آزادی
زن و تزویر زن
ستیزان
روشنگری
در
روزهای آخر
ماه ژانویه
۲۰۰۸ دادگاه
عالی در سوئد
حکمی صادر کرد
که وبسایت ها
و وبلاگ های
اسلامی روی آن
متمرکز شده
خبر آنرا به
زبان های
انگلیسی و
فرانسه و شاید
زبان های دیگر
وسیعا منتشر
کردند. حکم
مزبور عبارت
بود از پیروزی
دو زن مسلمان
که شکایت کرده
بودند در یک
استخر به خاطر
پوشش اسلامی
مورد تبعیض
قرار گرفته
اند. کل قضیه
اما حاوی نکات
مهمی بود و
خلاصه آن این
است:
هودا
مرابط در ۷
آوریل سال
۲۰۰۴ با حجاب
و پوشش اسلامی
قصد ورود به
استخری
وابسته به
کمون گوتنبرگ
را داشت که
دخترش در آن
شنا میکرد.
نگهبان هنگام
ورود به سالن
به او میگوید
طبق مقررات
باید لباسش را
عوض کند. او یک
شلوار نازک
ورزشی و یک
بلوز آستین بلند
میپوشد ولی
حجابش را نگه
میدارد. اما
در درون سالن
یک مامور
مراقبت شنا
میگوید
مقررات اجازه
نمیدهد با
آستین بلند
وارد محوطه
استخر شود.
هودا میگوید
اعتقادات
مذهبی اش پوشیدن
لباس آستین
کوتاه و
برداشتن حجاب
را منع کرده
است. چون
مامور مراقبت
اصرار میکند
او مجبور
میشود استخر
را ترک کند. در
۱۷ آوریل همان
سال اتفاق
مشابهی برای
حیال اورگلو
در همان استخر
روی میدهد.
این دو
زن به نهاد دولت
علیه تبعیض
شکایت می
برند. نهاد
مزبور تایید
میکند آنها
مورد تبعیض
قرار گرفته
اند و پرونده
را به دادگاه
رجوع داده و
خواهان آن میشود
به هرکدام از
این دو نفر
۱۵۰۰۰۰ کرون
سوئدی پرداخت
شود. در
دادگاه محلی
مامور مراقب
میگوید
مقررات سالن
از او را هم
مجبور میکند
قبل از ورود
به سالن شورت
و تی شرت به تن
کند. با این دو
خانم هم بر
همان اساس
برخورد شده که
با سایرین و
تبعیضی صورت
نگرفته است.
دادگاه محلی
این استدلال
را می پذیرد و
به نفع کمون
رای میدهد.
اما
پرونده به
دادگاه عالی
میرود و این
دادگاه
سرانجام در ۳۰
ژانویه امسال
به نفع هودا و
حیال رای
میدهد و کمون
گوتنبرگ را به
پرداخت
مجموعا ۴۰۰۰۰
کرون سوئدی به
عنوان جریمه
محکوم میکند.
آنچه
منابع اسلامی
هنگام نقل خبر
فراموش میکنند،
این است که
قوانین کشور
سوئد حقوق و
آزادی های
شهروندان و از
جمله آزادی
پوشش را به رسمیت
می شناسد.
برابری حقوقی
زنان و مردان
و برابری همه شهروندان
صرفنظر از
تعلقات قومی و
دینی نه تنها
در قانون به
رسمیت شناخته
میشود، بلکه
در عمل نیز
برای تامین آن
کوشش به عمل
می آید وهمین
مورد نیز نشان
میدهد نهادی
برای جلوگیری
از تبعیض
تعبیه شده
است. هربار و
هرجا ثابت شود
این حقوق نقض
میشود، دولت و
مسوولین حداقل
در مقابل عموم
اظهار تاسف
وشرمندگی می
کنند. چنانکه
در همین مورد
هم یک عضو
شورای کمون گوتنبرگ
از حزب سوسیال
دمکرات بعد از
صدور حکم دادگاه
گفت: این خیلی
ناراحت کننده
است که مورد
انتقاد
دادگاه قرار
گرفته ایم. ما
تصور میکردیم
مقررات
معقولی داریم.
