Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹ برابر با  ۲۴ نوامبر ۲۰۱۰
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹  برابر با ۲۴ نوامبر ۲۰۱۰
زنان ، قربانیان بی صدای مین گذاری

زنان ، قربانیان بی صدای مین گذاری

نصرالله قاضی

هرسال در بارۀ اثرات مرگبار مین های ضد نفر و قربانیان غیر نظامی آن مثل زنان و کودکان خبرهائی از رسانه های گروهی بگوش میرسد. دولتهائی که برای به اصطلاح جلوگیری از حمله دشمن و یا رفت و آمد مخالفان خود در مناطق مرزی اقدام به مین گذاری میکنند پس از پا یان جنگ و یا بر طرف شدن احتمال جنگ ، مین های ضد نفر را به حال خود رها کرده و تمایلی به خنثی کردن مین ها نشان نمیدهند. تخمین زده میشود که خنثی کردن هر مین برای این دولتها 1000 دلار هزینه خواهد داشت. هر سال انفجار مین هزارها نفر ازمردم غیر نظامی را کشته و یا معلولین کثیری را بجای میگذارد . آمار صلیب سرخ جهانی سازمان ملل متحد گویای رقم 15 درصدی زنان قربانی مین نسبت به کل قربانیان مین در دنیاست.  تخمین زده میشود که در آنگولا 10 میلیون مین وجود دارد که تا بحال باعث قطع عضو 70هزارنفر که 8 هزار نفر شان کودک بوده اند شده است.

تمرکز مین گذاریهای ایران در خطوط مرزی با عراق ، افغانستان و کنارۀ خلیج فارس میباشد. در گزارشی که وزارت کشور آمریکا منتشر کرده است مدعی است که ایران پذیرفته است که طی جنگ 8 ساله با عراق معادل 16 میلیون مین در خطۀ مرزی بین ایران و عراق کار گذاشته و دلیل آن را حفاظت از مرزهای خود دانسته است. دولت جمهوری اسلامی ایران ضمن اینکه قرار داد بین المللی منع استفاده از مین ضد نفر را امضاء نکرده است مبادرت به ذخیره انبارهای بزرگی از مین کرده و همچنان در ایران به ساخت مین ادامه میدهد. سازمان دیده بان حقوق بشر که یک موسسۀ غیر دولتی است اعلام کرده که هنوز اهالی غرب ایران قربانی مین های جنگ ایران و عراق شده و در آماری که مرکز تحقیقات مهندسی پزشکی  انتشار داده است رقم کشته شدگان بر اثر انفجار مین در ایران را سالانه300 نفر اعلام کرده است. در کنوانسیون اوتاوا که در سال 1999 قرارداد بین المللی انهدام انبارهای مین ضد نفر را مورد موافقت قرار دادند ، اعلام کرد کشورهای تولید کنندۀ مین از 54 به 16 کشور تقلیل یافته است . در ژوئیۀ 2004 تعداد کشورهای عضو این پیمان به 143 کشور رسید که 68 کشور عملا در تولید مین نقشی ندارند.

در مطالعۀ تحقیقاتی که سروش و همکارانش در استانهای غربی و جنوب غربی ایران یعنی استانهای آذربایجان غربی ، کرمانشاهان ، خوزستان ، ایلام و کردستان در بین سالهای 1367 تا 1382 شمسی در بارۀ زنان و دختران مصدوم ویا کشته شده توسط انفجار مین انجام داده اند به نتایج جالب توجه و غم انگیزی رسیده اند. جنگ ایران و عراق در سال 1367 به پایان رسید . در دورۀ 15 سالۀ پس از جنگ یعنی بین سال 1367 و 1382 شمسی تعداد 252 زن و دختر در استانهای پنجگانه بالا توسط انفجار مین کشته شده و یا مبتلا به نقص عضوگردیده اند. کلیه 252 حادثه  به تائید مقامات رسمی درمانگاهها و مراکز درمانی آن  استان ها رسیده است. سن متوسط این قربانیان 19 سال بوده است . لازم بیاد آوریست که رقم کل کشته شدگان زن و مرد و معلولین ناشی از انفجار مین دراین 5 استان در این دورۀ 15 ساله برابر 3708 نفر زن و مرد بوده است. میتوان محاسبه کرد و دید که مردان 3456 نفر بوده اند .بالاترین رقم کشتار را استان کردستان داراست و این در حالی است که زنان کمتر از مردان از خانه به بیرون میروند و بیشتر به خانه داری و مراقبت از احشام میپردازند. این مطالعه نشان میدهد که بیش از 25 در صد انفجارها در جاده ها و مزارع و بقیه در معابر کوهستانی و دشتهای پهناورصورت گرفته است. در ایران که بنا بر ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه ، زنان روستائی بیشتر درگیر زراعت ، کشاورزی، جمع آوری هیزم و امثالهم میباشند رقم 25 در صد نماینده سبعیت و خشونتی است که علیه آنان توسط دولت جمهوری اسلامی در جریان است. طبق آمار حاصله از این تحقیق، 47 در صد از زنان در این مطالعه مجبور به قطع عضو و 21 در صد آنها بمرگ منتهی شده است. از نظر آمار پزشکی و مراقبت های بعد از سانحه لازم است یادآوری شود که میانگین زمان بین سانحه و رسیدگی های پزشکی 3 ساعت بوده است. این مدت زمان یکی از طولانی ترین زمان ها ئیست که در یک بررسی علمی بدست آمده است. مدت زمان بین سانحه و رسیدن خدمات پزشکی نشان دهنده وضع اسف بار ساکنین این نواحی مرزی و بی توجهی مسئولین جمهوری اسلامی به رفاه مردم منطقه است.

