جایگاه
کردستان
سوریه در
تحولات
خاورمیانه !
نادر فولادی
در
پی بحران
سوریه و شعله
ور شدن جنگ
داخلی در این
کشور، کردها
که سالیان
متمادی تبعیض
های بیرحمانه
و سرکوب های
مداوم را تحمل
نموده بودند نه دل
خوشی از حکومت
اسد داشتند،
که سالها هویت
آنها را انکار
کرده بود، و
نه امیدی به
اپوزیسیونی
بسته بودند که
با اصرار در
هویت زدائی از
کردهای سوریه
حتی حاضر نبود
نام کشور پس
از سقوط رژیم
اسد را از "جمهوری
عربی سوریه"
به "جمهوری
سوریه" تغییر
دهد، به این
ترتیب کردهای
سوریه با فاصله
گیری از هر دو
طرف درگیر در
جنگ داخلی،
راه مستقل
خود را
برگزیدند.
کردهای
سوریه محروم
ترین اقلیت
ملی در این کشور!
کردهای
سوریه محروم
ترین بخش
اقلیت های ملی
این کشور را
تشکیل می دهند
و تبعیض های
اعمال شده به
آن ها ریشه
تاریخی دارد.
از سال 1925 تا 1946
سوریه به صورت
مستعمره
فرانسه اداره
می شد. فرانسه
در سوریه سه
مرکز سیاسی
مختلف هر یک
با ساختار
ویژه درست
کرده بود تا
براساس منطق
مستعمراتی
"اختلاف
بیانداز و
حکومت کن" یوغ
مستعمراتی
خود را ادامه
دهد. این
مراکز عبارت
بودند از علوی ها
در غرب، دروزی
ها در جنوب و
سنی ها در
دمشق و حلب.
کردها در هر
جای این
تقسیمات که
قرار داشتند
نه به عنوان
یک جامعه
اقلیت
به رسمیت
شناخته می
شدند و نه دولت
فرانسه، به
خاطر حفظ
رابطه حسنه با
ترکیه، حاضر بود
کمترین حقوق
انسانی برای
کردهای سوریه
قائل شود.
پس از
پایان
استعمار
فرانسه اولین
دولت سوریه در
سال 1946 نیز به
همین سان حاضر
نشد حتی زبان
و حقوق
فرهنگی کردها
را به رسمیت
بشناسد و
بسیاری از
روشنفکران کرد
را که برای
این بخش از
حقوق خلق کرد
مبارزه می
کردند به
زندان انداخت.
در سال 1962 دولت
سوریه هفتادهزار
کرد را از
شهروندی
سوریه محروم
ساخته و اعلام
کرد که آن ها " خارجی
هائی هستند که
در سوریه
زندگی می
کنند". کسانی
که از حق
شهروندی
محروم شده
بودند حق
تحصیل، مسافرت
به خارج و یا
داشتن مایملک
شخصی نداشتند.
جمعیت این بخش
از کردها
اکنون به سیصد
تا چهارصد
هزار نفر
رسیده است.
در
سال 1963 که حزب
بعث از طریق
کودتا به قدرت
رسید نه فقط
سوریه را یک "
کشور عربی"
قلمداد کرد
بلکه اعلام کرد "کردها
پناهندگان
جابه جا شده
از ترکیه هستند".
بر این مبنا
کلیه حقوق
کردها سلب شد.
هویت کردی
ممنوع اعلام
شد، نام
روستاها و
شهرهای کردی
عوض شد. آن چه
را که ترکیه
از سال 1920 علیه
کردها انجام
داده بود
سوریه پس از
پنجاه سال،
همان سیاست
های
نژادپرستانه
را گام به گام
به اجراء
نهاد. بر همین
اساس نوشتن به
زبان کردی یک
امر جنائی
اعلام شد که
خاطی باید
برای ارتکاب
آن سال های
سال از زندگی
خود را در
زندان سپری می
کرد. اما
سیاست های
ضدکردی رژیم
بعث به همین
جا ختم نشد.
درسال های 1972 تا
1974 سیاست عربی
کردن مناطق
کردی شروع شده
و هزاران عرب
توسط دولت بعث
به روستاهای
کرد نشین کوچ
داده شدند تا
کمربندهای
عربی در این
مناطق ایجاد
کنند. این
سیاست حتی پس
از حافظ اسد
توسط بشار اسد
نیز به طور
فعال و سازمان
یافته ادامه
یافت. پس از
سقوط صدام
کردهای سوریه
در 12 مارس
2004 در شهر "قامیشلو"علیه
رژیم بعث سر
به شورش
برداشتند. این
شورش به کمک
ترکیه به شکل
خونینی سرکوب
شد و اردوان
نخست وزیر
ترکیه به بشار
اسد برای برقراری
نظم و قانون
در منطقه
تبریک گفت. به
این ترتیب
اولین شورش
بزرگ توده ای
علیه رژیم
بشار اسد توسط
کردها شروع شد
؛ شورشی که خود
انعکاسی بود
از دهه ها
ستم، تبعیض و
بی حقوقی علیه
پرشمارترین
اقلیت ملی در
این کشور.
