Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷ برابر با  ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷  برابر با ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
آیا با تکرار ِ شکل ِ دیگر ِ فاجعه ی ِ57 روبروییم ؟

آیا با تکرار ِ شکل ِ دیگر ِ فاجعه ی ِ57 روبروییم ؟

        یا نه!

[تلاش برای یافتن ویا شنیدن پاسخ آن]

 

ایران و آینده ی مردم مظلوم این کشوربا وضعیتی خاص و بحرانی روبروست.  تلاش گسترده ی امروز میتواند برای فردای یک جابجایی حیاتی و بنیادی که مورد پشتیبانی همگان است کار ساز آید . آما آیا همزمان : امکان و احتمال تکرارفاجعه ی 57 ـ با شکل دیگری, روبروی مردم بپاخاسته ایران  قرارنخواهد  گرفت؟

 

چیزیکه امروزه بیش از گذشته  برای همه مردم , گفته هایی بشدت کسل کننده , تکراری و تو خالی است , وعده و قول سرخرمن است !خوب:  من و مردم حق داریم, که نگران باشیم . از یک طرف تجربه ی تاریخ پر ننگ و خیانت رهبران و مدافعان رنگارنگ ایران و جهان ـ به توده ها است که آنها در گذشته به اعتماد مردم خیانت کرده و بدنبال فرصت وبا کسب قدرت  توسط قیام و اراده ی اکثریت مردم , نه تنها ولی نعمتان خود را فراموش , که حتی  بعد از تصرف حکومت ,یکی از آن مدعی ها و بهترین هایش ـ  همین آقای خمینی بود , که او « امام ِ امت ساز» شد  و چنان خلق خدای خود را  به صلابه و سیخ ِ کباب جنایات دینی و مطامع  ِ دنیوی معممان  و بی عمامگان پلید حکومت اسلامی اش کشید و سپرد , که داغ زخم آن بر جسم و جان ها , آنچنان عمیق است که چندین نسل زمان وبه همان میزان بردباری  ِ قضایی ومراقبت های روان بالینی ـ درمانی  می خواهد تا" آین کابوس" از خاطره های وحشتزده بیمار ِعموم , بیرون رانده شده و به حافظه ی  بخش ِتاریخ جنون سپرده شود , تا چه مگر ,خاطر انسان ِ رنجبرده و به همریخته , ازتلخی ادباراولیا ی عصر خدایی و نمایندگان به حق اش در ایران , روزی دور, آرامش گیرد!

 

اگر نه این است که من بوضوح گفتم , پس بمن ومردم بگویید, درک غلط , افتراء آمیز , مشکوک  و دشمنانه ام را به صراحت گواه و نشانه روید!؟ تا بیش از این ناگزیر تقبل و تحمل این دستگاه فاسد ِ ظالم و دزد نمانیم و نیروی مان را پراکنده و منحرف نسازیم!

 و گر نه , دیگر جای تردیدی نمی ماند که بگویم:  شمایان صادق نیستید ,راست نمی گویید و کلک وحیله ی دیگری در بساط رنگ کرده ی سبز تان هست و پرورانده اید ,که نمی خواهید در دید همگان باشد و اهداف سوءآن افشا شود ! درست مثل همان دوران اوایل  آمدن آقای خمینی که تقید به تقیه کرد و نیرنگ  غیر اخلاقی اش را( دیکتاتوری و استبداد مذهبی ) از چشم مردم پوشانید , واین سرنوشت را نصیب ایران و ایرانی کرد !

