Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ برابر با  ۱۹ فوريه ۲۰۲۰
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸  برابر با ۱۹ فوريه ۲۰۲۰
فوریه ٢٠٢٠

گزينه هاي حزب دموکرات؟

 

آنچه به نام ضديت با دونالد ترامپ مجاز مي شود ...

 

Serge HALIMI

دبیر هيئت تحريريه لوموند ديپلوما تيک

برگردان: مرمر کبير

 

از ماه ژانويه گذشته جلسات مجلس سناي ايالات متحده امريکا براي برکناري آقاي دونالد ترامپ برگزار شد. در حالي که از ٣ فوريه راي گيري اوليه در حزب دموکرات براي تعيين حريف وي در انتخابات رياست جمهوري در ماه نوامبر نيز آغاز گشته است.در اين رويدادها، اعمال، نظرات و شخصيت ترامپ البته همواره حضور پر رنگ دارد . هرچند برخي از دموکرات ها تنها براندازي وي را هدف خود قرار داده اند، برخي ديگر برنامه هاي دراز مدت تري دارند.

 

از زمان ورود دونالد ترامپ به کاخ سفيد ، تصميم گيري در مورد سياست آمريکا به صورت فردي، به اوج خود رسيده است. اطلاعيه هاي رسمي ، توئيت ها ، اکاذيب وخودمحوريها کشور را عاصي و فرسوده ساخته است. اما رسانه ها از وجود چنين پديده نمايشي بي همتايي به وجد آمده اند. و چنين است که وي شمع مجلس رسانه اي گشته وهمه فقط درباره او صحبت مي کنند. جمهوريخواهان نيز از وجود چنين قهرماني با اقتدار غيرقابل انکار در اردوگاه شان به خود مي بالند . دموکرات ها در حال بحث و جدل براي يافتن مفري مي باشند تا بتوانند هر چه سريعتر از شرچنين رئيس جمهور تهديدآميزي رهايي يابند. اما از آنجا که عزل وي بسيار بعيد به نظر مي رسد، آنها اميدوارند که در انتخابات مقدماتي رقيبي در خورمقابله با وي بيابند که درماه نوامبر آينده بتواند ترامپ را به زمين زند.

 

نويسنده چپ ، نوئمي کلاين ميگويد: «اما اگر ما فقط به اين اکتفا کنيم که از شر او خلاص شويم تازه به همان وضعيت قبلي باز خواهيم گشت، يعني شرايطي آنقدر بد که باعث شد وي به پيروزي رسد. » به نظر وي مي بايست علت را درمان کنيم نه اينکه به مبارزه با علائم بيماري اکتفا نماييم. اندرو يانگ ، يکي از دوازده کانديداي دموکرات در انتخابات مقدماتي نيز معتقد است: «رسانه ها با سکوت در مورد دلايل واقعي انتخاب شدن ترامپ به عنوان رئيس جمهور امريکا به ما کمک نمي کنند. هرکدام از کانالهاي خبري را که نگاه کنيد، تصور مي کنيد که دليل انتخاب وي ملغمه ايست از توطئه روسيه ، نژادپرستي ، فيس بوک ، هيلاري کلينتون و ايميل هاي خود وي. اما آمريکايي ها مي دانند که اين درست نيست. ما چهار ميليون شغل صنعتي ، عمدتا در ايالات اوهايو ، ميشيگان ، پنسيلوانيا ، ويسکانسين و ميسوري از دست داده ايم [ باکمال تعجب بايد اذعان داشت که اينها ايالاتي مي باشند که در آنها در سال ٢٠١٦ رئيس جمهور فعلي با اختلاف اندک پيروز شد] . هرچه بيشتر اصرار کنيم که گويي آقاي ترامپ علت همه مشکلات ما مي باشد ، آمريکايي ها بيشتر به توانايي ما در درک و حل مشکلات روزمره خود شک مي کنند (١). »

 

از نظر جناح ميانه روي حزب دموکرات ، که عمدتاً توسط آقاي جوزف بايدن نمايندگي مي شود، جانشين کردن رئيس جمهورفعلي بدون تحليل در مورد شرايطي که وي را به پيروزي رساند دست کم يک حسن دارد : افرادي را که در هنگام دردست داشتن زمام امور براي مقابله اساسي با وي کاري نکردند از مظان اتهام مي رهاند يعني خانم هيلاري کلينتون ، آقاي باراک اوباما ... و خود بايدن، معاون سابق اوباما به مدت هشت سال.

