Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
يكشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲ برابر با  ۲۸ ژانويه ۲۰۲۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :يكشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲  برابر با ۲۸ ژانويه ۲۰۲۴

 

قیام علیه اعدام با سردمداری زنان شجاع زندانی

 

مجازات اعدام یعنی جلاد شایسته‌ترین فرد برای اصلاح جامعه است

کارل مارکس

 

در سرزمین چوبه های دار، ایران گرفتار حاکمان غدّار، ماشین کشتار حکومت اسلامی بی وقفه جوانان رعنای کشور را بر طنابهای دار آونگ می کند. در سحرگاه خونین سوم بهمن به فرمان خامنه ای، خلیفه خون آشام نظام، دو جوان را در زندان قزلحصار کرج  به دار قساوت آویختند که حتی تحت قوانین کذایی نظام ولائی نیز حق شان اعدام نبود. محمد قبادلو (کارگر معترض قیام ژینا) و فرهاد سلیمی (روحانی اهل سنت کرد) را در آن سحرگاه خونین به هنگام بانگ شوم اذان ددمنشانه کشتند تا خامنه ای خائف در تأسی از سلف خویش، خمینی خونخوار، بگوید که هنوز« خدای دهه شصت زنده است». این جنایت قتل عمد حکومتی در ادامه ی کشتار و اعدام بیش از ۸۰۰ نفر از زندانیان به اتهامات گوناگون در زندان مختلف کشور تنها در سال گذشته میلادی بود. خلیفه ی خونریز و دیگر سران جنایتکار حکومت ولائی گمان می کنند که با این اعدام های سبعانه می‌توانند جامعه عاصی و معترض را مرعوب کنند و به مزدوران جیره خوارشان روحیه بدهند. غاقل از اینکه این میزان از سبعیت و شقاوت توصیف ناپذیر نه نشان اقتدار حاکمان جبار بلکه دقیقاً نشان از هراس و وحشت حکومتیان از مردم به جان لب رسیده است. دکتر سعید مدنی، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی که مدتهاست زندانی این نظام آدمکش می باشد، در کتاب "علیه اعدام" نوشته است: «تمام نظام‌های اقتدارگرا بدون استثنا، عطش سیراب ناشدنی به اعدام، به ویژه قتل جوانان و به طور خاص معترضان به وضع موجود را دارند....اما فارغ از ظاهر اقتدارگونه‌ی قدرت‌های حاکمه‌ی منبعث از اعدام، در پس هر اعدام، ترسی تمام ناشدنی وجود دارد. جباران برای فرونشاندن ترس از به چالش کشیده شدن قدرت‌شان و برای حفظ و تجدید قوای روحیه ملازمان‌شان، اعدام می‌کنند. زیرا امید به حکمرانی بر دل و قلب مردم را به کلی از دست داده‌اند و تداوم قدرت نامشروع‌شان را بر ترس مردم پی‌ریزی می‌کنند.»

در اعتراض به اعدام جنایتکارانه محمد قبادلو و فرهاد سلیمی و همچنین برای توقف مجازات شنیع اعدام، ۶۱ زن زندانی سیاسی-عقیدتی زندان اوین در دل قلعه دشمن سفاک و درست در خط مقدم و صف اول مبارزه با استبداد سیاه حاکم پرچم مبارزه را برافراشتند. آنها اعلام کردند که «زنان زندانی برای زنده نگه داشتن نام اعدام‌شدگان و برای زنده ماندن صدها انسانی که در زندان‌های جمهوری‌اسلامی در سراسر کشور در صف اعدامند، مقاومت خواهند کرد و روز پنجم بهمن‌ماه، اعتراض خود را با اعتصاب‌غذای دسته‌جمعی‌شان‌ نشان خواهند داد.» این زنان شجاع مبارز بار دیگر پیشتاز یک حرکت مهم اجتماعی شدند و جنبش شکوهمند «زن، زندگی، آزادی» را گام بزرگی به پیش بردند. اقدامی بسیار تحسین برانگیز و غرورآفرین که مورد حمایت بسیاری از زندانیان و خانواده‌ها از جمله زینب جلالیان قدیمی ترین زندانی سیاسی زن که در زندان یزد محبوس است، توماج صالحی، مهدی یراحی، خانواده‌های سپیده قلیان و نرگس محمدی و... قرار گرفت. از این اقدام ستایش انگیز زنان زندانی محبوس زندان اوین، ۳۷ زندانی سیاسی سابق زن در اقصی نقاط ایران و جهان و همچنین جمعی از فرهنگیان کنشگر صنفی و فعالان کارگری حمایت و اعلام همبستگی کردند. جمعی از زندانیان سیاسی مرد زندان قزلحصار کرج نیز با انتشار بیانیه ای به این موج بلند اعتراضی پرشکوه پیوستند. این عزیزان در بند از قتلگاه خونین زندان قزلحصار کرج نوشتند: « زهی افتخار و شرف و سربلندی برای این مردم و جوانانِ پاکبازش که در چنین شرایط کشتار و اختناقی چهره هایی چون ژینا و سارینا، نوید افکاری ومیلاد زهره‌وند، محسن شکاری، مهدی کرمی و قاسم و ایوب و حال محمد قبادلو و فرهاد سلیمی را نماد و سمبلی بر پرچم‌های خود انتخاب می‌کنند. تا از این پس چهره های پاک و معصوم این قهرمانان باشد که برای کوهها نماد مقاومت و ایستادگی، برای بهار سرمشق زندگی، برای مشعل الگوی شعله وری، برای قلب‌ها نماد عشق و برای پرچم نماد هویّت و افتخار باشند تا چهره و رخساره آنها برای فداکاری و ایثار مصداقی عینی باشد و برای همیشه تاریخ در اهتزاز