 شما  از باز گشت به آن دوران نقل و نبات میگویید ! اصلن این چه معنی دارد, آخر کدام دوران؟ وآنگاه که از رهبر انقلاب و قانون اساسی  گفته میشود واز ارزش و ارثیه ی " امام" حرف می زنید  ـ معلوم نیست از کدام سمتگیری ایشان به سوی اهداف مردم و احقاق حق مظلوم  و کدام رهایی  از تنگدستی  و رفاه به سود  فقیرو درماندگان گفتگو میشود , که ما ندیدم و ایشان عزم آنرا داشتند؟

 آیا منظورتان از " آزادی " : پروازبلند کوتاه مدت آن کبوتر ِ پرپر و شکسته بال شده ی امید مردمانست که در آوان خیزش , بیرحمانه توسط آقای خمینی , در کوتاهترین فاصله ی ممکن , پس از کسب قدرت و تایید  مشروعیت آن از طرف مردم , او آن پرنده ی سبکبال رااز آسمان بزیر وایده آل های  بزرگ اش را بنام اسلام و ملا به تاراج  وتباهی کشاند و صورت زشت و خونین  دیروز و امروز را به آن سپرد !؟  هان : آنرا میگویید؟ یا کدام؟

 

حرف زدن هزینه ندارد, ولی ایده وعمل صادقانه ی مردمی در مقابل قلدری قلدران چطور؟

 بگذریم : به باور من چند محور عمده وجود دارند که میتواند همبستگی عمومی را در مقابل دشمن مشترک تامین و بدبینی موجود را تقلیل ومتحد شدن مان را تضمین کند!

 "زنان"

 نیمی از اکثریت جزغاله شده  و عصیانی قوانین اسلامی  , زنان بزرگوارمان هستند , که بیشترین آسیب را از این سیستم زن ستیز با تمام وجود لمس کرده اند ومحدویتها ی گسترده و سلب حد اقل هویت انسانی آنان بنام زن , در این حکومت , بقدری زایل گشته و ازآنان گرفته و پایمال شده اند , که نیروی مقاومت و پایداری در برابر رزیم را بحق زنان در دست دارند و با این سرو گردن بالای شعور و شجاعت , پیش آهنگی و رهبری آنان , نیروی اصلی رهاسازی زندگی را از دست جهل  تشکیل میدهد. که این مهم و اهداف سازش ناپذیر این نیمه ی جامعه ما , در برنامه ی جنبش اصلاح طلبی هرگز بطورروشن و سرراست توسط جنبش سبز,صراحت و اندک برجستگی را در دید مدعیان رهبری آن , نیافته است !

باعث دلگرمی و امیدواریست : مواضع  شجاعانه ی هر از چند گاه خانم " زهرا رهنورد " ـ پیرامون ناتوانی قوانین اسلامی نسبت به پاسخ  و ادای حقوق برابر زن و مرد و صراحت  نقد و بیان صریح ایشان  درچگونگی پیدایش و  ریشه ی  بخشی از این تبعیض ها در اسلام و بویژه در اسلام ِسیاسی! 

" کارگران"

 اگر باور بر این باشد که باید ازاین شرایط  ناگوارو این رژیم قتال و بیرحم عبور کرد,که باید کرد! باید این را هم بی تردید حلقه ی گوش و هوش جان بیدار ساخت که بدون "کارگران" و نقش اساسی آنان در این مبارزات  حیاتی و پیشرو , متصور نیست, که ما از پس این هیولا  درنده بدر آییم و جان سالم , از نیروی قهری اش بدر ببریم. باید و ضروریست که به توان ونیروی پیشبرنده و تاریخساز کارگران ایمان آورد وبرای فضای باز تنفس سیاسی  و تشکل  صنفی  همه و از جمله این نیروی عظیم  در عرصه ی اجتماعی ـ طبقاتی او , در نظر و عمل , صادقانه برنامه  و وظایفی در مقابل خود و جنبش قرار داد و عملن به آن متعهد بود  و به این نیروی رنج کشیده و توانا که قابلیت رهایی بخشی اش ,  حتا به سود  خود ماست , امید , دلگرمی , اعتماد و اطمینان بخشید تا با فراغ خاطر در خدمت اهداف   بزرگ و انسانی کل جنبش , دست بکار برده و قافله سالار آینده آزاد همگان شود!

