در
هفتمین بسیج
سندیکاهای
فرانسه دو میلیون
نفر شرکت
کردند!
آیا
جنبش کارگری و
توده ای علیه
قانون جدید بازنشستگی
در حال افول
است؟
روبن
مارکاریان
هفتمین
روز فراخوان
سندیکاهای
کارگری
فرانسه برای اقدام
اعتراضی علیه
"قانون
بازنشستگی
جدید"، در روز
پنجشنبه 28 اکتبر،
با شرکت 2
میلیون نفر در
پاریس و سراسر
فرانسه
برگزار شد. فراخوان
روز پنج شنبه
برای اعتراض
به تصویب نهائی
"قانون
بازنشستگی
جدید" در مجلس
ملی فرانسه در
روز چهارشنبه
27 اکتبر
فراخوانده
شده بود.
بخاطر اکثریت
پارلمانی حزب
حاکم
درمجلسین
فرانسه تائید
نهائی این
قانون از پیش
قابل پیش بینی
بود. تظاهرات
روز پنج شنبه
همراه بود با
زنجیره ای از
اعتصابات در
بخش حمل ونقل
شهری، اعتصاب
در قطارهای
مسافر بری
میان شهری،
کشوری و اروپائی،
پروازهای
هوائی ادامه
اعتصاب در
بخشی از
پالایشگاه
ها، بنادر،
انبارها ذخیره
سوخت، ترمینال
های بندری
تخلیه کشتی
های حامل سوخت
و ... . اگر
چه شرکت دو
میلیون نفر در
بسیج روز پنج
شنبه همچنان
نشان دهنده
قدرت جنبش اعتراضی
است اما در
مقام مقایسه
با شش بسیج
قبلی( از هفتم
سپتامبر به
بعد) و بویژه
بسیج هائی که
از اول اکتبر
به این سو صورت
گرفته است، بسیج
روز پنج شنبه،
شاهد آفتی در
حدود یک
میلیون شرکت
کننده بود.
پس از
روز پنج شنبه
کارگران اعتصابات
در پالایشگاه
ها، حمل ونقل
شهری، راه
آهن،
انبارهای
ذخیره سوخت،
بنادر تخلیه
کشتی های حامل
نفت، کارگران
حمل زباله در
شهرهای مارسی
و تولوز .... را
پایان دادند.
این اعتصابات
در ماه
سپتامبر و
بویژه اکتبر به
اوج خود رسید.
اعتصابات
پالایشگاه
ها، انبارهای
ذخیره سوخت،
ترمینال های بندری
تخلیه سوخت ....
موجب کمبود
بنزین در
سراسر فرانسه
شده و فشار
جنبش را وارد
زندگی روزمره
مردم نمودند.
دولتمردان
فرانسه،
سیاست مداران
جناح راست و
رسانه های
وابسته به
آنها ادعا می
کنند که روز 28
اکتبر آغاز
قوس نزولی جنبش
است. " اریک
ورت"وزیر کار
و مسئول
پرونده قانون
جدید
بازنشستگی 28
اکتبر را
نشانه افت
قابل ملاحضه
بسیج ها
دانسته و
اظهار
امیدواری می
کند که در
روزها و هفته
های آینده
بحران به پایان
خود برسد.
جناح راست از
مردمی که در
دو ماه اخیر
فعالانه در
جنبش توده ای
شرکت کرده اند
می خواهد که
پس از نهائی
شدن قانون و
امضاء آن توسط
رئیس جمهور به
خانه هایشان
برگردند. بزعم
آنها خیابان
حرف خود را
زده است اکنون
نوبت دمکراسی
پارلمانی است
که به وظیفه خود
عمل کرده و قانون
تصویب شده را برای
اجراء در
اختیار
دستگاه مجریه
قرار دهد.
آیا
افت بسیج
عمومی روز پنج
شنبه وپایان
یافتن
اعتصابات
نشانه آغاز
روند فروکش
جنبش است و یا
از آفت و
خیزهائی است
که در جریان
تکوین هر
جنبشی به
طورطبیعی به
وجود می آید ؟ "
برنارد تیبو"
رهبر سندیکای
" ث.ژ.ت" قوی ترین
سندیکای
کارگری
فرانسه بر آن
است که حضور
دو میلیون نفر
در سراسر
فرانسه و
مخالفت دوسوم
از مردم فرانسه
یعنی اکثریت
قاطع آنها با
قانون
بازنشستگی و
حمایت آنها از
فراخوان ها،
بسیج ها،
تظاهرات و
اعتصابات، نشانه
توامندی جنبش
است. او
همچنین به
تعطیلات
مدارس و بخش
آموزش که
برروی میزان
حضور جوانان و
مردم تاثیر
نهاده ، اشاره
می کند.