اینگونه است که مسأله مخالفت با اعدام که قتل عمد حکومتی در پوشش «قانون» و بی ترس از مجازات از سوی دولت ها صورت می گیرد، به مطالبه و خواست اجتماعی تبدیل می شود. این وظیفه هر جنبش مترقی اجتماعی است که مخالفت با زندان، شکنجه و اعدام را سرلوحه خواست و مطالباتش قرار دهد. اکنون اگر برای خامنه ای جنایتکار که در دریای خون مردم غسل کرده، هنوز «خدای دهه شصت زنده است» ولی مردم مخالف اعدام چنین خدائی را از عرش به زیر کشیده‌اند و در تدارک به گور تاریخ سپردن آن هستند. برای همین است که زنان و دختران شجاع ایران که پرچمدار و سردمدار این مبارزه شکوهمند هستند کابوس هولناک رژیم خونریز اسلامی می باشند.

در پایان سخن تأکید کنم که اکنون جان تعداد زیادی از زندانیان بویژه در مثلث خونین بلوچستان، کردستان و خوزستان در خطر جدی قتل عمد حکومتی است. خامنه ای جلاد توسط گماشته آدمخوارش، محسنی اژه ای، بعنوان قاضی القضات در قوه قضائیه و به مدد قاضیان رذل گوش به فرمان مهره‌های امنیتی جنایتکار، اجرای حکم شنیع اعدام را سرعت بخشیده است. در حالی که هر روز احکام جدید اعدام برای زندانیان به اتهامات مختلف صادر می شود، در حال حاضر جان این زندانیان که حکم شان صادر شده در خطر جدی است: مجاهد کورکور، رضا رسایی، منصور دهمرده، فرشید حسن‌زهی، محمد فرامرزی، وفا آذربار، پژمان فاتحی، محسن مظلوم، انور خضری، خسرو بشارت، کامران شیخه، معین خنافره، علی مجدم، حبیب ادریس، سیدعدنان غبیشاوی، سالم آلبوشوکه، محمدرضا مقدم، محمدجواد وفائی ثانی، جمشید شارمهد، سیدمالک موسوی، عباس دریس و ادهم نارویی. باید برای نجات جان این زندانیان که جلادان جبون گردنشان را برای طناب دار انتخاب کرده اند، نامشان را برای زندگی فریاد بزنیم. می بایست خانواده‌های این زندانیان را که در کابوس به دار آویختن عزیزانشان هر روز و هر ساعت و هر دقیقه و هر ثانیه شکنجه می‌شوند، تنها نگذاریم و به هر طریق ممکن حمایت شان کنیم و کنارشان باشیم. وظیفه انسانی ماست که همواره در کنار خانواده‌های داغدار و دادخواه باشیم و آن‌ها را در مصیبت جانسوز مرگ عزیزانشان تنها نگذاریم.

 

یاشار جاوید

شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲ برابر با ۲۷ ژانويه ۲۰۲۴

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©