 

اقلیت های ملی و مذهبی

ویژگی ایران و درک درست از ساکنین و مذاهب کوچک و بزرگ آن "شاه کلید " حفظ ایران و بقای یکدست آن در فرارویی از این دوران به همت و همراهی همه ی آنان است , که آن نیز, نیاز به توجه بسیار دقیق ونرمش بالای ایده ی کثرت گرای حکومت مرکزی آتی دارد , و آن نیز مشروط است, به تقسیم قدرت بین خود مختاریهای محلی, که در نتیجه ی دخالت مستقیم خود , کمترین امکان اشتباه وایجاد رگ و ریشه ی تبیعیض های ملی و مذهبی خواهد بود , ومی باید به ایران آینده از همین حالا پلورالیستی نگاه کرد و باور به سکولار بودن حکومت آن داشت . بجر حکومت متشکل مرکزی فدرال وبا اختیارات مستقل " فدراتیوی" دیگرنمیتوان بر کول شکسته ی هیچ قوم و خلق و یا ملتی بار و هزینه ی مزاحم حکومت تک قدرت را نهاد . مناسب ترین روش ناشناخته  برای فرهنگ عمومی ـ ایرانی ما,آشنایی وفراگیری همین شیوه دمکراتیک آزاد است که باید آنرا شناخت و درست بکار برد , تا بتوان  در آینده ی نچندان دور ,فضای مسالمت آمیز زندگی با هم در یک کشوررا , بخصوص بدون تحمیل " فقط ایرانی "  بودن را بر هر کدام از شهروندان آتی خود  تحکیم و تزریق کند و در نتیجه روند رهبر و قهرمان سازی و سالاری را از همین حالا شروع کرده و با روش بشدت مزاحم آن مقابله اصولی داشت. تردیدی نیست که تمرکز قدرت مادر فساد است!

 

" اپوزیسون"

 اگرچه جنبش بزرگ مردم تمام مخالفان متنوع رژیم را شوکه و غافلگیر کرد , اما تردید در جایگیری ایده و برنامه های احزاب و سازمان های ملی ـ  سراسری سیاسی در اجتماع نیز, خود فریبی و ساده لوحی است , که شدیدن باید از آن پرهیز نمود.

روش غلط و خطرناک شکل گیری حکومت اسلامی  در خارج از کشور , چراغ راهنمای ما دراین مبارزه ی پیشروست. هرگونه ایجاد ابزار وحدت در صف بندی مبارزات توده ای در داخل و خارج کشورامری ضروری ومورد حمایت است.

اما نباید این به معنی ایجاد حکومت در سایه تلقی شود , که عده ای آنرا بشکلی لز اشکال در خارج تشکیل دهند. همانطور که سازمان مجاهدین خلق بدون اراده ی مردم و امکان تاثیر آنان از این سازمان, طنزگونه سالهاست که دست به چنین اقدام غلطی زده است. تمام تلاش ما باید صرف ایجاد فضای باز سیاسی و امکان انتخابات آزاد و کاملن دموکراتیک توسط همه ی مردم کشور باشد و این یگاته ضامن اتحاد و تحکیم آینده ی ایران متحد است.

 

هرگونه همبستگی و همراهی در صورتی متصور است که تمام احاد این کشور بزرگ و چند ملیتی , مذهبی منافع شان به وضوح در راستای دگرگونی آتی تامین شود. هر روش وعمل مخالف آنچه من بصورت خلاصه و با محور های عمده بیان کردم , باشد  ,کمکی به وضع موجود و فشردگی بیشتر صف دوستان در مقابل دشمنانمان نخواهد کرد و ما  در بهترین حالت تنها در پروژه ی تغیروعبور, امکان در جا زدن را فقط تمدید میکنیم و نه بیشتر!

 

بهنام ـ هفتم یونی 10

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©