مسولین
محترم
انتشارات راه
کارگر
با درود
لطفاً
متن پاسخ مخلص را
به دعوت ایران
تریبونال ، با
قید توضیح
پیوستی ،
منتشر کنید
با تشکر :
و. فتحی
............................
متن پاسخ
وزیر فتحی - از
زندانیان
سیاسی ِ دهه ی
شصت و
بازمانندگان
کشتار شصت و
هفت - به دعوت
ایران
تریبونال
برای شرکت در
آن تریبونال
اشاره :
با درود
نظر به بحث هایی که در اینجا
و آنجا در
باره ی
تریبونال،
درگرفته؛ و با
توجه به این که
این روزها
از اینسو و
آنسو، از
دوستان و رفقا
از طریق تلفن
و ایمیل و اسکایب
، نظر مخلص را
جویا میشونذ؛ به پیوست
، متن پاسخ
نهائی ام به
مسئولین «
ایران تریبونال»
را که به
تاریخ
پانزدهم ماه
می نوشته و
فرستاده ام ؛
در اختیار
رفقا و دوستان
و علاقمندان
به پیگیری ِ
موضوع قرار
میدهم
پاینده
باشید
وزیر فتخی
پاسخ
نهایی به دعوت
برای شهادت در
دادگاه ایران
تریبونال
مسئولین محترم
ایران
تریبونال
با سلام
همانگونه
که پیشتر نیز
تصریح کرده ام
، بررسی و
تحقیق در با
ره ی عملکرد
سرتاسر
جنایتبار«جمهوری
اسلامی » و
برگزاری
هرگونه
دادگاه ذیصلاحی
را بمنظور
محاکمه ی نه
تنها سران و
دست اندرکاران
کشت و
کشتارهای دهه
ی شصت و بویژه
قتل عام شصت و
هفت ؛ بلکه
بطریق اولی
تمامیت
«جمهوری
اسلامی» و
رژیم سیاسی و
فلسفه ی
حاکمیت اش را
؛ امری مثبت ،
مفید ولازم
میدانم ؛ - حتی
اگر بدلیل
فقدان
سازوکارها و
ضمانت های
اجرائی در
حقوق بین الملل
، دادگاهی
نمادین بشمار
رفته و از آن
فراتر نرود ؛ -
زیرا بر آنم
که در صورت
دارا بودن
شرائط لازم
علاوه بر
افشاگرانه بودن
ماهیت ِ کار ،
نیز میتواند
پرونده ی « جمهوری
اسلامی» را در
پیشگاه تاریخ
و میز عدالت ، وارسی
؛ و به نفی و
طرد و دورریز
تاریخی محکوم نماید
برغم
اینهمه اما ؛
در پاسخ به
دعوتتان برای
شهادت در
دادگاهی گه
برنامه ریزی
کرده اید ، پس
ار بررسی های
لازم ، ضمن
جلب توجه
مجددتان به
جملاتی از
ایمیل پیشین ،
با مضمون ِ
زیر
حضور یا
عدم ِ حضور ما
در« دادگاه
جمهوری اسلامی
» ؛ - که قاعدتاً
بدلیل فقدان
قدرت اجرائی و
نیز نقصان ِ
سازو کارهای
بسنده در حقوق
بین الملل ؛
دادگاهی
نمادین خواهد
بود و البته
مطمئناً در
صورت دارا بودن
شرائط لازم و
اِعمال ِ
روشها و آئین
متناسب و
پذیرفتنی ِ
حقوقی
میتواند از
حیث سیاسی وتاریخی
مؤثر و مفید
واقع شود - ؛
موضوعی ثانوی
ست . مهم آنست
که چنین
مراسمی بصورت
درست و مناسب
و بدون
وابستگی به
منابع قدرت
ونهادهای دست
اندر کار در
گردش چرخهای
مرئی و نامرئی
ِ سیاست ِ
جهانی ،
برگزار ؛ و با
قاطعیتی بدون
مصلحت بینی
های منفعت
طلبانه و
«تعامل» های رایج
، از شهادت
زندانیان و
بازماندگان
نیز برای
مستند کردن و
ارزش بخشیدن
به کیفرخواست
ها بر علیه
«جمهوری
اسلامی» و در قبال جنایات
آن ، بهره
ببرد که
امیدوارم
چنین خواهد بود
و صمیمانه
میگویم که :
ایدون باد!
