Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۳ برابر با  ۱۶ جولای ۲۰۱۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۳  برابر با ۱۶ جولای ۲۰۱۴
ایده‌هایی برای پراکسیس سیاسی

 

ایده‌هایی برای پراکسیس سیاسی

 

دیوید هاروی

 برگردان سینا چگینی

 

توضیح مترجم: کتاب "هفده تناقض و پایان سرمایه‌داری"، آخرین کتاب دیوید هاروی است که در سال 2014 منتشر شد. در این کتاب هاروی به شیوه‌ای شماتیک، به توضیح هفده تناقض عمده سرمایه‌داری می‌پردازد. متن زیر ترجمه بخش آخر این کتاب با عنوان «ایده‌هایی برای پراکسیس سیاسی»  است که در آن هاروی به‌طور فشرده، هفده جایگزین ایجابی را برای رفع این تناقضات، در چهارچوبی غیر سرمایه‌دارانه طرح می‌کند:

 

تاباندن اشعه‌ی ایکس به درون تناقضات سرمایه، چه چیز به ما درباره پراکسیس سیاسی ضدسرمایه‌داری می‌گوید؟ البته چنین چیزی نمی‌تواند به ما بگوید دقیقاً در میان مبارزات همیشه پیچیده و خشم‌آلود درباره این یا آن مسئله در محل وقوع چه‌کار باید کرد. اما  به‌محض این‌که موردی را برای سیاست ضدسرمایه‌داری ایجاد و  تقویت کند، به شکل‌گیری جهتی کلی برای مبارزه‌ی ضد سرمایه‌داری کمک می‌کند. زمانی که نظرسنجی‌ها سؤال محبوبشان را می‌پرسند که "شما فکر می‌کنید این کشور در مسیر درستی رهبری می‌شود؟" چنین چیزی فرض می‌کند که مردم درباره‌ی آنچه شاید مسیر درست باشد، ادراکی دارند. پس آن‌هایی از ما که باور دارند سرمایه در مسیر غلطی هدایت می‌شود و به مسیری درست  و نحوه‌ای که می‌توانیم پیشرفتمان را به‌سوی تحقق این اهداف، ارزیابی کنیم، توجه می‌کنند، چه‌کار باید کنند؟ و چه طور می‌توانیم آن اهداف را به‌منزله طرح‌هایی فروتنانه و معقول ارائه کنیم – برای آن‌هایی که درواقع به بحث‌های مضحکی مرتبط‌اند که تعمیق قدرت‌های سرمایه را به‌منزله پاسخی به نیازهای مبرم انسانیت پیشکش می‌کنند؟ در اینجا  تعهداتی وجود دارد- که از این هفده تناقض برمی‌خیزند تا به طرزی امیدوارانه پراکسیس سیاسی را شکل‌بندی و فعال کنیم. ما باید برای جهانی مبارزه کنیم که در آن:

 

1.تأمین مستقیم ارزش‌های مصرفی بسنده برای همه‌چیز(مسکن، آموزش، امنیت غذایی و مانند این‌ها) بر تأمین آن‌ها از طریق نظام بازاری حداکثرسازی سود اولویت دارد، نظامی که بر ارزش مبادله در میان چند فرد خصوصی متمرکز است و کالاها را بر مبنای توانایی پرداخت تخصیص می‌دهد.

 

2. ابزارهایی از مبادله ایجاد شده است که چرخه کالاها و خدمات را تسهیل می‌کند اما توان افراد خصوصی  برای انباشت پول به‌منزله شکلی از قدرت اجتماعی را محدود می‌کند یا مانع آن می‌شود.

 

3. تضاد بین مالکیت خصوصی و قدرت دولتی تا آنجا که ممکن است با رژیم‌های حقوق اشتراکی – با تأکید ویژه روی دانش انسانی و زمین به‌منزله مهم‌ترین امر مشترکی که  در اختیارداریم- جایگزین می‌شود که به ایجاد، مدیریت و حفظ آن چیزی می‌پردازند که  در دست شوراها و اجتماعات انسانی قرار دارد .

 

4. تخصیص قدرت اجتماعی در دست اشخاص خصوصی نه‌تنها با موانع اقتصادی و اجتماعی روبرو می‌شود بلکه در سرتاسر جهان به‌منزله یک کج‌رفتاری آسیب‌شناختی مورد تقبیح قرار می‌گیرد.

 

5. تضاد طبقاتی بین سرمایه و کار در درون تولیدکنندگانی مرتبط باهم‌ منحل می‌شود، تولیدکنندگانی که درباره اینکه چه چیز را، چگونه و در چه زمانی با همکاری اجتماعات دیگر در پاسخ به تأمین نیازهای مشترک اجتماعی می‌خواهند تولید کنند، به‌طور آزادانه تصمیم می‌گیرند.

6. زندگی روزانه آرام می‌شود-حرکت با فراغت و آرام خواهد بود- تا زمان را  برای انجام فعالیت‌های آزاد در محیط زیستی پایدار و مصون افزایش دهد که از حوادث  شگفت‌انگیز ناشی از ویرانی خلاق، محافظت‌شده است.

 

7. جمعیت‌های مرتبط باهم، نیازهای اجتماعی دوطرفه خودشان را با یکدیگر ارزیابی و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند تا  شالوده‌ای برای تصمیمات تولیدی‌شان تدارک ببینند.(به‌زودی، ملاحظات تحقق بخشی بر تصمیمات تولیدی حاکم می‌شوند.)

 

8. تکنولوژی‌های جدید و شکل‌های سازمان‌دهی خلق‌شده‌اند که بار همه‌ی صور کار اجتماعی را سبک می‌کنند، تمایزهای غیرضروری درون تقسیم‌کار فنی را منحل می‌سازند، زمان را برای فعالیت‌های آزاد جمعی و فردی آزاد می‌کنند و رد پای اکولوژیک فعالیت‌های انسانی را کاهش می‌دهند.