تحزب و
تشکل های توده
ای در کردستان
سوریه !
حزب بعث هر
نوع تشکل
سیاسی کردهای
سوریه را به
شدت سرکوب می
کرد اما
علیرغم آن
هسته های تشکل
های سیاسی
نیروهای کرد
وجود داشت. از
جمله می توان
به نفوذ
عبدالله
اوجلان در
کردستان
سوریه اشاره
کرد که در سال 1979
با فرار از
ترکیه وارد
مناطق کردی
سوریه شد و از
آن جا به دمشق
و سپس به
بیروت رفت وتا
مدت بیست سال
در آن مناطق
اقامت گزید.
دولت سوریه با
توجه به
اختلافات خود
با ترکیه
امکان استفاده
"پ.ک.ک" از
مناطق مرزی
سوریه را
فراهم می کرد.
براساس آمار
رسمی از 1980 تا 2012
در حدود پنج
هزار مبارزه
کرد سوری در
صفوف "پ. ک. ک"
جان باختند.
در سال 1999 دولت
های سوریه و
ترکیه
قرارداد
موسوم به "آدنا"
را منعقد کردند
که پس از آن دولت
سوریه کلیه
فعالیت های
پ.ک.ک در
کردستان
سوریه را ممنوع
کرد. بسیاری
از فعالین
پ.ک.ک توسط
دستگاه های
امنیتی سوریه
دستگیر و به
مقامات
امنیتی ترکیه
تحویل داده
شدند.
درسال 2003 "حزب
اتحاد
دمکراتیک" با
الهام از مبارزات
"پ.ک.ک" و بخشاً
شرکت فعالان
کرد سوری که
در صفوف "پ.ک.ک"
مبارزه کرده
بودند پایه
گذاری شد. "حزب
اتحاد
دمکراتیک" (Partiya
Yekîtiya Demokrat)از
سال ۲۰۰۵،
یعنی شش سال
پیش از آغاز
بحران سوریه، تشکیلات
خود را منسجم
ساخته و با
کار در اعماق
جامعه کرد
ریشه های نفوذ
خود را
گستراند. با شروع
نا آرامی ها درسوریه
در پانزدهم
مارس 2011
نیروهای
سیاسی
کردستان کار
توده ای خود
را در ابعاد
جدید گسترش
دادند و تلاش
کردند که در
شهرها، شهرک
ها و روستاهای
کردستان
سوریه تشکل
های توده ای در
محلات، میان
زنان،
جوانان،
دانشجویان،
صنعت کاران،
اهل فرهنگ و
هنر و .....تشکیل
دهند وبه
این ترتیب
انقلابی را که
آغاز شده است،
در تشکل های
توده ای نهادی
کنند . مهم
ترین نهاد
اجتماعی توده
ای" جنبش
اجتماعی
روژاوای
دمکراتیک" یا
به زبان کردی(TEV-DEM) است که
همچون چتری
همه این تشکل
ها را در بر می
گیرد. همچنین
بخشی از کردهای سوری
هوادار"پ.ک.ک"
که در واحدهای
نظامی "پ.ک.ک"
به فعالیت خود
ادامه داده
بودند با شروع
انقلاب سوریه
و تضعیف دولت
مرکزی از
قندیل وارد کردستان
سوریه شده و
شاخه نظامی "حزب
اتحاد
دمکراتیک" را
تشکیل دادند.
هسته
مرکزی شاخه
نظامی "حزب
اتحاد
دمکراتیک" که
در صفوف "پ.ک.ک"
با ارتش ترکیه
جنگیده و
تجارب کافی
نظامی
اندوخته بود
در شرایط جدید
به سرعت به یک
نیروی کارآمد
نظامی مبدل
شد.
