و منطقه ای را تخطئه می کردند، مردم سراسر کشور ، این بار به شکل گسترده تری، نوروز باستانی و گرامی داشت بهاران را در خیابان ها  جشن گرفتند. برگزاری گسترده مراسم نوروزی در حافظیه شیراز، در آرامگاه فردوسی در توس، در سنندج و مریوان و دیگر شهرهای کردستان، در اراک و مازندران و گیلان و در جای جای این سرزمین پهناور،  بیان حضور مردم در خیابان ها و تسخیر خیابان ها و میدان ها برای جشن و پایکوبی بود. پیش از آن شاهد جشن های زیبا و مردمی چهارشنبه سوری هم بودیم که رقص های زیبای دختران و پسران جوان خیابان ها و میدان ها را  بهارانه کرده بودند. حضور گسترده مردم در جشن های چهارشنبه سوری و گرامی داشت نوروز، نشان از جدیت آنها برای دفاع از ارزش ها و سنت های پایدار ملی دارد.  سنت هائی که همچون خاری در چشم حاکمان جمهوری اسلامی از همان ابتدا تا کنون بوده است. سیاست رهبران رژیم در قبال نوروز، از همان اولین سال روشن بود. ممنوع کردن جشن های نوروز توسط خمینی که با اعتراض مهدی بازرگان نخست وزیر روبرو شد. همان سیاستی که امسال طالبان در افغانستان با درس گیری از طالبان ایران اعلام کرده است. اما چهل و سه سال حاکمیت روحانیان طالبانی بر کشور و استبداد دینی خونریز، نتوانسته است اراده مردم برای دفاع از ارزش ها و سنت های خود را در هم بشکند. همان گونه که هجوم مغول ها و اعراب و دیگر تهاجمات علیه این سرزمین نتوانست این سنت ها را ریشه کن سازد. امروز گرامی داشت نوروز و خیابانی کردن آن بیان شکست تمام عیار حاکمیتی است که تلاش گسترده ای برای محو کردن آن بکار گرفته است و هزینه های سرسام آوری را نیز برای اجرای این هدف شوم پرداخته است. اما نه تنها این سنت های ملی و پایدار، با شکوه تمام تری برگزار می شوند و حتی جهانی می شوند، بلکه رویگردانی نسل جوان کشور از مذهب حکومتی و اسلام سیاسی روز به روز گسترده تر می شود. نگاه به واقعیت های امروز جامعه نشان می دهد که تضاد بنیادین میان مردم و حاکمیت ایجاد شده و حاکمان امروز وصله ای ناجور بر قامت این سرزمین پرنشاط و با فرهنگ هستند.

 

*ـ  پیام های نورزوی در دو سوی جبهه

پیام های نورزوی امسال تنها به پیام های سال نو رهبران رژیم محدود نبود. شادباش های نورزوی کانون نویسندگان ایران، سندیکاهای کارگری و کانون های صنفی معلمان، از شکل گیری و رشد جنبش های مدنی و اجتماعی کشور و حضور و نفوذشان در میان مردم خبر می دهد. در این شادباش های نوروزی، جدا از تاکید بر حفظ و گرامی داشت سنت های پایدار مردمی، نگاهی نیز به وضعیت جامعه انداخته شده است. در تمامی پیام ها، به فقر روزافرون و تورم لجام گسیخته و زندگی مشقت بار اکثریت عظیم مردم اشاره رفته است. این شادباش ها ، همراه با همبستگی با زندانیان سیاسی و عقیدتی دربند، به ظلم و جوری که بر مردم روا می شود نیز اعتراض شده است. بیان واقعیت سرکوبگری ددمنشانه حاکمان اسلامی علیه بخش های گسترده ای از فعالان مدنی و اجتماعی، نشان از وضعیتی می دهد که توده های کار و زحمت در آن زندگی می کنند و روزگار را به سختی می گذرانند.