 

اما اين برخورد مي تواند خطر توليد ترامپي جديد را به همراه آورد، که به طور بالقوه از خود ترامپ هم خطرناک تر خواهد بود شايد کمي زيرک تر و کمتر خودشيفته باشد و از روابط بين المللي هم چيزي سرش شود و به تبع قادر به يافتن متحديني در داخل و خارج گشته و با سياستي تقريباً يکسان بتواند به رفتارهاي مخرب ساختاري ادامه دهد.

 

به خاطر آوريم که درماه نوامبر ٢٠٠٨ ، اکثريت آمريکايي ها شاد و سربلند بودند. آنها تازه سناتور جوان آفريقايي- آمريکايي اي را به کاخ سفيد آورده بودند که نويد «اميد» و وعده «تغيير» مي داد. انتخاب او ضربه محکمي به حزب جمهوري خواه که بسياري نماد ارتجاع ، در خدمت ثروتمندان و نظامي گرا يان مي دانستند وارد کرد و درياي محبت فقيرترين اقشار جامعه وي را بر سر کار آورد (٢). متاسفانه اميد ها سرخورد؛ اصلاحات ناچيز بود و مي دانيم که عاقبت چه کسي جانشين آقاي اوباما گشت.

 

ترامپ که مي خواست خود را از ريئس جمهور پيشين که ازاو متنفر است متمايز سازد هرچه دل تنگش مي خواست انجام داد که نيازي به ارائه سند و جزئيات در مورد اعمالش نيست : ابتذال ، بي حرمتي ، اظهارات نژادپرستانه و جنسي ، تجليل از خشونت و دروغ گويي در بسياري از موارد. هم زمان البته ، رفتارهاي نگران کننده در اردوگاه دمکراتها نيز گسترش يافته است که قصه آن سر دراز دارد: زير سوال بردن آرا مردم هنگامي که نتيجه مطلوب حاصل نمي شود ، نگاه مثبت و بدون کوچکترين انتقاد به تاريخ ايالات متحده تا آن روز لعنتي كه انتخاب آقاي ترامپ همه چيز را خراب كرد، تجليل از اتحادهاي نظامي غرب که ناگهان «مترقي» شدند تنها به دليل اينکه رئيس جمهور فعلي مي گويد « اول مريکا » (America first)؛ قهرمان سازي از سازمان هاي اطلاعاتي امريکا که اطلاعات (و مکالمات تلفني) را به مطبوعات درز مي دهند و باعث نا خشنودي کاخ سفيد مي گردند. سرانجام ، تجليل از هيولاهاي مقتدر رسانه اي خصوصي تنها به اين دليل که آقاي ترامپ ادعا مي کند که فعاليت آنها به توليد اخبار جعلي خلاصه مي شود.

 

«قاتل زياد است »

 

در نوامبر سال ٢٠١٦ ، ٢٢٪ از افراد سفيد پوست بدون ديپلم که در انتخابات رياست جمهوري ٢٠٠٨ و ٢٠١٢ به آقاي اوباما راي داده بودند ، در اردوگاه جمهوريخواهان قرار گرفتند (٣). از آنجا که هواداران خانم کلينتون به سختي مي توانستند اين راي دهندگان را به نژادپرستي متهم کنند چرا که آنان دو بار به يک کانديداي آفريقايي- آمريکايي رأي داده بودند ، آنها را به زن ستيزي متهم کردند و به اين نتيجه رسيدند که پايئن بودن سطح سواد آنها باعث شد راحت تر در معرض اخبار دروغين که منشاء روس دارد قرار گيرند. اما اين نظرکه سياست هاي مخرب مبتني بر تجارت آزاد خود آقايان دموکرات و محبوس شدن شان درحباب محافل شهرنشين هاي فارغ التحصيل که بقيه را تحقير مي کنند، مي تواند حداقل به همان اندازه نقش مهمي در اين واژگوني داشته باشد ، لحظه اي هم از مغزشان خطور نکرد.