حالا باید در
آنها تجدید
نظر کنیم.
اگرچه
دو شاکی از
پوششی دفاع
میکنند که
مضمون اجتماعی
آن سلطه پذیر
کردن زن است،
اما می بینیم
نه اعضای کمون
محکوم شده، نه
مقامات دادگاه
و نه مقامات
اداره دولتی
رفع تبعیض،
هیچیک وارد
بحث نوع پوشش،
نشده اند.
آنها فقط
مساله را از
نظر حقوق شهروندی،
آزادی حق پوشش
و برابری در
برخورد به حقوق
شهروندان
مورد بررسی
قرار داده اند.
حالا
اگر در ایران
اسلامی
بودیم، اولا
دولتی داشتیم
که خود را قیم
مردم میداند و
بر اساس اعتقادات
فرقوی خود یک
قانون اساسی
نوشته که
تبعیض جنسی و
ملی و مذهبی
در بطن آن
تعبیه شده
است. برای
زنان علاوه بر
این قیم عمومی
یک قیم خانگی
هم تعیین کرده
اند. در اینجا
با ضربه چماق
و خون و
خونریزی زنان
را مجبور
میکنند که
لباس مورد
علاقه مردانی
را که حکومت
میکنند بپوشند.
در اینجا
میلیونها زنی
که حق آنها بر
آزادی پوشش به
شیوه خشنی نقض
و غالب حقوق
دیگر آنها
رسماانکار
شده و زیر پا
لگدمال
میشود، جایی
در درون کشور
برای شکایت
بردن ندارند.
اینجا یک سره
اردوگاه
اسیران است و
عده ای ریش و
سبیل دار برای
خود این حق را
قایل هستند که
با مردم مثل
محکومین بی حق
برخورد کنند.
آنوقت
چنین کسانی
روی آنرا
دارند که کوچک
ترین خبری در
مورد نقض
آزادی پوشش
زنان مسلمان
یا تبعیض علیه
مسلمانان در
کشورهای دیگر
را روی علم
کرده و خود را
طرفدار ,حق,
بخوانند. اگر
چه تلاش برای
,روکم کردن, در
مورد کسانی که
خود را از بیخ
به نادانی زده
و دو رویی و
تزویر را
,زرنگی, به
شمار می آورند
بی فایده است،
اما برای نشان
دادن ریاکاری
آن ها بدنیست
خبر زیر از
همین کشور
سوئد در کنار
خبر فوق نقل
کنیم تا
تاکیدی باشد
بر این که در چارچوب
دموکراتیک،شکل
تبعیض مساله
اساسی نیست،
ماهیت آن است
که به حساب می
آید و مذموم
است.
در
پنجم سپتامبر
سال ۲۰۰۷
مسوولان
استخر شنا در
شهراوپسالا
واقع در شمال
استکهلم از
شنای دو دختر
جوان ۲۲ و ۲۱
ساله به نام
های راگنهیلد
کارلسون و
کریستین
کارلسون
جلوگیری
کردند. این دو
دختر تکه
بالای مایوی
دو تکه را
کنار گذاشته و
میخواستند
بدون آن شنا
کنند، اما
مسوولان با
اتکاء بر
,قواعد انتظامات,
این کار را
نادرست می
دانستند.
دو
دختر به نهاد
ناظر بر تامین
برابری حقوقی
شکایت کردند
که مسوولان
استخر با
اقدام خود در مورد
آنها تبعیض
قایل شده اند.