بخش
دیگری از
احزاب کرد که
مرکز خود را
در "هولر"(
پایتخت
کردستان عراق)
قرار داده اند
تشکل چتری
دیگری از
احزاب و
طرفداران خود
به نام "شورای
ملی کردهای
سوریه" به
وجود آورده
اند که شامل
پانزده جریان
کردی کوچک می
باشد که مهم
ترین آن ها "
حزب دمکراتیک
کردستان
سوریه" به
رهبری
"عبدالحکیم
بشار" است. این
مجموعه که مراکزشان
در " هولر"
پایتخت
کردستان عراق
است اکثراً
تحت تاثیر
"حزب دمکراست
کردستان
عراق" به
رهبری "مسعود
بارزانی"
هستند، نفوذ
کمی در
کردستان
سوریه دارند و
فاقد نیروی
نظامی قابل
توجه و چشم
گیر هستند. با
تشدید
اختلافات میان
"شورای
ملی کردهای
سوریه" و "حزب
اتحاد
دمکراتیک" با
میانجگری
مسعود
بارزانی در
ژوئیه 2012، این دو
تشکل با
ایجاد" شورای
عالی کردها"
به هم پیوستند
.در" شورای
عالی کردها" که از ده
نماینده
تشکیل شده وهر
طرف دارای پنج
نماینده
هستند که به
این ترتیب این
تشکل هم تشکل
های توده ای
از پائین و هم همه
احزاب کردی
فعال در
کردستان
سوریه را علیرغم
اختلافات
موجود به هم
پیوند می دهد.
"شورای عالی
کردها" تصمیم
گرفت که شاخه
نظامی خود را
به نام"واحدهای
حفاظت مردمی"(Yekîneyên
Parastina Gel)
ایجاد کرده و
همه نیروهای
نظامی احزاب و
داوطلبان را
برای دفاع از
مناطق آزاد
شده کردستان
سوریه سازمان
دهد.
اداره
مناطق
کردنشین در
سوریه از
اواسط 2012
بدست خود کردها،
اگر چه نه
رسماً بلکه عملاً ،
به معنای
برقراری خود
مختاری در
کردستان
سوریه بود. "بشار
اسد" که با
گسترش جنگ
داخلی و پیش
روی
اپوزیسیون مسلح
اسلامی با
چالشی سرنوشت
ساز مواجه شده
بود و طبعاً
نمی خواست
نیروهای خود
را هم زمان با
درگیر شدن با
نیروی
پیشمرگه کرد
بیش از پیش
تضعیف کند،
وارد نوعی
مصالحه عملی
با کردهای
سوریه شد، و
دست آن ها را
برای اداره
مناطق شان
آزاد گذاشت.
در این میان
نیروهای کرد
هم تمایلی به
قوی شدن بیشتر
اپوزیسیون
اسلامی
نداشتند زیرا
به خوبی از
خصومت سازش
ناپذیر آن ها
با حقوق کردها
و سایر اقلیت
های ملی، قومی
و مذهبی آگاه
بوند. این
وضعیت جدید در
کردستان
سوریه جدا از
شرائط زمانی و
مکانی ، درست
مانند شرائطی
بود که در
سالهای 90و 91 با
ایجاد منطقه
پرواز ممنوع
در عراق ،
برای کردهای
عراقی پیش آمد
و آن ها عملاً
اداره مناطق
مهمی از کردستان
عراق را به دست
گرفتند و بدین ترتیب
با پیدایش
خودمختاری
عملی کردستان
سوریه، مسئله
کردها در
منطقه
خاورمیانه
وارد مرحله
جدیدی شد.
کردستان
سوریه
"روژاوا"( Rojava)!
کردستان
سوریه "روژاوا"( Rojava) در
شمال شرقی سوریه
و در محل تلاقی
مرزهای آن کشور
با عراق و ترکیه
قرار دارد. مهمترین
شهرهای
کردستان
سوریه عبارتند
از قامیشلو، حسکه،
دیرک، عامودا،
سریکانی، گری سپی،
تل ابیض،
کوبانی و عفرین.مساحت
آن حدودا ۲۴ هزار
کیلومتر مربع است
که تقریبا برابر
با مساحت کشور
لبنان است. جمعیتی
نزدیک به سه و نیم
میلیون نفر که
اکثرا کرد هستند
و نیز دو
اقلیت عرب و آشوری
دراین مناطق
زندگی می کنند.
کردستان
سوریه بر خلاف
کردستان عراق
خصلت یک پارچه
ندارد و در
فاصله سه قسمت
آن، که اکنون هر
یک توسط یک
دولت مستقل
خودمختاری
محلی اداره می
شوند،
نوارهائی از
ساکنان اقلیت
های عرب توسط
رژیم خاندان
اسد ایجاد شده
است.
منابع
نفتی: کردستان
سوریه از ثروت
سرشاری برخوردار
است و در حال حاضر
می تواند روزانه
۲۵۰ هزار بشکه
نفت تولید کند.