 

اما در آن سوی جبهه ، پیام های آغاز سال نو رهبر رژیم و رئیس جمهورش،  بیگانگی آنها از مردم را به صراحت بیان می کند. آنها آنچنان از رونق اقتصای و روبراه شدن وضعیت معشیت مردم سخن می گویند که انسان انگشت به دهان می ماند که در کجا زندگی می کنند و به کدام اطلاعات و داده ها چنگ انداخته اند. مرکز آمار ایران برای پایان بهمن‌ماه 1400 تورم 41.04درصد ‌را اعلام کرده است. البته تورم اقلام خوراکی بالای 50 درصد است.  و  یکی از فروشنده‌ی لوازم خانگی در مرکز تهران در ارتباط با میزان فروش شب عید خود می‌گوید: «امسال از پارسال هم بدتر بود؛ مردم توان خرید ندارند و اغراق نیست اگر بگویم فروش شب عید ما نصف سال‌های گذشته بوده است». بنابراین تبلیغ گوبلزوار "دستاوردهای" اقتصادی دولت جدید، نشان از یاوه گوئی ها  و تحلیل های بی ارزش دارد.

 

اما رهبر رژیم در پیام سال نو خود سال ۱۴۰۱ را سال "اقتصاد دانش بنیان و اشتغال آفرینی" نام نهاد. او در ابن باره تاکید کرد که تعداد شرکت های دانش بنیان باید از 6700 عدد کنونی فراتر رفته و دوبرابر شود. چنین هدف گذاری بلندپروازانه ای، در شرایطی اعلام می گردد که برنامه ای به اینترنت پهنای باند وسیع و پرسرعت  و به تبادل فکری با مراکز دانش بنیان جهان و اتکا به نیروهای جوان و تحصیل کرده نیاز دارد. درست در این سه عرصه، حکومت راه دیگری در پیش گرفته است. طرح "صیانت" طرحی است برای کوتاه  کردن دست مردم و شرکت ها از اینترنت پرسرعت. این طرح حتی شغل های کنونی بسیاری از شرکت های وابسته به شبکه های اینترنتی را مختل کرده است. بنابراین با پا گذاشتن بر گلوی اینترنت نمی توان از رشد دانش بینان سخن گفت. از سوی دیگر مطابق بررسی های انجام شده مرکز نظرسنجی کیو (کیو آنالتیکز) چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۰ (۱۵ دسامبر) میل به مهاجرت در میان ایرانیان رو به رشد است. «بر پایه این نظرسنجی ۳۳ در صد از پرسش‌شوندگان گفته‌اند، مایلند از ایران مهاجرت کنند و ۸۰ درصد آن ها دست‌یابی به موقعیت اقتصادی بهتر یا خروج از موقعیت بد اقتصادی را انگیزه تمایل به این کار عنوان کرده‌اند. ساکنان تهران و مرکز استان‌ها، جوانان و افراد با تحصیلات دانشگاهی تمایل بیشتری به مهاجرت دارند و ۶۷ درصد افراد گفته‌اند مهاجرت دائم را ترجیح می‌دهند». و در آمار دیگری اعلام شده که از میان 184 تن از نخبگان المپیادهای دانشگاهی، 182 نفرشان به خارج از کشور مهاجرت کرده اند. با چنین میل به مهاجرتی چگونه می توان از نیروی جوان کشور برای رشد و توسعه دانش بنیان سخن گفت.

 

محور سوم توسعه دانش بنیان، ارتباط با دانشگاه ها  مراکز علمی سراسر جهان است. بدون چنین ارتباط زنده و سیالی نمی توان با آخرین دستاوردهای علمی و روزآمد علوم و دانش جدید همراه و همگام شد. در حالی که سیاست خارجی حاکمیت اسلامی که بر ایدئولوژی "استکبارستیزی" سلفی تاریک اندیش استوار است و مدام از "دشمن" سخن می گوید و همه ملت های غیرخودی را "دشمن" تلقی می کند، چگونه می تواند ارتباط زنده و فعال با مراکز علمی جهانی داشته  باشد. بنابراین این پیام های غیرواقعی و دلخوشکن های سالانه بیش از آنکه بتواند دردی از آلام مردم دوا کند، برای فریب نان خورهائی است که باید برای حفظ نظام به شیوه "آتش به اختیار" وارد عمل شوند.

