زیر
پوست خبر
بحران
قطر در
آتشفشان
خاورمیانه
توضیح
سایت راه
کارگر : بحران
قطر می رود که
معادلات
سیاسی در خاورمیانه
را پیچیده تر
از پیش سازد.
قطر که با
زرادخانه
تبلیغاتی خود
«الجریره» و
دلارهای نفتی
اش یکی از
بازیگران
اصلی در جنگ
های نیابتی
خاورمیانه
است، خشم
عربستان که
خود نیز با
دلارهای نفتی
و سلاح های
بیشمار و
زرداخانه
تبلیغاتی و
گروه های مزد
بگیر طرف
دیگری در جنگ
های نیابتی
است را بر
انگیخته است. حمایت
آشکار ترامپ
از رهبری ملک
سلمان بر جهان
عرب و جهان
اسلام،
خاندان
سعودی را به
وسوسه
انداخته تا
بلکه پرده ای
بر شکست های
خود در یمن، سوریه
و متحد کردن
کشورهای خلیج
فارس بکشد و
خود را کشوری
قدرتمند نشان
دهد. شاید این
ریشه تنش های
تازه در خلیج
فارس باشد که
به نظر نمی
رسد به نفع
عربستان به
پایان برسد.
با این حال از
آنجا که
تحولات خلیج
فارس و کل خاورمیانه
بر سیاست
منطقه ای
ایران تاثیر
بسزائی خواهد
داشت و سیاست
تهاجمی
حاکمیت جمهوری
اسلامی و
بویژه بازوی
خارجی دستگاه
ولایت نیز در
این میان نقش
بازی می کند،
دنبال کردن
تحولات منطقه
از ضرورت
بالائی
برخوردار است.
درست در شرایطی
که جنبش مردم
ایران، گام به
گام صفوف خود
را متشکل تر
می سازد و
امید شکل گیری
قطب قدرت
مردمی روز به
روز بیشتر می
شود،
ماجراجوئی
های خارجی و
تنش های منطقه
ای که تاثیر
مستقیمی بر
تحولات درونی
قدرت در کشور
دارد، می
تواند به این
پروسۀ امید
بخش ضربات
جبران
ناپذیری وارد
سازد. از این
روست که این
تحولات را
باید با دقت
دنبال کرد.
آنچه در زیر
می آید نگاه
های گوناگونی است
که به این
بحران
پرداخته است و
برای اطلاع
خوانندگان
گرامی در
اینجا آورده
می شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از
سر گرفته شدن
جنگ سرد در
خلیج فارس
قطر
میان امارات
متحده عربی
وعربستان
سعودی
Nabil Ennasri
برگردان:
بابک دهقان
سه
شنبه شب ٢٣
مه، قطر اعلام
کرد که خبرگزاری
رسمی این
کشور(قنا) (Qatar News Agency, QNA) توسط
افراد
ناشناسی هک
شده ویک
بیانیه دروغین
منتسب به امیر
قطر درآن پخش
شده است.
دراین بیانیه
گفته شده بود
که تميم بن
حمد آل ثانی
ضمن یک
سخنرانی
درباره
موضوعات حساس
مختلف، چند
کشور همسایه
خلیج فارس را
مورد اتهام
قرار داده
است. این
اظهارات بی
درنگ توسط
رسانه های
سعودی
واماراتی
بازپخش شده وهیاهوی
بسیاری در
منطقه ای
ایجاد کردند
که جنگ تبلیغاتی
شدیدی درآن در
جریان است.
پس از
بحرانی
طولانی- چندین
کشور خلیج
فارس حتی
سفرای خود را
از دوحه فرا
خواندند-
دراواخر٢٠١٤،
روابط میان
قطر
وهمسایگانش
بهبود یافته
بود. اما، یک
ماجرای
نامفهوم هک
شدن خبرگزاری
رسمی قطر، این
مصالحه
شکننده را
مورد تهدید
قرار داده
است. این
ماجرا، که
نکته بی
اهمیتی نیست،
بخوبی نشان
میدهد که
روابط در درون
شورای همکاری
خلیج (فارس)،
برخلاف
تعارفات
معمول
برادری، تا چه
حد شکننده
است.
در شب
میان سه شنبه
٢٣ وچهارشنبه
٢٤ مه، قنا درسایت
اینترنتش
بیانیه ای
منتشرکرد که
حاوی سخنرانی
چند ساعت پیش
امیردرمراسم
اعطای مدارک
تحصیلی بود.
دراین
سخنرانی، او
ظاهرا درمورد
برخی از
رهبران قضاوت
تحقیرآمیزی
داشته و بویژه
ترامپ را
بخاطرمسائل
قضائیش مورد
تمسخرقرار
داده است.
اودرمورد
روابط با
کشورهای خلیج
فارس ظاهرا
تاکید کرده
است که پایگاه
نظامی آمریکا
درالعدید
کشورش را « از
جاه طلبی منفی
بعضی ازهمسایه
ها» در امان
نگاه میدارد.
وسرانجام،
ضمن همین
سخنرانی، او
حماس
را«نماینده
قانونی خلق
فلسطین»
خوانده
وروابط با
اسرائیل
را«عالی»
توصیف کرده
است.
برای
اثبات صحت این
اظهارات،
حساب توئیتری
قنا چند دقیقه
بعد سه پیام
منتشر کرد که
لحن آنها
ازمیانه روی
خاص زبان
دیپلوماتیک
فاصله بسیار
داشت. اولین
پیام حاوی
خبری ازسوی
وزارت امورخارجه
بود که براساس
آن، امیر یک نشست
خبری
برگذارخواهد
کرد تا طی آن
پرده از توطئه
ای برعلیه خلق
قطر بردارد.
دومین پیام
وجود این
توطئه را
تائید میکرد و
عربستان سعودی،
کویت، امارات
متحده عربی،
بحرین ومصر را
مسئولین آن
میدانست.
آخرین پیام
حاکی ازآن بود
که قطرسفرای
خویش دراین
پنج کشوررا
فرا خواهد
خواند و سفرای
این کشورها
بیست وچهار
ساعت وقت
دارند که دوحه
را ترک کنند.
بلافاصله پس
ازآن، چندین
رسانه بزرگ سعودی
واماراتی این
اخباررا
بارها و بارها
منتشر کردند.
همزمان، شبکه
های تلویزیون
العربیه
(دوبی) واسکای
نیوزعربی
(ابوظبی) به
تحرک درآمده
وجدول برنامه
هایشان را با
یکدیگر تطبیق
دادند تا
جروبحث
برسراین
اخباردرشبکه
های اجتماعی
را
حداکثرکنند.
درتوئیتر،
هزاران پیام،
همچون سیلی
ناگهانی،
پدیدارشدند
تا دوروئی
قطررا اثبات
کنند ونشان
دهند که چگونه
دیدگاه سیاسی
وموضع نظری
این کشوربه
منافع کشورهای
عرب ومخصوصا
کشورهای حوزه
خلیج (فارس)
صدمه ای جدی
وارد میاورد.
سرانجام،
همچون نشانه دیگری
ازتخریب
روابط
دوجانبه،
امارات متحده پخش
شبکه
تلویزیون
الجزیره در
خاک خودش را
ممنوع کرد و
سایت وکاربرد
همراه آن را
فیلترکرد.
جواب قطر دیری
نپائید. اداره
مخابرات دولت
با پخش بیانیه
ای کوشید تا
ازگسترش
منازعه جلوگیری
کند. درآن
گفته میشد که
«خبرگزاری قطر
توسط افراد
ناشناسی هک
شده ویک
بیانیه دروغین
منتسب به امیر
قطر درآن پخش
شده است».
وزیرامورخارجه
نیز در پیامی
سخنان منتسب
به امیررا انکارکرد
وقول میداد که
«تمامی
اقدامات لازم
برای پیگیری
ومحاکمه
هکرهائی که
سایت خبرگزاری
قطررا هک کرده
اند انجام
خواهند شد».