علاوه بر این مقادیر
زیادی ذخایر گازی
نیز دارد. میزان
تولید نفت در این
منطقه از نصف کل
تولید نفت سوریه،
تا قبل از آغاز
اعتراضات، بیشتر
بوده است. ميزان
ذخاير نفتي سوريه
بين دو تا سهميليارد
بشکه و ميزان منابع
ذخيرهی گاز نيز
٢٤١ميلياردمترمکعب
تخمین زده میشود
که بخش عمدهی
اين منابع در مناطق
کُردنشين این کشور
واقع شدهاند.
منابع
آب: کم
آبی در
خاورمیانه آب
را به یک منبع
طبیعی بسیار
پرارزش مبدل
ساخته است.
کردستان
سوریه از منابع
عظیم آب برخوردار
است که شامل ده
سد بزرگ با مجموع
گنجایش ۳۰۰ میلیون
متر مکعب آب و هشت
رودخانه است که
یکی از آنها رود
فرات می باشد.محصولات
آبزی این منطقه
۵۵ درصد کل محصولات
آبزی سوریه را
دربر می گیرد.
کشاورزی:
سطح زیر کشت در
کردستان
سوریه مجموعا
۱۸ هزار کیلومتر
مربع است. به این
ترتیب هجده هزار
کیلومتر مربع از
کل ۲۴ هزار کیلومتر
مربع این منطقه
را اراضی قابل
کشت تشکیل می دهد.میزان
تولید گندم این
منطقه سالانه
۱.۴ میلیون تن می
باشد که ۳۷ درصد
کل تولید گندم
سوریه است.
کردستان سوریه
سالانه ۲۷۳ هزار
تن پنیه تولید
می کند که ۳۹ درصد
تولید کل سوریه
را شامل می شود.همچنین
۱۵ میلیون اصله
درخت زیتون در
این منطقه وجود
دارد که شامل
۲۳ درصد کل درختان
زیتون در سراسر
سوریه است.به طور کلی
این منطقه به تنهایی
۴۵ درصد کل تولیدات
کشاورزی سوریه
را تامین می کند.
با احتساب
قیمت کنونی نفت
در بازارهای جهانی،
این منطقه می تواند
در سال ۹.۵ میلیارد
دلار از فروش نفت،
از زیتون ۷۵۰ میلیون
دلار، از گندم
۳۷۲ میلیون دلار
و از فروش پنبه
۲۳۰ میلیون دلار
درآمد داشته باشد. به طور کلی مجموع
درآمد سالانه این
منطقه بالغ بر
۱۰.۸ میلیارد دلار
می باشد که برابر
با نصف کل بودجه
سوریه در سال 2013میلادی
است. همه این
ها نشان دهنده
اهمیت
اقتصادی
کردستان
سوریه و نقش
مهم آن در
مجموعه
اقتصاد سوریه است.
اعلام
رسمی
خودمختاری!
به
موازات شروع
کنفراس "ژنو
دو" و عدم
توافق اپوزسیون
سوریه در
پذیرش
نمایندگان
مناطق
خودمختار، که
البته ناشی از
فشارهای دولت
ترکیه و عربستان
بود، مناطق
خودمختار
کردستان
سوریه به طور
رسمی اعلام
خودمختاری
کردند. زمان
اعلام
خودمختاری با
موقعیت شناسی
دقیقی انتخاب
شده بود زیرا
دولت ترکیه ،
مهم ترین
مخالف اعلام
خودمختاری
رسمی کردهای
سوریه، به
خاطر افشاء پی
درپی رسوائی
های مالی
بزرگی که
وزاری این
کشور در آن
دست داشتند در
بحران داخلی
مهمی فرو رفته
بود که مانع
از اقدامات
جدی از جمله
نظامی برای مقابله
با اعلام رسمی
خودمختاری می
شد.
در 21
ژانویه منطقه
یا کانتون"سیزیره"(Cizîre)،در27
ژانویه
کانتون "کوبانه"(Kobanê) و
در 29 ژانویه
کانتون
"عفرین"(Afrin) اعلام
خودمختاری کردند.
شورای حکومتی
"عفرین"،
"هیوی
ابراهیم
مصطفی"(
Hêvî Îbrahîm Mustefa) یکی
از زنان کرد
را به ریاست
شواری حکومتی
انتخاب کرد و
او به این
ترتیب اولین
زن کرد است که
ریاست دولت
یکی از مناطق
خودمختارکردستان
را به عهده می
گیرد.
همانطور
که گفته شد
مهم ترین
مسئله
کردستان سوریه
تقسیم آن به
سه منطقه
جداگانه است.