 

اين کوته بيني اجتماعي تنها در زمينه انتخابات مشهود نيست. نخستين قسمت هاي سريال Roseanne که شخصيت هاي اصلي آن کارگران ، کارمندان و اهالي روستا بودند ونه طراحان گرافيک ، روزنامه نگاران يا استادان قلم و برگزارکنندگان رخدادهاي هنري، با موفقيت چشمگير موجه شد ، مدير کانال تلويزيوني آمريکايي (ABC) اعتراف کرد: «ما تا بحال بيشتر نگران رعايت تنوع از نظر رنگ ، مذهب و جنسيت بوده ايم. اما به اندازه کافي به تنوع از لحاظ موقعيت اقتصادي فکر نکرده بوديم. موفقيت اين سريال به ما يادآوري مي کند که بسياري از اقشار اجتماعي هرگز افراد امثال خود را در تلويزيون نمي بينند (٤)». توليدکنندگان و نويسندگان سريال هاي تلويزيوني تنها منتظربودند که آقاي ترامپ سوار بر موج نارضايتي مردمي در برابر «نخبگان» روشنفکر پيروز شود تا قدري خلاقيت خود را بکار گيرند .

 

اما اين نوع به اصطاح روشن يبني ها نيز تاريخ انقضاء دارد. طبقه متوسط تحصيل کرده و شهرنشين که به ويژه در نيويورک و کاليفرنيا به دموکرات ها رأي مي دهند، با تکيه بر حمايت فزاينده سفيدپوستان فقير وفاقد تحصيلات عالي از ترامپ، تصميم خود مبني براينکه کاملا از آنها چشم پوشي کنند را به راحتي توجيه مي کنند. البته فردي هم که قرار بود حامي گروههاي اجتماعي فرو دست باشد به آنها چندان اهميت نداد. دست کم در اين مورد، ترامپ از رفتار سلف خود تقليد مي کند: آقاي اوباما که خود را با پرولتارياي آفريقايي- آمريکايي همبسته اعلام کرده بود تنها نمادها و قول و قرار هاي نااستوار برايشان به ارمغان آورد و هرگز با نظم اقتصادي اي که آنها را خرد مي کند درگير نشد.

 

ميليون ها آمريکايي براي راحت شدن از «شر ترامپ» حاضر به پذيرفتن هرکسي - و با هر چيزي - هستند. به محض آنکه آقاي ترامپ از کسي دفاع کند ، آنها او را به عنوان مجرم محکوم مي کنند و هر آنکه او نفي کند، طرفدارش هستند. اتفاقي که روز٥ فوريه ٢٠١٧ ، فقط دو هفته پس از ورود وي به کاخ سفيد در استوديو فاکس نيوز رخ داد شاهد اين مدعاست، رئيس جمهور جديد توسط مجري فوق محافظه کار بيل اوريلي ، که او را متهم به عدم محکوم کردن ولاديمير پوتين «قاتل» مي کرد ، مورد انتقاد جدي قرار گرفت. آقاي ترامپ هم از رو نرفت و پاسخ داد : «قاتل زياد است. ما خودمان اينجا هم فراوان داريم. نظر شما چيست؟ اينکه کشور ما مملو از بي گناه است؟ »

 

بلافاصله ، سناتور دموکرات ، امي کلوبوچار ، نامزد فعلي انتخابات مقدماتي حزب خود، ابراز ناراحتي کرد که رئيس جمهور ايالات متحده جرات کرده است روسيه شيطاني را با کشور نماد فضيلت خود مقايسه کند. نيويورک تايمز نيز که به همراه شبکه CNN و MSNBC ، به عنوان بلند گويان رسمي و متعهد فراکسيون ميانه روي حزب دموکرات عمل مي کنند، در سرمقاله اي ميهن پرستي سينه چاک خود را چنين بيان کرد: «تاکيد بر برتري اخلاقي و سياسي ايالات متحده نسبت به روسيه تا کنون براي روساي جمهوري آمريکا امر دشواري نبوده است. اما به نظر مي رسيد آقاي ترامپ به جاي اينکه موقعيت استثنائي آمريکا را خاطرنشان سازد ، از وحشيگري آقاي پوتين قدرداني مي کند و پيشنهاد دارد که آمريکا به همان شيوه رفتار نمايد (٥)». اين قياس جسورانه ترامپ چنان خانم نانسي پلوسي ، رئيس فعلي دموکرات مجلس نمايندگان را شوکه کرد که بلافاصله از دفتر تحقيقات فدرال (اف بي آي) خواست تا امور مالي رئيس جمهور جديد را بررسي کند و اطمينان حاصل نمايد که دولت روسيه او را تحت قشار مالي نگذاشته است. اين زن با اينکه بسيار باهوش است دائما طوطي وارتکرار مي کند: «با ترامپ ، همه جاده ها به سمت پوتين منتهي مي شود».