یکی از پیامد های انفجارات مین ومصدوم شدن  زنان آنست که این زنان در صورت زنده ماندن و قطع عضو، کارآئی حمایت از خانواده را از دست میدهند ، نقشی که زنان روستائی ایران به چشم اولیه ترین وظایف خود بدان مینگرند. با از دست دادن این نقش طبیعتا جایگاه سنتی و اجتماعی خود را بعنوان محور اصلی مراقبت از خانواده از دست داده و دچار ناهنجاریهای ناشی از قطع عضو میگردند. در مورد دخترانی که قربانی مین گشته و عضوی از بدن را از دست داده و زنده میمانند نتیجه این است که ازدواج و تشکیل خانواده مشکل ترین موضوع اجتماعی و اقتصادی آنان خواهد بود. به این زنان گاها بعنوان کسانی که در تولید اقتصادی مفید نیستند مینگرند . دیده شده است که برخی از این قربانیان زن پس از حادثه یا به درمانگاه ها و بیمارستان های محل مراجعه نکرده و یا آن عده که به بیمارستان مراجعه میکنند ، باید یک مرد از فامیل آنان را همراهی کند تا تحت درمان قرار گیرند. نمونه هائی که پس از قطع عضو زن بر اثر انفجار مین ، شوهر وی را رها کرده و با زن دیگری ازدواج کرده است کم نیستند.

ابعاد وخیم قربانیان مین در ایران فوق تصور انسان است. باید تاکید کرد که قسمتهای غربی ایران و استان های نامبرده در بالا یکی از آلوده ترین مناطق کرۀ زمین به مین ضد نفر است و جمهوری اسلامی ایران برای بی خطر کردن این منطقه و رفاه اهالی آن کوچکترین اقدامی را انجام نداده است.

طبیعی است که زنان و مردان هر دو در معرض خطر جانی و نقص عضو بر اثر انفجار مین های جمع آوری نشده جمهوری اسلامی هستند. مطالعۀ فوق به بررسی اختلاف بین مجروحین مرد و زن پس از نقض عضو پرداخته و نتیجه گرفته است که با وجودی که تعداد مردان در انفجار مین بیشتر بوده ولی 29 درصد مردان فوت کرده اند اما این رقم در زنان 47 درصد بوده است. علت را محققین در امکانات درمانی بهتر برای مردان جستجو کرده اند. باید اشاره کرد که در صورت مجروح شدن مرد همواره زن ، دختر ، مادر و یا خواهر در خانواده مسئول نگهداری از مرد مجروح است. این همان وظیفۀ خطیری است که زنان جامعۀ ما بدوش میکشند و اکثرا بدون اینکه در خانواده به آن اشاره ای شود ویا مورد قدر دانی قرار گیرد و یا ارزش گذاشته شود از آن عبور میکنند.

جوامع روستائی ایران اکثرا فاقد ابتدائی ترین امکانات توانبخشی برای قربانیان انفجار مین هستند. حتی در شهر های ایران امکانات کافی برای کسانی که از صندلی چرخ دار برای رفت و آمد استفاده میکنند وجود ندارد لذا این گروه در معرض بیماریهای ناشی از عدم تحرک و جدائی از جامعه بسر خواهند برد. در مناطق روستائی فقدان راه و جاده مناسب برای تماس سریع با مراکز امداد پزشکی مشکل عمده تریست و استفاده از صندلی چرخ دار در روستاهای ایران با وجود فقدان مسیرهای مناسب برای صندلی چرخ داردر ده و روستا از بحث این مقاله خارج میشود.

زنان که باید هم مراقب خود و هم مراقب خانوادۀ خویش باشند بیشتر در معرض تحمل آلام ناشی از انفجار مین های جمهوری اسلامی ایران هستند تا مردان . برای زندگی بهتر و عدالت اجتماعی این گروه از زنان ایرانی و همۀ زحمتکشان ایران تنها راه رهائی نه درخواست جمع آوری مین ها توسط رژیم حاکم در ایران بلکه انهدام رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی  توسط مردم و برقراری حکومت مردم بر مردم از طریق انقلاب از پائین و سازماندهی همین زنان و مردان محروم کشورمان است.

2010/11/10

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©