تشنج آفرینی های" آقا" و سرنوشت "رعایا"

محمد خسروی

این روزها بوی فاجعه ای دیگر به مشام میرسد. چندی است لحن "آقا" در ارتباط با آمریکا تیزتر شده است، قایق های سپاه پاسداران مانور های تحریک آمیزی در اطراف ناوهای آمریکائی مستقر در اطراف تنگه هرمز، انجام می دهند، رهبران سعودی که خود را "خادمین حرمین شریفین" می نامند به بی لیاقتی در کلید داری حرم متهم شده  "شجره خبیثه" نامیده می شوند.

منطقه در آتش جنگ داخلی می سوزد، زندگی میلیون ها انسان به بازی گرفته شده و نابود گشته است. کلاف بحران آن چنان سردرگم شده است که ائتلاف ها و صف بندی های عاملان اصلی ایجاد بحران، از آمریکا و روسیه و برخی کشورهای اروپا گرفته تا اسد و اردوغان و شیوخ مرتجع نفتی و رژیم اسلامی، هر روزه تغییر می کند، تا جائی که حتی برخی از این کشورها همزمان نقشی دوگانه و متضاد بازی می کنند.

در چنین فضائی "آقا" چه اهدافی را دنبال می کند و این اقدامات چه پیامدهائی برای مردم بهمراه خواهد داشت؟

تشدید دعوای جناح ها مختلف حاکمیت برای تصاحب سهم بیشتر از امکانات مملکت،  مخصوصا بعد از توافق برجام، بر کسی پوشیده نیست. به جرات می توان گفت که بخشی از موضع گیری ها و اقدامات، انعکاس  سهم خواهی و رقابت های جناح های حاکمیت است و مصرف داخلی دارد. بعنوان مثال همین امسال، به دلیل دعوای سیاسی دو رژیم ایران و عربستان، متقاضیان حج از ایران، امکان سفر نیافتند.  به نظر می رسد نارضایتی این متقاضیان آنچنان گریبان خامنه ای گرفته  است که وی برای خلاصی، برخلاف عرف بین الملل، و درست یک روز پس از مصاحبه هاشمی رفسنجانی که خواهان یافتن راه های بهبود مناسبات با عربستان شده بود، فحاشی پیشه کرده و نه تنها دولتمردان امروز عربستان بلکه کل خاندان آل سعود را لعن و نفرین کرده و آنها را خبیث نامیده است. قطعا تبعات چنین سخنانی گسترده تر از آن است که در محدوده ی داخلی مرز ها بماند و ابعاد منطقه ای آن می تواند مصیبت های جدیدتر و بازهم بیشتری برای مردم ایران بهمراه داشته باشد.

در پی توافق برجام چنین امیدی دامن زده شد که شاهد حضور گسترده ی شرکت های خارجی در اقتصاد ایران خواهند بود و نقش مهمتری در منطقه به جمهوری اسلامی  در نظر گرفته خواهد شد. اما بعد از گذشت چند ماه، زمزمه های گلایه آمیز دولتمردان اسلامی، خصوصا ابواب جمعی "بیت" و سپاه، بلند شده که "آمریکا خلف وعده کرده است ".  کار به جائی رسید که خامنه ای با صدا رسا "غیرقابل اعتماد بودن" آمریکا را اعلام کرد. به نظر میرسد در هفته های اخیر، بعد از تغییر و تحولات منطقه ای که به شکل گیری ائتلاف های جدید منجر گردید، رهبر رژیم از نقش و سهم رژیمش در منطقه ناراضی است و واکنش نشان می دهد. دور زدن وزارت امور خارجه وموضع گیری سپاه در امور بین المللی ، از جمله اعلان جنگ قاسم سلیمانی به امیرنشین بحرین، و یا مانورهای ایذائی نیروی دریائی سپاه در تنگه هرمز را می توان واکنش هائی در این راستا دانست. چنین اقدامات احمقانه ای می تواند مصیبت های بیشتری برای مردم ایران در پی داشته باشد، چرا که ضرورتا وقایع همان مسیری را که طراحان و مداحان "بیت" پیش بینی می کنند، طی نخواهند کرد.

رسوائی شکست رژیم جمهوری اسلامی  در اداراه یک جامعه مدرن  بر پریایه  قوانین شریعت بر سر زبان همه مردم است.  شکست اقدامات "آقا" برای تقویت مواضع "بیت" با روی کار آوردن دولت امام زمان و تلاش برای ادامه کاری این دولت با سرکوب شورش ضد استبدادی و گسترده مردم در 1388، رانت خواری کلیت نظام اسلامی و به یغما بردن امکانات کشور ، فقر و بیکاری توده های میلیونی و ... عملا پایه های نظام اسلامی و شخص خامنه ای بعنوان "عمود نظام"  را لرزانده است. ولی فقیه و سایر دولتمردان اسلامی بخوبی می دانند که با خیزش مردم، "دستگاه ولایت" بهمراه کلیت نظام اسلامی در هم شکسته خواهد شد از این رو برای به تعویق انداختن چنین سرنوشتی بحران سازی های منطقه ای را به پیش کشیده  و  برای مهار اعتراضات توده ای از هیچ جنایتی ، ابا نحواهند داشت. حتی اگر به نابودی کشور بیانجامد.

بر خلاف نگاه دولتمردان اسلامی، مردم "رعایا" ی رهبر رژیم نیستند که همچون "اغنام الله" به مسلخ فرستاده شوند. اعتراض گستردۀ مردم به تشنج آفرینی و جنگ افروزی های بیت و سپاه  حافظش و سایر نهادهای جمهوری اسلامی، تنها راه خنثی کردن نقشه های شوم آنهاست.

بیست و یکم شهریور