به یاد
برادرم و رزا
لوکزامبورگ
مردم و
طبقه کارگر
برای
اول ماه مه ۸۹ - سعی
دارم در کوتاه
کلامی حرفم رو
بزنم
اول ماه مه
با شتاب هر چه
تمام
در راه هست؛
با تمام
حوادثی که با
خود به همراه
خواهد داشت.
سالی یک بار و
باز یک سال
فاصله ! سالی یک
باربرای طبقه
کارگر! اگرچه
همین سرمایه
داری
بیمار،چنانچه
می توانست
همین را هم
ازروزهای سال
حذف می کرد.
ماه مه یی
بدون روز یکم
واردیبهشتی
بدون روزیازدهم
سئوال
اینجاست که چه
انتظاری
ازاین روز
داریم؟ما به
دنبال چه
هستیم ؟
اینکه
سالی یک بار
به خیابانها
بیاییم
در صورت
امکان پرچم
سرخ هم به دست
بگیریم واگر
کمی خوش شانس
باشیم از
رسانه های
گروهی زد
وخوردهای خیابانی
(جشن های
کارگری) برای
چند ثانیه
تصویری داشته
باشیم و خدا
حافظ تا سال
آینده!! بیشک اینها
دستاوردهایی
نیست که ما
بدنبال آن هستیم
مبارزات
مردمی
اخیردرایران
و رودررویی
آشکار با کلیت
نظام،چند
مسئله را به
همراه داشت ،
شکی دراین
نیست سیل
حرکتی مردمی و
هزینه هایی که
برای مطالبات
شان
پرداختند، اگر
بخواهیم آن را
، رسیدن به
خواسته ها نام
گذاشت و
اگربخواهیم
در مقام سنجش
در بیایم ،
شاید به
نظرهیچ بیاید.
ولی در این
بین مردم فقط
از دست ندادند
بلکه به اهداف
مهمتری دست یافتند
که با هیچ
فرمولی نمی شد
با این سرعت
به آن رسید و
این همان
اتحاد عمل است
! یکی شدن فریادها
در عمل
اجتماعی شان و
با هم بودن و
در خیابان ها
سنگر ساختن.
مسلما
اعتراضات
مردم صرف ابطال
انتخابات و
دزدیده شدن
رای شان
نبوده، اینرا
می توان از
روند تغییر
حتی شعارها
یشان فهمید
امروز
این مسئله
درمبارزات
کارگری هم می
تواند صادق
باشد. مبارزات
کارگری در حال
حاضر برای
رسیدن به حقوق
صنفی و سیاسی
مسلما نه تنها
پاسخی نخواهد
داشت بلکه
همانطور که می
بینیم منتهی
به بیکاریها ی
گسترده تر،
دستگیرها و ............
می شود ولی
اینجا نیز شکی
نیست که جنبش
کارگری در
تداوم حرکت
خود به یک نقطه
مشترک می رسد
و آن همبستگی عمیق طبقاتی
شان است. آنچه
که ملازمه
مبارزات
کارگری و
مردمیست در
همین عمق
یافتن
همبستگی هاست
دستگیری
و شکنجه و
اعدام همیشه
در رأس برنامه
های جمهوری
اسلامی برای
سرکوب بوده
است
جان
تعداد زیادی
از کارگران
دستگیر شده و
فعالین زن و
جوانان
درزندانها
درخطر
است.تجمعات هر
روزه خانواده
ها در برابر
زندان اوین و
گرد هم آیی
های هرهفته
مادران عزا در
پارک لاله خود
موئد این
بیانم است
دوستان ،
ویاران ؛ اگر
در سالهای ۶۰ و۶۷
عزیزانی که
دستگیر شده
بودند ، از
حمایت مردمی
برخوردار
بودند
،اعدامها
درآن وسعت
وحشتناک صورت
نمی گرفت( اگر
چه اعدام
وخشونت در هرسطح
و ابعادی
محکوم
است ) .
انتظاری که آن
عزیزان در آن
سالها داشتند
یعنی حمایت
مردمی،همان
انتظاری است
که امروز مردم
از نیروهای
پیشرو دارند و
زندانیان دربند
از همه ما!
هدف از
مطرح کردن این
مسئله به این
معنی است که
در
برابررژیم جمهوری
سرمایه داری اسلامی
ایران که این
گونه
ددمنشانه به
جان مردم می
افتد .خود
بیانگر هراس
شان از نیروی
مردم در صحنه
است. از
اینروباید با
تمام نیرو
ازتکرارتاریخ
جنایاتش با
اتخاذ تاکتیک
های دقیق و
مسئولانه مان
جلوگیری کنیم.
امسال اول ماه
مه ، چهره
دیگری
درایران می
تواند داشته
باشد. توده
مردم ،
کارگران و
فعالین و نیروهای
پیشروداخل و
خارج از ایران
باید با
یگانگی خود
برای حفظ جان
زندانیان، که
به امید لحظه
آزادی شرایط
سخت سلولهای
رژیم سرمایه و
دین را تحمل
می کنند،
بشتابند ؛
آنها منتظرند!
انتظار
آنان را با
عمل
هوشیارانه
اجتماعی خود
پاسخ گوییم
اول ماه
مه امسال را،
به نقطه اتصال
ومشترک خیزش
مردمی و
کارگری برای
آزادی آن
عزیزان در بند
مبدل سازیم .
ما می تواینم
چنین کنیم ؛
نه همه را می
توانند بکشند
و نه همه را می
توانند
دستگیر کنند!
باید
نگاه مردم
جهان را به
این سمت کشاند!
پیروزی
دور نیست اگر
که بخواهیم!
د.جیران
فروردین ۸۹