 

حتي اگر بهار سال گذشته پس از گزارش دادستان رابرت مولر، ازماجراي «روسيگيت» ديگر چيزي باقي نمانده باشد ـ منظور شکار (ناموفق) عامل دشمن که گويا در دفتر بيضي شکل رياست جمهوري رخنه کرده بود ـ اين داستان در دو سال اول رياست جمهوري ترامپ، دموکرات ها - و رسانه ها – را به خود مشغول کرد (٦) و توانست چنان جو سوء ظن و پارانويئدي به وجود آورد که بالارفتن بودجه ارتش آمريکا (٧٣٨ ميليارد دلار) به لطف حمايت اکثريت قريب به اتفاق نمايندگان پارلمان از هر دو حزب ( به غير از سناتور برني سندرز) را تحت الشعاع قرار داد. نظريه «دموکراسي آمريکايي که توسط ولاديمير پوتين مورد حمله قرار گرفته است» - امري که اغلب با حمله به پرل هاربر توسط امپراتوري ژاپن در سال ١٩٤١ مقايسه مي شود - براي اکثر مخالفان ترامپ به گفتمان رسمي تبديل شده است. اما رسوايي دموکراسي آمريکا از توطئه چند حساب جعلي فيس بوک با تأثير ناچيز گذشته است: رئيس جمهور فعلي در سال ٢٠١٦ با سه ميليون راي کمتر از رقيب خود پيروز شد و يکي از رقباي رسمي کنوني وي ميلياردر ديگري است در نيويورک که ثروتش از وي نيز بيشتر مي باشد: آقاي مايکل بلومبرگ.

 

جناح معتدل حزب دموکرات و رله هاي رسانه اي آن، در جنگ صليبي ضد روسي خود نظامي ترين و امنيتي ترين عناصر جامعه آمريکا را با خود همراه کرده اند. گلن گرين والد روزنامه نگار ـ به همراه ادوارد اسنودن ، چلسي مانينگ و جوليان آسانژ - به طور منظم در گزارش هايشان درک بهتري از وسعت جاسوسي آمريکا ارائه مي دهند «تماشاي MSNBC يا CNN بدون اينکه توسط ژنرالها يا مأموران سيا يا اف بي آي که اکنون به عنوان مفسرو يا حتي خبرنگار در اين رسانه ها کار مي کنند تقريباً غيرممکن است. (٧). دموکرات هاي معتدل ديگر هيچ ابايي از تمجيد از سرويس هاي اطلاعاتي که مسئوليتشان در ترور مخالفان سياسي و سازماندهي کودتا در خارج از کشور بر کسي پوشيده نيست، ندارند . آنها اين دستگاه هاي امنيتي را جزاير «مقاومت» در برابر رئيس جمهور خودکامه معرفي مي کنند. آيا يکي از تحليلگران سيا نبود که درماه اوت گذشته ، مکالمه تلفني ترامپ با رئيس دولتي خارجي ، يعني اوکراين را به بيرون درز داد ؟ آقاي ترامپ به همين دليل تلاش براي بي ثباتي سياسي خويش توسط کارگزاراني از «اعماق نظام » را مطرح مي کند. حال آيا ما مي بايست خوشحال شويم زيرا که اين بار او قرباني اين تمهيدات است ، يا نگران از اين که هر رئيس جمهور ديگري مي تواند دچار همين وضع گردد ؟ (٨)

 