کنترل
مجدد سایت نه
ساعت طول کشید
ووزیر امور خارجه
شیخ محمد بن
عبدالرحمان
حمله رایانه ای
را «جنایت
الکترونیکی»
خواند ومجددا
قول داد که
مسئولین این
حمله به
دادگاه های با
صلاحیت ارجاع
خواهند شد.
او، به همراه
مسئولین روزنامه
های محلی قطری
که با الجزیره
مصاحبه میکردند،
با اشاره ضمنی
به رسانه های
منطقه که به
مسئله ای به
قول اوتخطئه
آمیزچنان
بازتابی
دادند، از
فقدان اصول
اخلاقی
خبرنگاری درمیان
آنها انتقاد
کرد.
یک
زمان بندی
شگفت انگیز
این
خبر دروغین،
با هدف به دام
انداختن
دوحه، درست
چند روزپس
ازسفر دونالد
ترامپ به ریاض
پخش میشود و
احتمالا
منشاء وتوضیح
این واقعه را
در آنجا باید
جستجو کرد.
درواقع،
درامریکا، چندی
پیش از سفر
رئیس جمهور،
شاهد باران بی
وقفه
پیامهایی
بودیم که
قطررا بعنوان
دولت کمک مالی
به تروریسم
معرفی
میکردند. منشاء
اکثراین
اتهامات، که
در برخی رسانه
های امریکائی
مرتبا
تکرارمیشوند،
شبکه هایی هستند
که برای
امارات
(واسرائیل)،
که مغایرتش با
دوحه به
وسواسی
بیمارگونه
تبدیل شده
است، کار میکنند.
برای اهریمن
جلوه دادن
همسایه اش،
ابوظبی اخیرا
میلیونها
دلار به
خبرگزاری ها وبرخی
ازرهبران
افکارعمومی
پرداخت کرده
است
وبدینگونه
درواشینگتن
بعنوان ول
خرجترین کشور
خارجی برای
کسب حمایت
شناخته میشود.
اما
زمان بندی و
روند حوادث
جای شکی نسبت
به منشاء
واهداف این
عملیات باقی
نمی گذارند.
همان روزی که
تهاجم رایانه
ای اتفاق
افتاد، جلسه
ای بین میانجی
ها وچندین
روشنفکر،
موئلفین دهها مقاله
انتقادی برای
نشان دادن
دوروئی قطر، در
امریکا تشکیل
شده بود. چند
دقیقه پس
ازانتشاراخبار
نادرست، شبکه
های
تلویزیونی
العربیه و
اسکای نیوز
برنامه های
خود را تغییر
دادند واین
مسئله را
درصدرخبرهای
خویش
گنجاندند. نیمه
شب،
خبرنگاران،
مدعوین، چه
بطور مستقیم وچه
از طریق تماس
از راه دور،
همگی حا
ضربودند و به
برخی ازآنها
حتی دوساعت
قبل ازماجرا
هشدار داده
شده بود که
آماده باشند.
البته در طول صحبت
ها هیچ اهمیتی
به انکارهای
پی در پی
مقامات رسمی
قطر داده
نمیشد.
اظهارنظرها
همگی یکسان
بودند : این
ماجرا،
ریاکاری قطر
را اثبات
میکرد،
نزدیکیش با
اسرائیل
خیانتی نسبت
به ملت عرب
بود و مصالحه
اش با ایران
خشم برانگیز
بود
ومیبایستی
هشداری برای
همسایگانش در
حوزه خلیج
(فارس) و
مخصوصا
عربستان
سعودی باشد.
بر موضوع
مصالحه با
ایران، با
توجه به حساسیت
شدید سعودی ها
دراین رابطه،
تاکید فراوانی
میشد. وبرای
بهترنشان
دادن انحراف
دوحه،
تلویزیون
سعودی «الاخباریه»
خلاصه ای از
سخنرانی امیر
قطردرمجمع
عمومی سازمان
ملل را پخش
میکرد که ضمن
آن اوگفته بود
که «ایران کشور
مهمی است
وروایط
دوجانبه ما
مداوما درحال توسعه
وتکامل
هستند». بی
آنکه تاریخ
این سخنرانی
ذکر شود
(سپتامبر
٢٠١٥)، هدف از
نشان دادن این
خلاصه ، که
فرصت طلبانه
دوباره کشف
میشد، تاکید
براین مسئله
بود که برخلاف
جریان واهمه گرای
ضد ایرانی
رایج در ریاض
و سخنرانی
تهاجمی چند
روز پیش
ترامپ که
ایران را متهم
به «کمک مالی
به تروریست ها
وآموزش آنان»
میکرد،
نمیتوان به
قطربه عنوان
متحدی قابل
اعتماد در
نبرد حیاتی
جبهه تسنن تکیه
کرد.
درتفکرطرا
حان آن، هدف
این عملیات دوگانه
بود. دروحله
اول
میبایستی، با
نشان دادن
تزلزل قطردررویاروئی
با ایران،
رابطه محکم
میان ملک سلمان
ودوحه را
گسیخت.
وهمزمان با
آن، سیاست
راهبردی عادی
سازی روابط
میان
واشینگتن
ودوحه را، بویژه
پس ازاعاده
اعتبار
قطرتوسط دولت
ترامپ وتشویق
آن برای ادامه
مبارزه با کمک
مالی به
تروریسم، به
شکست کشاند.
نزدیکی
با ترکیه
این
واقعه، بی
تردید، روابط
میان اعضای
شورای همکاری
خلیج (فارس) را
بهبود نخواهد
بخشید اما
درعین حال این
اطمینان وجود
ندارد که شهرت
امارات متحده
دردربار
سعودی بهتر
شده باشد. ماهیت
برنامه ریزی
شده این
عملیات برای
بسیاری
ازناظران
محرز است اما
استفاده از
چنین شیوه
هائی برای
لطمه زدن به
حیثیت رهبر یک
کشور، که ملک
سلمان با او
روابط خوبی
دارد، نمیتواند
باعث ایجاد
سوءظن نشود.
درچشم اندازی
وسیعتر، این
خط مشی سیاسی
امارات است که
بنظر میرسد
بسوی تناقض
هرچه بیشتر با
سیاست دفاعی
عربستان پیش
میرود و این
قضایا ممکن
است همچون
نماد افراط
گرائی امارات
تعبیر شود.
درحالیکه
سلمان، برای
دست یابی به
عمق
استراتژیک بیشتردر
برابرایران،
به انعطاف
ناپذیری سلف
خویش در رابطه
با اخوان
المسلمین پشت
کرده است
وهمکاری با
نیروهای ناشی
از این فرقه
را استحکام می
بخشد، رهبران
ابوظبی و بویژه
قدرتمند ترین
آنان، محمد بن
زاید
النهیان،
درجهتی متفاوت
پیش میروند.
آنها در برابر
هرشکلی ازعادی
سازی روابط با
منظومه اخوان
المسلمین و پدرخوانده
های محلی آنها
مقاومت کرده و با
حمایت دولت
مصر برای
سرنگونی
تمامی دست اندرکاران
متنفذ مدعی
اسلام سیاسی،
چه درعرصه مالی
وچه درعرصه
تبلیغاتی،
تلاش بسیاری
میکنند.
پافشاری
در استمرار
جوی تبلیغاتی
مملو از اطلاعات
نادرست در
باره قطر،
یادآور
راهبردی است
که رسانه های
اماراتی
تابستان
گذشته، با پخش
اتهامات بی
پایه در مورد
کودتای
نافرجام ترکیه،
درپیش گرفتند.
برخی محافل و رسانه
های ابوظبی
درارتباط با
همفکران
گولن، با هدف
دلسرد کردن
طرفداران
اردوغان
وافزایش شانس
پیروزی
کودتا، به این
شایعه دامن
میزدند که
اواز آلمان
تقاضای
پناهندگی کرده
است.