کانتون"سیزیره"(Cizîre)
بزرگترین
منطقه کردی
کردستان
سوریه یا "روژاوا"( Rojava)
است که سه
چهارم آن تحت
کنترل
نیروهای کرد
قرار دارد. در
این منطقه
حدود دو
میلیون نفر
زندگی می
کنند. این
منطقه که به
آن "جزیره"
نیز گفته می
شود
ثروتمندترین
منطقه سوریه
است. اگر چه
کردها بخش
اعظم جمعیت را
تشکیل می دهند
اما جمعیت این
منطقه واقعاً
چند ملیتی است.
بر اساس سیاست
عربی کردن
دولت بعث بین
هر چند دهکده
کردی یک دهکده
عرب به عنوان
نوار عربی از
طریق مصادره
زمین ها
واموال کردها
ایجاد شده
است. حکومت
خودمختار
فعلی همه مردم
ساکن این
منطقه را به
شرکت در اداره
امور خود فرا
خوانده و از
آن ها خواسته
است پارلمان محلی
متشکل از همه
ساکنان هر
منطقه را
تشکیل دهند.
نفت موجود در
بخش"
ریمیلان"( Rimelan) "جزیره"
بیشتر از کل
ذخائر نفتی
موجود در سوریه
است و دارای همان
ظرفیت
استخراج نفت "
کرکوک" عراق
است. منطقه "جزیره"
بخش اعظم
فرآوردهای
کشاورزی
سوریه را
تولید می کند.
. کانتون
"کوبانه"(Kobanê) در مناطق
مرزی با ترکیه
قرار دارد و
به طوری که
دهکده های دو
سوی مرز در
برابر هم قرار
دارند. دراین
منطقه نیم
میلیون کرد
زندگی می کنند
و اکثر مناطق
تحت کنترل
نیروهای کرد
قرار دارد.
کانتون
"عفرین"(Afrin) نیز
دارای نیم
میلیون جمعیت
است اما با
توجه به
مهاجرت داخلی
ناشی از جنگ
داخلی جمعیت ان
دو برابر شده
است.
"
فدرالیسم
منطقه ای
دمکراتیک"
الگوی مناطق خودمختار
کردستان
سوریه!
قرار
است که در
آینده نزدیک
با برقراری
انتخابات
آزاد مسئولین
کانتون ها در
همه سطوح انتخاب
شوند. الگوی
مناطق
خودمختار براساس"
فدرالیسم
منطقه ای
دمکراتیک"
است.هر کانتون
یا منطقه
فدرال خود از
شوراها و یا
پارلمان های
محلی که از
طریق
انتخابات،
امور محلی و
منطقه ای خود
را اداره می
کنند، تشکیل
می شود. این
مسئله به ویژه
برای پاسخ به
تنوع ملی موجود
در کردستان
سوریه از
اهمیت ویژه ای
برخوردار است.
علیرغم عربی
سازی مناطق
کردی توسط
دولت بعثی، "حزب
اتحاد
دمکراتیک" نمی
خواهد این بخش
از جمعیت را
از مناطق کرد
بیرون رانده و
جنگ کرد وعرب
را شعله ور
سازد. البته
به جز جمعیت
اسکان یافته
تحت سیاست
عربی سازی،
ساکنان عرب،
آشوری و
ارمنی
نیز هستند که
حتی قبل از
عربی سازی از
بومیان این
مناطق بوده
اند. هم
اکنون نیز
برخی از مناطق
عرب نشین و یا
آشوری نشین
شوراهای
منطقه ای خود
را تشکیل داده
و نمایندگانی
درترکیب
کانتون های
کنونی دارند.
مسئولین
کانتون ها
اعلام کرده
اند که آن ها فدرالیسم
دمکراتیک
منطقه ای را
الگوئی برای
اداره
دمکراتیک
سوریه می دانند
و امیدوار
هستند که با
انجام
انتخابات
آزاد و
انتخابی شدن
همه ارگان های
خودگران محلی
و منطقه ای
کردستان
سوریه به
تواند الگوئی
دمکراتیک
برای ساختار
آینده سوریه
ارائه دهد.
همچنین قرار
است در همه
سطوح چهل درصد
مناصب به زنان
اختصاص داده
شود و به این
ترتیب تلاش شود
تا برابری
میان زنان و
مردان وارد
ساختارهای
اداری و
حکومتی شود.
نیروهای
کرد همچنین
توانسته اند
یک نیروی پانزده
هزار نفره
نیروی مسلح یا
پیشمرگه
سازمان دهند
که پس از ارتش
سوریه منضبط
ترین و سازمان
یافته ترین نیروی
نظامی موجود
در سوریه است
که همانطور که
گفته شد نام "واحدهای
حفاظت مردمی"
را برخود دارد. "واحدهای
حفاظت مردمی" در
آخرین کنفرانس
خود تصمیم
گرفت تا خود
را به صورت یک
ارتش حرفه ای
سازمان دهند.
