در
باره معلمان
زندانی
مژگان باقری کیست؟
مژگان باقری
فعال صنفی
معلمان شیراز
اکنون تنها بانوی
معلم شاغل
زندانی است که
در تجمع ۱۱
اردیبهشت
دستگیر و
زندانی شد و
قرار بازداشت
او به دو ماه
دیگر تمدید
شده است.
در کنشهای
صنفی چند سال
اخیر حضور و
نقش زنان در سراسر
ایران بسیار
چشمگیر و
برجسته بوده
است. در میان
بانوانی که نقش
برجستهای در
کنشهای صنفی
داشتهاند میتوان
به مژگان
باقری شیرزن
عرصههای
صنفی
فرهنگیان
شیراز اشاره
نمود.
اما
مژگان باقری
کیست؟
بانو
باقری پس از
دو دهه تدریس
در دبیرستان
های مقطع
متوسطهی اول
شیراز، با
مشاهدهی
ابتذال
آموزشی و
وضعیت اسفناک
جامعه آموزش و
پرورش در
مهرماه ۹۶
تصمیم گرفت
برای حل مشکلات
آموزش و پرورش
وارد کارزار
صنفی با
رویکرد کاملا
مسالمتآمیز
و قانونی شود
و سهم خود را
ادا نماید. وی
در طول چندین
سال گذشته با
روحیهی نقاد
و خردگرا پا
به میدان
مبارزه صنفی
گذاشت تا برای
آرمانش که
مالامال از
عشق به آموزش
و آیندهی
فرزندان
ایران زمین
بود گام
بردارد.
وی
کنشگری را
همراه با
عقلانیت،
خردورزی و قانونمداری
میدانست و در
این مسیر ذرهای
از مدار
عقلانیت و
قانون منحرف
نگردید و همیشه
به سایر
کنشگران صنفی
حرکت در مسیر
خرد و قانونمداری
را توصیه میکرد.
وی هرگز از
محوریت مسائل
صنفی فاصله
نگرفته است و
اولویت اول وی
مسائل و
مشکلات موجود در
آموزش و پرورش
بوده است. با
توجه به چنین
دغدغهای، وی
مقالات
متعددی در
زمینهی
مشکلات موجود
در آموزش و
پرورش به رشتهی
تحریر
درآورده است.
وی همچنین با
وسعت نگرش خود
و دانش تخصصی
که در حوزهی
اجتماعی به
عنوان
کارشناس ارشد
علوم اجتماعی
داراست به
نقادی
اجتماعی و
معضلاتی که
جامعهی
امروز با آن
دست به گریبان
است پرداخته
است. در حوزهی
مذکور به برخی
از ستمهای
جنسیتی
پرداخته است
که زنان امروز
با آن دست و
پنجه نرم میکنند.
وی منتقد
نابرابری
جنسیتی بوده و
معتقد است
نابرابریهای
جنسیتی مانع
از رشد زنان
به عنوان نیمی
از جامعه
خواهد شد و
لذا با چنین
شرایطی رشد و
بالندگی
جامعه، کند و
متوقف خواهد
شد.
وی که
در تجمعات
مسالمتآمیز
صنفی خیابان
معدل شیراز
حضوری مستمر و
فعال داشته
است با فن
بیان و کلام
پرجاذبه و جادویی
خود ولی در
عین حال سرشار
از منطق و
زیرکی، به
روشنگری
پرداخته است و
همیشه از طرف
جامعهی
معلمان معترض
و مطالبهگر
مورد تشویق و
حمایت قرار
گرفته است.
نفوذ کلام وی
بر مخاطبان که
در توصیف نمیگنجد
باعث شد که وی
تبدیل به
اسطورهی حقطلبی
و مطالبهگری
نه تنها بین
زنان معلم
فارس بلکه در
سراسر ایران
گردد.
در
روزگاری که
متاسفانه فقر
فکری و فرهنگی
در جامعه
بیداد میکند
و مشکلات
عدیدهی
اقتصادی نیز
درد مضاعفی
است که شعلهی
آتش بیفرهنگی
که امروزه به
جان جامعه
افتاده است را
شعلهورتر میکند
مژگان باقری
با مطالعات
مستمر خود در
حوزههای
فکری گوناگون
اعم از فلسفه،
جامعهشناسی،
تاریخ و... مدام
دانش خود را
به روز میکرد
و از آموختن و
پرسشگری لذت
فراوان میبرد.
اگر به
وی لقب اعجوبه
دهیم گزافه
نگفتیم چون وی
در عرصهی
ورزش و سلامت
جسم نیز فعال
است وی
کوهنوردی حرفهای
است که تا
کنون قلههای
زیادی را فتح
نموده است. به
منظور تقویت ورزش
و سلامت جسمی،
ایشان با
تشکیل گروههای
ورزشی
فرهنگیان
باعث ایجاد
نشاط در فرهنگیان
شده است و تا
کنون برنامههای
ورزشی متعددی
برای
فرهنگیان
فارس از جمله
کوهنوردی،
پیادهروی و...