اجتناب
از طوفانی
جدید ؟
برای
درک
بهترانگیزه
محمد بن زاید
النهیان درقاطعیتش
در برابر قطر،
سرانجام باید
تغییرشرایط
در سایر
کشورهای عربی
را نیز
درنظرگرفت. پس
از شکست «بهار
عربی»، دو امیرنشین
در یمن،
سوریه، لیبی و مصردرگیر جنگی
وکالتی هستند.
برخلاف
ابوظبی، که
مخالف هرگونه
حرکت مردمی
برای به سئوال
کشیدن نظم مستقر بود
و سریعا
پرچمدار«ضد
انقلاب» شد،
قطر(بویژه
دردوران
امیرحماد بن
خلیفه
التهانی) به سوی
سیاست همراهی
با دگرگونی
تاریخی که در
جهت منافعش
بود سوق یافت.
جنگ امواج که
هم اکنون شاهد
آن هستیم،
چیزدیگری بجز
نمایش مجدد
این اختلاف
عمیق نیست -
مخصوصا که «الجزیره»،
چند روز پیش،
از تحرکات
ابوظبی برای
گسترش منطقه
نفوذ خویش
درجنوب یمن
(که نیروهای
نظامی ابوظبی
پس از ارتش
سعودی دومین
بخش عمده
ائتلاف عربی
را تشکیل
میدهند)
صراحتا
انتقاد کرد
ومقامات قطری آنرا
کوششی برای
کودتا
خواندند.
این
ماجرا ازسوی
دیگر میتواند
موضع حامیان پاسخی
سخت تر به
سیاه نمائی
دائم قطر(Qatar bashing) دردوحه را قوی
تر کند.
اززمان بقدرت
رسیدن تميم بن
حمد آل ثانی،
برعکس فعالیت
گرائی شدید
پدرش، گرایش
عمومی بیشتر
جستجوی آرامش
بود. مقامات
قطردر مقابله
با افراط
گرائی دست
اندر کاران
منطقه شاید
تنها به تشدید
امنیت سایت
های حساس بسنده
نکنند. مگر
اینکه وزیر
امور خارجه
کویت، که فورا
از سوی امیر
مورد استقبال
قرار گرفت،
بتواند مانع
از بروز طوفان
نوینی شود.
درواقع،
خانواده
سلطنتی الصباح
با وجود پیوند
مستحکمش با
ریاض، همیشه،
حتی درحساس
ترین مقطع
«بحران
سفارتخانه ها»
در ٢٠١٤، به
انزوا کشیدن
قطر را رد
کرده است.
تردیدی نیست
که خانواده
سلطنتی کویت
تلاش خواهد
کرد که چالش
های بزرگ
منطقه ای، از رکود عراق
گرفته تا
هرج و
مرج در سوریه
و کاهش قیمت
نفت، فدای
ملاحظات فرعی
نشوند.
---------------------------------
برگرفته
از:«لوموند
دیپلماتیک»
http://ir.mondediplo.com/article2791.html
نويسنده
Nabil Ennasri
دانشجوی
دکترا در
انستیتوی
مطالعات
سیاسی Aix en Provence.
او درحال
نوشتن پایان
نامه ای در
باره سیاست خارجی
قطر است که
بارها برای
تحقیقاتش به
آنجا سفرکرده
است. او همچنین
موئلف معمای
قطراست،
انتشارات IRIS،
مارس ٢٠١٣ و
قطر،
انتشارات De Boek،
اکتبر٢٠١٣.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ترکیه
و دیگ هلیم
قطر
مهرداد
فرهمند
فیسیوک
ـ شنبه ۲۰
خرداد ۱۳۹۶
برابر با ۱۰
ژوئن ۲۰۱۷
وقتی
عربستان
سعودی و
اقمارش قطر را
محاصره کردند،
یکی از پیش
بینیها این
بود که جبهه
بندی تازه ای
در منطقه پدید
آید. این پیش
بینی درست درآمد.
در
روزهایی که
اخبار حملات
تهران دیگر
رویدادها را
زیر سایه برده
بود، مجلس
ترکیه گسیل
نیروی نظامی
به قطر را
تصویب کرد و
آقای اردوغان
هم در برابر
سعودیها موضع
گرفت و کنار
قطر ایستاد و
گفت یادمان
هست که پارسال
که کودتا شد
چه کسی قند در
دلش آب می شد
(منظورش
اماراتیها و
سعودیهاست) و
چه کسی با ما
همدلی کرد.
آثار این جبهه
بندی بسرعت
خود را در
نقاط
رویارویی مستقیم
محور قطر -
ترکیه با
عربستان
سعودی نشان
داده و در
نخستین گام،
دولت مورد
حمایت عربستان
سعودی در شرق
لیبی، هشتاد و
پنج فرد و موسسه
را که
خیلیهایشان
مورد حمایت
قطر و ترکیه اند،
تروریست
اعلام کرده
است. حال باید
دید تکلیف
گروههای
مسلحی در
سوریه چه
خواهد شد که
بخشی را
سعودیها و
بخشی را ترکها
و قطریها
پشتیبانی می
کرده اند و
تاکنون در یک
صف قرار داشته
اند.
اما
این واقعیت را
نباید از نظر
دور داشت که افتادن
از هول هلیم
در دیگ، ویژگی
سیاست خارجی آقای
اردوغان و
معمارش، احمد
داوود
اوغلوست.
تز
احمد داوود
اوغلو که
برخاسته از
تفکر نوعثمانی
گرای اوست و
می شود در
کتابهایش هم
به تفصیل دید
(از جمله
مراجع کنید به
کتاب او به
نام عمق
استراتژیک که
نمی دانم به
فارسی ترجمه
شده یا نه) رو
آوردن به
رعایای
امپراتوری
عثمانی به جهت
احیای جایگاه
سروری بر آنان
است. این
سیاست خیلی
خوب جواب داد،
ترکیه
بازارها و
صحنه فرهنگی
عربی را فتح
کرد و اردوغان
محبوب قلوب
اعراب شد و ترکیه
بی آنکه پولی
خرج کند، سود
کلانی کرد.
اما
همین آقایان
داوود اوغلو و
اردوغان خودشان
تیشه
برداشتند و به
جان بنای
فاخری افتادند
که ساخته
بودند. داوود
اوغلو و
اردوغان هر
قدر هم که
دلبسته شرق
باشند، محصول
نظامی آموزشی
اند که
واقعیتهای
گذشته و حال
در همسایگی
کشورشان را
یکسره کنار
گذاشته و فقط
به غرب رو
کرده است (یک
بار در ترکیه
با خانم
تحصیلکرده ای
صحبت می کردم
که نمی دانست
گرجستان
کجاست و وقتی
به او گفتم که
همسایه شان
است تعجب کرد).
حضرات
استراتژیست
ترک از
پیچیدگیهای
خاورمیانه و
جهان عرب هیچ
نمی دانستند و
با این نا
آگاهی و فرصت
طلبی بدون فکر
و مطالعه بود
که در باتلاق
«بهار عربی»
شیرجه رفتند.
ترکیه
حالا هم از
خرمای بغداد
مانده و هم از
مویز همدان،
هم رعایای
سابق عثمانی
را از دست
داده و هم
رویای ورود به
اروپا به خیال
خام بدل شده.
تف آخر را هم
ترامپ به صورت
اردوغان انداخت
و رهبر جهان
اسلام را ملک
سلمان اعلام کرد.
حالا
برای ترکیه
همین یک قطر
کوچولو مانده
و حاضر است به
خاطرش به
جزیرة العرب
لشگرکشی کند
اما با یکی و
نصفی کشور مگر
می شود محور
منطقه ای
تشکیل داد؟ آن
طرف ملک سلمان
است که
جیرینگی چک
چهارصد
میلیارد دلاری
می کشد و کاخ
سفید را می
خرد و یک سوت
بزند سران چهل
کشور جلویش
دست به سینه
می ایستند.