 

تجلیل از یک جنایتکار

هفته اول سال نو شاهد مرگ پنج تن از روحانیون طراز اول حکومتی بود. مهمترین آنها محمد محمدی ری شهری است. حالا دیگر بر کسی پوشیده نیست که او یکی از جنایت کارترین روسای وزارت اطلاعات و برنامه ریز قتل عام زندانیان سیاسی و دستور دهنده  قتل ده ها فرمانده ارتش بوده است. او یکی از معماران از میان برداشتن روحانیان مخالف ولایت فقیه بود و در این راه با قساوتی حیرت آنگیز نیز عمل می کرد. به دیگر سخن محمد محمدی ری شهری یکی از معماران اصلی جنایات دهۀ شصت جمهوری اسلامی بوده است. روشن است که امروز موضع گیری در باره این جنایتکار قسی القلب، می تواند ملاک روشنی باشد از میزان دوری و نزدیکی افراد به سیستم جهنمی حاکم باشد که تحت عنوان ولایت فقیه، حاکمیتی ایجاد کرده  که در تمامی عرصه ها، ایران را به ورطه تباهی و نابودی کشانده است. نگاهی به پیام های تسلیت علی خامنه ای رهبر رژیم، محمد خاتمی و حسن روحانی روسای جمهور پیشین و حسن خمینی نوه بنیانگذار رژیم ولایت فقیه، نشان می دهد که همه آنها در تکریم و تائید این استوانه جنایت همسو هستند و بر جنایات او در مسندهای مختلف مهر تائید می زنند. این همسوئی و همگرائی نشان می دهد آنجا که پای منافع حاکمیت و باندهای مافیائی قدرت و قدردانی از جنایت کاران مخلص "نظام" در میان است، مرزبندی های "اصلاح طلب" ، "اصولگرا"، "اعتدالی" و غیره رنگ می بازد. از این رو، انتقادات محمد خاتمی و اصلاح طلبان مریدش به حاکمیت، نقد های حسن روحانی و اعتدالیون همراهش و نق زدن ها و پز مدرن گرفتن های حسن خمینی و خاندان های رانتخوار وابسته، همه و همه برای آن است که دست آنها از "سفرۀ انقلاب" کوتاه تر شده است. حالا دیگر به صراحت می توان گفت که همه آنها حفظ این "نظام" را از "اوجب واجبات"( واجب ترین واجب ها) می دانند و در برابر و علیه  مردم تمام قد و متحد ایستاده اند. این را مردم نیز به خوبی دریافته اند و بی جهت نیست که شعار "اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" به یک شعار توده ای تبدیل شده است.  روشن است آن بخش از نیروهای پایه این جریانات منتقد، اگر بخواهند با مردم همراه شوند، باید که مرزهای خود با حاکمان و حافظان "نظام" ولایت فقیه را به صراحت ترسیم کنند. نمی توان مداح جناتیکارانی همچون محمد محمدی ری شهری، صادق خلخالی و اسدالله لاجوردی بود و هم زمان دم از حقوق شهروندی و حق مردم زد. شهادت های زندانیان سیاسی بویژه زندانیان وابسته به سازمان های چپ در دادگاه حمید نوری(عباسی) یکی از دادیاران قتل عام زندانیان سیاسی در استکهلم سوئد، ماجرای جنایت های دهۀ شصت را به گوش میلیون ها نفر در سراسر ایران و جهان رسانده است. حالا دیگر هر کس باید جایگاه خود را در قبال آن جنایات ضدبشری به روشنی بیان کند.

...................................................................

جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ برابر با  ۲۵ مارس ۲۰۲۲

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©