نگاهی
به موقعیت دو
سوی جنگ
طبقاتی جاری
کمک خواهد کرد
تا به شاخص
های عینی برای
قضاوت در باره
ظرفیت جنبش
اعتراضی در شرایط
حاضر دست
یابیم.
-
سقوط آزاد محبوبیت
سارکوزی.
آخرین نظر
سنجی ها نشان
می دهد که
محبوبیت
سارکوزی به 27
درصد سقوط
کرده است. اگر
سارکوزی نماد
دولت، دستگاه
و طبقه حاکم
در شرایط حاضر
باشد سقوط
محبوبیت او در
عین حال بی
اعتباری کامل جناح
حاکم را به نمایش
می گذارد. در
جریان
انتخابات
ریاست جمهوری
سارکوزی قول
داده بود که
به سن
بازنشستگی دست
نزده و آن را
در سطح 60 سالگی
حفظ کند. اما
اکنون او می
خواهد افزایش
سن بازنشستگی
را، علیرغم
مخالفت قاطع
اکثریت قاطع
مردم فرانسه،
و بهر قیمت،
به پیش ببرد.
بی اعتباری
سارکوزی
البته تنها
منوط به قانون
ضداجتماعی بازنشستگی
او نیست. او
مظهر تعرض
نئولیبرالی در
همه عرصه ها
به نظام تامین
اجتماعی، آموزش،
بهداشت و
درمان، خصوصی
سازی های توام
با اخراج ها،
بخشش های
مالیاتی میلیاردی
به سرمایه
داران و
متقابلا"
سرریز کردن هزنیه
بحران مالی
جاری بر طبقات
پائین ... است."
گیوم سارکوزی"
بردار رئیس
جمهور، خود
رئیس انحصار
بزرگ بیمه "
مالاکوف
مدریک"است که
بیشترین
منافع مالی مستقیم
را از درهم
شکستن نظام
بازنشستگی
کنونی و خصوصی
سازی آن، از
آن خود و
خانواده اش
خواهد کرد.رسوائی
های مالی
نزدیکان
سارکوزی از
جمله " اریک
ورت" وزیر کار
و مسئول
پرونده
بازنشستگی
نیز مزید بر
علت است.
همه
این عوامل
موجب شده است
که سارکوزی به
کانون خشم و
نفرت عمومی
توده ای مبدل
شود.
-
افکار عمومی
قویا مخالف
قانون و حامی
جنبش توده ای
است.
نظرسنجی های
مختلف انجام
شده نشان داده
است که قریب
هفتاد در صد
از مردم سرسختانه
مخالف قانون
ضداجتماعی
بازنشستگی
سازکوزئی
هستند. مخالفت
با " قانون
بازنشستگی
جدید" در میان
جوانان و
زنان
به مراتب
زیادتر از
رقم دو سوم
است
زیرا آنها
بخشهائی از
جامعه فرانسه
هستند که
بیشتر ین
آُسیب ها را
از اصلاحات
ضداجتماعی
سارکوزی
متحمل می
شوند. اگر سقوط
آزاد محبوبیت
سارکوزی را در
کنار مخالفت قاطع
اکثریت مردم
با قانون
افزایش سن
بازنشستگی و حمایت
شان از جنبش
قرار دهیم
مشاهده خواهیم
کرد که جناح
راست جنگ
افکار عموی را
باخته است.
-
حفظ وحدت جبهه
واحد
سندیکائی. جبهه
واحد
سندیکائی
موتور بسج های
کنونی بوده و وحدت
آن توانسته
است تداوم
جنبش و به
ویژه ابعاد
وسیع شرکت
کنندگان در
روزهای بسیج
های عمومی را
تضمین کند.
البته در میان
سندیکاها
اختلافاتی
درباره نحوه
برخورد به
قانون
بازنشستگی
وجود دارد. سازش
ناپذیری و رد
هر نوع نرمش،
مذاکره و سازش
از سوی
سارکوزی و دولت
وی موجب شده
است که این
اختلافات تا
مقطع حاضر به
شکاف
نیانجامد.
-
اپوزیسون چپ
همچنان مخالف
افزایش سن
بازنشستگی
است. گروه
بندی های
گوناگون چپ از
"حزب
ضدسرمایه
داری جدید"،
جبهه متحد چپ(
متشکل از حزب
چپ فرانسه،
حزب کمونیست
فرانسه و چپ
متحد)، سبزها
و تا حزب
سوسیالیست
فرانسه مخالف
افزایش سن
بازنشستگی از
شصت سال به
شصت و دو سال
بوده و
بنابراین با قانون
ارائه شده
توسط سارکوزی
مخالف هستند.
این مخالفت
البته طیفی از
پیشنهادات
آلترناتیو را
در بر می گیرد. دولت
همچنان که
نتوانسته در
میان جبهه
واحد
سندیکائی
شکاف بیاندازد
قادر نشده است
در میان احزاب
چپ اپوزیسیون نیز
شکاف ایجاد
کند.