بخش قابل
توجهی از
نیروهای
نظامی را زنان
تشکیل می دهد
که شامل شش
گردان زنان با
هزار وپانصد
پیشمرگه زن
است که
واحدهای
مستقل خود را دربطن
نیروهای مسلح
ایجاد کرده
اند. نیروی
نظامی منطقه
خودمختار تحت
فرماندهی "
شورای عالی کردها"
قرار دارد.
نیروهای پلیس
برای حفظ
امنیت شهرها و
عبور و مرور
جدا از"واحدهای
حفاظت مردمی"
یا نیروی
پیشمرگه سازمان
یافته اند.
دولت
ترکیه،
خودمختاری
کردستان سوریه
و تاثیر آن بر
جنبش کردستان
ترکیه!
خود
مختاری کردها
در سوریه
مشکلات
مضاعفی را
برای حکومت
ترکیه که در
حال مذاکره با
پ. ک.ک می با شدایجاد
کرد. حضور یک منطقه
خود مختار کرد
که دارای
پیوندهای تنگاتنگ
با کردهای
ترکیه و" پ. ک. ک"
می باشد
نگرانی های
جدی ای برای
طبقه حاکم
ترکیه،
ناسیونالیست
ها وشونیست های
ترک و "حزب
عدالت و
توسعه" ، به
عنوان حزب حاکم
این کشور،
ایجاد کرده
است.
با توجه
به پیوندهای
نزدیک میان "حزب
اتحاد
دمکراتیک"،
نیروی اصلی
کردستان سوریه،
با " پ.ک.ک"،
دولت ترکیه
حساسیت ویژه
ای به شکل
گیری منطقه
خودمختار و به
ویژه اعلام
رسمی
خودمختاری در
کردستان
سوریه داشته
است. باید
توجه کرد که
اکنون تنها به
فاصله پنجاه
متری در آن
سوی مرز ترکیه
با سوریه پرچم
های "پ.ک.ک" به
اهتزاز در
آمده است و
کردهای ترکیه
دیگر ناچار
نیستند برای
پشت جبهه در
کوه های قندیل
پناه بگیرند.
در همین
ارتباط بود که
دولت ترکیه
برای سرکوب کردهای
سوریه مبادرت
به تقویت انواع
جریانات
جهادی و سلفی
، که با رژیم
اسد در نبرد
بودند و
همچنین" جبهه النصر"
یکی از شاخه
های القاعده
در سوریه و یا
"حکومت
اسلامی عراق و
شام" نمود و
برای به زانو
در آوردن
کردهای سوریه ،
این جریانها
را به قتل عام
کردهای سوریه
واداشته و
اقداماتش را
راه براندازی
رژیم اسد گسترش
داد. اما
کیش دادن
اسلامیون
بنیادگرا
علیه کردهای
سوریه نه فقط
نتوانست
حاصلی در
سرکوب "حزب
اتحاد دمکراتیک"
و سایر
نیروهای کرد
سوریه داشته
باشد بلکه شاخه
نظامی"حزب
اتحاد
دمکراتیک" در
نبرد با "جبهه
النصر" و"حکومت
اسلامی عراق و
شام" ، چنان
قوی عمل کرد
که حتی توانست
اعتماد بخشی
از عربهای
منطقه را هم جلب
کند و گروه هایی
از آنها را
تحت فرماندهی
خود علیه "جبههالنصر"
بسیج کند.
سیاست
بازدارنده ی
دیگر دولت
ترکیه برای
مقابله با
رسمیت بخشیدن
به خودمختاری
کردستان
سوریه نوعی
ائتلاف و
امتیاز دهی
به
"دولت اقلیم
کردستان" و
استفاده از
"مسعود
بارزانی"
برای ایجاد شکاف
در میان
کردهای سوریه
و فشار به "حزب
اتحاد
دمکراتیک" بود.دعوت
از "مسعود
بارزانی" به
کنگره حزب
"عدالت و توسعه"
و سخنرانی وی
دراین کنگره
از جمله
درباره حل
مسئله کرد در
ترکیه از طریق
مذاکرات میان
طرفین، دعوت
"اردوغان" از
"مسعود
بارزانی" در نوامبر
2013 به
"دیاربکر"( که
در حقیقت
پایتخت کردستان
ترکیه است)،و
گفتگوی هشتاد
دقیقه ای با
وی، برگزاری
کنسرت مشترک با
حضور"شوان"
و"ابراهیم
تاتلیسس" در
ادامه این
سیاست بود. بر
اساس گزارش منابع
خبری ترکیه ،
طرفین در این
دیدار، که به
طور وسیع از
رسانه های
ترکیه پخش شد،
در مورد چهار
موضوع مهم
شامل ؛ "تعهد
بارزانی برای
حمایت از مذاکرات
صلح ترکیه و "پ.ک.ک"،
"تاسیس دو مرز
گمرکی جدید
میان ترکیه و
اقلیم کردستان
عراق "، "تکمیل
و فعال شدن
لوله انتقال
نفت اقلیم
کردستان به
ترکیه تا یک و
نیم ماه آینده"
و "مخالفت
بارزانی با
ایجاد ساختار رسمی
خودمختار
درکردستان
سوریه از سوی
حزب اتحاد
دموکراتیک
سوریه" به
توافق رسیدند.