البته رهبران حزب دموکرات نيز که چندان از تشويق هواداران خويش به عشق به سرويس هاي اطلاعاتي مفتخر نيستند به دامن زدن به تقابل بين روساي جمهور سابق جمهوريخواه و جانشين نامتعارقشان مي پردازند. آقاي بايدن براي تجليل از تعهد نسبت به جانبازان امريکايي- حداقل كساني كه به نظر مي رسد از جنگ هاي عراق و افغانستان جان بدر برده اند ، مدال هايي به زوج بوش اهدا كرد. ميشل اوباما اعلام کرده است که جورج دبليو بوش را به عنوان « مردي فوق العاده» دوست دارد («امروز» ، NBC ، ١١ اکتبر ٢٠١٨). اصطلاح « تطهير از طريق ترامپ» «Trumpwashing» نيز از همين مواضع نشئت گرفته که به تحسين از نفرت انگيز ترين عناصر راست آمريکايي توسط نيرو هاي چپ اطلاق مي شود؛ افرادي که تنها يک بار از آقاي ترامپ انتقاد کرده اند يا اينکه آقاي ترامپ در توييتي به آنها طعنه زده . حتي خاطره رونالد ريگان از اين تمهيدات دموکراتيک براي زيباسازي گذشته سود برده . هر چند سياست خارجي آمريکا در سه سال گذشته نسبت به دهه هاي قبل به واقع کمتر کشنده بوده است.

 

دو گزينه مخالف

 

هرچند اتخاذ يک استراتژي بين المللي مبتني بر تشنج زدايي قاعدتا مي بايست در کشوري که ، از ١١ سپتامبر سال ٢٠٠١ ، در راه «مبارزه براي دموکراسي» مداخله نظامي ٢٤٠ هزار سرباز در ١٧٢ کشور و سرزمين را با بودجه نظامي سالانه بالغ بر بيش از ٧٠٠ ميليارد دلار توجيه کرده است، مورد پشتيباني قرار گيرد. اين واقعيت که ترور ژنرال ايراني قاسم سليماني، آنهم نه در حين نبرد، در افکار عمومي امريکا به نفع رئيس جمهور ترامپ تمام نشد، تأييد کننده عدم تمايل مردم آمريکا به «جنگ هاي بي پايان» است.

 

اکثر اوقات ، نامزدهاي دموکرات خود را به عنوان ناجي يک نظم جهاني، تجاري و استراتژيک معرفي مي کنند ، که مدت سه سال است بر هم ريخته. آقاي بايدن ، به ويژه ، با سياست هاي حمايت گرايانه مبارزه مي کند ، خواستار حضور نيروهاي آمريکايي در عراق مي باشد و ناتو را مي ستايد. وي در مقاله اي دلهره انگيز، از نوعي که در اوج جنگ سرد مي خوانديم خواستار سياست تقابل رو در رو با روسيه شد تا «از دموکراسي در برابر دشمنان خود دفاع کند.»

 

چرا بيشتر پيش نرويم ؟ يکي از روزنامه نگاران قهار نيويورک تايمز ، نزديک به جناح راست اسرائيل و حامي مشتاق همه مداخلات نظامي ايالات متحده - از جمله حملاتي که در نهايت از آنها صرف نظر کردند - پيشنهاد داد که دموکرات ها شکست هاي کاخ سفيد و کاستي هاي آنرا جبران کنند و در عمل به حزب امپراتوري تبديل گردند. او با دامن زدن به تضادها، اعلام مي کند که سياست «عقب نشيني» و«ساده لوحانه» آقاي ترامپ ، به ويژه در خاور دور ، اين امکان را براي مخالفان سياسي وي فراهم ساخته که تحت لواي «Pax americana» عليه سوريه ، روسيه و کره شمالي يکه تازي کنند. (١٠)

 

اما فراکسيون مترقي حزب دموکرات قصد ندارد اين نقش را ايفا کند. اليزابت وارن ، مانند آقاي سندرز ، پيشنهاد مي کنند که تمام نيروهاي آمريکايي از خاورميانه و افغانستان خارج شوند. سناتور سندرز به مخالفت منظم با آقاي ترامپ نمي پردازد و سال گذشته از ملاقات وي با كيم جونگ اون رئيس جمهور کره شمالي استقبال كرد: «اگر ترامپ بتواند اين كشور را با موفقيت از شر سلاح هاي هسته اي خود خلاص سازد کار مثبتي کرده ، و من براي او آرزوي موفقيت مي کنم. » (سي ان ان ، ٢٥ فوريه ٢٠١٩). چند ماه بعد، سندرز، با آگاهي از اين امر که مخالفت سيستماتيک دموکرات ها با رئيس جمهور به دوستان آقاي بايدن اجازه مي دهد تا از تحولات ساختاري كه جامعه آمريكايي خواستار آن است طفره روند ، افزود: «اگر تمام وقت خود را صرف حمله به ترامپ كنيم. دموکرات ها حتما خواهند باخت (١١) ».