 

9. تقسیم‌کار فنی از طریق استفاده از خودکارسازی،رباتیزه کردن و هوش مصنوعی کاهش می‌یابد. آن تقسیم‌کار فنی باقی‌مانده که ضروری تلقی می‌شود، تا آنجا که ممکن است از تقسیم‌کار اجتماعی تفکیک می‌شود. کارکردهای مدیریتی،رهبری و سیاست‌گذاری باید به‌طورکلی بر محوریت افرادی در داخل مردم  بچرخد. ما از سلطه‌ی کارشناسان رها می‌شویم.

 

10. انحصار و قدرت متمرکز حاکم بر استفاده از ابزار تولید به اجتماعات مردمی واگذار می‌شود که از طریق آن، قابلیت‌های رقابتی تمرکززدایی شده‌ی افراد و گروه‌های اجتماعی در جهت ایجاد تفکیک در نوآوری‌های فنی، اجتماعی، فرهنگی و سبک زندگی بسیج می‌شود.

 

11. بیشترین تنوع ممکن در شیوه‌های زیستن و بودن، روابط اجتماعی و رابطه با طبیعت و عادات فرهنگی و باورها درون اجتماعات سرزمینی، کمون‌ها و گروه‌های جمعی وجود دارد.

 

آزاد و بدون ناراحتی،منتها حرکت منظم جغرافیایی افراد درون سرزمین‌ها و بین کمون‌ها تضمین‌شده است. نمایندگان اجتماعات به‌طور مرتب گرد هم می‌آیند تا وظایف مشترک را ارزیابی، برنامه‌ریزی و برعهده بگیرند و به مشکلات مشترک در مقیاس‌های مختلف بپردازند: زیست منطقه‌ای، قاره‌ای و جهانی.

 

12. تمام نابرابری‌ها درزمینهٔ تأمین مادی فسخ می‌شوند به‌جز آن‌هایی که متضمن این اصل‌اند: از هرکس به‌اندازه توانش و به هر کس به‌اندازه نیازش.

 

13. تمایز میان کار ضروری برای دیگرانِ دورتر و کار برای بازتولید خود، خانوار و کمون، به‌تدریج از بین می‌رود، چنان‌که کار اجتماعی در خانوار و کار اشتراکی حک می‌شود، و خانوار و کار اشتراکی به شکل اولیه کار اجتماعی غیربیگانه و غیرپولی تبدیل می‌شوند.

 

14. هر کس حق برخورداری از آموزش، مراقبت‌های بهداشتی، مسکن، امنیت غذایی، کالاهای اساسی و دسترسی آزاد به حمل‌ونقل را دارد تا پایه‌ای مادی برای آزادی خواست و آزادی کنش و حرکت فراهم کند.

 

15. اقتصاد با رشد صفر به همگرایی می‌رسد (هرچند باوجود اتاقی برای توسعه جغرافیایی نابرابر)، در جهانی که در آن بیشترین توسعه‌ی ممکن  قدرت‌ها و قابلیت‌های انسانی فردی و جمعی و جستجوی مداوم برای امر نو به‌عنوان هنجارهای اجتماعی رایج، جایگزین شیفتگی برای رشد ترکیبی مداوم می‌شود.

 

16. تصاحب و تولید نیروهای طبیعی برای نیازهای انسانی باید به‌سرعت ادامه یابد اما با بیشترین ملاحظه برای حفظ اکوسیستم‌ها، بیشترین توجه معطوف می‌شود به بازیابی مواد غذایی، انرژی و مسئله فیزیکی محل‌هایی که ازآنجا می‌آیند، و حس دربرگیرنده‌ی افسون یابی دوباره با زیبایی جهان طبیعی ، جهانی که ما بخشی از آن هستیم و  تا آنجا که می‌توانیم به آن از طریق کارمان کمک می‌کنیم.

 

17. موجودات انسانی بیگانه نشده و شخصیت‌های خلاق بیگانه نشده که مجهز به معنایی نو و اطمینان‌بخش از خود و هستی جمعی هستند، ظاهر می‌شود. درنتیجه‌ی وجود تجربه روابط اجتماعی صمیمی که به‌طور آزادانه منعقدشده  و همدلی برای شیوه‌های مختلف زیستن و تولید کردن، جهانی پدید خواهد آمد که در آن هر کس به‌طور برابر شایسته‌ی منزلت و احترام تلقی می‌شود، حتی زمانی که تضاد بر سر تعریف مناسب از زندگی خوب، طغیان می‌کند. این جهان اجتماعی از طریق انقلاب‌های دائم  و پیشرو در قابلیت‌ها و قدرت‌های انسانی، به‌طرزی بی‌وقفه تکامل می‌یابد. جستجوی مداوم برای امر نو ادامه پیدا می‌کند .

 

لازم به گفتن نیست که هیچ‌کدام از تعهدات بالا، اهمیت مبارزه علیه همه صور دیگر تبعیض، ستم و سرکوب خشونت‌بار  را در درون سرمایه‌داری به‌منزله یک کل لغو نمی‌کند یا به فراسوی آن نمی‌رود. هیچ‌کدام از مبارزات دیگر علیه سرمایه‌داری و تناقضات آن، نباید لغو شوند یا به فراسوی آن‌ها رفت. اتحاد منافع به‌وضوح ضروری است.

 

منبع:

 

Seventeen Contradictions and the End of Capitalism, David Harvey, Oxford University Press, 2014,pp 294-297

 

«انسان شناسی و فر هنگ»

http://anthropology.ir/node/23943

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©