البته
واقعیت این
است که ترکیه
و دولت اقلیم
منافع زیادی
درمناسبات
متقابل دارند.
دولت اقلیم
کردستان عراق
اکنون به یکی
از دروازه های
مهم صادراتی
کالاهای
ترکیه و
سرمایه گذاری
های انحصارات
ترکیه است و
از سوی دیگر
ترکیه که تشنه
واردات گاز و
نفت ارزان است
به لابی مهم
بین المللی استخراج
نفت و گاز
مناطق دولت
اقلیم مبدل
شده است.
"مسعود
بارزانی" نیز
از طریق
نزدیکی با ترکیه
می خواهد
اتکای خود را
به دولت مرکزی
در بغداد را
کاهش دهد و
نوعی رانت
استراتژیک و
فضای مانور
بیشتری برای
خود ایجاد
کند. از
طرف دیگر، "مسعود
بارزانی" به
نوبه خود، با
وجود نفوذ
تاریخی بارزانی
ها در میان
کردهای سوریه
، با
شکل گیری موقت
حکومت در
کردستان
سوریه مخالف
است، زیرا
اولا
شکل گیری این
حکومت می
تواند نفوذ
بارزانی و
حکومت اقلیم
را به عنوان
تنها حکومت
خودمختارکرد
تضعیف کند،
ثانیاً، نباید
فراموش کرد که "پ. ک. ک" حدود
سی سال است که
در میان
کردهای ترکیه
و سوریه، که از
لحاظ شمار
جمعیت و وسعت
سرزمین بر
کردهای عراق و
ایران برتری
دارند، دارای
هژمونی
بلامنازع
بوده و حرف
اول را می زند. "پ. ک. ک" در
ادامه رقابت
ها و برتری
طلبی های خود
با تشکیل شاخه
های سوری و
ایرانی و
عراقی به گردآوردن
«چهار پارچه
کردستان بزرگ»
زیر چتر خود و
نشاندن رهبر
زندانی اش "عبدالله
اوج آلان" بر
جایگاه رهبری
«خلق کرد» چشم
دوخته است. با
حذف "جلال
طالبانی" از
صحنه سیاست که
ماههاست با
مرگ دست و
پنجه نرم می
کند، رقیب
عمده "پ.
ک. ک" در
این برتری
طلبی،"مسعود
بارزانی" است. درادامه
همین بده
بستان ها بود
که مسعود
بارزانی با
اعلام رسمی
خودمختاری در
کردستان
سوریه مخالفت
کرده و با
استفاده از
نفوذ خود در
میان احزاب
پانزده گانه "شورای
ملی کردهای سوریه"
با اصرار زیاد
تلاش کرد تا "حزب
اتحاد
دمکراتیک"
نیز به
اپوزیسیون
سوریه تحت
رهبری "اخوان
المسلمین"،
که مورد حمایت
ترکیه است، به
پیوندد.
و
بالاخره دولت
ترکیه ناچار
شده است با "حزب
اتحاد
دمکراتیک"،
اگر چه به طور
غیررسمی ،
رابطه برقرار
کند تا سیاست
تشویق و تنبیه
و فشار را به
مستقیم علیه
آن ها اِعمال
کند . سفر
غیرمنتظره
"صالح مسلم"
رهبر "حزب
اتحاد
دمکراتیک" در
تابستان 2013 به
ترکیه و
مذاکره با مقامات
ترک در ادامه
همین سیاست
دولت ترکیه
بود. "صالح
مسلم" به
ترکیه
اطمینان داد
که "حزب اتحاد
دمکراتیک"
خواهان
استقلال نیست
و تلاش می کند
که مناطق
خودمختار کرد
در چهارچوب یک
سوریه فدرال
به حقوق خود
دست یابند.