ترکیه که را
دارد؟
اگر
بخواهد به
کرملین رو
بیندازد که
آقای پوتین
اولین شرطی که
می گذارد این
است که دست
امینه خانم را
بگیرد و یک جعبه
باقلوا و راحت
الحلقوم بخرد
و برود در خانه
آقا بشار و
اسما خانم را
بزند و حلالیت
بطلبد. فردا
اگر خانواده
خلیجیها آشتی
کردند و امیر
تمیم با ملک
سلمان روبوسی
کرد چه؟ دوباره
باید برگردد
به پانزده سال
پیش و برود در
بسته
اروپاییها را
بکوبد؟
ایران
در این وسط به
نظر می رسد
فعلا عقل کرده
و بنا را بر
احتیاط واجب
گذاشته و کنار
نشسته است تا
ببیند چه شود.
مقام معظم هم
خشنود است که
ذکر «اللهم
اشغل
الظالمین
بالظالمین» اش
دارد جواب می
دهد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اعتدال
ـ کد خبر:
۱۷۴۰۷۱تاریخ
انتشار: ۱۶
خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۶
امکان
بروز کودتا در
قطر
قاسم
محبعلی
روند
پیوستن
کشورها به
عربستان برای
قطع روابط با
قطر در صدر
اخبار رسانهها
قرار گرفته
است و برخی با
این تعبیر که
قطر با تحریم
توسط چند کشور
همسایه، تنها
از طریق آبهای
بینالمللی و
منطقهای یا
آسمان ایران
میتواند با
جهان ارتباط
برقرار کند،
این موضوع را
فرصتی برای
ایران تلقی میکنند
اما قاسم محبعلی،
مدیرکل سابق
خاورمیانه
وزارت امور
خارجه با
تأکید بر اینکه
ایران باید
این را یک
بازی
خانوادگی
تلقی کند، میگوید
که حال بهتر
است ایران
جانب یک طرف
را نگیرد چون
ممکن است روند
ماجرا را به
کلی تغییر دهد
و منافعی هم
برای خودش
نداشته باشد.
او
که احتمال
مداخلهی
نظامی در قطر
را ضعیف میداند،
در عین حال
تحلیل میکند
که ممکن است
با هماهنگی،
اتفاقاتی در
داخل قدرت رخ
دهد و جابجاییهایی
کودتامانند
در قطر صورت
بگیرد که مسیر
را تغییر
خواهد داد و
با مداخلهی
مستقیم نظامی
متفاوت است.
مشروح
گفتوگوی
شفقنا با قاسم
محبعلی در
ادامه میآید:
*دلایل
متعددی برای
روند آغاز شده
میان برخی
کشورهای عربی
به رهبری
عربستان
سعودی برای
قطع رابطه و
تحریم قطر
بیان میشود،
شما این مساله
را چطور
ارزیابی میکنید
و چه اثری بر
موقعیت سیاسی
و اقتصاد قطر خواهد
داشت؟
محبعلی:
قطر کشوری
کوچک و دارای
ثروتی بزرگ
است. مسالهی
اصلی، حمایت
قطر از اخوان
المسلمین است.
بعد از بهار
عربی، قطر از
اخوان و
عربستان از
ارتش مصر و مبارک
حمایت می کرد
که در نهایت
ارتش مصر
کودتا کرد.
عربستان بر
حمایت از ارتش
مصر ادامه داد
اما دولت قطر
و همچنین شبکهی
الجزیره تا
مدتها سعی میکردند
از اعتراضاتی
حمایت کنند که
علیه دولت
سیسی میشد.
در سوریه هم
تقریباً به
همین شکل بود.
البته در لیبی
همه از سقوط
قذافی حمایت
میکردند اما
در آنجا هم
کشورها جمعیت
مختلفی را
مورد حمایت
قرار میدادند
و عملکردشان
یکسان نبود؛
قطر بیشتر از جمعیت
اخوانی حمایت
میکردند و
عربستان
سعودی و مصر و …
بیشتر از
نظامیها و
جمعیتهای
قبیلهای
حمایت میکردند.
در سوریه هم
تقریباً این
اختلاف وجود داشت
و ترکیه و قطر
بیشتر از
جمعیت نزدیک
به اخوان
حمایت میکردند
و عربستانیها
بیشتر از سلفیها
و جریاناتی که
به وهابیها
نزدیکتر
بودند. این
اختلاف،
اختلافی
نسبتاً قدیمی
است و جدید
نیست. قطریها
معتقدند که ما
نماینده سلفیگری
و جنبش وهابی
اصلی در
عربستان
سعودی هستیم و
عربستانیها
و آل سعود
نیستند. بعد
از ائتلافی که
عربستان با
کمک آمریکا
سعی کرد در
عربستان
سعودی تشکیل
دهد، سعی کرد
یک هژمونی
برقرار کند.
تحت این
هژمونی نیاز
داشت قطر را
هم با خود هماهنگ
کند و حمایت
قطر را از
جریان اخوان
المسلمین و
جریانات
مذهبی قطع کند
و نیاز بود که
مصر با آن
هماهنگ شود که
دشمن اصلی آن
اخوان المسلمین
است. قطر زیر
بار این
هژمونی نرفت.
عربستان
تصمیم به تحت
فشار قرار
دادن قطر گرفت
تا از این
طریق بتواند
ارتباطات و
حمایت آنها
را از جمعیتهای
مرتبط با
اخوان
المسلمین قطع
کند. اینکه
قطر چقدر میتواند
در برابر این
موضوع مقاومت
کند، مشکل است
چون قطر کشوری
کوچک و آسیبپذیر
است اما فقط
توانایی مالی
بالایی دارد.
*کارشناسان
بسیاری نقش
آمریکا و حضور
ترامپ را در
جریان ایجاد
شده میان برخی
کشورهای عربی
علیه قطر خیلی
پررنگ میدانند.
ارزیابی شما
از نقش آمریکا
در تصمیم عربستان
و برخی دیگر
از کشورهای
عربی برای
تحریم قطر
چیست؟
محبعلی:
البته این
روشن نیست که
آیا آمریکاییها
واقعاً
بخواهند تمام
تخممرغهای
خود را در سبد
عربستان
سعودی
بگذارند چون مهمترین
پایگاه
آمریکاییها
در خاورمیانه
در قطر قرار
دارد. از این
جنبه قطر برای
آمریکاییها
بسیار
پراهمیت است و
بعید است که
آمریکاییها
خواسته باشند
که آن وضعیتی
که در قطر
دارند را به
این سادگی
واگذار کنند.
دلیل اینکه
آمریکاییها
این پایگاه را
در عربستان
قرار ندادند،
واضح است زیرا
آمریکاییها
میخواهند که
این تقسیم و
گزینههای
مختلف را در
خلیج فارس
داشته باشند؛
پایگاه
دریایی آنها
در بحرین است،
یک پایگاه در
عمان دارند،
در عربستان
سعودی پایگاه
جداگانهای
دارند و مهمترین
پایگاه آنها
در قطر است. به
همین دلیل
بعید میدانم
آمریکاییها
هم علاقهمند
باشند همهی
تخممرغهای
خود را در سبد
عربستان
بگذارند
البته ممکن
است به نوعی
رهبری
عربستان و
هماهنگی
عربستان را با
بازیگریهای
متفاوت
خواسته باشند.
قطر شاید بخواهد
از این امکان
خود استفاده
کند و کاملاً
تحت سیطره یا
هژمونی
عربستان قرار
نگیرد.
*جریان
آغاز شده برای
مقابله با قطر
بین کشورهای
عربی چه سمت و
سویی پیدا
کند؟ آیا
طولانی مدت
خواهد بود؟
محبعلی:
اختلاف
عربستان
سعودی با قطر
یا با امارات
و بحرین،
قدیمی است و چند
بار تا به حال
بروز کرده است
و این بار هم به
همین شکل است.