-افزایش
چشم گیر موج
اعتصاب در بخش
خصوصی. در چند
دهه گذشته
همواره بخش
عمومی بویژه
بخش حمل ونقل
شهری، راه
آهن، آب و برق ....
پیشتاز
اعتصابات
بوده و ضربات
اصلی را در
جنبش های
اعتراضی
کارگری و توده
ای از طریق
اعتصابات فرود می
آورد . اما
برای اولین
بار در مقایسه
با چند دهه
گذشته بخش
خصوصی در
اعتصابات از
بخش عمومی
پیشی گرفته
است. اعتصابات
پالایشگاه
ها، انبارهای
سوخت ، ترمینال
های تخلیه
سوخت کشی ها،
رانندگاه
کامیون و ...
افزایش چشم
گیر فعالیت در
بخش خصوصی را
نشان داد.
همین امر موجب
شد که وحدت
بخش های
گوناگون طبقه
کارگر چه
کارگران بخش
عمومی و چه
بخش خصوصی به
یکی از وجوه
مشخصات بسیار
شاخص جنبش
کنونی مبدل
شود.
- گسترش
اشکال جدید
وابتکاری
اعتراضات
کارگری. یکی از
اشکال مهم اعتراضی
که در ماه
اکتبر گسترش
قابل ملاحضه
ای یافت
کاربرد
تاکتیک بلوکه
کردن یا مسدود
کردن توسط
کارگران بود.
بخش هائی از
کارگران که کارخانه
و یا محل آنها
نمی تواند
تاثیر مرعی در
سطح جامعه
داشته باشد
اقدام به بستن
راه ها و جاده
ها، میادین و
یا مراکز مهم
نموده و به
این ترتیب
توانستند
اعتراضات خود
را در سطح
وسیع تر و از
جمله در رسانه
ها مطرح کنند(
مسدود کردن
راه های ورود
به فرودگاه
مارسی،
انباره های
ذخیره سوخت،
بنادر تخلیه
کشتی های سوخت
و ....). تاکتیک
های دیگری از
جمله اعتصابات
کوتاهمدت
وتناوبی در
برخی از مراکز
مهم کارگری
نیز به کار
گرفته شد که
نوعی جنگ
کارگری
پارتیزانی
است که از انعطاف
و کارآئی
موثری
برخوردار است.
-
سراسری شدن
بسیج ها و
اعتراضات. 246
شهر در سراسر فرانسه
در بسیج ها و
اعتراضات
توده ای شرکت
کرده و به این
ترتیب خصلت
سراسری جنبش
اعتراضی به
طور بی سابقه
ای گسترش
یافته است.
براساس گزارش
های منتشر شده
توسط
سندیکاها
خصلت سراسر
جنبش به گونه
ای گسترش
یافته که حتی
در شهرک ها و
روستاهای کم جمعیت
نیز اقدامات
اعتراضی در
هماهنگی با
روزهای بسیج
عمومی،
برگزار شده
است.
- شرکت
موثر جوانان.
شرکت موثر و
چشم گیر دانش
آموزان و دانش
جویان در این
جنبش از وجوه
مشخصه بسیار
مهم آن به
شمار می رود.
از چهاردهم
اکتبر بویژه
دانش آموزان
به طور وسیع و
فعال به
روزهای بسیج
های توده ای
پیوسته و در
فواصل آنها به
ا قدامات
اعتراضی از جمله
مسدود کردن
مدارس،
تظاهرات در شهر و
... پرداختند. تا
آغاز تعطیلات
مدارس دانش آموزان
1100 مدرسه در
سراسر فرانسه
در اقدامات اعتراضی
به شکل فعال
شرکت داشتند.
نکات
برشمرده در
بالا نشان می
دهد که ظرفیت
جنبش اعتراضی
توده ای
همچنان در سطح
بسیار بالائی
قرار دارد.
"حکیم بلوز"
یکی از
کارگران پالایشگاه
" فیزین" در
نزدیکی شهر
لیون فرانسه
که اعتصاب را
پایان داد می
گوید:" ما یک
نبرد را از
دست دادیم نه
جنگ را.
فرانسوی ها
الگوئی از
جامعه را که
نیکلای
سارکوزی می
خواهد به ما
تحمیل کند
مرود می
شمارند." همین
روحیه آمادگی
برای ادامه
مبارزه در سایر
بخشهائی که
اعتصابات را
ادامه دادند
به چشم می
خورد.
روز
شنبه آینده ششم
نوامبر ،
هشمین روز
بسیج عموی،
علیه قانون
بازنشستگی
سارکوزی است.
فعالین کارگری
و چپ در تدارک
برگزاری هر چه
قوی تر این
روز اعتراضی
هستند. بی
تردید شنبه
آینده موقعیت
دیگری برای
ارزیابی روند تکوین
مبارزه
طبقاتی کنونی
در فرانسه
خواهد بود.
31 اکتبر 2010