قابل ذکر است
که دولت ترکیه
اعلام کرده
است که یک
ایجاد یک دولت
مستقل
کردستان را
تحمل نکرده و
در صورت چنین
اقدامی ارتش
ترکیه مناطق
کردی سوریه را
به اشغال خود
در خواهند
آورد.
اما
علیرغم تلاش های
دولت ترکیه ،
همان گونه در
بالا اشاره
شد،
مناطق سه
گانه
خودمختار
کردستان در آستانه
مذاکرات ژنو
دو اعلام
موجودیت
کردند. دولت
ترکیه به خاطر
افشاء شدن
رسوائی های
مالی و بروز
شکاف میان
جریان جبهه
مذهبی "گولن"
و " حزب عدالت
و توسعه"
نتوانست
اقدامی انجام
دهد.
دخالت
های"مسعود
بارزانی" نیز
نتوانست روند
اعلام
خودمختاری
کردستان
سوریه را
متوقف سازد.واقعیت
این است که در
کردستان عراق
احزاب عمده
دیگر مانند
"اتحادیه
میهنی" و
جریان
تغییر"گوران"
با سیاست
بارزانی
مخالفند،
کردستان عراق
و منطقه قندیل
پشت جبهه مهمی
برای نیروهای
مسلح "پ.ک.ک"
بوده است و
مضاف بر این
ها منطقه
اقلیم علیرغم
سیاست های
بارزانی بخش
مهمی از
پناهجویان
کرد سوریه را
اسکان داده
است و منطقه
خودمختار
کردستان
سوریه با
نیروی نظامی
آن به نوبه
خود نوار
امنیتی مهی در
برابر نفوذ
نیروهای
جهادی برای
انجام عملیات
و ناامن کردن
کردستان عراق
می باشد.
با اعلام
خودمختاری
مناطق سه گانه
کردستان سوریه،
اکنون در دو
سوی مرزهای
کرد نشین
ترکیه،
مرزهائی که
ساکنان کرد را
میان ترکیه،
عراق و سوریه
تقسیم می کند،
دو حکومت
خودمختار کردی
شکل گرفته است
در حالی که
کردهای ترکیه
که با جمعیت
بیست میلیونی
خود بزرگترین
جامعه اقلیت کردی
در یک
کشورخاورمیانه
را
تشکیل می دهند،
محروم ترین و
مسلوب الحقوق
ترین جامعه کردها
بوده و مشمول
سخت ترین
سرکوب ها و تسویه
های ملی و
قومی بوده
اند. این
تحولات ، دولت
وطبقه حاکم
ترکیه را برای
به رسمیت
شناختن حقوق
ملی کردها زیر
فشار
گازانبری
قرار داده و
از طرف دیگر
فلسفه وجودی
دولت
کمالیستی را
که براساس شونیسم
ملت واحد و
تقسیم ناپذیر
ترک شکل
گرفته دچار
شکاف می کند .
در شرائطی که
از تظاهرات
پارک گیزی به
این سو ترکیه
دچار تلاطمات
سیاسی پی در
پی شده است،
برخورد با حقوق
کردهای ترکیه به یک
بحران سیاسی
مهم برای طبقه
حاکم و دولت
کنونی ترکیه
مبدل گشته است.
تحولات
کردستان
سوریه و تضعیف
"حزب توسعه وعدالت"
در پی بحران
های
سیاسی
اخیرترکیه، موقعیت
"پ.ک.ک" را در
مذاکرات با
دولت قوی تر
نموده است.
مجموعه این
تحولات مسئله
کرد را به یک
عامل مهم در
تحولات
خاورمیانه
مبدل ساخته
است.
خاورمیانه ای
که در نظام
های دیکتاتوری
حاکم در آن،
نه فقط آزادی
و دمکراسی،
بلکه حقوق
ملیت های ساکن
در همه کشورها
به شدت سرکوب
می شود، ایجاد
دو دولت
خودمختار در
عراق و سوریه
و فشار شدید
بر دولت ترکیه
برای به رسمیت
شناختن حقوق
کردها دیر یا
زود تاثیرات خود
را بر روی
مسئله ملی در
ایران نیز
خواهد نهاد.
بررسی
چالش هائی که
منطقه
خودمختار کرد
سوریه به لحاظ
داخلی، منطقه
ای و بین
المللی با آن مواجه
است و نقاط اشتراک
و تفاوت های
آن با کردستان
عراق یا دولت
اقلیم
کردستان
البته نیاز به
بررسی
جداگانه دارد.
دوشنبه
۲۸ بهمن ۱۳۹۲ برابر
با ۱۷ فوريه
۲۰۱۴