برگزار نموده
است.
متاسفانه
این اسطورهی
کنشگری
معلمان زن، ۲۲
اردیبهشت ماه
۱۴۰۱ در خیابان
هدایت شیراز
توسط افراد
لباس شخصی بازداشت
میشود و ظهر
روز مذکور به
همراه چند
مامور زن به منزل
مراجعه مینماید
و تمام کتابها
و لوازم
الکترونیکی
وی از جمله
گوشی و لبتاپ
وی ضبط میشود.
وی در طول مدت
بازداشت در
انفرادی پلاک
۱۰۰ و سروش
بوده و بنا بر
گزارشهای
موثق، در
بازداشتگاه
مورد ضرب و
شتم قرار گرفته
به طوری که
بینی وی شکسته
است. ایشان در طول
مدت بازداشت
فقط یک بار با
ماسک، خواهرش
از پشت کابین
ملاقات کرده
است و در ده
روز گذشته هیچ
تماس تلفنی با
خانوادهی
خود به خصوص
مادر پیر و
بیمارش
نداشته است.
جامعهی
فرهنگیان
فارس و ایران
نگران وضعیت
این معلم
آزاده و سایر
معلمان دربند
است ، خواستار
آزادی فوری و
بی قید و شرط
تمام معلمان
دربند و خاتمهی
پروندهسازی
و تهدید
فعالان صنفی
است.
برگرفته
از کانال صنفی
معلمان فارس
...................................................
به
احترام
استقامت سوران
لطفی
نرگس
ملک زاده
🔸حتما
زیاد درباره
سرمایه های
اجتماعی شنیده
اید. آنهایی
که میتوان
برای همیشه
روی بودنشان
حساب کرد. هر
چقدر هم از
آنها خرج کنیم
چیزی از پس
انداز آنها کم
نخواهد شد و
برعکس ارزش
افزوده این
سرمایه ها به
طور شگفت آوری
صعودی و بازار
معاملاتی رفاقت
آنها همیشه
سبز است. در
این سالها که
به واسطه
فعالیتهای
صنفی دایره
رفاقت و دوستی
هایمان
گسترده شده
است،کسانی را
شناختم که بعد
از گذشت بیش
از ده سال
آنها در مرکزی
ترین نقطه در
حلقه دوستی
هایمان جا خوش
کرده اند و دوست
داشتن آنها در
دلهایمان
ردپایی عمیق
بر جای نهاده
است؛ آنقدر
عمیق که نه،
نم باران بهار
آن را شست
(اختلاف
دیدگاه های
دورن تشکیلاتی)
و نه طوفان
های سخت
زمستان
(سناریو سازی
های کذایی
سیما و سیاه
نویسی های
همیشگی کیهان)
توانست از عمق
آن بکاهد.
🔸سوران
از آن دست
فعالین صنفی
خوشنامی است
که بی گمان در
فضای دوستی
های صنفی و
خارج از صنف همیشه
و در همه حال
دلمان به خوبی
هایش و پشت مان
به حمایت هایش
گرم بود.
همیشه گلایه
ای از او داشتم
که کمی هم
برای خودت
باش، زندگی
کن، فرصت ها
را به نفع
خودت و ارتقا
شخصی خودت روی
کاغذ بیاور نه
اینکه نقشه
زندگیت باشد،
درد مشترک و
علاقمندی های
صنفی !!
🔸میگفت
؛ آیا شنیده
ای که در
فرهنگ ژاپن
کلمه ای شگفت
انگیز وجود
دارد؟ گفتم:
نه ؛ با شور و
هیجان همیشگی
اش شروع کرد
به صحبت کردن
برایم و گفت
"ایکیگای"را
به خاطر بسپار
! همچنان
متعجب و مشتاق
گوش میکردم تا
به کلامش را
به جمع بندی
برساند. میگفت
مفهوم این
کلمه این است
"دلیلی که صبح
ها برای آن بر
می خیزیم"
ادامه
داد و گفت به
خودت نگاه کن
و بعد بگو
"ایکیگای"
خودت چیست ؟!
من برایت میگویم
که راحت تر
بیان کنی من
هزار ایکیگای
دارم که یکی
از شاهکار
ترین آنها این
است که هر روز
وقتی از خواب
بیدار میشوم
با خود میگویم
"آن چه دنیا از
من میخواهد
باید برایش
قدم بردارم"
آنچه به گفته
تو خودم را از
آن محروم و
زندگی ام را
از آن تهی
کردم رسیدن
به افقی ست که
سالها برای
رسیدن به
"عدالت
،آزادی،
برادری و برابری"
در ذهنم ترسیم
کرده ام.