باید انتظار
داشت که بعد
از مدتی به
نحوی فروکش
کند و شکل
جدیدی پیدا
کند و توافقاتی
در پشت در یا
پنهانی صورت
بگیرد. به این
صورت که در
سیاستهای
قطر نسبت به
اخوان
المسلمین
تغییری صورت بگیرد؛
اگر حمایت قطر
از اخوان
المسلمین در
منطقه قطع
شود، تأثیرات
مهم و قابل
توجهی بخصوص
در یمن، سوریه،
مصر، لیبی و
حتی سودان
خواهد گداشت و
در نتیجهی آن
میتوان گفت
مناسبات
عربستان
سعودی و قطر
برگردد یا این
که به نوعی
توافقی صورت
بگیرد که آن جریانات
با مسیر کلی
مدنظر عربستان
سعودی و
آمریکا
هماهنگ شود.
*اختلاف
عربستان با
قطر و روند
شکلگرفته
ممکن است به
سمت مداخلهی
نظامی
عربستان در
قطر و تلاش
برای تغییر
رژیم قطر پیش
رود؟
محبعلی:
در تحلیل
نباید عجله
کرد چرا که به
این دلیل که
مهمترین
پایگاه
آمریکا در
منطقه و
فرماندهی پنجم
و مرکزی آن در
منطقه در قطر
قرار دارد و حتماً
ثبات قطر برای
آمریکاییها
مهم است. اینکه
آمریکاییها
خواسته باشند
قطر را در
اختیار
عربستان سعودی
بگذارند را
بعید میدانم.
مگر اینکه یک
هماهنگی با
آمریکاییها
صورت بگیرد و
عربستان
خواسته باشد
مداخلهی
نظامی در آنجا
داشته باشد که
کار مشکلی
است. البته
ممکن است با
هماهنگی،
اتفاقاتی در
داخل قدرت رخ
دهد و جابجاییهایی
کودتا مانند
در آنجا صورت
بگیرد که مسیر
را تغییر
خواهد داد و با
مداخلهی
مستقیم نظامی
متفاوت است.
*احتمال
مصالحه میان
قطر و عربستان
به صورت قطع
حمایت از
اخوانیها را
چقدر میدانید
و در صورت
بروز، چه
اثراتی بر
منطقه خواهد
داشت؟
محبعلی:
این هم بحث
مهمی است.
ابزار
بازیگری قطر در
منطقهی
خاورمیانهی
عربی به صورت
ارتباط آنها
با اخوان
المسلمین بود
یا حمایتی که
از آنها و
حماس میکرد
که به آنها
اجازه میداد
که بازیگر
نسبتاً مستقل
و موثری در
این منطقه
باشد. اگر این
حمایت قطع
شود، عملاً
قطر دیگر نقش
مهمی در سیاست
خارجی در
منطقهی
خاورمیانه
بازی نخواهد
کرد اما اخوان
المسلمین هم
به این سادگی
نمیتوان
نادیده گرفت و
آنها هم
بازیگر بسیار
مهمی هستند.
در ترکیه که
اردوغان از آها
حمایت میکند
و به نوعی
اخوانی محسوب
میشود و حماس
هم به نوعی
اخوانی محسوب
میشود.
اخوانیهای
مصر هم درست
است که سرکوب
شدهاند اما
جریان مهم
اجتماعی،
مذهبی و سیاسی
هستند؛ در
سودان هم به
همین صورت
است. در یمن
نیز به همین
شکل است و
اخوانیها در
همه جا نفوذ و
نقش دارند و
به این صورت
نیست که حتی
با قطع حمایت
قطر از آنها
از بین برود
بلکه شاید
فشارها در این
جهت باشد که
بازیگری
اخوان و قطر
تحت چارچوب
مورد علاقهی
عربستان قرار
بگیرد و در
نهایت تفاهمی
صورت بگیرد که
اخوان از حالت
اپوزیسیونی
که در مصر و
مناطق دیگر
هست خارج شود
و نقش
اپوزیسیون
بودن خود را
از دست دهد.
*موضعی که
ترکیه نسبت به
قطع روابط
برخی کشورهای
عربی با قطر
خواهد داشت،
چقدر میتواند
در روند آیندهی
این ماجرا
موثر باشد و
این تأثیر به
چه صورتی
خواهد بود؟
محبعلی:
برداشت من این
است که ترکیه
تلاش میکند
نقش واسط را
بگیرد و یک
طرف را انتخاب
نکند چون
ترکیه علاقهمند
است که هم
بازیگری قطر
به نفع اخوان
ادامه پیدا
کند و هم نمیخواهد
اخوان به طور
کامل از بین
رود.
*نحوهی
ورود ایران به
موضوع باید به
چه صورتی
باشد؟ برخی معتقدند
این مساله
فرصتی برای
نزدیک شدن به
قطر برای
ایران به وجود
آورده است.
نظر شما چیست
و ورود ایران
به این صورت
در این ماجرا
چه پیامدهایی
برای آن خواهد
داشت؟
محبعلی:
ایران باید
این را یک
بازی
خانوادگی
تلقی کند. اگر
وارد این بازی
شود،
بلافاصله کمک
میکند که
روندها تغییر
کند و نوع
دیگری بگیرد.
دیپلماسی
ایران باید
صبر و حوصله
داشته باشد.
ضمن اینکه
ارتباط ما با
قطر برقرار
است و اگر
کمکی خواسته
باشند از نظر
پروازهای
هوایی و تحریمهای
اقتصادی برای
ایران باید
امکانپذیر
باشد . در عین
حال بهتر است
که ایران جانب
یک طرف را
نگیرد چون
ممکن است روند
ماجرا را به
کلی تغییر دهد
و منافعی هم
برای ایران
نداشته باشد.
*اهداف
جریان ایجاد
شده در قطع
ارتباط با قطر
چقدر به
ارتباط آنها
با ایران
مربوط است و
چه آثاری بر
موقعیت ایران
خواهد داشت؟
آیا اصلاً
اثری جدی
خواهد داشت؟
محبعلی:
اگر چه سیاستهای
عربستان و قطر
در حمایت از
گروههای
سلفی یا
اخوانی ها و
حتی ترویسم
متفاوت است
اما نکات قابل
توجهی در اینجا
وجود دارد.
عربستان و
مصر، قطر را
متهم میکنند
که از تروریسم
و افراطیگری
در منطقه
حمایت میکند.
قطر این سیاستها
و این بازیگری
را داشته است
و به این شکل
نیست که با
نزدیکی به
ایران، آنها
را از دست دهد.
قطر بخشی از
جریان حامیان
افراطیگری
در منطقه است
و ما هم باید
به این توجه
داشته باشیم و
بر این اساس
روابطمان را
با قطر تنظیم
کنیم. به این
معنا که باید
روابطمان را
طوری تنظیم
کنیم که قطر
از این
جریانات
افراطی در
منطقه از جمله
سوریه، عراق
یا افغانستان
دور شود. در
گذشته از
طالبان حمایت
میکردند و
شاید امروز هم
از جمله
حامیان
طالبان باشند
بنابراین
همینطوری
نباید بدون
اینکه ما به
ازای لازم را
داشته باشد،
به قطر نزدیک شویم.
قطر با عمان
متفاوت است؛
قطر سعی میکند
از این شکافها
بهرهبرداری
کند؛ شاید قصد
داشته باشد به
ایران نزدیک
شود تا از آن
طرف امتیاز
بگیرد و وقتی
امتیاز را
گرفت، بازی را
مجدداً تغییر
دهد.
*در صورت
شدت یافتن
رویارویی
عربستان و
قطر، برخی
احتمال
بازگشت رابطه
قطر و حزب
الله لبنان به
پیش از
بهارعربی و
بهبود این
رابطه را پیشبینی
میکنند. نظر
شما چیست؟
محبعلی:
قطر سعی می
کند بین این
شکافها بازی
کند؛ باید به
این نکته دقت
کرد که قطر ممکن
است از هر
ابزاری برای
پیشبرد سیاستها
و بازیگری خود
استفاده کند.