چون به نظر آنها
سینه بخشی از
پیکر انسان
است و دراین
رابطه باید با
زن و مرد
برخورد برابر
صورت گیرد. آنها
میگفتند در
حالیکه مردان
اجازه دارند
بالاتنه و
سینه خود را
به نمایش
بگذارند، چرا
باید زنان را
مجبور کرد
پیکر خود را
مخفی کنند. به
عقیده آنها
این برخورد با
پیکر زن بخشی
از سیاست
تبدیل زن به
ابزار جنسی
است و مبارزه
با آن تلاشی
برای تامین
برابری زن و
مرد به شمار
میرود.
اما
قضاوت ارگان
تامین برابری
زن و مرد این
بود که مسولین
استخر با این
دو دختر
برخورد تبعیض
آمیز نداشتند.
زیرا جامعه
پیکر زن و مرد
را به شیوه
های مختلف سکسوالیزه
میکند و
برخورد
مسوولین
استخر با این
دو دختر
متفاوت از
قواعد مجاز
نبوده است. در بحث
های اولیه در
این نهاد به
این مساله
اشاره شد که
در متون
قانونی علیه
تبعیض جنسی،
اجازه داده
شده برای فروش
کالا و خدمات
به مشتریان زن
و مرد برخورد
متفاوتی صورت
بگیرد، به شرط
اینکه هدف
سالم باشد.
با این
قضاوت، نهاد
مزبور از
تشکیل یک
پرونده بر
اساس شکایت
مزبور و ارسال
آن به دادگاه
خودداری کرد و
پرونده را
بست. اما
سخنگوی این
نهاد تاکید
کرد این قضاوت
به معنای آن
نیست که استخرها
باید از شنای
زنان بدون تکه
بالای مایو جلوگیری
کنند بلکه
تصمیم برعهده
صاحبان و
مسوولان استخرهاست
که آئین نامه
های داخلی خود
را تعیین کند.
اما
کارلسون ها
عقب نشینی
نکردند.
راگنهلدکارلسون
به خبرنگاران
گفت این باعث
تاسف است. زیرا
ممکن است از
نظر حقوقی
اثبات این امر
مشکل باشد که
مسوولان
استخر در مورد
آندو بطور
ویژه تبعیض
جنسی قایل شده
اند، اما روشن
است که در
اینجا یک
برخورد ویژه
به خاطر جنسیت
صورت گرفته
است و او به
تلاش خود برای
پایان دادن به
تبدیل پیکر زن
به ابزار جنسی
ادامه خواهد
داد.
کارلسون
ها شبکه ای
راه انداختند
و از زنان خواستند
با شرکت در
کارزار آنها و
مراجعه به
استخرها با
مایوی بدون
تکه بالا به
رفع تبعیض در
مقررات
استخرها کمک
کرده و در
دیدگاه سنتی
در جامعه مبنی
بر تبدیل پیکر
زن به ابزار
جنسی تاثیر
بگذارند. این
کارزار در طول
پائیز سال
گذشته ادامه
داشت و خبر آن
از مرزهای
سوئد فراتر
رفت. بسیاری
از زنان به
حمایت آنها
برخاستند و
نظرات
گوناگونی داده
شد:, ما فکر می
کنیم احمقانه
است که مردان همه
جا بدون بلوز
ظاهر میشوند و
سینه های شان را
نشان میدهند،
اما اگر زنان
همین کار را
بکنند
مجبورشان
کنند خود را
سرزنش کنند.,
آنها
در شهرهای
مختلف و در
استخرهای
گوناگون در
گروه های ۱۲-
۱۰ به شنا
بدون تکه
بالای مایو
پرداختند. اول
استخرها از
شنای آنها
جلوگیری
کردند. اما
رفته رفته
مقاومت ها در
هم شکسته شد و
برخی استخرها
بی سر و صدا
آنها را
پذیرفتند. در
ژانویه امسال
همزمان با رای
دادگاه گوتنبرگ
در مورد دو زن
مسلمان،
استخربزرگ یک
شهر دانشگاهی
اعلام کرد که
مقررات خود را
به نفع
مدافعان
کارزار
کارلسون ها
تغییر میدهد.