داستان ما هم
همین است، تا
وقتی نفهمیم
کیستیم، برای
چه قدم به این
دنیا گذاشته
ایم و درس
هایی را نیاموزیم
که قرار است
زندگی به ما
یاد دهد بی تردید
در دام "حقارت
داستان شخصی
مان" گرفتار
خواهیم بود.
🔸اینها
ایکیگای مردی
شریفی است که
امروز چهارمین
روز اعتصاب
غذای خشک اوست
تا تن به
اعترافی
اجباری ندهد و
با اینکه بغض
راه گلویش را
گرفته است،
باز از دهان
پنجره فریاد
می کشد
ایستادگی او
ستودنی ست اما
دوستی هایمان
دل شوره ای
عجیب را تجربه
میکند که
بهترین توصیف
از حال ما
برای او وام
گرفتن از
"غاده
_السمان" است.
من
اندوهگین
نیستم
من اندوه
جهانم
..............................................................
جعفر ابراهیمی
صدای بلند محرومان از تحصیل
عزیز
قاسمزاده
[جعفر
ابراهیمی هم
اکنون در
زندان است]
جعفر
ابراهیمی در
دادگاه بدوی
به چهار و نیم
سال زندان
محکوم شد.
خبر
باور کردنی
نیست اما قوه
قضاییه ایران
با اراده
نیروهای
امنیتی بار
دیگر نشان داد
که از عناد با
معلمان پا پس
نکشیده است.
به نظر
می رسد بزرگ
ترین خطای
تاریخی را
دشمنان
معلمان این
روزها علیه
خود طراحی
کرده اند.
آنان
گمان باطل
برده اند که
قافله عظیم
مطالبه گری
سراسری
معلمان با
افزایش اهرم
های فشار و
دستگیری و
احکام سنگین
برای چهره
های خوش نام و
زحمت کشی چون
جعفر
ابراهیمی
متوقف می شود.
حال
آنکه هر گونه
رویارویی با
معلمان اکنون
نتیجه عکس
دارد کافی است
به لیست
معلمان دستگیر
شده از مهر تا
بهمن نظر کنیم
و روند تصاعدی
اعتراضات
معلمان را
مورد بررسی
قرار دهیم که
درستی این
ادعا را نشان
می دهد.
جعفر
ابراهیمی
معلمی است که
بیشترین همت
خود را صرف
مطالعات میدانی
برای کودکان
کار و باز
مانده از
تحصیل و مصائب
جانسوز دانش
آموزان مناطق
محروم کرده است.
گویی
رگ و استخوان
او را با هم
نوایی با
محرومان گره
زده باشند.
تلاش
مضاعف،
مطالعه
پیگیرانه و
دردمندی آموزشی
از شاخصه های
اصلی جعفر
ابراهیمی است.
درک
معرفتی او از
ضعف های نظام
آموزشی در
مقام سلبی و
شناخت او از
پارامترهای
آموزش مطلوب در
سایه ی تشکل
یابی مستقل و
بنیان های
نظری حاکم بر
تشکل یابی،
ابراهیمی را
به معلمی متوازن
در حوزه نظر و
عمل تبدیل
کرده است.
معلمی
که شناخت نظری
خود را تنها
برای ارائه
سخنرانی و
مقاله نویسی نخواسته
و در عرصه عمل
پیشتاز حمایت
از محرومان
آموزشی است.
معلمان
به پا خاسته
اکنون بی
تردید زیر بار
چنین ظلمی
نخواهند رفت و
صدایشان را
نسبت به این
حکم ظالمانه
بلند خواهند
کرد و مطالبه
ابطال رای
بدوی و منع
تعقیب او را
در دادگاه
تجدید نظر
دنبال خواهند
کرد.
در
شرایطی که سه
نهاد دولت و
مجلس و شورای
نگهبان در
همدستی آشکار
علیه منافع
معلمان، رتبه
بندی و همسان
سازی را در
محاق برده
اند، تئوری
پردازان
النصر بالرعب
حق جویانی
چون جعفر ابراهیمی
را که به چنین
همدستی های
معلم ستیزانه
به بانگ بلند
معترض بوده،
اکنون به چنین
حکم سنگین
ناعادلانه ای
محکوم کرده
اند.
جامعه
معلمان دیگر
اجازه نمی دهد
که بهترین معلمان
این سرزمین در
سایه سکوتی
شرمناک به محبس
گاه افکنده
شوند.
ما معلمان
صدای جعفر
ابراهیمی
باقی خواهیم ماند
و تمام قد به دفاع
از او خواهیم
ایستاد.
..................................................................