طبیعی است در
مواردی به نفع
ماست، حمایت
از آنها
اشکالی ندارد
و ایران می
تواند با قطر
همکاری کند
اما باید توجه
داشت این
امکان را به
قطر ندهیم که
با ابزار ما
از طرف مقابل
امتیاز بگیرد
و وقتی
امتیازهای
خود را گرفت،
بازی های مختلفی
صورت دهد . به
علاوه اینکه
ایران و قطر
بر سر مسایل
اساسی و منافع
ملی مسایلی
دارد که باید
دیده شود. مسایلی
مثل برداشت از
حوزههای
مشترک نفتی از
آن موارد است
و نباید بیگدار
به آب زد و
بدون حل و فصل
اختلافات حول
و حوش مسایل
ملی به یک
بازیگر اجازه
دهیم به نفع منافع
خود از ما
استفاده کند.
*اولین اثر
مستقیم صفبندی
ایجاد شده در
منطقه در
برابر قطر،
افزایش بهای
نفت بود. به
طور کلی روند
آغاز شده در
منطقه در
کوتاهمدت و
درازمدت چه
آثاری بر ثبات
و امنیت منطقه
دارد؟
محبعلی:
آنچه برای
منافع ملی ما
مطرح است،
امنیت و ثبات منطقه
است. تأثیر بر
قیمت نفت هم
کوتاه مدت و مقطعی
است و با توجه
به اینکه
آمریکاییها
در حال افزایش
تولیدات خود
هستند و کشش
بازار نفت هم
زیاد نیست،
تأثیرات
کوتاه مدتی
دارد اما در
درازمدت
چندان نباید
به آن امید
بست. باید
توجه داشت که
امنیت، ثبات،
همبستگی و همکاری
کشورهای
منطقه برای ما
و دولت آقای
روحانی بسیار
پراهمیت است.
متشنج شدن
منطقه
طبیعتاً بر
سرمایهگذاریها
و توسعهی
فضای نفتی ما
هم اثر منفی
خواهد گذاشت
چرا که ما در
کنار همدیگر
قرار داریم و
اگر آن طرف ناامن
شود طبیعتاً
این طرف هم
أثار خود را
برجای میگذارد.
*در فضای
متشنج منطقه
که هر روز
شاهد ماجرایی
جدید هستیم،
ایران چه کمکی
برای مدیریت فضای
بحرانی منطقه
میتواند
داشته باشد؟
محبعلی:
پاسخ به این
سوال بسیار
مشکل است زیرا
ابزار ما برای
این کار،
ابزار چندان
قوی و قابل توجهی
نیست. سیاستهای
ما در جهان،
سیاستهای یکطرفه
است و با بخشی
از جهان
ارتباط نداریم.
با آمریکا در
ارتباط
نیستیم و با
عربستان
سعودی قطع
رابطه داریم.
کشوری که با
همهی
بازیگران در
ارتباط است میتواند
یک دیپلماسی
تأثیرگذار در
این زمینه داشته
باشد و کشوری
که با بخشی از
بازیگران در ارتباط
نیست، مشکل
است که بتواند
در این زمینه
نقش تأثیرگذاری
داشته باشد.
با این حال ما
با توجه به
امکاناتی که
در منطقه
داریم و خود
موقعیت ایران
و برخی
بازیگرهای
اروپایی مثل
فرانسه و
آلمان که به
نقش ایران
علاقهمند
هستند، میتوان
در یک مجموعهی
بینالمللی
گامهایی در
این جهت
برداشت. این
بحرانها
بدون همکاری
بینالمللی و
قدرتهای
منطقهای
قابل حل و فصل
نیست. ما میتوانیم
از این امکان
استفاده کنیم.
البته ارتباط
ما با روسیه
هم قابل توجه
است اما باید
احتیاط لازم
را هم داشت
چون روسها
نیز می خواهند
از نقش و
ابزار ما برای
بازیگری خود
در منطقه و
استفاده از
طرف مقابل
یعنی عربستان
سعودی،
اسراییل و
کشورهای عربی
بهرهبرداری
کند.
-----------------------------------------------
دوشنبه
/ ۲۲ خرداد
۱۳۹۶ / ۱۹:۲۹ کد
خبر: 96032212727 خبرنگار
: 71359
تمام
آنچه میخواهید
درباره «بحران
قطر» بدانید
ایسنا
- فاطمه
کریمخان
برای
بسیاری از رسانهها،
دعوای
قطری_عربی پس
از آن شروع شد
که شبکه خبری QNA قطر،
نقل قولی از
امیر قطر را
روی خروجیاش
منتشر کرد که
در آن، از
ایران به
عنوان یک
«قدرت اسلامی»
نام برده شده
بود، روابط
با اسرائیل «
خوب» توصیف و
گفته شده بود
که موضعگیری
ریاض در جریان
دیدار ترامپ
از عربستان،
یک کمپین
غیرمنصفانه
علیه قطر است.
در
اظهارات
منتسب به امیر
قطر که ادعا
شده بود در
مراسم فارغالتحصیلی
یک کالج نظامی
انجام شده
است، آمده
بود « هیچ
عقلانیتی نمیتواند
خصومت با
ایران را
توجیه کند» و
در ادامه به
نقل از او با
خوب توصیفکردن
روابط قطر و
اسرائیل
افزوده شده
بود که « ترامپ
در کشور خودش
آمریکا به
دلیل روابطش
با روسیه با
مشکلات حقوقی
رو به رو شده
است.»، در این
متن همچنین در
مورد روابط
قطر و حماس
آمده بود که «
جنبش حماس
نماینده
واقعی مردم
فلسطین است.»
ظرف
چند ساعت، قطر
یک بیانیه رسمی
منتشر کرد و
گفت که خروجی QNA
و توییتر
رسمیاش هک
شده و انتساب
این اظهارات
به امیر قطر صحت
ندارد، که
البته در
پیشگیری از
سیلی که راه
افتاده بود
خیلی موثر
نیفتاد.
اما
این نقطه شروع
تنش در روابط
بین قطر و عربستان
نبود. قطر و
عربستان
تقریبا از
همان روز استقلال
قطر با هم
اختلاف
داشتند، از 1991
دو کشور بر سر
مرزهای قطر
اختلاف
داشتند،
چندتایی توافقنامه
امضاء و چند
بار هم آتشی
بین دو مرز رد
و بدل شد، در 1996
سرانجام دو
کشور توافقنامهای
امضاء کردند
تا بر سر
مرزهای قطر
صحبت کنند،
نهاییکردن
این توافقنامه
بیش از سه سال
زمان برد و
اجرایش یک دهه
طول کشید.
در
سال 2000 ولیعهد
عربستان
اجلاس
کنفرانس اسلامی
در دوحه قطر
را به دلیل
روابط تجاری
قطر و اسرائیل
تحریم کرد،
دو سال بعد هم
سفارتش در
دوحه را تعطیل
کرد؛ به این
دلیل که
تلویزیون
الجزیره در
برنامههایش
نسبت به پادشاهی
سعودی
«منتقدانه»
برخورد کرده
بود.
در
سال 2003 فاز تازهای
از تنش بین
عربستان و قطر
آغاز شد، قطر
میخواست به
کویت گاز صادر
کند که خط
لوله آن باید
از آبهای
عربستان میگذشت،
با این که
توافقنامه
این همکاری
امضاء شده
بود،
عربستان
تصمیم گرفت از
قرارداد
همکاری خارج
شود، سه سال
بعد وقتی قطر
در تلاش بود
خط لوله انتقال
گاز دلفین را
راه بیندازد و
به عمان گاز
صادر کند، عربستان
برای بار دوم
با پروژه
مخالفت کرد.
وقتی قطر سعی
کرد با ساخت
پلهای معلق
به امارات
متحده عربی و
بحرین متصل شود
عربستان باز
هم با مخالفت،
جلو پیشرفت
این پروژه را
گرفت.