 

در واقع سؤالي که امروز براي دموکراتها مطرح است اين است که چه مي خواهند به دست آورند ؟ کانديداهاي ميانه گرا تعديل پيشنهادات خود را با عدم تمايل به ترساندن رأي دهندگاني توجيه مي کنند که مايل به کنار گذاشتن رفتار خودکامه آقاي ترامپ مي باشند، اما موافق تغيير بنيادين نمي باشند: به نظر آنها نبايد اوضاع را کاملا بهم ريخت، نتايج اقتصادي و اوضاع بورس قابل قبول اند. در حالي که بر عکس آقاي ساندرز و به ميزان کمتري ، خانم وارن معتقدند که نفرت موجود عليه رئيس جمهور فعلي تنها بايد در راستاي اين مورد استفاده قرار گيرد که، در صورت پيروزي در انتخابات مقدماتي دموکراتها ، به آنها اجازه دهد پيشنهادهاي راديکالي را به اقشار اجتماعي ارائه دهند که در شرايط عادي آمادگي پذيرفتن آنها را ندارند. آنها همچنين اميدوارند با تکيه به اين حربه براي افرادي که مدتهاست پاي صندوق هاي راي گيري نمي روند و ديگر به سياست اعتقادي ندارند چشم انداز تغيير واقعي (پزشکي اجتماعي ، دو برابر شدن حداقل دستمزد ، انقلاب زيست محيطي) ارائه شود؛ و نه تنها بازگشت به آمريکاي سه سال پيش . انتخاب بين اين دو گزينه در ميان دموکراتها حداقل به اندازه خود انتخابات ٣ نوامبر مهم است.

............................................................................

١ ـ بحث ميان دموکراتها در لوس آنجلس ١٩ دسامبر ٢٠١٩

 

٢ـ «مستضعفين بوش» لوموند ديپلماتيک اکتبر ٢٠٠٤ https://ir.mondediplo.com/article42... ٣ـ Sabrina Tavernise et Robert Gebeloff, « They voted for Obama, then went for Trump. Can Democrats win them back ? », The New York Times, ٤ mai ٢٠١٨

 

٤ـ John Koblin et Michael M. Grynbaum, « “Roseanne” reboot sprang from ABC’s heartland strategy after Trump’s victory », The New York Times, ٢٩ mars ٢٠١٨.

 

٥ـ « Blaming America first », The New York Times, ٧ février ٢٠١٧. ٦ ـ « چرنوبيل رسانه اي » لوموند ديپلماتيک مه ٢٠١٩ https://ir.mondediplo.com/article31...

 

و «هديه دموکراتها به دونالد ترامپ» لوموند ديپلماتيک مه ٢٠١٩ https://ir.mondediplo.com/article31...

 

٧ ـ Glenn Greenwald, « The Inspector General’s report on 2016 FBI spying reveals a scandal of historic magnitude : Not only for the FBI but also the US media », The Intercept, 12 décembre 2019

 

٨ـ «با وساطت سيا» لوموند ديپلماتيک ژوئيه ٢٠١٨ https://ir.mondediplo.com/article29...

 

٩ـ Joseph R. Biden, Jr. et Michael Carpenter, « How to stand up to the Kremlin. Defending democracy against its enemies », Foreign Affairs, New York, janvier-février 2018

 

١٠ ـ Bret Stephens, « Will Democrats become born-again neocons ? », The New York Times, 24 octobre 2019

 

١١ ـ « Town Hall », Fox News, 15 avril 2019

.....................................................................

برگرفته از:« لوموند دیپلماتیک»

https://ir.mondediplo.com/article3351.html

......................................................................

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©