اکنون
پاسخ نهائی ام
را به ترتیب
زیر با شما در
میان میگذارم :
یک -
لازم بود و
هست که دست
اندر کاران
این موضوع و
یا دست کم 5 تن
از شخصیت ها و
افراد شناخته
شده و یا قابل شناخت آن ،
معرفی میشدند
. در جهان
امروز مهم است
که بدانیم با
چه کسانی و
دور کدامین
میز ، گرد هم
می آئیم
دو- دست کم
تعدادی از
شاهدان و
شاکیان دیگری
که
قصد
مشارکت در این
«دادگاه» را
اعلام کرده
اند، معرفی
شوند. همبندیان
و رفقای دیگر
ما که در
میانشان چهره هایی
شاخص از
مقاومت در
زندان و
بازمانده از قتل
عام هم هستند
، آیا دعوت
شده اند ؟
واگر بله ؛
آیا این دعوت
را پذیرفته
اند ؟
سه- منابع
مالی و محل
تهیه ی هزینه
های رفت و برگشت
و اسکان ِ
شاهدان و
شاکیان و قضات
و برگزار
کنندگان این
مراسم و میزان
آن برای ما نا
معلوم است و
هنوز مشخص
نیست
چهار- شکل و
شیوه و نحوه
ونظام ِ ارائه
ی شهادت و
شکایت - برغم
طرح آن در
پرسش مشخص ام
در ایمیل قبلی
- روشن نیست و
نمیدانیم که
آیا اولاً شهادت
و شکایت ما
همانگونه که
میخواهیم ثبت
و ضبط و انتشار
خواهد یافت ؟!
و ثانیاً : آیا
به سهولت و
آزادی
میتوانیم
شکایات و
شهاداتمان را
مطرح سازیم ؟
و اینکه چه
تضمینی هست که
صرفاً و
مطلقاً در
چارچوب
سؤالات طراحی
شده و
کانالیزه
محبوس نشویم
!؟
پنج -
بسیاری نکات
دیگر هم هست ؛
مهمترین مسئله
اما در این
میان
اینست که افق
و آماج این
«دادگاه» چیست
؟ بگیر و ببند
ها و شرارت و
شکنجه ها و
کشت و
کشتارهای دهه
ی شصت و قتل
عام شصت و هفت
؛ نه تنها
مربوط و منحصر
به این و آن
جناح «جمهوری
اسلامی » نیست
و کلیت این
رژیم ِ سیاسی
را در بر
میگیرد و
ازفلسفه ی وجودی
آن نشأت می
یابد ؛ بلکه
همانگونه که
در «دیدار با
گالیندوپل» و
نیز « مصاحبه
با رادیکال »
نیز بطور
مستند و مستدل
آورده ام ؛
لجّه ها و
لکهّ های آن
خون و خیانت
ها دامنگیر
سازمانها
و«مراجع بین
المللی» همچون
سازمان ملل و
مجمع عمومی و
شورای امنیت و
کمیسیون حقوق
بشر و غیره و
غیره نیز
میشود . کدام
است و کجاست
آن تضمینی که
فرایند این
«دادگاه» را به
ترمیم و تنظیف
بخشهایی از
این مجموعه ی
متعامل ِ
ناهمگن (!)
معطوف نسازد
؟! پاسخ مناسب
به پرسشهای یک
تا چهار میتوانست
تضمینهایی
اولیه بر این
اجتناب از
بیراهه کِشی
بشمار آید
اگرچه در آن
صورت هم هنوز
نا قطعی و
ناکافیست
از
اینروست که
برغم موافقت
اصولی ام با
تشکیل دادگاهی
بین المللی و
ذیصلاح برای
کشاندن پرونده
ی «جمهوری
اسلامی » به پیشگاه
عدالت - گیرم
بصورتی
نمادین - و
برغم ِ
همه ی انگیزه
ها و اشتیاقی
که نه تنها
بعنوان شاهد و
رنجدیده ؛
بلکه همچنین
بعنوان زخمی و
صاحب ِ
خون ؛ برای
ارائه ی شهادت
و اظهار شکایت
دارم ؛ اما ترجیح
میدهم که بجای
شرکت و شهادت در چنین
مراسم و
نشست هایی ؛
از «آرمانها» و
اهدافی که
شهدایمان
برای آنها جان
سپردند ؛ دفاع
؛ و اگر
میتوانم از آن
آرمانها - که
اکنون دیریست
دراین اپیدمی
ِ گریز و
الحاق به
اردوی خصم ؛
سخت در خطر
اند - مواظبت
کنم
و درود بر
شایستگان
وزیر فتحی
5/14/2012