بعد
از این، دو
کشور تلاش
کردند اندکی
سطح روابط را
بهبود بخشند،
عربستان
بالاخره
مرزهای رسمی
قطر را پذیرفت
و ولیعهد از
دوحه دیدار کرد،
قطر هم در
مقابل عدهای
از شهروندان
عربستان را که
به اتهام
کودتا در
زندانهای
این کشور
بودند آزاد
کرد، اما
اوضاع پایدار
نماند، در
جریان بهار
عربی در حالیکه
عربستان و
اغلب کشورهای
شورای همکاری
خلیج فارس از
دولت های
مستقر حمایت
میکردند،
قطر متهم شد
که از جنبش
اخوانالمسلمین
در کشورهای
آشوبزده
حمایت میکند،
در 2014 یک شهروند
قطری در امارات
به اتهام
همکاری با یکی
از شاخههای
اخوانالمسلمین
به هشت سال
زندان محکوم
شد، یک روز بعد
از این حکم،
عربستان،
بحرین و
امارات روابط
سیاسی خود را
با قطر به حالت
تعلیق
درآوردند و
این کشور را
متهم کردند که
خلاف تفاهمنامه
شورای همکاری
خلیج فارس سعی
میکند در
کشورهای دیگر
مداخله کند و
از اخوانالمسلمین
حمایت میکند.
هشت ماه بعد
در همان سال
سه کشور تصمیم
گرفتند
دوباره سفارتخانههایشان
را در قطر باز
کنند.
در
سال 2015 روزنامه
دیلیمیل فاش
کرد که امارات
متحده عربی در
شش سال گذشته،
به یک گروه از
مشاوران
رسانهای پول
پرداخته کرده
تا علیه قطر
اظهارنظر و جوسازی
کنند. همچنین
با این که در
سال 2016
پادشاه تازه
عربستان از
قطر
دیدار کرد،
کینهها جای
خودش را به
دوستی همسایهها
نداد.
قطر
که در کشورش
را هم به روی
اخوانالمسلین
باز کرده است
و هم به روی
القاعده، متهم
است که به
تامین مالی
تروریستم کمک
میکند، با
این حال بعد
از انتشار نقلقولهای
منسوب به امیر
این کشور،
دوحه تمام
تلاشش را کرد
که مشکل را حل
کند و اعلام
کرد که از افبیای
پلیس فدرال
امریکا میخواهد
که در ردیابی
هکرهای QNA
همکاری
کنند؛ اما
خیلی زود
اوضاع باز هم
بدتر شد، 10 روز بعد
از این ماجرا،
محتوای ایمیل
هکشده سفیر
قطر در ایالات
متحده در
اینترنت منتشر
شد که نشاندهنده
رابطه محکم او
با یک اتاق
فکر اسرائیلی در
آمریکا بود،
یک روز بعد،
عربستان
سعودی،
بحرین،
امارات متحده
عربی و مصر
اعلام کردند
که روابط دیپلماتیکشان
با قطر را یکطرفه
قطع میکنند و
برای دیپلماتها
و شهروندان
قطری ضربالاجل
تعیین کردند
که از کشورشان
خارج شوند. عربستان
اعلام کرد که
قطر از ائتلاف
عربی علیه یمن
نیز اخراج شده
است.
پس
از آن،
عربستان،
بحرن، امارات
و مصر فهرست
تازهای از
گروهها و
افراد مرتبط
با تروریسم
منتشر کردند
که نام 19 شخصیت
برجسته قطری
در آن وجود
داشت و بعد هم اعلام
کردند که
علاوه بر
روابط
دیلماتیک، روابط
تجاریشان را
هم با قطر به
حالت تعلیق
درمیآورند،
آنها همچنین
از قطر
خواستند «
حمایت از
ایران، حماس و
اخوانالمسلین
را متوقف کند.»
در
پی بحران،
وزیر امور
خارجه
آمریکا، در
گفتوگو با
وزیر امور
خارجه قطر
تاکید کرده
است که آمریکا
به حفظ امنیت
خلیج فارس
متعهد است.
وزیر
امور خارجه
آلمان اما کمی
از این تندتر
رفته و پیش از
ملاقات با
وزیر امور
خارجه عربستان
در یک مصاحبه
گفته است که «
با این که عدهای
تلاش میکنند
بیش و کم قطر
را به طور
کامل منزوی
کنند به نظر
ما این چنین
مشی «ترامپی»
در سیاست
خارجی در
منطقهای به
حساسیت
خاورمیانه
خطرناک است.»
حمایت
اردوغان از
قطر در بحران
دیپلماتیک اخیر
به محبوبیت او
در میان مردم
قطر کمک کرده
است
با
وجود اینها
هنوز کسانی
هستند که
نگران بروز
جنگ در منطقهاند،
بدون در نظر
گرفتن این که
در مقابل
جمعیت 31 میلیون
نفری عربستان
سعودی، قطر
تنها 2.4
میلویون نفر
جمعیت دارد،
در مقابل 235
هزار نیروی
نظامی آماده
عربستان قطر
تنها 12 هزار
نیرو دارد و
در مقابل
صادرات 158
میلیارد
دلاری نفت و
وابستههای
آن از عربستان
سعودی، قطر
تنها 28
میلیارد دلار
صادرت دارد.
در این سو قطر
میزبان بزرگترین
پایگاه نظامی
آمریکا در
منطقه است که
بیش از 10 هزار
سرباز
آمریکایی در
آن مستقر
هستند و
پارلمان
ترکیه در همین
روزهای اخیر تصمیم
گرفته است یک
پایگاه نظامی
در خاک قطر ایجاد
کند.
در
پی بالاگرفتن
تنش بین قطر و
عربستان و وضع
تحریمهای
اقتصادی از
طرف کشورهای
شورای همکاری
خلیج فارس،
مردم به
فروشگاهها
هجوم بردند تا
مواد غذایی
مورد نیازشان
را ذخیره کنند
اما در پی
واردات از
ترکیه و بعضا
ایران فشارها
در این بخش
کاهش یافت
قطر
در بحران اخیر
تنها نمانده
است، با این
که ایران نسبت
به ترکیه
مواضع محافظهکارانهتری
در برخورد با
بحران این
کشور همسایه
گرفته اما هر
دو کشور در
نهایت با
همکاری تحریم
مواد غذایی
قطر را
شکستند. بستن
آسمان
کشورهای عضو شورای
همکاری خلیج
فارس به روی
قطر هم نتوانسته
است خطوط
هوایی
پرطرفدار
قطرایرلاین
را دچار
محدودیت کند.
به
تازگی افبیای
نیز نتایج
تحقیقاتش در
مورد هک QNA را
منتشر کرده و
گفته است که
به نظر میرسد
هکرهای روس در
ماجرا دست
داشته باشند،
افبیای در
گزارشی که
بخشی از آن
توسط گاردین
منتشر شده
گفته است که
به نظر نمیرسد
دولت روسیه در
پشت پرده در
ماجرا هک دست
داشته باشد؛
اما هکرهای
روس که
احتمالا از
طرف افراد یا
سازمانهایی
برای این کار
پول دریافت
کردهاند،
مقصر اصلی یکی
از بزرگترین
بحرانهای
شورای همکاری
خلیج فارس در
سالهای اخیر
هستند. بعضی
ناظران
معتقدند
نباید این
احتمال را
نادیده گرفت
که پرداخت به
هکرهای روس از
طرف امارات یا
عربستان
سعودی انجام شده
باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بحران
قطر؛ آنچه
باید بدانیم
مسعود
سالاری
۱۴/۰۶/۲۰۱۷
چه
اتفاقی برای
قطر افتاد؟
عربستان
سعودی،
امارات متحده
عربی، مصر و
بحرین روز
دوشنبه هفته
گذشته اعلام
کردند که روابط
خود را با قطر
قطع میکنند.
چند ساعت بعد
از آن دولت به
رسمیت شناخته
شده یمن در
سطح بینالمللی
و نیز دولت
مستقر در شرق
لیبی که دارای
قلمرو محدودی
در این منطقه
است، از این
اقدام پیروی
کردند. مالدیو
نیز اعلام کرد
که روابط خود
را با این شیخ
نشین حاشیه
خلیج فارس قطع
میکند.
عربستان
سعودی اعلام
کرد که قصد
دارد مرزهای زمینی،
دریایی و
هوایی خود با
شبه جزیره قطر
را ببندد.
عربستان،
امارات متحده
عربی و بحرین
به اتباع قطری
دو هفته و به
دیپلماتهای
این کشور تنها
۴۸ ساعت فرصت
دادند تا خاک این
کشورها را ترک
کنند.
قطع
روابط با قطر؛
چرا؟
عربستان
در توضیح
تصمیم خود
اعلام کرد که
قطر به «مأمنی
برای گروههای
تروریست و
فرقههای گوناگون»
از جمله اخوان
المسلمین،
القاعده، داعش
و گروههای
مورد حمایت
ایران تبدیل
شده که هدفشان
«بیثبات کردن
منطقه» است.
پیشینه
تنش
میان کشورهای
عرب همسایه
قطر در خلیج
فارس که هر یک
برای به دست
گرفتن رهبری
منطقه تلاش و
مبارزه میکنند،
در سال های
اخیر بالا گرفته
است. از زمان
آغاز شورشهای
موسوم به بهار
عرب در
خاورمیانه در
سال ۲۰۱۱، قطر
بر خلاف
عربستان و
امارات
همواره از حرکتهای
اسلامگرایانه
حمایت کرده و
توصیه به
برقراری روابط
با ایران،
رقیب دیرینه
عربستان کرده
است.
ایران
و عربستان
سعودی در
سلسله
نبردهای منطقهای
در جنگ نیابتی
هستند و این
رقابت خود
باعث افزایش
تنش حاضر در
منطقه است.
سفر دونالد
ترامپ به
منطقه و
اتهامی که او
در جریان این
سفر به ایران
وارد کرد، خود
جرقهای برای
آغاز بحران
بود. برخی
تحلیلگران
بر این باورند
که آمریکا
باعث تحریک
کشورهای حوزه
خلیج فارس شده
و پس از آن
عربستان
رهبری ائتلاف
ضد قطری را در
دست گرفته تا
این کشور را
به صف خود در
آورد.
کشورهای
درگیر تنش از
نظر قدرت
نظامی و نفوذ
چه تناسبی با
یکدیگر
دارند؟
قطر
یکی از کوچکترین
ارتشهای
منطقه را
دارد. بودجه
نظامی ۱.۹
میلیارد دلاری
آن تنها ۳.۴
درصد بودجه
نظامی ۵۶.۷
میلیارد
دلاری عربستان
است و استعداد
نفرات، تانکها
و هواپیماهای
جنگیاش از
امارات و
بحرین هم کمتر
است. در عین
حال پایگاه
فرماندهی ده
هزار مأمور
نظامی آمریکایی
در این کشور
قرار دارد.
شبکه
تلویزیونی
الجزیره که
مرکز آن در
دوحه است و
نفوذ ویژهای
در کشورهای
دیگر دارد،
یکی از
امتیازات مهم
برای قطر به
شمار میرود.
در ماه گذشته
پس از آن که
امیر قطر از
ایران ستایش
کرد، چهار
کشور عربی
دسترسی به این
شبکه
تلویزیونی را
مسدود کردند.
قطر اعلام کرد
که هکرها به
وبسایت
خبرگزاری
رسمی این کشور
نفوذ کرده و
جملات نقل شده
از امیر این
کشور را دستکاری
کردهاند.
قطر
چه میگوید؟
قطر
میگوید
قربانی حقههای
کثیفی است که
برای تخریب
وجههاش نزد
دولت واشنگتن
طراحی شدهاند.
دولت قطر در
بیانیه ای مینویسد:
«وزارت
خارجه قطر
شگفتی و تأسف
شدید خود را
از تصمیم پادشاهی
عربستان
سعودی،
امارات متحده
عربی و پادشاهی
بحرین مبنی بر
بستن مرزهای
زمینی و هوایی
و سرسختی
دیپلماتیک در
قبال دولت قطر
اعلام داشته و
یادآور میشود
که این
اقدامات
توجیهی
نداشته و تنها
بر اساس
ادعاهای
نادرست شکل
گرفته است.
دولت قطر مورد
هجوم انبوهی
از دروغ واقع
شده که خبر از
ارادهای
پنهان برای
تخریب آن میدهد.»
پیامدهای
کوتاه مدت این
اقدامات
چیست؟
نخستین
تأثیر این
سیاست بر روی
سفرهای هوایی در
منطقه بود:
شرکت
هواپیمایی
قطر که یکی از
بزرگترین
ناوگانهای
دورپرواز
منطقه را در
اختیار دارد،
اعلام کرد که
تمام
پروازهای خود
به عربستان
سعودی را به
حال تعلیق در
آورده است؛
هواپیمایی
الاتحاد
ابوظبی اعلام
کرد که تا
اطلاع بعدی
تمام
پروازهای خود
به مقصد قطر
را به حال
تعلیق در میآورد؛
هواپیمایی
امارات اعلام
کرد از روز سهشنبه
پروازهای خود
به مقبصد دوحه
را متوقف میکند
و شرکت
هواپیمایی
ارزان قیمت
فلای دبی نیز
گفت که از روز
سهشنبه
پروازهای خود
به مقصد و از
مبدأ دوحه را انجام
نمیدهد.
بلافاصله
ارزش سهام در
بورس قطر ۸
درصد سقوط کرد
و بیم آن میرفت
که با بسته
شدن راه زمینی
دسترسی به
داخل کشور و
قطع واردات،
مردم با کمبود
مواد غذایی
حیاتی روبرو
شوند. قطر از
راه زمینی
تنها از طریق
نوار مرزی
باریکی به شبه
جزیره عربستان
وصل شده و از
راه دریایی در
آن سوی خلیج
فارس به ایران
دسترسی دارد.
چند کشور
ازجمله ایران
و ترکیه با
هواپیما به
قطر مواد
غذایی
فرستادند.
این
شرایط چه
تأثیری بر قیمت
نفت میگذارد؟
قیمت
نفت معمولا با
تنشهای
ژئوپولیتیک و
هر گونه
تغییری در چشم
انداز تولید
دستخوش تغییر
میشود. صبح
روز دوشنبه با
آن که هنوز
معلوم نبود دعوای
منطقهای چه
تأثیری بر
عرضه میگذارد،
معاملهکنندگان
نفتی سریعا
قیمت نفت خام
را بالا بردند
اما سود
فروشندگان
چندان پایدار
نبود. قیمت هر
بشکه نفت برنت
با حدود یک
دلار افزایش
به بیش از ۵۰ دلار
رسید و سپس تا
۴۹.۶۴ دلار
پایین آمد.
عربستان
سعودی،
امارات متحده
عربی و قطر هر
سه عضو اوپک
هستند.
عربستان به
عنوان
بزرگترین تولید
کننده نفت
جهان در عمل
رهبری کشورهای
صادرکننده
این محصول را
در اختیار
دارد، در حالی
که قطر یکی از
کوچکترین
تولیدکنندگان
عضو اوپک است.
اعضا اوپک
اخیرا توافق
کردند که
تولید نفت را
متوقف کنند تا
قیمت ثبات
پیدا کند.
برخی سرمایهگذاران
بزرگ نگران آن
بودند که دعوا
با قطر این
تصمیم اعضا
اوپک را تغییر
دهد. در عین
حال افزایش
تولید نفت در
آمریکا
موازنهای در
این زمینه
ایجاد کرد.
این
شرایط سیاسی
نگرانیهایی
را نیز از نظر
تأثیر بر
بازار گاز
طبیعی یا ال
ان جی به وجود
آورده است.
قطر بزرگترین
تولیدکننده
گاز طبیعی در
جهان است و
مصر و امارات
متحده عربی عمدهترین
مشتریان آن به
حساب میآیند.
از آنجا که
عربستان،
امارات، مصر و
بحرین همه راههای
ترانسپورت
خود با قطر را
مسدود کردهاند،
این کشور تنها
میتواند نفت
و گاز خود را
با کشتی و از
راه دریا به
کشورهای دیگر
بفرستد.
http://fa.euronews.com/2017/06/14/qatar-crisis-time-line
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